وب سایت اداره کل موقوفات و مستغلات | آستان مقدس حضرت عبدالعظیم ع - مقالات وقف https://moghofat.abdulazim.com/en/taxonomy/term/29 en آسيب شناسي فرهنگ وقف در جامعه https://moghofat.abdulazim.com/en/node/196 <div class="field field-name-field-news-img field-type-image field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87.jpg"><img typeof="foaf:Image" src="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/styles/medium/public/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87.jpg?itok=NN18_-qM" width="220" height="146" alt="" /></a></div></div></div><div class="field field-name-field-news-summary field-type-text field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even">صاحب اثر: عسگر آرمون و عبدالله اسدی</div></div></div><div class="field field-name-body field-type-text-with-summary field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even" property="content:encoded"><p></p> <p></p> <p></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">چكیده:<br /> وقف، از جمله موضوعاتی است که به رغم ظرفیت وسیع آن در شمول مباحث کاربردی اقتصادی، علمی، پژوهشی و اجتماعی، کمتر مورد بررسی پژوهشگران قرار گرفته است و جز اندکی در بعد فقهی، در دیگر ابعاد آن، تحقیقات جامع علمی صورت نگرفته است. در این میان باید گفت که هنوز در جامعه اسلامی ما فرهنگ وقف به علت وجود موانع و مشكلاتی به طور كامل نهادینه نشده است.<br />  بر این اساس، این مقاله، به بررسی آسیبها و موانع توسعه فرهنگ وقف در جامعه، پرداخته است.<br /> مطالعه حاضر، به روش كتابخانه ای-میدانی و با استناد بر منابع معتبر و نتایج پژوهشهای مرتبط، انجام گرفته است.<br /> بدین لحاظ برای پرداختن به موضوع مورد مطالعه، ابتدا این نوشتار سعی بر آن داشته كه با ارائه تعاریف و مفاهیم اصطلاح وقف، در نهایت به مفهومی جامع از وقف دست یابد. پس از آن با مروری بر تاریخچه وقف از صدر اسلام تا كنون و تشریح جایگاه و اهمیت وقف در اسلام و سنت و بیان دیدگاه اندیشمندان معاصر، به بررسی كاركردهای نظری نهاد وقف و آثار اقتصادی و اجتماعی آن پرداخته است.<br /> بررسی آسیب های وارده بر فرهنگ وقف و عرضه آن در جامعه، مبحث اصلی است كه نویسنده در این مقاله به صورت چند جانبه به آن پرداخته است.<br /> پس از بررسی و شناخت آسیب های فرهنگ وقف، در ادامه، راهكارهای عملی برای بهبود كاركرد وقف در جامعه و بیان راهكارهای عمومی، اقتصادی و فرهنگی برای ترویج وقف در جامعه ذكر شده است.<br /> واژگان كلیدی: وقف، اسلام، جامعه و فرهنگ.</span></span></p> <p>مقدمه<br /> احسان و نیکوکاری که مبتنی بر کمک به دیگران است، از برترین فضائل و صفات نیکوی انسانی است که دین اسلام نیز بدان دستور داده است: «إنَّ اللهَ یأمرُ بالعدلِ و الإحسانِ .» همچنین مصلحان در هر جا و هر زمان منادی آن بوده‌ و خیران نیز در طول تاریخ در انجام آن کوشا بوده اند.<br /> در این میان، اسلام در ساماندهی به نیکوکاری پیشتاز بوده است. این ساماندهی سبب شد، پدیده نیکوکاری به صورت ساختاری کامل و منحصر به فرد درآید و حالتی بینابین فردی و سازمانی، تکلیف و کار داوطلبانه بیابد و به شیوه‌ها و سازوکارهای متنوعی مانند: وقف، زکات و کمک‌های داوطلبانه ی دیگر تحقق یابد.<br /> در این میان، یكی از كارهای نیكو و شایسته ای كه همچون صدقه جاریه باقی می ماند و اثرات و بركات آن نصیب افراد جامعه می شود، سنت حسنه ی «وقف» است.<br />  وقف نمادی از روح خیر خواهی، تعاون، هم زیستی و عطوفت انسانی و برخاسته از ایده ی والا و ایمان است(لطف عطا، 1379).<br /> جهت دستیابی به آثار و پیامدهای مثبت وقف در زندگی و شناسایی موانع و مشكلات موحود در ترویج و توسعه فرهنگ وقف در جامعه و ارائه راهكارهای عملی برای برطرف كردن موانع و مشكلات موحود در این زمینه، ضرورت انجام تحقیقات و پژوهشهای گسترده توسط محققان و اندیشمندان امر بسیار احساس می شود.<br /> شاید بتوان گفت در حال حاضر به جز در چند کشور، در اکثر کشورهای اسلامی، اولاً؛ تحقیقات علمی و بنیادی آن طور که شایسته و لازم است صورت نمی گیرد، ثانیاً؛ وقف و بنیادهای وقفی در انجام اینگونه امور، هنوز جایگاه اصلی خود را پیدا نکرده اند و بایستی در جهت تأسیس بنیادهای وقفی و خیریه که مصارف آن برای این گونه امور باشد، تلاش گسترده ای هم از طریق سازمان های اوقاف کشورهای اسلامی و هم از سوی صاحبنظران و نویسندگان و رسانه های جمعی صورت گیرد.<br /> وقف می تواند راهگشای حل مسائل و مشکلات و نیازهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی جامعه باشد. اما تأکید بیشتر بر امر توسعه علمی و تحقیقاتی از طریق وقف و بنیادهای وقفی به منظور رسیدن به توسعه ای پایدار است. زیرا؛ اگر قرار باشد ساختمان توسعه ی همه جانبه کشورمان شکل بگیرد، بایستی به پایه و اساس آن توجه کامل نماییم تا دوام و بقای آن را تضمین کند وگرنه کارهای روبنایی و ظاهر سازی و مونتاژ کاری و... ممکن است ظاهر پیشرفته ای به ما نشان بدهد ولی دوامی نداشته باشد و برای همیشه ما را وابسته به دیگران نگاه دارد و چاره ساز نباشد.<br /> امید است این نوشتار بتواند به بخشی از آسیب های فراروی وقف و نیز راهكارهای عملی برای مقابله با این آسیب ها به نحو شایسته ای بپردازد.</p> <p>تاریخچه ی وقف<br /> وقف، سابقه طولانی در فرهنگ ملل و تمدن های تاریخ بشری دارد. تاریخچه ی وقف به پیش از ظهور اسلام باز می گردد. شواهد و قرائن نشان می دهد، كه این عنوان پیش از اسلام بین پیروان همه ادیان در غرب و شرق متداول بوده و اداره ی معبدها، صومعه ها و آتشكده ها، زندگی اسقفها، موبدان و كاهنان از منافع و درآمد های موقوفات بوده است.<br />  دکتر الکبیسی می گوید: حبس پیش از اسلام نیز معروف بوده گرچه به نام حبس یا وقف نامیده نمی شده است(الکبیسی، 1380، صص 37 و 38). ملت ها با وجود اختلاف ادیان و معتقداتشان با انواعی از تصرفات مالی آشنا بودند که از حیث مفهوم، از حدود معنای وقف اسلامی دور نبود.<br /> اوقاف ابراهیم خلیل(ع) که تا امروز نیز باقی است خود بهترین دلیل بر وجود وقف قبل از اسلام است (همان منبع، ص 168). همچنین، هنگام فتح شوش در بقعه ی دانیال نبی، سندی به دست آمده است که به موجب آن گنجی برای پرداخت وام های بدون ربح اختصاص یافقه بود و خلیفه دستور داد که گنج به دست آمده به بیت المال منتقل شده، طبق دستور مندرج در سند عمل شود(ابو سعید، 1378، ص 11).  <br /> در مصر قدیم، فراعنه، املاک و زمین هایی را برای راهبان اختصاص می دادند و در تمدن یونان باستان، آثار و نشانه هایی از وقف کتایخانه ها و مراکز آموزشی وجود دارد. در سال های قبل از ظهور اسلام، مصادیق وقف و فعالیت های خیریه در سیره پیامبران الهی مشاهده می شود. همان طور كه گفته شد، حضرت ابراهیم(ع)، از پایه گذاران اولیه وقف بود که در زمان حیات ایشان، نهاد های امدادی و خیریه ای بنیان گذاشته شد که منابع اولیه آنها از طریق وقف تأمین می شدند. نکته قابل تأمل آن است که خیرین و نیکوکاران با اختصاص دارآیی و اموال شان به صورت وقف، از مالکیت بر آن اموال برای همیشه می گذاشتند و آن ها را صرف امور عام المنفعه می كردند(همچنان كه در تعریف وقف ذكر شد).<br />  بعد از ظهور اسلام این روش پسندیده از زمان تشریع و روزگار رسول خدا (ص) و امامان معصوم (ع) و زمان صحابه تا روزگار تابعین و تابعان آنان ادامه یافت. برای نخستین بار رسول گرامی اسلام(ص)، در سال سوم هجرت، پس از جنگ احد، هفت بوستان و مزرعه آماده را به نام «بساتین سبعه»یا «حیطان السبعه» كه به آن حضرت هدیه شده بود، وقف كرد(راوندی، ۱۳۷۵،ج 3، ص 105). این بوستان ها متعلق به یک یهودی بنام مخیریق بود که در جنگ احد به یاری پیامبر(ص) آمده بود، مخیریق نامی از اغنیای احبار یهود بنی قینقاع اسلام ناورده است که به صف مجاهدان اسلام پیوست و وصیت کرد که اگر کشته شد دارایی اش را در اختیار حضرت محمد (ص) قراردهند تا به هر خیر که خدایش فرموده و خود خواهد هزینه کند(عالمزاده 1372، ص45).<br /> بنابراین، وقف با تأثیر پذیری از جهان بینی اسلام و اعتقاد به معاد به صورتی استوار و جهت دار مطرح گردید. بینش اسلامی باعث شد که روز به روز بر شمار موقوفات افزوده شود، تا جایی که بسیاری از مساجد، مدارس، بیمارستان ها، و... دارای املاک موقوفی شدند، تا از این راه مخارج آنها تأمین شود.<br /> معصومین علیهم السلام که الگوهای عملی در مسیر تکامل بشر می باشند، در عمل به این موضوع پیش قدم بودند و اموال زیادی را برای مصارف مختلف وقف می کردند.<br /> می توان گفت، در طول تاریخ اسلام در دوره های مختلف حاكمیت خلفا و شاهان، وقف دستخوش فراز و نشیب هایی شده است.<br /> در ایران نیز، وقف سنتی بسیار کهن دارد که به رغم تحولات مختلف تا به امروز تداوم یافته است.<br /> در دوره صفویه، وقف رونق فراوانی یافت به طوری که حتی خود شاهان صوفی نیز، در زمره واقفان بزرگ قرار گرفتند و بسیاری از املاک، وقف بقاع متبرکه شیعه، بالاخص؛ آستان علی بن موسی الرضا (ع) گردید. حتی ساعت های قدیمی موجود در آستانه آن حضرت نیز از دوره صفویه دارای چند پارچه آبادی در اطراف مشهد بوده اند تا از درآمدشان برای تعمیرات ساعت ها استفاده شود. شاید بتوان گفت که در زمان شاه عباس اول، بیش از هر دوره دیگر به املاک موقوفه اضافه شد<span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">.<br /> در دورة پهلوی بسیاری از موقوفات تخریب شد یا وقفیت خود را از دست داد، امّا؛ همة مسائل و موضوعاتِ مربوط به وقف منفی و مأیوس‏کننده نبود و در این دوره وقف پیشرفت‌هایی هم داشت، زیرا؛ اوقاف در شرایط اقتصادی و اجتماعی رشد کرد و سطح درآمدهای مردم افزایش یافت. از سوی دیگر اعتقادات دینی در مردم رشد کرد. نتیجه ی این دو این شد که، قشرهایی از مردم بیش از گذشته به وقف توجه کردند(همان منبع).<br /> وقتی حاکمیت به دست نظام جمهوری اسلامی افتاد، این نظام با هویت مذهبی که داشت باید برای وقف برنامه‌ریزی‌های جامع تدبیر می‌‌کرد. سازمان اوقاف و امور خیریه در کانون این تحولات قرار داشت. این سازمان تا به حال کارهای زیادی را در این زمینه انجام داده است.<br /> به طور كلی می توان گفت؛ سنت وقف ویژه کشورهای اسلامی و شرقی نبوده است. در کشورهای غربی و حتی نقاط دورافتاده جزایر استرالیا و آفریقا و در میان سرخپوستان آمریکای جنوبی نیز این سنت وجود داشته است و این اقوام برای معابد، پرستشگاهها، کلیساها، صومعه ها و دیرهایشان، موقوفه هایی را اختصاص داده بودند، بویژه درمصر باستان، یونان، چین، ژاپن، روم، بابل و فلسطین قبل از اسلام نیز موقوفاتی وجود داشته که برای جریان کار معابد و صومعه ها و بازسازی آنها و گذران زندگی اسقف ها، برهمن ها و کاهنان از درآمد آن بهره می گرفته اند و خود نیز آن را سرپرستی می کردند و به دانش آموزان مدارس وابسته به معابد خدمات لازم را ارائه می دادند. آن هنگام که مسیحیت به عنوان دین رسمی مطرح شد، وقف نیز در این آیین موجودیت یافت. در انجیل مقدس و رساله حواریون عیسی مسیح (ع) همچون رساله پولس حواری نیز مطالبی راجع به وقف وجود دارد(عباسی، 1374، ص 175).</span></span></p> <p>مفاهیم و تعاریف<br /> وقف : وقف در اصطلاح فقهی، نگه داشتن و حبس کردن عین مِلکی است بر ملک واقف آن؛ نه ملک خدا و مصرف کردن منفعت آن در راه خدا(دهخدا، 1382)و یا به معنی ایستادن و پایندگی و اصطلاحاً حبس کردن عین مِلک یا مالی است که منافع آن در امور عام المنفعه مصرف شود که قاموس قرآن از آن به «حبس العین و نسبیل المنفعه» تعبیر کرده است(فرشی، 1381، ج 7، ص 236).<br /> در تعریف دیگر، وقف عبارت است از: انتقال مال منقول یا غیر منقول که مالک آن، تسلط قانونی بر آن را به انسانی امین منتقل می‌کند و آن فرد امین متصدی مدیریت و سوددهی آن مال می‌گردد تا به دست استفاده‌کنندگان از آن مال ـ که مالک مشخص کرده است ـ برسد(مصری، 1985م، ص 39-42).<br /> علامه حلی(1368، ص 453)می گوید: وقف آن است که اصل مال را نگهدارند و تا هست منافع آن را در راه خیر صرف کنند و می دانیم خیر، کار نیکی است که به سامان فرد و اجتماع کمک کند. عده ای نیز این تعریف را منبعث از حدیثی می دانند که از نبی اکرم (ص) در جواهر الکلام نقل شده که فرمود: «حبس الاصل و سبل المنفعه»(فیض، 1373، ص35).<br /> وقف از جمله «عقود لازم» می‌باشد. بنابراین بعد از انعقاد وقف، واقف نمی‌تواند از آن برگردد و اختیار هر گونه تصرفی در عین موقوفه را از دست می‌دهد. بر این اساس، ماده ۶۱ قانون مدنی در عبارتی مفصل بیان می‌کند: «وقف بعد از وقوع آن به نحو صحت و حصول قبض لازم است و واقف نمی‌تواند از آن رجوع کند یا درآن تغییری بدهد یا از موقوف علیهم کسی را خارج کند یا کسی را داخل در موقوف علیهم نماید یا با آنها شریک کند یا اگر در ضمن عقد متولی معین نکرده بعد از آن متولی قرار دهد یا خود به عنوان تولیت دخالت کند»(كاتوزیان، 1381).<br /> همچنین در فرهنگ لغت آکسفورد هم به ویژگی «دوام و همیشگی بودن» وقف اشاره شده است .<br /> از مجموع تعاریف فوق چنین استنباط می شود كه، وقف، کلمه‏ای عربی است که در لغت به معنای محدودیت  و ممنوعیت  به کار می‏رود و در دین اسلام اصطلاحی است دال بر حفظ و نگهداری اموالی خاص جهت به کارگیری منافع آن در کارهای انسان دوستانه و امور خیریه، به شرط آن که منافع، فقط در هدف یا اهداف تعیین شده برای آن مصرف شود. این تعریف ما را به یک ویژگی مهم در وقف که همانا استمرار و دوام باشد، رهنمون می‏کند و به دیگر سخن، وقف در مورد املاک و اموال ماندگاری به کار می‏رود که بتوان درآمدها و عایداتی از آن به دست آورد و در موارد مشخص مصرف نمود.<br /> بنابراین زمین و ساختمان [که اموالی ماندگار هستند] بیشتر مورد وقف قرار می‏گیرند تا اشیای دیگر؛ هر چند در مورد کتاب، ابزار کشاورزی، احشام، سهام و اوراق بهادار و پول نقد نیز وقف وجود دارد.</p> <p>بر این اساس می توان گفت كه، نهاد وقف داراى سه خصوصیت ممتاز و عمده است:<br /> 1.    مال موقوف باید از نقل و انتقال و تلف مصون بماند و از شمار دارایى مالك حارج گردد؛ یعنى حبس شود. این حبس باید همیشگى باشد تا گذشت زمان نتواند آنچه را واقف ساخته است درهم بریزد.<br /> 2.    باید آنچه حبس شده در مسیر حركت‏خود به سوی هدفهاى وقف نهادینه شود؛ دارایى وقف اصالت‏یابد و تبدیل به «سازمانى حقوقى‏» گردد. زیرا ملك نمى‏تواند بى‏مالك بماند، مگر این‏كه خود، نهادى مستقل باشد.<br /> 3.     آنچه حبس شده باید در راه خیر و خدمت‏ به دیگران مصرف شود و وسیله ارضاى خودخواهى و سودجویى قرار نگیرد. زیرا بر مبناى اندیشه غیرخواهى تأسیس شده است.<br /> موقوفه: مالی كه وقف آن از حیث داشتن شرایط صحت، تمامیت یافته و دارای شخصیت حقوقی شده است، موقوفه نامیده می شود(آیت اللهی و رخ یزد، 1383، ص 294).<br /> وقفنامه(سند وقف): نوشته ای است كه واقف در موردوقف مال خود تنظیم نموده و در آن درباره ی مسائل مختلف مربوط به اداره ی موقوفه و چگونگی صرف عواید آن و سایر مسائل تعیین تكلیف كرده است‌(امینیان مدرس، 1381، ص305).</p> <p>فرهنگ وقف؛ جایگاه و اهمیت آن<br /> یکی از آموزش های باقی مانده از میراث گذشته که هنوز در بین جوامع اسلامی رایج می باشد، موضوع «وقف» است. بخش مهمی از وقف آموزشی بوده و بنیادی در جهت حفظ و نگهداری میراث علمی و توسعه و حمایت از بقای آن است. بدون تردید اگر به مقوله وقف، به طور همه جانبه نگریسته شود و اهمیت این سنت نبوی آشکار شود، سهم عمده ای در تحول ساختار فرهنگی و توسعه علمی و اقتصادی کشور ایفا خواهد کرد. نظام کاربردی وقف در شئون مختلف اجتماعی از گستردگی و تنوعی برخوردار است که حتی بیان فهرست ریز آن در یک مقاله نمی گنجد.<br /> وقف، زمینه‏ساز و بسترساز تحقق اهداف دین و مقاصد شریعت است. اگر دین را برنامه‏ای برای ارتقای ابعاد انسانی آدمی و تأسیس جامعه‏ای مطلوب بدانیم، وقف، پاره‏ای از آن برنامه برای نیل به آن اهداف است.<br /> وقف از یك طرف وسیله ای بسیار خوب برای ایجاد انس، الفت و همبستگی بین مسلمانان است و از طرف دیگر وسیله ای برای تألیف قلوب مردم غیر مسلمان می باشد(شهابی، 1343).<br /> وقف جامعه را از آلودگیها و ناخالصیها پاك می كند و راه را برای تزكیه آن هموار می سازد.<br /> از طرف دیگر، سنت پسندیده وقف، مصداق های موثر کارآفرینی یا کارگشایی اجتماعی هستند. کنش های خیرین نیکوکار در تأسیس و بهره برداری از مدارس آموزشی در مناطق محروم، تأسیس و راه اندازی بیمارستان های خیریه از طریق موقوفات، مراکز نگهداری ایتام و حمایت های مادی و معنوی از نیازمندان در راستای قرب الهی مصداق های بارزی از فعالیت های خیر خواهانه و نوآورانه در کشورهای اسلامی از جمله ایران اسلامی هستند که سنت حسنه ی وقف دائمی دارایی و اموال شخصی، در گسترش این نوع برنامه های توسعه انسانی بسیار مؤثر واقع شده است.<br /> تأثیر وقف در پژوهش و در نتیجه در گسترش دانش و علومی که موجب شکوفایی تمدن عظیم اسلامی در قرون مختلف شد و دیگر آثار و برکات این سنت پایدار، تجربه کار ساز و مفیدی است که باید برای مسئولان و دست اندرکاران برنامه ریزی توسعه کشور که احیای تمدن اسلامی، پیشرفت و آبادانی و تشکیل مدینه فاضله اسلامی را وجهه ی همت خود قرار داده اند، مورد توجه ویژه قرار گیرد. زیرا؛ ساختار و کارکردهای نهاد وقف بر ساختار و کارکردهای نهادهای دیگر، چون؛ نهادهای علمی، پژوهشی، آموزشی، درمانی، اقتصادی و فرهنگی تأثیر مستقیم دارد. وجود هزاران مدرسه، مسجد، درمانگاه، بیمارستان، حسینیه، کتابخانه، کاروان سرا، رباط، حمام، قنات، آب انبار، پل و... بهترین گواه و شاهد آن است.<br /> نگاهی گذرا به دیروز و امروز فرهنگ ها و تمدن بشری کافی است تا ما را با آثار و برکات مادی و معنوی وقف در گستره کشورهای اسلامی و غیر اسلامی آشنا کند. این حقیقت نشانه ی فطری بودن وقف و ریشه داشتن فرهنگ نوع دوستی در نهاد آدمی است. شاهد عینی آن رشد روز افزون بنیادهای خیریه در کشورهای غیر مسلمان است.<br /> وقف نهادی است که از طریق آن می توان بخش قابل توجهی از مشکلات و تنگناهای جامعه را شناخت و اموال و دارایی های افراد نیکوکار را داوطلبانه در جهت رفع آنها به کار بست. این نهاد با وجود برخورداری از قدمت زیاد، آنطور که شایسته است فراگیر نشده و نقش آن در ابعاد گوناگون تا حدودی پنهان و پوشیده مانده است.<br /> به جرأت می توان گفت،وقف یکی از برترین و بادوامترین مظاهر احسان و نیکوکاری به مردم و خدمت به همنوعان و کمک به مصالح جامعه و تنظیم امور فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است(بزرگی، 1373).<br /> رشد و شکوفایی در عرصه های مختلف یک جامعه مستلزم وجود عاملی قوی برای انسجام و انگیزش است. در پاره ای از جوامع عامل ملیت، قومیت و یا نژاد، چنین نقشی را برعهده داشته اند لیکن این عوامل در جامعه دینی نمی تواند نقش پررنگ و مؤثری را ایفا کنند.<br /> پدیده وقف دارای حیطه گسترده ای از فعالیت و اقدام می باشد، تا جایی که اگر به درستی هدایت شود، به بسیاری از نیازها پاسخ می دهد و هیچگاه جامعه انسانی با کمبودهای اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و فرهنگی روبرو نخواهد شد.<br /> اما مهم این است که هم نیازها براساس اولویت در سطح افکار عمومی معرفی شود و هم ضرورت آن عینی و متناسب با عواطف و درک و توجه واقفان لحاظ گردد.<br /> مطالعات و شواهد نشان می دهد سنت حسنه وقف و سایر فعالیت های خیر خواهانه در کشورهای اسلامی تابعی است از متغیر های مختلف که در مجموع می توان عوامل مذهبی، از قبیل؛ تقوا و ایمان قوی، عوامل فردی، از قبیل؛ شخصیت مهربان، روحیه سخاوت گری و پایگاه شغلی، سطح درآمد، میزان تحصیلات و شعور اجتماعی و سایر مؤلفه ها را از تعیین کننده های اقدامات خیریه از قبیل وقف دانست که آثار و نتایج این عمل خداپسندانه به طرح ها و برنامه های توسعه ای منجر می گردد و بخش قابل توجهی از اقشار نیازمند و بی بضاعت می توانند از این فرصت ها و خدمات اجتماعی بهره مند شوند.<br /> در جوامع دینی و اسلامی عامل متغیر اصلی برای ایجاد انگیزش «توسعه ارزش های دینی ومذهبی» است. در این راستا اصل مقدس وقف می تواند درصحنه اقتصاد نقش برجسته ای را عهده دار شود. اصل مقدس وقف در شرایط فعلی جامعه، در حالت خرد و فردی مورد توجه قرار می گیرد. لیکن این وضعیت می تواند از طریق مطالعه و برنامه ریزیهای دقیق و جامع به مفهومی وسیع و مؤثرتر تبدیل شود.<br /> بنابراین می توان گفت که نهاد غیر انتفاعی وقف، نقش قابل توجهی در پیشبرد جوامع اسلامی همچنین در کمک به دولت برای تهیه خدمات اساسی آنطور که هست ایفا کرده است. این نهاد از بخش های مذهبی، تربیتی و بهداشتی حمایت كرده و زیر بناهای اساسی را تدارک دیده و در راستای تامین شغل، بالابردن فعالیت های تجاری، تهیه غذا برای گرسنگان، پناه دادن به مستمندان و نیازمندان و حمایت از بخش های کشاورزی و صنعتی موفق بوده است كه در نتیجه موجب كاهش هزینه ها برای دولت شده است.</p> <p>وقف در اسلام و سیره ائمه اطهار(ع)<br /> یکی از مهم ترین تمهیدات دین اسلام در راستای دور اندیشی و تأمین آینده مسلمین و فرزندان ایشان، «پایه ریزی سنت حسنه وقف» است. چنان که وقتی به قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) و سنت عملی ایشان رجوع می شود، اهمیت دو چندان این سنت زیبا به وضوح استنباط می شود. گر چه در قرآن کریم آیه ای به صراحت دال بر وقف وجود ندارد، اما از آیات متعددی می توان وقف را به عنوان یکی از مصادیق بارز اعمال صالحه یا باقیات صالحات یا.... معرفی نمود.<br /> از صدر اسلام وقف در دو عرصه ی متن و عمل شکل گرفت. مشروعیت این عمل متکی بر سخن خداوند متعال است که می‌فرماید: «لَن تَنالُوا البِرَّ حتّی تُنفِقوا مِمّا تُحِبّونَ »؛ هرگز به نیکی نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست می‌دارید انفاق کنید.<br /> زندگی و احادیث فرستادگان خدا، مسلمانان را به خاطر اقدامات بشر دوستانه و نیکوکارانه به پاداش های بهشت برین و قرب الهی مژده می دهند. بر پایه همین اعتقادات است كه مسلمانان اقدامات نیکوکارانه از قبیل صدقه، کمک کردن به نیازمندان و وقف را نوعی تعهد اخلاقی و دینی می دانند و با آرامش خاطر در راستای جلب رضایت خداوند و رفع خواسته های نیازمندان تلاش می کنند.<br /> رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)فرمود: «إذا مَات ابنُ آدمَ انقطعَ عملُه إلّا من ثلاثٍ: صدقةٍ جاریةٍ أو علمٍ ینتفع به أو ولدٍ صالحٍ یدعو لَه »؛ چون آدمیزاد بمیرد، عملش منقطع می‌شود مگر از سه نظر: صدقه‌ای مورد استفاده یا دانشی سودمند یا فرزندی صالح که برایش دعا یاعمل خیر کند.<br /> رفتار و شیوه پیامبر اکرم (ص) به صورت قول یا فعل در رواج و گسترش وقف در جامعه اسلامی دارای اهمیت فراوانی است. به موجب تأکیدی که آن حضرت به مسأله وقف و نتایج مثبت آن در جامعه داشتند، بسیاری از مؤمنین سعی می کردند بخشی از امکانات مالی خود را وقف امور خیریه کنند.<br /> پیامبر اکرم می فرمایند: «ان مِمَّا یَلحَق المؤمِن مِن عَمَلِه وَ حَسَناته بَعد مَوته عَنماً نَشرَه وَ وَلداً صَالحاً تَرَکَه وَ مُصحَفاً وَرِثَه اَو مَسجِداً بَناهُ اَو بَیتاً لابن السَبیل بَناه اَو نَهراً اَجراه وَ صَدَقَه اَخرَجَهَا من ماله فی صَحه وَ حَیاتَهُ وَ نلحَقَه مِن بَعد مَوتِه»؛ چند چیز است که بعد از مرگ مؤمن، پاداش آنها به او می رسد: علمی که از خود به یادگار گذاشته است، فرزند صالحی که جانشین خوبی برای او باشد و قرآنی که به ارث گذاشته باشد، یا مسجدی که ساخته است یا نهری که آن را جاری ساخته است یا صدقه ای که در حال حیات خود انجام داده است(حرعاملی، 1409ق، ج13،ص292).<br /> این حدیث سه نكته را بیان می كند: 1. وقف اموال، ارزش علم و فرزند صالح در یک ردیف ذکرشده است؛ 2. در طول تاریخ اسلام ارتباطی جدایی ناپذیر بین وقف اموال، دانش و فرزند صالح وجود داشته است؛ 3. وقف اموال باعث دستیابی انسان به دانش و فرزند صالح می شود.<br /> ائمه اطهار (ع) كه الگوها و نمونه های عینی تحقق اسلام هستند و رفتار و گفتار آنان تعیین کننده رفتار و فرهنگ مسلمانان است، با تأسی از پیامبر اسلام(ص)، به عنوان؛ امام و رهبر و معلم جامعه مسلمین، اهتمام زیادی در گسترش فرهنگ وقف در جامعه داشته اند، با قول، وصل و تقریر خود این اقدام خدا پسندانه را مورد ترغیب و حمایت قرار می دادند. در مقام عمل نیز ائمه (ع) به فراخور توانایی مالی که داشته اند و مصلحتی که تشخیص می دادند اقدام به وقف اموال خود می نمودند. در میان ائمه (ع) حضرت علی(ع) بیشترین موقوفه ها را داشته اند.<br /> امیر المؤمنین علی(ع) در یکی از وقف نامه هایش، هدف خود را از وقف چنین بیان می کند: «ابتغاء وجه الله لیر لجنی الله به الجنه و یصرفنی عن النار و یصرف النار عن وجهی یوم تبیض وجوه و تسود وجوه»؛ به منظور جلب رضایت الهی تا به سبب آن مرا داخل بهشت برین فرماید و از آتش دورم دارد و آتش را از صورتم دور فرماید، در روزی که صورت هایی سفیدند و صورت هایی سیاه(مجلسی، 1403، ج103، ص183).<br /> در مناقب ابن شهر آشوب آمده است که «علی (ع) در «ینبع» صد چشمه در آورد و برای حاجیان خانه خدا وقف فرمود و چاه هایی در راه کوفه و مکه حفر کرد و مسجد فتح را در مدینه و مسجدی را در مقابل قبر حمزه و در میقات و کوفه و بصره و آبادان بنا کرد»(ابن شهر آشوب، 1379، ج 2، ص 123).<br /> آن حضرت در مدت 25 سال امامت خود به کارهای کشاورزی و باغداری مشغول بودند و از این طریق املاک و مزارع فراوانی را به دست می آوردند. آن امام بزرگوار، غلات باغها را در راه رضای خدا به صورت زکات و صدقه واجب یا مستحب انفاق می کردند و در آخر عمرشان همه باغها و مزارع را وقف کردند.<br /> از آن حضرت روایت شده است که فرمودند: «صدقه و حبس، دو ذخیره هستند، پس آنها را برای روزگار خودش حفظ کنید»( نوری، 1408ق، ج2، ص511).<br /> حضرت فاطمه (س) نیز بسیاری از باغ های خود را در مدینه وقف کرد(کلینی، 1382، ج7 ، ص70).<br />  امام حسن (ع) و امام حسین (ع) هم، باغ های خود را که هم اکنون در محله نخاوله مدینه به نام باغ صبا و باغ مرجان معروف است، وقف کرده اند(سلیمی فر، 1382، ص65).<br />  سایر ائمه (ع)، املاک و اموال خود را در راه خدا و برای رفع نیاز فقرا وقف کرده اند. امام محمد باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز موقوفاتی در مدینه داشتند.</p> <p>حضور وقف در جامعه؛ آسیب ها و موانع<br /> با توجه به شواهد، هنوز فرهنگ وقف آن طور که درخور و شایسته نظام جمهوری اسلامی است نهادینه نشده و هنوز با ایده آل های لازم در این باره فاصله زیاد داریم و بدان دست نیافته ایم. اما اینطور هم نیست که هیچ کاری در این راستا صورت نگرفته باشد.<br /> آنچه مسلم است این است که وقف یک نهاد اسلامی برجسته بودهاست كه نقشی مهم و بزرگ را در حمایت از تمدن اسلامی در طول تاریخ داشته است.<br /> این در حالی است كه در وضعیت کنونی، وقف در کشورهای اسلامی آنطور كه باید کارآمد نبوده است و از نقاط ضعف متعددی رنج می‌برد و نیاز به کارآمد کردن نقش وقف در دوران کنونی بیش از پیش احساس می‌شود؛ چرا که فقر و عقب‌ماندگی در جهان اسلام رو به افزایش است كه یكی از راه حل های این تهدیدها، توجه و اهمیت دهی به فرهنگ وقف و توسعه و ترویج آن است.<br /> بنابراین، بنا به دلایلی چند، امر خدا پسندانه وقف و عرضه آن در جامعه طی سالهای اخیر، دچار آسیب هایی شده است.<br /> در این قسمت به چند مورد از عوامل آسیب ها و آفات و موانعی كه موجب كم توجهی به وقف و یا فراموشی آن در جامعه شده اند، اشاره می گردد.</p> <p>1- عمل نكردن به نیت واقف:<br /> از نظر فقهی مال وقف در دست ناظر، امانت است و او باید از آن محافظت کرده، به شیوه‌ها و روش‌های مناسبی كه واقف سفارش كرده، به ‌کار گیرد تا هدف مورد نظر تأمین شود. کتاب‌های فقهی سرشار از مطالبی است که واجبات ناظر را مشخص می‌کند و البته همة آنها در راستای حفظ اصل وقف و عمل به نیت واقف است.<br /> یكی از عواملی كه پس از انقلاب اسلامی موجب كاهش انگیزه برای وقف كردن شده عمل نكردن به نیت واقف است. دكتر شهیدی می گوید: بكوشید درآمدهای رقبه عیناً به مصرفی برسد كه واقف تعیین كرده است، مگر آنكه چنان مصرفی حقیقتاً متعذر باشد. یعنی نتوان انجام داد. بدین نیندیشید كه ممكن است انجام آن از لحاظ منطق امروزی سودی نداشته باشد. اگر مورد مصرف وقف را به هم بزنیم واقفهایی كه میخواهند موقوفه ی آنها پایدار باشد، دیگر به این كار رغبت نخواهند كرد، چرا كه احتمال می دهند با موقوفه آنها هم، نظیر همین كار را بكنند.</p> <p>2- تغیر نام موقوفات:<br /> در طی دهه های گذشته اسامی بعضی از موقوفات تغییر یافته است كه این عمل می تواند موجب بی احترامی به وقف و واقف در جامعه تلقی گردد و اثرات منفی بسیاری روی انگیزة واقفین داشته باشد و چه بسا كه مورد اعتراض بستگان و یا بازماندگان واقف قرار بگیرد.<br /> بنابراین، تغییر نام اموال وقفی كه هنوز هم در برخی از موارد اتفاق می‌افتد، موجب می شود تا یك جو بی اعتمادی و دیدگاه منفی در ذهن افرادی كه قصد وقف اموالشان را دارند، ایجاد شود.<br />  برای ترویج و گسترش فرهنگ وقف باید تلاش شود تا نام اموال را كه متعلق به فرد واقف است، تغییر داده نشود تا از این طریق اعتماد و علاقه میان افراد خیر و واقف برای وقف دارایی‌ها ایجاد شود.</p> <p>3- ضعف در سیستم اطلاع رسانی:<br /> ضعف در سیستم اطلاع رسانی آثار و عواقب منفی ریادی در پی داشته است كه یكی از آنها کاهش رغبت واقفان برای ایجاد موقوفات جدید شده است.<br /> اطلاع رسانی خوب، صحیح و به موقع هم می تواند در گسترش وقف و تشویق مردم به انجام این عمل صالح موثر باشد، چون وقتی که مردم از برکات دنیوی و اخروی وقف مطلع شوند و ببینند که چه افراد خیری اقدام به وقف مال و اموال خود کرده اند به طور یقین تشویق می شوند و به این امر خیر گرایش پیدا می کنند، این در حالی است که متأسفانه در رسانه های جمعی و گروهی کشورمان از صدا و سیما به عنوان یک رسانه ملی گرفته تا نشریات و مطبوعات کثیرالانتشار هیچکدام برنامه ها و مطالبی در این باره که درخور توجه باشد ندارند.<br /> اعمال خیر از جانب مردم و برای مردم است؛ از این رو خود آنها باید در آن مشارکت داشته باشند. بدین منظور، مؤسسات و بنیادهای خیریه باید همیشه با تبلیغ و تبیین مسائل مربوط به وقف، مردم را از آن آگاه و بدان تشویق کنند، اما متأسفانه در جوامع اسلامی این کار كمتر صورت می‌گیرد. دلیل این سخن هم آن است که موقوفات جدید كمتری ایجاد شده است. در مقابل، یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت اعمال خیر در غرب همین آگاهی‌بخشی مستمر به مردم است که از آنها دعوت می‌شود در اعمال خیر مشارکت داشته‌باشند.<br />  متأسفانه در رسانه های جمعی و گروهی کشورمان، از صدا و سیما به عنوان یک رسانه ملی گرفته تا نشریات و مطبوعات کثیرالانتشار، هیچکدام برنامه ها و مطالبی در این باره که درخور توجه باشد، ندارند.<br /> نباید فقط تمام نگاه ها به سازمان اوقاف و امور خیریه به عنوان متولی اصلی موضوع وقف در کشور، معطوف شود، بلکه؛ رسانه ها هم در این باره باید نقش مهم خود را در معرفی اماکن موقوفه و افراد خیر به جامعه ایفا کنند. به عنوان مثال؛ انعکاس دیدگاه های یک فرد خیر و انگیزه او برای انجام وقف مال خود در رسانه ها خصوصاً رادیو و تلویزیون می تواند در اشاعه فرهنگ وقف و ترغیب مردم به انجام این عمل خیرخواهانه بسیار مؤثر باشد.<br /> این آگاهی‌بخشی باید از طریق همه ی رسانه‌ها و با جدیدترین تکنیک‌ها صورت ‌گیرد. چنان‌که در سایت‌های مؤسسات پشتیبان و مؤسسات خیریه، فراخوان های مستمری خطاب به نیکوکاران و خیران ملاحظه می گردد که از اهمیت دینی و اجتماعی کمک‌های خیریه سخن می‌گویند و بازدیدکنندگان را راهنمایی می‌کنند. این سایت‌ها با طراحی بخش‌هایی مانند؛ پاسخ به پرسش‌های متنوع، فهرست موارد نیازمند کمک‌های خیر، راهنمای داوطلبان اعمال خیر و دیگر راهنمایی‌ها که موجب افزایش اقدامات خیرخواهانه در میان شهروندان منجر شده است، گام برمی ‌دارند.</p> <p>4- دخالت دولت و محدویت قانونی وقف:<br /> یكی دیگر از آسیب های موجود در ممانعت از گسترش وقف در جامعه، دخالت نابجای دولت در امور و اموال موقوفه است. این دخالت در ابعاد مختلفی است:<br /> الف. تسلط حکومت بر اموال وقفی ؛<br />  ب. مدیریت دولتی وقف(عبد الله العمر، 1421ق)؛<br />  ج. تحمیل مالیات و عوارض بر پاره‌ای اقدامات وقفی در برخی از کشورهای دیگر اسلامی.<br /> قوانین متعددی در برخی از کشورها برای سازماندهی اوقاف صادر شده است، ولی بسیاری از آنها با ماهیت وقف که یک اقدام غیردولتی است منافات دارد و بالعکس سبب تقویت تسلط حکومت بر وقف گشته، انشاء موقوفات جدید برای مسلمانان را با مشکل مواجه ساخته است؛ در برخی از کشورهای اسلامی هم در اصل قوانینی برای وقف وجود ندارد(عبد الفتاح علی جبریل، 1424ق).<br /> دخالت دولت در امور و اموال موقوفه، آثار و نتایج منفی چندی به همراه داشته است كه در ذیل به دو مورد آن اشاره می شود:<br /> 4-1. توقف انشاء موقوفات جدید:<br /> ملاحظه می‌شود نسبت زیادی از موقوفات فعلی از وقف گذشتگان است و به‌ندرت اتفاق افتاده است مسلمانان به انشاء موقوفات جدید دست زنند. این امر هم نتیجة وضعیتی است که از تولیت وقف توسط دولت به‌وجود آمده است و بسیاری معتقدند وقف بر خلاف ماهیت آن که یک اقدام شخصی و غیردولتی است، یک عمل دولتی شده است.<br /> 4-2. ناچیزبودن درآمدهای ناشی از سرمایه‌گذاری‌های وقفی:<br /> این امر به سبب مدیریت دولتی است که ناکارآمدی آن در مدیریت شرکت‌های بخش عمومی ثابت شده است. با این حال، همچنان پروژه‌های وقفی را که ده‌ها میلیارد جنیه مصری تخمین زده می‌شود در دست دارد .<br /> 5-  از بین رفتن اصل موقوفات به خاطر دست‌اندازی سوداگران:<br /> این امر به واسطة تبانی با برخی از کارمندان بی‌تقوای اوقاف، در طول سالیان دراز صورت گرفته است. این علاوه بر آن است که آماری دقیق از اوقاف وجود ندارد و سند برخی از موقوفات هم گم شده و یا از بین رفته است. همچنین شیوه‌های مدیریت و بهره‌برداری که نوعی انحصار طلبی را در آن می‌بینیم در تلف شدن بسیاری از اموال وقفی نقش داشته است. قانون تبدیل سند موقوفات به علاوة تخریب برخی از رقبه‌های اوقاف هم در این امر بی‌تأثیر نبوده است.</p> <p>6-  دامنة تنگ موارد مصرف به خاطر اعطای حق تغییر مصرف موقوفات به وزیر اوقاف:<br /> این امر سبب شده است مصرف وقف تابع رویکردهای سیاسی و نه نیازهای اجتماعی باشد. علاوه بر این، موارد جدیدی نیز بر موارد مصرف سابق وقف اضافه شده است، مانند؛ مطالعات دربارة ایجاد و توسعة فن‌آوری در کشور، احداث دانشگاه، حفظ حقوق مدنی شهروندان که در دوران شکوفایی وقف وجود نداشته و هیچ کس هم اکنون بر این امور وقفی انجام نداده است(همان منبع).</p> <p>7-  توجیه نبودن مسلمانان در خصوص اهمیت وقف و نیاز مبرم به آن در دوران معاصر:<br /> همچنانكه گفته شد، وقف در باورهای دینی و مذهبی ما به عنوان یكی از بزرگترین باقیات صالحات و یكی از بهترین خیرات مطرح است كه تأثیرگذاری فراوانی در رشد اعتقادی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و آموزشی جامعه دارد. در این میان «عالمان و اندیشمندان دینی» به عنوان زبان گویا و مبلغان معارف دینی و مذهبی، نقش و وظیفه حساس و سنگینی را در نمایاندن جایگاه این عمل نیكو و پسندیده دارند.<br /> مهم‏ترین گام براى ایجاد نگرش مثبت نسبت به مسائل و واقعیت ها در جامعه، ارائه اطلاعات صحیح و شفاف است. كسانی كه عهده‏دار انتقال این اطلاعات هستند باید از صلاحیت‏هاى شناختى، عاطفى و عملكردى لازم برخوردار باشند تا سخنان، گفتار و نوشتار آنها در دلها نفوذ كرده و آنها را متحول و متأثر كند.<br /> در این خصوص مبلغان و علما آن طوركه شایسته جایگاه و اهمیت وقف است به تبلیغ و ترویج فرهنگ وقف نپرداخته اند. همچنین همانطور كه گفته شد، در رسانه‌های جمعی مختلف هم اعم از روزنامه، رادیو، تلویزیون و اینترنت در این باره بسیار محدود به ارائه مطالب و دیدگاههای اندیشمندان و صاحب نظران پرداخته اند.</p> <p>8-  گسست میان وقف و انجمن‌ها و بنیادهای خیریه:<br /> واضح است که وقف در اصل برای حمایت از نهادهای آموزشی، بهداشتی یا اجتماعی به‌وجود آمد، ولی از آغاز قرن بیستم میلادی تا نیمة آن، همان هنگام که دولت‌ها دست روی اوقاف گذاشتند، رابطة میان وقف و این نهادها قطع شد. این در حالی است که واقفان و متولیان اصلی وقف به خاطر ارتباط مستقیمشان با مردم، بهتر می‌توانند بر موقوفات نظارت داشته، عائدات و درآمد آنها را در عرصه‌های مورد نیاز هزینه کنند(عبد الکریم الحورانی، 1422، ص 77 ).<br /> البته از انصاف به دور است اگر نگوییم نشانه‌هایی ـ اگر چه کم‌فروغ ـ در برخی از کشورها به چشم می‌خورد که می‌کوشند علل تضعیف‌کننده ی وقف اسلامی را از بین ببرند و وقف و نقش مهم آن را دوباره احیا کنند.</p> <p>9- آسیب ها در مدیریت وقف<br /> در شریعت و فقه به مدیریت وقف و ادارة موقوفات اهتمام و توجه ویژه شده است؛ زیرا ادارة وقف در کیفیت و در وضعیت وقف بسیار مؤثر است. مدیر کارآمد و لایق، موقوفه ی هر چند غیر کارآمد را به اوج کارآمدی می‌‌رساند. برعکس اگر مدیری نالایق و غیرصالح باشد، بهترین موقوفه را تبدیل به رقبه ی بی فایده و ناخوشایند می‌‌کند.<br /> بنابراین، یکی از مهمترین راه هایی که به ترویج و گسترش فرهنگ وقف کمک می کند بهینه سازی مدیریت وقف و نحوه اداره موقوفات است، به بیان دیگر وقتی که مردم می بینند موقوفات به خوبی اداره می شوند و به حال خود رها نمی شوند قطعاً تشویق می شوند که به این موضوع مهم توجه نشان دهند، اما عکس این قضیه، اگر مشاهده شود که هر مکانی پس از وقف به حال خود رها شده و هیچگونه نظارتی هدفمند و قانونمند بر آن اعمال نمی شود و متولی خاصی ندارند، بدون شک این مسأله می تواند به دلسرد شدن مردم و رویگردانی آنها به مسئله وقف منجر شود. بنابراین، نوع مدیریت بر موقوفات و نحوه اداره آن از نگاه مردم بسیار حائز اهمیت است.<br /> علاوه بر موارد فوق، چندین آسیب های دیگری نیز در عرصه وقف قابل ذكر است كه برخی از آنها عبارتند از: عدم آشنایی با موازین قانونی و شرعی وقف، عدم رعایت حقوق وقف و انفاق و عدم پرداخت دیون دستگاه‌ها به موقوفات، وجود نهادهای موازی در اخذ خیرات و حسنات و عدم وجود نظارت بر عملكرد آنها، فروش موقوفات در زمان اصلاحات ارضی و ابطال بعضی از اسناد وقفی و... .</p> <p>راهكارهای فرهنگی ترویج وقف در جامعه<br /> وقف در حل بسیاری از مشکلات جامعه می تواند نقش مهم و کارسازی را ایفا نماید، از همین رو باید به سمت و سویی کشیده شود که نیازهای واقعی و اساسی جامعه را حل کند.<br /> پرواضح است که فعلیت یافتن توانایی های وقف در افزایش سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، تعدیل نابرابری های درآمدی، کاهش فقر در جامعه و سایر آثار مثبت آن به گسترش «فرهنگ وقف در جامعه» و طراحی شیوه ها و روش های جدید برای جذب اعضای جامعه در راستای تحقق این سنت نیکو می باشد. لازم است زمینه های جدیدی که مورد نیاز جامعه می باشد، از جمله وقف بر پژوهش و تولید علم و فناوری و وقف بر امور اجتماعی مانند ازدواج و غیره طراحی و بر واقفان عرضه شود.<br />  به علاوه استفاده از روش های نو در وقف مانند؛ ایجاد «بانک وقف» و «وقف سهام» شرکت های اقتصادی، موجب می شود که غالب افراد جامعه احساس کنند که می توانند در این مسیر ارزشمند حرکت نمایند. در این صورت است که وقف از حصار تنگ ثروتمندان خارج شده و به عنوان یک فرهنگ در جامعه ظهور خواهد کرد و در نتیجه آثار و خیرات آن نیز به نحو بارزتری در جامعه تحقق خواهند یافت.<br /> بر این اساس، جهت شكوفایی وقف و گسترش فرهنگ وقف در جامعه تنها یك نهاد یا ارگان مسئول نیست، بلكه؛ همه دستگاههای تبلیغی و اجرایی كشور موظفند تا در جهت اعتلای فرهنگ وقف در جامعه با یكدیگر همكاری نمایند و زمینه های شكوفایی آن را فراهم آورند.<br /> سازمان اوقاف و امور خیریه، مبلغان دینی، ائمه جمعه و جماعات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان صدا و سیما، وزارت كشور و مجلس شورای اسلامی از جمله نهادها و وزارتخانه هایی هستند كه می توانند در چگونگی ترویج و اشاعة فرهنگ وقف در جامعه، نقش اساسی ایفا كنند.<br /> در ذیل به چندین روش جهت ترویج فرهنگ وقف در جامعه اشاره می شود:<br /> 1- تشویق قانونی: هر چند عمل وقف عملی شخصی و اختصاصی به حساب می آید ولی تشویق افراد به این امر و تفهیم نمودن مزایای اجتماعی و اقتصادی نهفته در آن می تواند در گسترش و اشاعة این عمل خدا پسندانه مؤثر باشد. بنابراین، امر تبلیغ و آموزش احكام و آثار وقف باید مورد توجه خاص قرار گیرد و باید به دنبال راههای مؤثر و كار ساز برای تعیین جایگاه وقف در اجتماع و پرورش انسانهای علاقه مند به وقف بود.<br /> در جمهوری اسلامی به منظور کمک به موقوفات و تشویق افراد خیر به امر وقف و امور خیر، قوانین مختلف دیگری نیز در جهت کمک به موقوفات به تصویب رسیده است که استفاده از این قوانین نیز می‌‌تواند کمک زیادی به موقوفات نمایدو نظر افراد علاقه‌مند و مؤمن را به موضوع وقف جلب کند. در اینجا به برخی از این موارد قانونی به اختصار اشاره می‌‌گردد:<br /> الف) به موجب بند 3 مادة 2 قانون مالیات‌های مستقیم مصوب سال 1371، موقوفات عام از پرداخت مالیات معاف شده‌اند.<br /> ب) به موجب تبصرة ذیل مادة 9 قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه مصوب 1363، موقوفات عام، بقاع متبرکه، اماکن مذهبی اسلامی، مدارس علوم دینی و مؤسسات و بنیادهای خیریه از پرداخت مخارج و هزینه‌های داوری در محاکم قضایی و هزینه‌های مربوط به ثبت، تفکیک و افراز املاک موقوفه و هزینه‌های مربوط به اجرای احکام معاف شده‌اند.<br /> ج) به موجب تبصرة 3 مادة 26 قانون نوسازی و عمران شهری، موقوفات عام از پرداخت عوارض نوسازی شهرداری‌ها نیز معاف شده‌اند. اعطای این امتیازات به املاک وقفی مسلماً در جهت تشویق افراد نیکوکار مؤثر خواهد بود و توصیه می‌‌گردد که در کلیه کشورهای اسلامی به منظور ترغیب افراد نیکوکار، این قبیل امتیازات برای موقوفات در نظر گرفته شود(امینیان، 1388، صص 159-165).<br /> 2-هر عمل خیری كه به قصد و نیت رضایت الهی صورت پذیرد محترم شمرده می شود ولی جهت بخشیدن و تعریف دقیق از چگونگی و نحوة ارائه عمل خیر می تواند در افزایش آثار مثبت و نتایج حاصله از آن تأثیر بسزایی داشته باشد.<br /> 3- قالب و چارچوب كنونی وقف نیازمند بازنگری اساسی است. منحصر كردن عمل وقف به برخی امور خاص از شعاع تأثیر و فواید مورد انتظار آن خواهد كاست. زمینه های فراوانی را می توان یافت كه وقف می تواند در آنها وارد گردد و یا با آنها مرتبط شود. یكی از عوامل كم سویی و كم فروغی پدیده های اجتماعی محدودیت حوزة عمل و منحصر بودن به عناصر و عوامل محدود است.<br /> 4-وقف مربوط به طبقه ای خاص و یا مقطع سنی خاص نیست. باید زمینه ای ایجاد كرد تا برخلاف فضای حاكم فعلی، تمامی طبقات و اقشار مردم و در هر گروه سنی امكان و استعداد انجام این عمل خداپسندانه را داشته باشند.<br /> 5-ارج نهادن به مقام و منزلت اشخاص پیشقدم در امر وقف از اهم واجبات و از وظایف مهم سازمان های مرتبط با امر وقف است. اگر اشخاص وقف كننده به واسطه عمل نیكشان به نحوی مناسب و شایسته مورد اكرام و تقدیر قرار گیرند، انگیزه و اشتیاق مبادرت به این عمل در نزد افراد دیگر نیز تقویت خواهد شد و در گسترش این سنت خدا پسندانه موثر خواهد بود.<br /> 6-هموار كردن موانع موجود در امر وقف، مرتفع نمودن مشكلات قانونی و حقوقی در این ارتباط و آسان كردن شرایط و تشریفات رسمی مرتبط با موقوفات، از عوامل موثر در بسط و رواج سنت وقف در جامعه ارزیابی می شوند.<br /> 7- یكی از دلایل كم بودن استقبال مردم از اوقاف و وقف كردن، عدم آگاهی مردم نسبت به جایگاه وقف در اسلام و جایگاه اوقاف در جامعه است. مردم با مسائل و موارد مصرف اوقاف آشنایی ندارند. سازمان اوقاف و امور خیریه باید با انتشار كتاب یا مجله و یا از طریق مبلغان دینی، جایگاه و اهمیت وقف را  در جامعه مشخص كند تا زمینة گرایش مردم به وقف فراهم آید.<br /> 8- متاسفانه در كشور ما دربارة وقف كمتر تحقیق و مطالعه صورت گرفته است. انجام تحقیق و مطالعه درباره ی اوقاف، به گسترش فرهنگ وقف در جامعه كمك می كند. تشویق اهل قلم به نوشتن كتاب و مقالات علمی و پژوهشی با موضوع وقف یكی از این راه حل ها است.<br /> 9-معرفی واقفان گذشته و حال در قالب یك كتاب یا مجله یا مطبوعات به خاطر این كه انگیزة وقف كردن در مردم پدید آید و بدانند كه انجام كارهای خیر توسط آنها مورد تقدیر جامعه و مسؤولان است.<br /> 10-نظارت بر حسن اجرای وقف در جامعه.<br /> 11-تهیه فهرست كامل موقوفات كشور از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه و معرفی آنها به مردم از طریق مطبوعات و صدا و سیما و یا گنجاندن در كتب درسی برای آشنایی دانش آموزان با موقوفات كشور.<br /> 12-در نظر گرفتن مجازات سخت برای كسانی كه به موقوفات تعدی و تجاوز می كنند (توسط مجلس شورای اسلامی).<br /> 13-در نظر گرفتن امتیاز و تسهیلات برای واقفان تا دیگران نیز به انجام وقف مبادرت ورزند(توسط مجلس شورای اسلامی).<br /> 14-از موقوفات توسط صدا و سیما گزارش تهیه شود و توجیه گردد كه این موقوفات منشأ چه اثرات مثبت اجتماعی و فرهنگی بوده اند و واقفان این آثار نیز معرفی شوند.<br /> 15- رقباتی كه در گذر زمان به علت درآمد كم یا رسیدگی نشدن و اهمال تخریب گردیده اند و موجبات دلسردی مردم و ایجاد ذهنیت منفی می شوند، به نحو ممكن و در اسرع وقت تبدیل به احسن و یا استفاده بهینه شوند و یا با سرمایه گذاری بازسازی گردد تا از وقف، منظره ای نامطلوب دیده نشود.<br /> 16- اسامی واقفان بر لوحی ثبت شود و بر روی محل موقوفه نصب گردد.<br /> 17- یكی از كارهای مراكز فرهنگی و هنری وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیما باید صرف نشان دادن هنر وقف در ایران باشد.<br /> 18- درج مطالبی در خصوص فرهنگ وقف در کتاب های درسی، چاپ کتب و مقالات در مطبوعات و از همه مهم تر گنجانیدن این فرهنگ به طور ظریف و لطیف در برنامه های رسانه ملی و... از سوی ادارات اوقاف سراسر کشور. همچنین راهنمائی كردن افراد خیر و نیکوکاری را که برای وقف اموال خویش و تنظیم وقفنامه به آنها مراجعه می نمایند که یکی از اهداف و مصارف خیری را که در وقفنامه خود میگنجانند، کمک به امر تحقیق و پژوهش باشد.<br /> در نهایت می توان گفت که، توجه به وقف از جهتی که در این نوشتار آمده است می‌تواند امری کارساز، معیاری مناسب و تحلیلی بدیع نسبت به فهم ما از نقش وقف باشد و همچنین وضعیت فعلی وقف در جوامع اسلامی و کشورمان به ما ارئه کند به طوری که در برنامه‌ریزی‌های آتی و سیاست گذاری کلان این عرصه مفید و مثمر ثمر باشد.</p> <p>جمع بندی و نتیجه گیری<br /> انسان امروز با همه فرهنگ ها و بینش های گوناگون خویش، وقف و بنیادهای وقفی و خیریه را پدیده ای سودمند و در مسیر رشد و تعالی تمدن انسانی و توسعه همه جانبه جامعه حتی در مادی ترین تمدن های امروزی، می شناسد. آنان، همچون نیاکان خویش به خوبی دریافته اند که وقف، می تواند به مانند چشمه همیشه جاری، چون همیشه کارساز و سودمند باشد، گوشه ای از آلام بشری را تسکین بخشد و در رشد و توسعه علمی، آموزشی، اخلاقی و انسانی جوامع مؤثر افتد.<br /> وقف بهترین و مؤثرترین وسیله تکافل اجتماعی می باشد، که آن عبارت است مقدار مالی که فرد یا افراد به انتخاب خود از مالکیت مجازی شان خارج می کنند و به مالکیت حقیقی آن، یعنی خداوند پاک و بلند مرتبه بر می گردانند تا مورد استفاده ی عموم مردم که جانشین خداوند در اموال او هستند قرار می گیرد و منافع آن در راه تأمین نیازمندی های مردم وتحقق عدالت اجتماعی مصرف شود.<br /> به طور خلاصه اهمیت وقف را می توان چنین بیان كرد:<br /> 1.  با وقف، فرهنگ دینی در مکان هایی همچون مساجد، نهادینه می شود.<br /> 2.  به دلیل فساد زایی تکاثر ثروت، وقف از تکاثر پیشگیری می کند و در نتیجه، توازن اجتماعی را به وجود می آورد.<br /> 3.  با گسترش عدالت اجتماعی از طریق وقف، کارآمدی و موفقیت دین در جامعه تضمین می شود و از این طریق فرهنگ دینی بسط می یابد.<br /> 4.  آرامش روانی که برای واقفان پدید می آید، به نوعی به سلامت روحی و اجتناب از گناه منجر میشود از این رو، فرهنگ دینی توسعه پیدا می کند.<br /> طی سالهای اخیر آسیب هایی چندی در بعد عرضه وقف در جامعه، موجب كم رنگ شدن این امر خداپسندانه شده است. در این زمینه می توان به موارد ذیل اشاره كرد:<br /> 1-    دخالت دولت: نهاد وقف در اسلام نقشی بزرگ در تاریخ اسلامی و حمایت از تمدن اسلامی داشته است، اما وضعیت موجود آن در بعد اجرایی از نقاط ضعف متعددی رنج می‌برد که یکی از دلایل آن به سبب دخالت دولت در مدیریت آن است.<br /> 2-    تبیین نكردن آثار وقف: یكی دیگر از موانع در این زمینه، توجیه نبودن مسلمانان از ثمرات مهم وقف و موارد جدید مورد نیاز می باشد.<br /> 3-    ناآشنایی مردم با مسائل فقهی و شرعی وقف: برای تصحیح روند وقف در جهان اسلام باید در درجة نخست به احکام فقهی مقید بود؛ سپس از نهاد وقف در غرب به‌ویژه در عرصة سازماندهی، مالی، اداری، حسابرسی، کیفیت مصرف و اطلاع رسانی شفاف بهره گرفت.<br /> 4-    ایجاد نگرش منفی به وقف در بین ممالك اسلامی: نگرش و دید نچندان مثبت در سالهای اخیر در کشورهای اسلامی نسبت به وقف پیدا شده است. این آسیب نیازمند بررسی بیشتر در جوامع اسلامی می باشد. ولی وضعیت کنونی نهاد وقف در جهان غرب از بعد عملی وضعیت خوبی دارد، به طوری که علاوه بر داشتن سازمان‌دهی و مدیریت کارآمد، اقبال مردم و نگرش مثبت به آن نیز بیشتر شده است.<br /> 5-    كمبود تحقیقات و پژوهشها: به تحقیقات و نوشته‌های جدید در موضوع وقف نیاز است تا با پرداختن به وقف از حالت بیان گزارش تاریخی و احیای متون گذشته بیرون بیاید و موضوعاتی مانند سازمان‌دهی اداری و مالی و حسابرسی مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.<br /> تجربه وقف در کشور های اسلامی نشان می دهد که موقوفات می توانند در تحقق اهداف مرتبط با توسعه اجتماعی و توسعه انسانی ایفای نقش کنند. برای نمونه، خدمات شهری، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان از شاخص های توسعه انسانی و اجتماعی هستند و گسترش فرهنگ وقف در زمینه های آموزش، بهداشت و رفاه اجتماعی تأثیر بسزایی در ارتقای توسعه انسانی و اجتماعی دارد.<br /> در صورتی که اوقاف به طور مطلوب مدیریت شود، فقر، اختلاف طبقاتی و نیز مشکلات اجتماعی در بعد مالی و ... به حدأقل میرسد، اما متأسفانه هنوز نگاه های جامع، ذهنیت ایده آل و مطابق مقاصد شریعت و شارع، کمتر به چشم می خورد؛ از این رو نهاد وقف کارآیی و کارآمدی خود را آنطور که شایسته است، باز نیافته است.<br /> این گزارش تلاشی هرچند ابتدایی برای ترسیم سیمای وقف در جامعه است. هدف نشان دادن تحولات در طول دهه های اخیر و تحلیل مشکلات و نواقص بوده است. امید است نهاد وقفی نمونه و ایده آل در ایران تأسیس گردد به گونه ای که برای همة جهانیان اسوه باشد.<br /> می توان گفت، اگر اوقاف در مسیر صحیح به راه انداخته شود و واقفان به راه معقول و درستی هدایت شوند، بسیاری از مشکلات جامعه حل می شود، به عبارت دیگر، کارنامه درخشان وقف این نوید را به ما می دهد که از طریق گسترش موقوفات و هدایت آنها می توان اکثر نیازها و ضروریات جامعه را تأمین کرد و سنگینی این امور را از بیت المال مسلمین برداشت یا لااقل از فشار آنها بر بودجه کل کشور کاست.<br /> با توجه به کارکردهای مثبت وقف در جامعه، ضروری است که از طریق تدوین یک سیاست اصولی و برنامه ریزی شده از سوی دولت به منظور شکوفایی فرهنگ وقف در جامعه، زمینه های احیای این سنت حسنه و نبوی را فراهم آورد. این امر مستلزم تلاش همه دستگاههای اجرایی کشور است. از همه مهمتر، عمل مسؤولان به وقف به عنوان الگو می تواند در گرایش و سوق دهی مردم در عمل به وقف مؤثر باشد و به تدریج فرهنگ وقف در جامعه حاکم گردد.<br /> بنابراین، فرهنگ وقف و بنیادهای خیریه وقفی از عناصری هستند که در طول تاریخ تمدن اسلامی و حتی بشری نقش ارزنده و سازنده ای در توسعه علم و فن آوری و امر تحقیق و پژوهش داشته اند. موقوفات از نظر درآمد و بهره مستمری که همیشه داشته اند از بهترین و پایدارترین منابع مالی و حمایت کننده برای انجام پژوهش ها و توسعه علم و دانش در جوامع اسلامی در طول تاریخ و در کشورهای غربی در یک قرن اخیر بوده اند.<br /> حمایت از پژوهشگران و دانشمندان و به وجود آمدن نهادهای بزرگ علمی و تحقیقاتی و آموزشی نظیر مدارس، کتابخانه ها، بیمارستانها، نظامیه ها، رصدخانه ها در پوشش فرهنگ اصیل وقف صورت گرفت و واقفان و نیکوکاران خداجوی با ایجاد مراکز همگانی دانش و پژوهش تلاش نمودند با برآوردن نیازهای پژوهشگران زمینه ای را فراهم آورند که آنها بتوانند بدون دغدغه معاش و هزینه های زندگی، به امر تحقیق و پژوهش و نگارش و توسعه علوم بپردازند.<br /> سر انجام می توان گفت، به نظر می رسد در میان جوامع موجود، جمهوری اسلامی ایران مناسب ترین شرایط و بستر برای حرکت به جهت مورد نظر (توسعه وقف به عنوان شالوده توسعه اقتصادی) را داراست و امید است با یاری خداوند و تلاش بندگان مخلص او، ایده مطرح شده بتدریج تکمیل و تکامل یابد و وقف محوری برای توسعه اقتصادی واجتماعی جامعه گردد.<br />  </p> <p>منابع<br /> -    آیت الهی، سید ابوالحسن، رخ یزد، محمد علی(1383)، وقف پس انداز جاودانه، تهران: نشر مفاخر، چاپ اول.<br /> -    ابن شهر آشوب(1379)، مناقب آل ابی طالب (ج 2)، قم: انتشارات علامه.<br /> -    ابو سعید، احمد بن سلمان(1378)، مقدمه ای بر فرهنگ وقف، تهران: اداره کل حج و اوقاف.<br /> -    الکبیسی، محمد(1380)، احکام وقف در شریعت اسلام، ترجمه صادقی گلدر، تهران: سازمان حج و اوقاف، چاپ اول.<br /> -    الهی قمشه ای، مهدی(1375)، ترجمه ی قرآن كریم، تهران: مؤسسه نشر اشرفی، چاپ اول.<br /> -    امینیان مدرس، محمد(1381)، وقف از دیدگاه حقوق و قوانین، آستان قدس رضوی، تهران: انتشارات سمت، چاپ سوم.<br /> -    بزرگی، مهدی(1373)، راههای ترویج فرهنگ وقف و ایجاد موقوفات جدید در جامعه، فصلنامه وقف میراث جاویدان، سال اول، شماره2.<br /> -    پایگاه اطلاع رسانی راسخون(1388)، پیشینه وقف، دسترسی در: <a href="http://www.rasekhoon.net">www.rasekhoon.net</a> .<br /> -    حر عاملی، محمد بن الحسن(1409ق)، وسائل الشّیعه(ج 13)، تحقیق: مؤسسه آل البیت، قم: انتشارات مؤسسه آل البیت، چاپ چهارم.<br /> -    حلی، ابوالقاسم(1410ق)، المختصرالنافع، قم: مؤسسه بعثت.<br /> -    حلی، ابوالقاسم(1368)، تبصره المتعلمین، تهران: انتشارات فقیه.<br /> -    دریایی، تورج(1383)، شاهنشاهی ساسانی، مترجم مرتضی ثاقب‌فر، تهران: نشر ققنوس، چاپ اول.<br /> -    دهخدا، على اكبر(1382)، لغت نامه دهخدا، تهران: انتشارات امیر كبیر، چاپ پنجم.<br /> -    راوندی، مرتضی(1375)، تاریخ اجتماعی ایران،  ج 3، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ نهم.<br /> -    سلیمی فر، مصطفی(1382)، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی –اجتماعی آن، تهران: نشر اندیشه.<br /> -    شهابی، علی اكبر(1343ق)، تاریخچة وقف در اسلام، تهران: چاپخانه دانشگاه تهران.<br /> -    عالمزاده، هادی(1372)، نقش موقوفه در اسلام، فصلنامه وقف میراث جاویدان،سال اول، شماره 3.<br /> -    عباسی، جواد(1374)، مدارس عصر ایلخانی، پیوند دانش و وقف، وقف میراث جاویدان، سال سوم، شماره 10.<br /> -    عبد الکریم الحورانی، یاسر(1422ق)، الوقف و العمل الأهلی فی المجتمع الإسلامی المعاصر، الكویت: الأمانة العامة للأوقاف بالکویت.<br /> -    عبد الحلیم عمر، محمد(2004م)، تجربة إدارة الأوقاف فی جمهوریة مصر العربیة، پژوهش ارائه شده به همایش «التطبیق المعاصر للوقف» (راهکارهای اجرایی وقف در جهان معاصر)، برگزار شده در شهر قازان تاجیکستان از سوی «المعهد الإسلامی للبحوث و التدریب» در جدّه با همکاری دبیرخانة کل اوقاف کویت.<br /> -    عبد الفتاح علی جبریل، علی(1424ق)، حرکة تقنین أحکام الوقف، دبیرخانة عمومی اوقاف کویت،<br /> -    عبد الله العمر، فؤاد(1421ق)، إسهام الوقف فی العمل الأهلی و التنمیة الاجتماعیة، دبیرخانة عمومی اوقاف کویت.<br /> -    فرشی، سیدعلی اکبر(1381)، قاموس قرآن،ج7، تهران: انتشارات دارالكتاب الاسلامیه.<br /> -    فیض، علیرضا(1373)، وقف وانگیزه های آن، فصلنامه وقف میراث جاویدن، سال اول، شماره 4.<br /> -    کاتوزیان، ناصر(1381)، دوره مقدماتی حقوق مدنی؛ اموال و مالکیت، تهران: نشر میزان، چاپ پنجم.<br /> -    كلینی، محمد بن یعقوب(1382)، فروع كافی( ج 7)، تهران: انتشارات مكتب اسلامی.<br /> -    لطف عطاء، اسد الله(1379)، نگاهی به وقف در عرصة تحولات جدید، فصلنامه وقف میراث جاویدان، سال هشتم، شماره 30.<br /> -    مجلسی، محمد باقر(1403ق)، بحار الانوار(ج 103)، بیروت: دار الاحیا التراث العربی.<br /> -    مصری، حسنی(1985م)، فکرة الترست و عقد الاستثمار المشترک فی القیم المنقولة، ناشر مؤلف، چاپ اول<br /> -    نورى، حسین(1408)، مستدرک الوسائل، ج 2، قم: مؤسسه آل البیت.</p> </div></div></div><div class="field field-name-field-news-cat field-type-taxonomy-term-reference field-label-above"><div class="field-label">دسته بندی:&nbsp;</div><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="/en/taxonomy/term/29" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">مقالات وقف</a></div></div></div> Mon, 12 Oct 2020 05:53:01 +0000 dabir 196 at https://moghofat.abdulazim.com https://moghofat.abdulazim.com/en/node/196#comments تأثیر وقف بر شکل‌یابی فضاهای شهری زمان قاجار در شهر ری https://moghofat.abdulazim.com/en/node/173 <div class="field field-name-field-news-img field-type-image field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%20%D9%88%D9%82%D9%81%203.png"><img typeof="foaf:Image" src="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/styles/medium/public/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%20%D9%88%D9%82%D9%81%203.png?itok=eLVin3Ph" width="220" height="220" alt="" /></a></div></div></div><div class="field field-name-field-news-summary field-type-text field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even">نویسندگان حسن کریمیان؛ علیرضا بهمنی ؛ سیدمحمدرضا شهابی</div></div></div><div class="field field-name-body field-type-text-with-summary field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even" property="content:encoded"><p></p> <h1 class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>تأثیر وقف بر  شکلیابی فضاهای شهری زمان قاجار در شهر ری</strong></span></span></h1> <p class="rtejustify"> </p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>مقدمه</strong></span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">یکی از باسابقه ترین مواریث ارزشمند اسلامی سنت حسنه وقف است که از صدر اسلام تاکنون،  موجد آثار بسیار ارزشمندی در  زمینههای فرهنگی،  اجتماعی،  اقتصادی شده است. در شکل گیری فضاها و ساختار شهرهای ایران عوامل مختلفی دخالت دارند که از آن جمله می توان به  1. جهان بینی ،2. عوامل اقتصادی ،3. عوامل جغرافیایی و 4. عوامل فرهنگی-اجتماعی اشاره کرد (اهلرز،1374: 54-50).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">در تاریخ شهرنشینی ایران برحسب اهمیت و نقش مسلط هریک از عوامل مذکور، شاهد  شکلگیری فضاهای مختلفی هستیم. بی شک تأثیر  جهانبینی و ارزش های دینی و مذهبی را می توان اثرگذارترین عامل در ایجاد و احداث فضاهای شهرهای اسلامی به شمار آورد. نظام وقف نه تنها موجد ساخت بسیاری از فضاها و عناصر با ارزش شهرها بوده، بلکه ارتباط و پیوند معنوی و نزدیک موقوفات با امور دینی و مذهبی سبب ماندگاری و پایداری فضاهای شهری است .از نظر فضایی، نقش وقف را می توان در ایجاد جزیی ترین فضاهای شهری نظیر مساجد، مدارس، حمام ها، آب انبارها ،سقاخانه ها،  روشنایی معابر و ... تا  شکلگیری و تولید کلان ترین فضاهای شهری نظیر بازارها و مجموعه های تجاری مؤثر دانست (کریمیان و مهدی زاده ، 1393 : 51).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">آنچنانکه پژوهش های باستان شناسانه مشخص  کرده، شهر ری یکی از اولین مراکز تجمع انسانی در فلات ایران است (Karimian, 2013: 8-10). این شهر از جمله کلان شهرهای دوران تاریخی ایران است که متعاقب ورود اسلام تحولات بسیاری را در سازمان فضایی خود تجربه کرده است (Karimian &amp; Seyedein, 2011 : 52). اگرچه هریک از فرمانروایان اسلامی خط مشی اجتماعی،  اقتصادی و فرهنگی جداگانه ای را این شهر اعمال  کردهاند،  لیکن در دوره قاجار، با سیطره فضای مذهبی شدید بر کشور ،سنت وقف نیز رونق بیشتری یافت.  آنچنانکه از مستندات تاریخی بر می آید ،1.  اقتضائات مدنی و اجتماعی ،2. تلاش نهادهای دینی و 3. تشخیص و عملکرد حاکمیت را می توان دلایل رونق این سنت در این دوره به شمار آورد (شهابی ،1343؛ خسروجردی ،1389).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>اهداف تحقیق: </strong> هدف اصلی پژوهش حاضر آن بود تا معلوم کند که عمل خداپسندانه وقف تا چه میزان موجد ایجاد و توسعه فضاها و عناصر شهر ری در دوره قاجار بوده است. به علاوه، درک پیوند عناصر وقفی و تأثیر وقف بر ماندگاری و پایداری فضاهای شهر مورد مطالعه از اهداف دیگر پژوهش حاضر است.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>پرسش های پژوهش: </strong> تلاش بر آن است تا مشخص کند نقش و جایگاه بناهای وقفی در  فرمگیری و گسترش شهر در دوره قاجار به چه میزان بوده و چگونه انسجام و پیوستگی کالبدیبافت شهر را سبب می شد؟</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">فرض بر آن بوده که در شهر ری دوره قاجار به جهت پیوستگی موقوفات با نیازهای اجتماعی ساکنان، نقش وقف  برشکلیابی فضاهای شهری بدان حد کلیدی بود که با حذف عناصر وقفی از بافت تاریخی شهر، شیرازه آن از هم گسیخته و فاقد هویت کالبدی خواهد شد.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">به منظور پاسخ به پرسش های ذکرشده، ابتدا و به اختصار ،به پیشینه شهر ری از سقوط ساسانیان تا پایان عهد قاجار پرداخته خواهد شد. آنگاه، عملکردهای مذهبی، اقتصادی ،آموزشی و عام المنفعه فضاهای کالبدی وقفی شهر ری به تفکیک مورد بحث قرار خواهند گرفت و بر مبنای اطلاعات مورد استفاده، تحلیل و نتیجه گیری خواهد شد.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>پیشینه تحقیق</strong></span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">وقف به عنوان نظامی نقش آفرین در شهرسازی دوران اسلامی،  همواره توجه پژوهشگران مختلف را به خود جلب کرده است.  علاوه بر  پژوهشهایی که پیرامون فرهنگ وقف،  احکام وقفی،  سیر تحولات نظام های وقفی در ایران انتشار یافته (شهابی ،1343؛ مصطفوی رجایی ،1351؛ احمد بن سلمان 1358؛ عبیدالکبیسی ، 1366؛ برادران دلاور ،1373؛ ریاحی سامانی ،1378)، تحقیقات قابل توجهی نیز بر نقش وقف در توسعه کالبدی شهرها استوار شده اند. بی شک تلاش های منصوره اتحادیه (نظام مافی) که در آن موقوفات تهران و تحول این شهر در حدفاصل سال های 1269 لغایت 1320 ه.ق مورد مطالعه قرار گرفته را می توان در زمره اولین پژوهش های  اینچنینی به شمار آورد (اتحادیه ،1374 و 1378(.  در سال 1350، انجمن آثار ملی ایران با انتشار نسخه کامل وقفنامه ربع رشیدی- که قبلاً در 1847م. در پاریس چاپ و در 1968 نیز تجدید چاپ شده بود) افشار ،1340: 6 (، ورق دیگری از تلاشهای ارزشمند بزرگان این سرزمین در احیاء سنت حسنه وقف را در معرض دید پژوهشگران قرار داد(امیدیانی ،1378:  71-50). در دهه های اخیر نیز نتایج پژوهش های دیگری پیرامون نقش وقف بر  شکلگیری و توسعه فضاهای شهری منتشر شده که از آن جمله می توان به تحقیقات پوراحمد و همکاران (1372)، شهابی (1383)، بمانیان وهمکاران (1393)، کریمیان و حاتمیان (1394)، اشاره کرد .موارد ذکر شده از جمله مهم ترین پژوهش های صورت گرفته در باب نقش وقف درایجاد فضاهای گوناگون در بافت های کهن هستند که در آنها از زوایای مختلفی به مقوله وقف و نقش آن در فضاهای شهری پرداخته اند.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>شهر ری از سقوط ساسانیان تا پایان عهد قاجار</strong></span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">متعاقب شکست ساسانیان در جنگ های قادسیه و نهاوند ،حفاظت و امنیت هر شهر به دست مرزبان آن افتاد. مرزبان ری سپهبدی از خاندان مهران بنام سیاوخش بود که با اعراب وارد جنگ شد و از آنان شکست خورد. سپاه فاتح ،مردم ری را امان داده ولی شهر را ویران و شروع به ساختن شهر جدیدی کرد (کریمان 1345: 155؛ طبری ،1352: 6). در دوره عباسی منصور پسر خود مهدی را بدین شهر گسیل داشت تا پس از آرام کردن مردمان ری، دیوار آن را مرمت و قصرها و مسجد جامع شایسته و در خور در آن بنا کند و نام شهر را محمدیه گذاشت. (بی نا، 1318: 525؛ابن رسته 1365:  198؛ بلاذری 1337:  79).  در دوره آل بویه شهر ری نامی بزرگ پیدا کرد و بناها و محله های مشهور در زمان فخرالدوله در آن بنا شد.  آنچنان که یاقوت حموی آورده است:  "...  دژ خراب ری باستانی (دژرشکان) است که فخرالدوله آن را تجدید عمارتکرد،  کاخ ها و خزائن بزرگ در آن بنیان نهاد و در تحکیم آن بکوشید و ظاهرا دارالامارة وی آنجا بود " (حموی ،1383: 855).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">علیرغم آنکه به دستور طغرل سلجوقی، مسجد جامع و سپس دارلاماره این شهر احداث شدند،  لیکن بی شک بیشترین آبادانی و اعتبار آن به دوران سلطنت ملکشاه سلجوقی مرتبط است (نیشابوری، 1332: 18-22؛ ابن اثیر ،1352،ج 8 : 96) پس از آن دوران طلایی، مغولان از هیچ ستم نهت و قتل و فجایع در شهر ری کوتاهی نکردند چونانکه که تا بدان روز چشمی ندیده و گوشی نشنیده بود (ابن اثیر ،1352، ج3: 333).</span></span></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">از حمله مغول تا ظهور دولت شیعی صفوی از ری، جز ویرانی و نابودی آن، سخنی به میان نیامده است. در دوره صفوی و به دلیل ارادت شاهان این سلسله به خاندان عصمت و طهارت، بقاع متبرکه مورد توجه قرار گرفت و شهر ری حول محور بقاعی چون حضرت عبدالعظیم حسنی و امامزاده طاهر رشد و گسترش پیدا کرد (کوثری ،1374: 38)؛ (تصویر 1). آنگونه که دیولافوا اشاره دارد، به عهد قاجار در شمال شهر ری باغ های زیادی با دیوارهای گلی قرار داشتند که چون در نزدیکی حرم عبدالعظیم حسنی جای داشتند، برای استراحت زنان زائر نیز مناسب بودند (دیولافوا ،1332: 78) در زمان ناصرالدین شاه و دیگر شاهان قاجار بقاع متبرکه و مقابر بزرگان ری تعمیر و تغییراتی در آنها داده شده یا به آن تزییناتی افزوده شد (کوثری ،1374: 383).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"> اعتبار مذهبی ری در دوره قاجار به میزانی بود که معترضین سیاسی از  بستنشینی در آن حرم برای پیش برد مقاصد خود بهره  میگرفتند.  شاهان قاجاری نیز جهت زیارت و شکرگزاری و مقید نشان دادن خود به مذهب به شهرری رفت آمد داشتند.</span></span></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><img alt="" src="/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1-1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87.jpg" style="height:538px; width:686px" /></span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">براساس آمار اداره اوقاف شهر ری، تعداد موقوفات این شهر در سال 1385 به 717 واحد می رسید که این تعداد مجموعاً دارای 13042 رقبه بوده اند. بی شک نوع موقوفات، متأثر از شرایط اقتصادی و اجتماعی هر دورة، ویژگی های خاص به خود را دارد. در دوره قاجار به دلایل نفوذ روزافزون اعتقادات و باورهای مذهبی در جامعه، اقشار مختلف مردم از درباریان گرفته تا تجار عمدتأ موقوفات مذهبی را در اولویت عمل به وقف خود قرار  میدادند. از دوره ناصری دامنة تغییرات صورت گرفته در تهران به شهر ری نیز رسیده و بازار ری از میدان شمالی حرم تا درب اصلی آن گسترش یافت. در کنار آن و اطراف حرم حضرت عبدالعظیم بناهای وقفی با کاربری گوناگونی نظیر زمین ها، منازل،  دکانها، مدارس، مساجد ،تکایا، کاروانسراها و بناهای عام المنفعه تمرکز یافتند. تعداد این موقوفات به اندازه ای بود که در شرایط حاضر نیز اکثر زمین های زراعی، منازل مسکونی، مغازهای اطراف حرم وقفی بوده و بیشترین تراکم بناهای وقفی در این بخش از شهر صورت گرفته است (فرهودی و میر شفیعی ،1387 : 112)</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">نگارندگان در تلاش برای پاسخ به پرسش های پژوهش بناهای وقفی دوره قاجار در سطح شهر ری را شناسایی،  مکانیابی و مستندسازی کرده و براساس عملکردشان در بافت شهری ،آنها را در چهار گروه فضاهای کالبدی با عملکرد مذهبی ،اقتصادی، آموزشی و عام المنفعه  دستهبندی کرده اند. در ادامه، هر یک از گروه های مذکور معرفی  شدهاند.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>الف) فضاهای وقفی با عملکرد مذهبی در شهر ری</strong></span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">بی شک می توان عقاید مذهبی را یکی تأثیر گذارترین عوامل بر فرهنگ،  سازمان های اجتماعی-سیاسی و شکل شهرها به شمار آورد. در شهر اسلامی مساجد، امامزاده ها، مدارس علمیه، تکایا، مزارها و  زاویهها بخش قابل توجهی از فضاهای شهری را به خود اختصاص  میدهند. این فضاها ،به ویژه در شهرهای مذهبی، هستة اصلی شهر را تشکیل میدهند  و اغلب نقاط تجمع شهروندان و زائرین هستند(کریمیان و حاتمیان ،1394). در شهر ری نیز «آستان حضرت عبدالعظیم <sup>3</sup>»،  و بسیاری از امامزادگان دیگر (جدول 1)،نقش عمدة در شکل گیری و توسعه فضاهای شهری ایفا  میکنند. تعداد زیادی از آثار این شهر به صورت وقفی رشد و گسترش یافته اند و هر یک نیز رقبات متعددی دارند که در مجموع بخش قابل توجهی از فضاهای شهری را تشکیل داده اند. علاوه بر "حرم حضرت عبدالعظیم" و "مسجد جامع عتیق<sub>"</sub> ، "تکیه بزرگ" شهر ری نیز از بناهای عهد قاجار است که دارای موقوفات فراوانی است . براساس آمار اخذ شده از اداره اوقاف شهر ری، این تکیه به تنهایی دارای 213 رقبه است که به صورت بناهای تجاری و مسکونی در سطح شهر گسترده است. بخشی از این رقبات در بازار شهر ری جای دارد. از تکایایی که در حول محور آستان وجود داشته و هم اکنون از بین رفته نیز می توان به "تکیه گذر حضرت عبدالعظیم" اشاره کرد که حوزه علمیه ری جایگزین آن شده است. از دیگر تکایای معروف و قدیمی شهر می توان به "تکیه نفر آباد " اشاره کرد که در ضلع شرقی حرم قرار دارد ( جدول 2).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"> آنگونه که دیولافوا اشاره دارد، به عهد قاجار در شمال شهر ری باغ های زیادی با دیوارهای گلی قرار داشتند که چون در نزدیکی حرم عبدالعظیم حسنی جای داشتند، برای استراحت زنان زائر نیز مناسب بودند (دیولافوا ،1332 : 78). در زمان ناصرالدین شاه و دیگر شاهان قاجار بقاع متبرکه و مقابر بزرگان ری تعمیر و تغییراتی در آنها داده شده و یا به آن تزییناتی افزوده شد (کوثری ،1374 : 383).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>ب) فضاهای وقفی با عملکرد اقتصادی در شهر ری</strong></span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">یکی از شاخص ترین عناصر کالبدی با عملکرد اقتصادی شهرهای ایرانی بازارها هستند<sup>6</sup>.  آنگونه که نتایج مطالعات شهرهای ایران روشن ساخته است،  سنت وقف در  شکلگیری زیر ساخت های اقتصادی شهرها نظیر راسته بازارها،  کاروانسراها،  سراها،  تیم ها،  تیمچهها و ... نقش اساسی داشته است (شهابی ،1383: 97). بازار شهر ری، با جهتی شمالی- جنوبی، از راسته های عهد قاجار است که در ارتباط مستقیم با صحن بزرگ آستان عبدالعظیم اغلب دکاکین وقفی را سامان داده است و  بخشهایی از جانب شرقی بازار نیز موقوفه تکیه میدان و وقف روضه خوانی است (سازمان میراث فرهنگی استان تهران، 1376 : 2). کاروانسراهای وقفی از دیگر موقوفات شهر ری عهد قاجار بوده اند که امروزه تنها نامی از آنها باقی مانده است. در سواد فرمان معین الدین میرزا (ولیعهد ناصر الدین شاه) که در مرکز اسناد و  نسخههای خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می شود، مطالب قابل توجهی دایر به استرداد یک باب کاروانسرای وقفی در مورخ 1269 ه.ق که در اطراف زاویه مقدسه بوده به چشم  میخورد. همچنین، در سواد  اجارهنامه کاروانسرای وقفی به وسیله علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه (ایضا به تاریخ 1269ه.ق)  مطلب ارزشمند دیگری در خصوص این کاروانسرا قابل ملاحظه است.  این کاروانسرا که به «کاروانسرای قاجاری» مشهور بوده که هم اکنون مخروبه شده و در تملک اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان ری قرار دارد. این بنای مربع شکل دو طبقه دارای حیاطی مرکزی است و طبقه اول آن به حجرات دسترسی  مییابد. به علت نزدیکی این بنا به حرم از آن به منظور پذیرایی از زوار استفاده  میشده. از تزیینات این بنا  میتوان به  ستونهای گرد آجری و درهای چوبی با گل  میخهای فلزی آن اشاره کرد (افروند ،1381: 3).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">از بناها وقفی-اقتصادی دیگر  میتوان به «کاروانسرای دوقلو »اشاره کرد، که موقوفه مرحوم حاج ملا  علیکنی از روحانیون برجسته دوره قاجار بوده است. این کاروانسرا که دارای 80 رقبه از نوع تجاری و مسکونی است، نیز به نیت ایجاد رفاه و خدمت رسانی به زائران آستان مقدس بنا شده بود. بنا دارای دو قسمت شمالی و جنوبی<sup>8</sup>است و تا حدود زیادی تخریب شده است .</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">یکی دیگر از موقوفات اقتصادی مرتبط با مجموعه بازار شهرری "کاروانسرای شاه عباسی<sup>9</sup>" است که به صورت چهار ایوانه ساخته شده و چهار ایوان آن در محور چهار جهت اصلی قرار  گرفتهاند. از این کاروانسرا دو سند تاریخی در دست است که یکی از آنها فرمان  معینالدین میرزا ولیعهد به تاریخ 1269 ه.ق دایر به استرداد این بنا است و دیگری  اجارهنامه آن به وسیله علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه به تاریخ 1369 ه.ق است (جدول 3).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><img alt="" src="/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/%D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87.jpg" style="height:1200px; width:880px" /><img alt="" src="/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/%D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-2-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87.jpg" style="height:680px; width:1071px" /><img alt="" src="/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/%D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-3-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87.jpg" style="height:387px; width:1064px" /></span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>ج) فضاهای وقفی با عملکردهای آموزشی و  عامالمنفعه در شهر ری</strong></span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">دستهای دیگر از فضاهای وقفی که بر  فرمیابی فضاهای شهر ری عصر قاجار اثر گذار  بودهاند، عملکردی آموزشی و عام المنفعه  داشتهاند.  مدارس از  مهمترین فضاهای آموزشی  وقفیاند که به دو صورت علمیه و مدارس جدید فعالیت  میکردند. مطابق مستندات تاریخی، در شهر ری دوره قاجار دو مدرسه وقفی نزدیک حرم مطهر فعالیت داشتند. «مدرسه برهان» در ضلع شمالی مجموعه آستان حرم عبدالعظیم و پشت مسجد عتیق قرار داشت لیکن از وضعیت و پلان و دیگر  ویژگیهای معماری آن اطلاعی در دست نیست. نویسنده کتاب "جنه النعیم والعیش السلیم" که در دوره قاجار زندگی  میکرده به دکاکینی که وقف این مدرسه بوده اشاره کرده است .</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">آنچنان که منابع تاریخی آورده اند،  در اوایل دوره پهلوی به دلیل ویرانی این مدرسه شیخ  علیاکبر برهان دوباره آن را تعمیر و احیاء و مورد استفاده طلاب قرار داده است (کجوری مازندرانی، 1382 : 152).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">این مدرسه رشد و توسعه پیدا کرده و هم اکنون سبک و سیاق و اهداف آموزشی خود را حفظ کرده است .</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">«مدرسه علمیه امینیه» نیز در غرب صحن شمالی حرم واقع شده بود. در اصل بنای مدرسه را آقا ابراهیم امین السلطان به سال 1299 هجری قمری در یکی از باغچه های قدیمی اطراف صحن، که به باغ طوطی شهرت داشت، احداث کرد .با احداث بازار نو به امر ناصرالدین شاه و وقف دکاکین آن به این مدرسه، با نام امینیه یا مدرسه امین السلطان معروف شد (عقیلی ،1380 : 109-108). کجوری مازندرانی همچنین صورت وقفنامه مدرسه امینیه و شرایط واقف را کاملاً ذکر کرده است (کجوری مازندرانی ،1382 : 65 ـ 60).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">دسته ای دیگر از بناهای عام المنفعه وقفی شهر ری در دوره قاجار  حمامها و آب انبارها بودند. در سواد وقفنامه محمدشاه قاجار، که به تاریخ به تاریخ 1252ه.ق تحریر شده است ،به "حمام وقفی صحن متولی" اشاره شده است (تصویر 2). از دیگر حمام های وقفی،  میتوان "حمام حضرتی" را نام برد که با مساحت تقریبی 300 متر مربع در خیابان حرم و نبش کوچه رازی زنگنه قرار دارد و دارای سر در آجر کاری شده با نقش کوکبی در اطراف بوده است. سر بینه حمام حوض بزرگی به شکل ستاره و از جنس مرمر داشته است (افروند ،1381 : 9) در آخرین بازدید نگارندگان از این بنا، آن را در حال تخریب توسط کارگران ملاحظه کردند<sup>13</sup>.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">"آب انبار بازار" نیز یکی دیگر از بناهای عام المنفعه بود که که در راسته اصلی بازار قرار داشته و اینک اثری از آن به جا نمانده است. فضایی که این بنا در آن قرار داشته هم اکنون به مکانی تجاری تبدیل شده است (جدول 4).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>بحث و تحلیل  دادهها </strong></span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">با آنچه آوردیم روشن شد که بناهای وقفی در فضاهای شهری را  میتوان در دو گروه متشکل (عناصر متمرکز) و غیرمتشکل (عناصر پراکنده) جای داد. چگونگی توزیع فضایی و مکانی این عناصر نه تنها در ساختار فضایی شهرها اثر گذار است، بلکه در تأمین نیت واقف نیز بسیار مؤثر است (محمدی، 1379 : 96).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">با استناد به نتایج مطالعات انجام یافته در شهرهای تاریخی ایران  میتوان پذیرفت که وقف در فرآیند شهر آفرینی و  شکلیابی اجزاء و عناصر آن نقشی منحصر به فرد را ایفا  میکرده است (کلانتری، صالحی و رستمی ،1389: 43-33). نتایج مطالعات همچنین مشخص داشته است که تراکم، توزیع فضایی و پراکندگی انواع مختلف عناصر وقفی در شهرهای تاریخی متفاوت است.  استقرار متمرکز و به هم پیوسته تعدادی از فضاهای وقفی موجب  شکلگیری مرکزی مجموعه فضاهای کالبدی و عمومی  میشود که در حول آن فضاهای شهری انسجام  مییابد (کریمیان و  مهدیزاده، 1393 : 50).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">در شرایط حاضر بخش قابل توجهی از فضاهای بافت تاریخی شهری ری جزء موقوفات و یا از رقبات بناهای دوره  قاجاریهاند که بناهای اصلی آن از بین رفته و به همین سبب  مکانیابی تک تک بناها وقفی یا رقبات آنها مقدور نیست. با این همه ، آنچنانکه در توزیع مکانی فضاهای موجود مشخص شده است (تصویر 3) در شهر ری دوره قاجار عناصر وقفی دارای الگوی متمرکز/ متشکل  بودهاند.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"> بدین صورت که عناصر فضایی وقفی مهمی چون مسجد، بازار ،کاروانسرا، مدارس، تکایا، از نظر فضایی و عملکردی ارتباط و پیوستگی زیادی با هم داشته و همگی آنها حول محور آستان مقدس حضرت عبدالعظیم بطور پیوسته با هم در ارتباط هستند. در طول زمان و با تغییرات صورت گرفته در مجموعه شهر، ارتباطات و عملکرد فضایی موقوفات دچار گسست شده است .</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><img alt="" src="/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/%D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-4.jpg" style="height:1200px; width:854px" /></span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px"><strong>نتیجه گیری</strong></span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px"> آنچنانکه آورده شد، موقوفات را می توان بازتاب کالبدی وقف در فضاهای شهری به شمار آورد. نتایج  پژوهشها مشخص داشته که عناصر وقفی نظیر مساجد، مدارس،  کتابخانهها، بیمارستان ها، مسافرخانه ها،  آبانبارها، قنوات، حمام ها، پل ها،  قبرستانها ،کاروانسراها، تکایا و ... نقش مهمی در فرم گیری فضاهای شهری ایفا  میکنند. همچنین مشخص شده که موقوفات پیوسته منطبق نیازهای اجتماعی مردمان شهرها احداث می شدند. برای مثال، احداث آب انبارها عموما در شهرهای خشک و در راستای تأمین آب آشامیدنی مردم انجام می پذیرفت. در واقع، بسیاری از تأسیسات زیربنایی و روبنایی دًر محیط های شهری، بدون اینکه  حکومتها وظیفه ای در ایجاد آنها احساس کنند، توسط مردم ساخته شده است .</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">پژوهش حاضر روشن ساخت که در شهر ری عهد قاجار، شاخص ترین عناصر وقفی به صورت مجتمع/متشکل، در بخش تجاری جای داشته و براساس نیازهای جامعه شکل یافته بودند. فی الواقع نقش بناهای وقفی در سازمان فضایی شهر ری بدان حد بود که با حذف آنها شیرازه بافت تاریخی شهر کاملاً از هم گسسته و سایر بناها فضاهای پراکنده و منفرد و فاقد سازمان فضایی را تشکیل خواهند داد .</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">نتایج مطالعات حاضر همچنین مشخص ساخت که، اگرچه امامزاده عبدالله، گورستان ابن بابویه و موقوفات آنها توسعه کالبدی شهر را به سمت شمال رقم زده بودند، لیکن به روزگار قاجار اغلب بناهای وقفی در اطراف حرم حضرت عبدالعظیم و اراضی وقفی پیرامونی آن احداث شدند. بدین ترتیب، با استفاده از الگوی به اجرا در آمده در شهر ری می توان دریافت که بناهای شاخص مذهبی )چون حرم حضرت عبدالعظیم( به عنوان کانون تمرکز نیکوکاران عمل کرده و با تجمع بناهای وقفی پیرامون آن، هر عمل  خداپسندانه ای  میتوانست زمینه عمل خیر دیگری را فراهم سازد. الگوی مذکور در تصویر 4 انعکاس یافته است .به عبارت دیگر،  شکلیابی فضاها در اراضی وقفی پیرامون حرم و یا در مجاورت بناهای شاخص وقفی دیگر، خود زمینه توسعه موقوفات در بافت شهری و تخصیص رقبات درآمدزا در روستاهای پیرامون شهر را فراهم می ساخت.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px"><strong>فهرست منابع</strong></span></span></p> <ul> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">ابن اثیر، علی بن محمد .1352. الکامل فی التاریخ. ت : ابوالقاسم حالت. تهران : موسسه مطبوعاتی علمی.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">ابن رسته، احمد بن عمر .1365. الاعلاق النفسیه. ت : حسین قره جانلو. تهران : امیرکبیر.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">افروند، قدیر .1337. گزارش پژوهشی بررسی و شناسایی آثار باستانی و تاریخی ـ فرهنگی شهر ری. تهران : اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی وگردشگری و استان تهران .</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">1378،  ربع رشیدی؛ مجتمع بزرگ وقفی،  علمی و آموزشی در تبریز. فصلنامة وقف؛ میراث جاویدان،</span></span></li> </ul> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">.50-71 :)27(</span></span></p> <ul> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">اهلرز، اکارت .1374. موقوفات دینی و شهر شرق اسلامی. ترجمه و نگارش مصطفی مومنی و محمد حسن ضیاء توانا. مجله میراث جاویدان) ،3( : 54-50.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">احمد بن سلمان. ابو سعید .1358.  مقدمهای بر فرهنگ وقف. تهران : انتشارات سازمان اوقاف و امور خیریه.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">اتحادیه منصوره )نظام مافی( .1374. رشد و توسعة شهر تهران در دورة ناصری : 1320 - 1269 ه.ق ،نشریه تحقیقات اسلامی )یادنامة دکتر عباس زریاب(، 10)1 و2( : 173 – 145.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">اتحادیه، منصوره )نظام مافی( .1378. موقوفات تهران و تحول شهر) 1269 - 1320 ه ق( ،مجله وقف میراث جاویدان، )28( : 16-7.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">برادران دلاور .1373. فرهنگ حقوقی وقف، مجله وقف میراث جاویدان، انتشارات سازمان اوقاف و امور خیریه) ،6( : 75-54.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">بلاذری، احمد بن یحیی .1337. فتوح البلدان. ت : محمد توکل. تهران : نشره نقره.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">بی نا .1318. مجمع التواریخ و القصص. تصحیح ملک الشعرای بهار. تهران : چابحانه خاور.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">بمانیان، محمدرضا و همکاران .1387. رهیافتی بر نقش موقوفات در ساماندهی فضاهای شهری )با نگاه ویژه بر موقوفات شهر اصفهان( ،فصلنامه مدیریت شهری، )21( : 71-59.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">بهمنی، علیرضا .1392. نقش وقف بر  فرمگیری فضاهای شهری در دوره قاجار، مطالعه موردی : «شهر ری». پایان نامه کارشناسی ارشد .</span></span></li> </ul> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">دانشکده ادبیات و علوم انسانی : گروه باستان شناسی دانشگاه تهران .</span></span></p> <ul> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">پوراحمد. احمد و همکاران .1392. بررسی نقش وقف در توسعه و سامان دهی فضایی شهرها )مطالعه موردی : شهر لالجین( ،فصلنامه علمی - پژوهشی شهرهای ایرانی اسلامی، )12( : 14-5.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">حاتمیان، محمدجعفر .1386. نقش وقف در شکل یابی فضاهای معماری و حفاظت بافت کهن شهر تهران : محدوده ارگ و بازار.          پایاننامه</span></span></li> </ul> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">کارشناسی ارشد. دانشکده ادبیات و علوم انسانی : گروه باستان شناسی دانشگاه تهران .</span></span></p> <ul> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">حموی، یاقوت .1383. معجم البلدان. ج دوم. تهران: سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری .</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">خسروجردی، معظم .1389. ساختار و عملکرد فضاهای شهرهای ایران در انتقال از دوره ساسانی به دوران اسلامی. پایان نامه دکتری .</span></span></li> </ul> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">دانشکده ادبیات و علوم انسانی : گروه باستان شناسی دانشگاه تهران.</span></span></p> <ul> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">دیولافوا، ژان.1376. سفرنامه خاطرات کاوش های باستان شناسی شوش. ت : بهرام فره وشی. تهران : انتشارات دانشگاه تهران.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">ریاحی سامانی. نادر .1378. وقف و سیر تحولات قانونگذاری در موقوفات، شیراز :  انتشارات نوید شیراز.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">سلیمیفر، مصطفی .1370. نگاهی به وقف و آثار اقتصادی – اجتماعی آن، مشهد : انتشارات آستان قدس رضوی.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">شهابی، علی اکبر .1343. تاریخچه وقف در اسلام، تهران : اداره کل اوقاف تهران .</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">شهابی، محمدرضا .1383. مبانی و چهارچوب نظری تأثیر وقف در شکل گیری فضاهای شهری، تحقیقات جغرافیایی، 19 )1( : 150-135.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">شهابی، محمدرضا. 1383. مسئله وقف در نظام شهرسازی ایران، همایش ملی شهرسازی ایران، جلد 2. شیراز : دانشگاه شیراز.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">طبری، محمد بن جریر .1352. ترجمه طبری )تاریخ الرسل و الملوک(. ت : ابوالقاسم پاینده ،تهران : اساطیر.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">عبیدالکبیسی، محمد .1366. احکام وقف در شریعت اسلام. ت : احمد صادق گلدر، استان مازندران : انتشارات اداره کل اوقاف و امور خیریه.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">عقیلی، عبدالله .1380. تاریخ آستانه ری، قم : دارالحدیث.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">فرهودی، رحمت ا.... محبوبه سادات میر شفیعی .1387. تأثیر وقف در گسترش و توسعه فیزیکی ـ کالبدی شهر ری. فصلنامه وقف میراث جاویدان، 15 )61( : 120-109.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">کجوری مازندرانی، محمد باقر واعظ .1382. جنه النعیم و العیش السلیم فی احوال السید عبدالعظیم الحسنی )ع(. تصحیح سید صادق حسینی اشکوری، قم : دارالحدیث.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">کریمان، حسین .1345. ری باستان. ج اول، تهران : انتشارات انجمن آثار ملی.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">کریمیان. حسن ومهدیزاده، بهزاد .1393. نقش وقف در توسعه کالبدی شهرهای ایلخانی؛ نمونه موردی : تبریز، سلطانیه و اوجان ،فصلنامه وقف میراث جاویدان، 22، )86( : 50-23.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">کریمیان حسن، محمدجعفر حاتمیان .1394. نقش وقف در حفاظت از بناهای تاریخی و بافت کهن شهرها، نمونه موردی : بافت تاریخی تهران. فصلنامه وقف میراث جاویدان. 23، )88(، زیر چاپ.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">کلانتری، حسین. سید احمد صالحی و قهرمان رستمی .1389. نقش تاریخی وقف در شکل گیری شهر اسلامی، مطالعه موردی : شهر اصفهان. فصلنامه شهرهای ایرانی اسلامی، 1 )1( : 43-33.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">کوثری، یحیی .1374. ری پایتخت حکومتی. گردآورنده محمد یوسف کیانی، تهران : سازمان میراث فرهنگی کشور.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">مشکینی، ابوالفضل و حجی ملایری، پریسا .1387. تأثیر  جهانبینی دینی در خلق فضاهای شهری، )نمونه موردی شهر : ملایر( همایش بین المللی وقف و تمدن اسلامی. ج3. اصفهان : نشر اسوه.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">محمدی، محمود .1379. تحلیل نقش متقابل وقف و شهرسازی برنامه ریزی فضایی ـ کالبدی راهبردهای جدید در توسعه و  بهرهوری بهینه موقوفات. فصلنامه وقف میراث جاویدان، 8 )2( : 105-95.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">مصطفوی رجایی، مینودخت .1351. وقف در ایران، تهران : بی جا.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">نیشابوری، ظهیرالدین .1332. سلجوقنامه. تهران : انتشارات خاور .</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">همدانی، رشیدالدین فضل الله .1350. وقفنامه ربع رشیدی. تهران : انجمن اثار ملی ایران.</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">آرشیو اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان ری .</span></span></li> <li class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">آرشیو اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی وگردشگری استان تهران.</span></span></li> <li class="rtejustify"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">Karimian, H. &amp; Seyedein, S. )2011). Iranian Cities after collapse of Sasanian Kingdom. <em>The International Journal of Humanities of the Islamic Republic of Iran,</em> )18): 51-62.</span></span></li> <li class="rtejustify"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">Karimian, H. )2013). <em>Form and Functionality of Ancient City of Rey in its Transition from Sasanian to Early-Islamic era</em>.</span></span></li> </ul> <p class="rtejustify"> </p> <p class="rtejustify"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">منبع:</span></span><a href="http://www.bagh-sj.com">http://www.bagh-sj.com</a></p> </div></div></div><div class="field field-name-field-news-cat field-type-taxonomy-term-reference field-label-above"><div class="field-label">دسته بندی:&nbsp;</div><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="/en/taxonomy/term/29" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">مقالات وقف</a></div></div></div> Fri, 18 Sep 2020 05:43:32 +0000 dabir 173 at https://moghofat.abdulazim.com https://moghofat.abdulazim.com/en/node/173#comments راه‌های ترويج فرهنگ وقف و نيكوكاری و توسعه‌ی موقوفات در جامعه https://moghofat.abdulazim.com/en/node/19 <div class="field field-name-field-news-img field-type-image field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%88%D9%82%D9%81.jpg"><img typeof="foaf:Image" src="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/styles/medium/public/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%88%D9%82%D9%81.jpg?itok=CaQfHJzP" width="220" height="103" alt="" /></a></div></div></div><div class="field field-name-field-news-summary field-type-text field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even">نویسنده:ماشاالله كاربخش راوری- دبيرآ.پ. و كارشناس ارشد علوم اجتماعی ، فاطمه تويسركانی راوری- دبير آ.پ كارشناس ارشد زبان و ادبيات عربی/ سرپرست اوقاف و امور خیریه شهرستان کوهبنان</div></div></div><div class="field field-name-body field-type-text-with-summary field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even" property="content:encoded"><p>به نام خدا<br /> مقدّمه</p> <p>سنّت حسنه‌ی وقف، یك پدیده‌ی دیرپای بشری است كه ریشه در عقل، منطق و طبیعت انسان دارد. وقف، در همه‌ی ادیان الهی و حتّی آیین‌های شبه‌دینی و تمد‌ّن‌های بشری به اشكال و صور مختلف و منطبق بر آیین و سنن و فرهنگ هر جامعه، وجود داشته و دارد، امّا آن‌چه مهم است این‌كه؛ «گرچه ممكن است صورت ظاهری و نیز آیین مربوط به مسأله‌ی وقف یا شبه وقف در كشورهای مختلف و بین اقوام مختلف متفاوت باشد، ولی در همه‌ی جهان و ادیان یكی بیش نیست و آن عبات‌است از: جاودان‌قرار دادن تمام یا قسمتی از ثروت خود در راه خدا به منظور بهره‌گیری فرد یا افرادی از جامعه‌ی بشری در درازمدّت از درآمد و منافع آن.»(دانش‌پور و ریاحی سامانی، 1388، ص20)<br /> حال كه وقف یك سنّت حسنه و یكی ازافتخارات فرهنگ غنی اسلام و یكی از اهرم‌های مؤثّر اعتقادی و فرهنگی برای جبران نارسایی‌ها و نیازمندی‌های جامعه در ابعاد مختلف محسوب می‌شود، بنابراین ضرورت دارد برای ترویج این عمل پسندیده و ارزشمند در جامعه برنامه‌ریزی و تلاش‌های گسترده‌ای صورت گیرد. باید با توسعه‌ی موقوفات فضایی سرشار از معنویت ایجاد شود تا در آن‌ فضا مشكلات فقرا و دردمندان برطرف گردد. كمبودها و نیازهای اجتماعی تأمین شود، زمینه‌ی رشد و تعالی و سعادت و پیشرفت نوجوانان و جوانان فراهم گردد. خیرخواهی و غیرخواهی جایگزین سودجویی و خودخواهی شود، تكاثر و تفاخر از میان برود و صدقات جاریه و باقیات‌الصّالحات به جای آن بنشیند. طبعاً چنین جامعه‌ای به كمال و سعادت خواهد رسید و آینده‌‌ای روشن و درخشان در پیش رو خواهد داشت.<br /> در این مقاله، برخی از راه‌های ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری و توسعه‌ی موقوفات در جامعه مورد بررسی قرار گرفته است، امّا قبل از آن مفهوم و معنای وقف، بیان و اهمیت توسعه‌ی آگاهی به عنوان پیش‌شرط توسعه و ترویج فرهنگ وقف تبیین شده است.</p> <p>نگاهی به مفهوم و تعاریف وقف<br /> در فرهنگ‌های فارسی از «وقف» و «اوقاف» تعاریف گوناگونی شده است كه مشابهت‌های زیادی با هم دارند.<br /> در فرهنگ معین(ص1110 و 1183) وقف به معنای ایستادن، درنگ‌كردن؛ تخصیص ملك یا مالی برای مصرف‌كردن در اموری كه وقف‌كننده تعیین كرده است؛ درنگ‌كردن در بین كلام و دوباره‌ حرف‌زدن. آمده است.<br /> فرهنگ عمید(1363، ص2465) وقف را«چیزی می‌داند كه از ثروت خود جدا كند تا در كارهای عام‌المنعه از آن استفاده كنند.» در فرهنگ الفبایی‌ـ قیاسی عنوان وقف به «زمین یا ملك یا مستغلّی داده شده است كه برای مقصود معینی در راه خدا اختصاص می‌دهند تا درآمد آن به مصرف امور خیریه و از پیش تعیین‌شده برسد و نیز انحصار چیزی به كسی یا چیزی.» و در تعریف اوقاف(جمع وقف) آمده است: «املاك و اموال و چیزهایی كه برای كمك به بینوایان و یا بر مزارها و مساجد و یا امور دیگر وقف كرده باشند.»(معراجی، 1385، ص92)<br /> «وقف عبارت است از حبس مالی که انتفاع از آن با بقاء عین مال ممکن باشد و تصرّف در اصل مال ممنوع و مقطوع گردد و منافع رقبه به قصد قربت در کار «بِرّ» هزینه شود»<br /> وقف به زبان ساده‌تر عبارت از این است که انسان تمام یا قسمتی از اصل ثروت منقول یا غیرمنقول خود را طبق شرایط خاصی از فروش و توارث و ... منع کند و جاودان نماید، اما بهره و درآمد آن ثروت را در راه خدا (خدمت به خلق خدا، شخص یا اشخاص معلوم، یا عموم مردم، دانشگاه، بیمارستان، مدرسه و ...) هزینه نماید.<br /> این معنی در بین فقها و حقوق‌دانان و قانون‌گذاران به عبارت‌های مختلف بیان شده است.<br /> در صدر اسلام، در اخبار و احادیث و عرف جامعه و وقف‌نامه‌های به جای مانده از حضرت علی(ع) و سایر صحابه، به جای واژه‌ی وقف، از واژه‌ی صدقه، استفاده می‌شده است. از آن‌جایی که وقف با سایر صدقات فرق داشته، با پسوند «جاریه» وقف را از سایر صدقات متمایز کرده، از وقف به «صدقه جاریه» تعبیر می‌کرده‌اند.(دانش‌پور و ریاحی سامانی، 1388، ص152-153)</p> <p>انواع وقف:<br /> وقف به اعتبار موقوفٌ علیه دونوع است:<br /> 1- وقف عام 2- وقف خاص<br /> وقف عام: اگر مصارف موقوفه مخصوص دسته یا طبقه‌ی معین نباشد، آن را وقف عام گویند. مانند: وقف بر فقرا، مدارس و مساجد و وقف برای روضه‌خوانی امام حسین(ع) و ائمه‌ی اطهار، موقوفاتی که به وسیله‌ی اقلیت‌های دینی برای معابد وامور عام‌المنفعه اختصاص یافته وقف عام تلقی می‌شود. وقف عام نیز خود به دو رویه عمل می‌شود:<br /> وقف انتفاعی: یعنی اگر واقف نظرش از وقفی که نموده، تحصیل درآمد نباشد و استفاده‌ی عامّه داشته باشد وقف انتفاعی است. مانند: وقف بر مساجد، مدارس، ساختن پل و غیره.<br /> وقف منفعتی: یعنی منظور واقف از وقف مال یا اموال تحصیل درآمد باشد و عناوین عامه دارد. مثل: وقف به تعزیه‌داری امام حسین(ع)، اطعام، تهیه‌ی دارو و درمان، کمک به فقرا، کمک دانش‌آموزان کم‌بضاعت وغیره که سازمان اوقاف وامور خیریه یا متولّیان محترم موقوفات وظیفه دارند برابر نیّات واقفان خیراندیش منافع و درآمد حاصل از موقوفات را به مصرف مقرّر وقف‌نامه برسانند.<br /> وقف خاص: وقفی است که برای شخص یا اشخاص یا اولاد و احفاد وقف شده باشد، پس اگر مصرف وقف مختص گروهی معین باشد آن را وقف خاص می‌گویند مانند: وقف بر اولاد و افراد و گروه یا طبقه‌ی مخصوص ازمردم.</p> <p>توسعه‌ی آگاهی پیش‌شرط توسعه‌ی فرهنگ وقف<br /> پیش‌شرط و مقدّمه‌ی هدایت افكار و اندیشه‌ی انسان‌ها و جلب مشاركت آنان در هر زمینه‌ای نیازمند افزایش آگاهی آنهاست. به عبارت دیگر، آگاهی به عنوان یكی از سرمایه‌های اجتماعی و از جمله پیش‌شرط‌های اساسی، اعتماد اجتماعی و نیز مشاركت، در بحث توسعه از اهّمیت ویژ‌ه‌ای برخوردار است. آگاهی شهروندان و توجّه آنان به ضرورت توسعه‌ی جامعه، روش‌ها و ابعاد آن، حسّ مسؤولیت‌پذیری آنان را افزایش داده و مشاركت آنان را در توسعه‌ تا حدّ قابل توجّهی تضمین می‌كند. توجّه و آگاهی به مسائل منطقه‌ای و نیازهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و اطّلاع از وضعیت جامعه، همگی به عنوان بخشی از سرمایه‌ی اجتماعی به حساب می‌آیند و میزان آگاهی شهروندان یك جامعه نسبت به امور عمومی و مورد نیاز، از جمله شاخص‌های سرمایه‌ی اجتماعی است. آگاهی مسیر را برای اعتمادورزیدن هموار می‌كند و به دنبال آن مشاركت و حضور در فعالیت‌های اجتماعی تحقّق می‌یابد.(ناطق‌پور، 1382، ص131-132)<br /> «آگاه‌نمودن برای ایجاد انگیزه، آگاه‌نمودن برای درك عمل، آگاه‌نمودن به منظور احترام و اعتنا به شخصیت افراد و ایجاد مسؤولیت در آنها بسیار اثرگذار است.»(پناهی و یزدان‌پناه، 1383، ص102 به نقل از نیك‌گهر، 1356، ص129)<br /> بر این اساس، ترویج فرهنگ وقف و گسترش موقوفات كه نیازمند مشاركت وسیع اجتماعی افراد است بر بستر«آگاهی» شكل می‌گیرد. بنابراین، گسترش فعاّلیت‌های اطّلاع‌رسانی و آگاه‌سازی در عرصه‌ی وقف، از ضروری‌ترین اموری است كه باید مدّنظر متولّیان امر قرار گیرد.<br /> به منظور آگاه‌سازی آحاد جامعه نسبت به وقف دو نكته‌ی مهم و اساسی باید مدّنظر قرار گیرد:</p> <p>1) تبیین جایگاه و اهّمیت وقف:<br /> نخست مردم مسلمان و دین‌باور باید بر این اصل مهم آگاهی یابند كه سنّت حسنه‌ی وقف از جمله‌ی امور برای تقرّب به خدا و اطاعت از فرامین اوست.«بنا به فتوای بسیاری از فقهای مسلمان، مِلك و مال وقف‌شده پس از انجام صحیح تشریفات وقف، از حوزه‌ی ملكیت و مالكیت واقف خارج شده و به حوزه‌ی ملكیت و مالكیت خداوند درآمده است. فقط منافع مال، طبق نظر واقف مندرج در وقف‌نامه، مورد بهره‌گیری موقوف‌علیهم قرار می‌گیرد و بس.»(دانش‌پور و ریاحی سامانی، 1388، ص129)<br /> افزایش آگاهی مردم از اهّمیت وقف و تأثیر آن در رفع نیازهای اجتماعی و هم‌چنین پاداش‌های معنوی مترتّب بر این اقدام پسندیده، در جلب مشاركت آنان در این عرصه تأثیر بسزایی دارد.</p> <p>2) بهره‌گیری از روش های مناسب و تأثیرگذار:<br /> برای انتقال این ارزش و آگاهی باید از روش‌های مناسبی بهره گرفت. روش‌هایی كه طیف وسیعی از آحاد جامعه را در بر بگیرد و به مرور زمینه‌ی گسترش فرهنگ وقف را در جامعه فراهم آورد.<br /> نكته‌ی مهمّی كه در این زمینه حائز اهّمیت است این‌كه اقدامات فرهنگی نیاز به زمان و استمرار دارند. بنابراین هر حركتی در این راستا باید با دقّت، برنامه‌ریزی و استمرار همراه باشد تا به نتیجه‌ی مطلوب و موردنظر منتهی گردد.در این قسمت از مقاله به برخی از راه‌كارهای عملی در این زمینه اشاره می‌شود:</p> <p>· معرّفی جلوه‌های زیبای وقف و موقوفات و تبیین آثار ماندگار آنها<br /> در بررسی موقوفات به نمونه‌های بسیار زیبا و جالبی برمی‌خوریم كه نشان از روح لطیف انسانی و نگاه بلند واقفان باهمّت دارد. بی‌تردید، مصارف تعیین‌شده در برخی از وقف‌نامه‌ها، بیانگر اندیشه‌ی بلند، روح انسان‌دوستانه، نیت خیرخواهانه‌ی نیكوكارانی است كه در هر دوره با تشخیص نیازهای اجتماعی زمان خویش به وقف اموال و دارایی خویش اقدام كرده‌اند. هرچند شاید، امروز برخی از این مصارف، مصداق خویش را از دست داده باشند، اما هم‌چنان تازگی و اهّمیت خود را حفظ كرده‌اند و الگویی ماندگار از انسان‌دوستی، خیرخواهی و یاریگری برای بشریت به شمار می‌روند.<br /> آشنایی با چنین نمونه‌هایی برای مردم، بسیار انگیزه‌بخش است. در ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری، می‌توان مواردی از این دست و آثار مترتّب بر آن را تبیین و تشریح كرد و از جریانات و داستان‌های مرتبط با وقف بهره‌ گرفت. به عنوان مثال:<br /> واقفی قسمتی از اموال و املاک خود را وقف کرده است که عواید آن را برای هزینه‌ی شکایت ستمدیدگان از عمال دیوان و مأموران دولت خرج کنند.<br /> واقف دیگری مقرّر می دارد که از عواید موقوفه برای زوّار کفش و پاپوش تهیه کنند و دیگری شتران خود را وقف می کند تا زوّار در مسیر زیارتی خود از آنها استفاده کنند.(صادقی گلدار، 1385، ص55)<br /> ابن بطویه می‌نویسد: روزی در یکی از کوچه‌های دمشق می‌گذشتم. غلام بچه‌ای را دیدم که از دستش یک کاسه‌ی چینی که در دمشق«صحن» نامیده می‌شود، افتاد و بشکست. مردم گرداگرد او جمع شدند. یکی از آن‌میان گفت که غم نخور شکسته‌های کاسه را جمع کن، ببریم پیش رئیس اوقاف ظروف. غلام خرده‌ها را جمع کرد و آن مرد همراه او پیش رئیس اوقاف مزبور رفت و پول ظروف را گرفت و به او داد.(همان، ص57)<br /> در لبنان موقوفه‌ای است که از عوایدآن باید دو نفر هر روزه در بیمارستان‌ها بر بالین بیماران حاضر شوند، و در حالی‌که با هم نجوا می‌کنند - به طوری‌که مریض صدای آن دو را بشنود- این جملات را به صورت عادی رد و بدل کنند: «می‌بینیم که از روز گذشته خیلی بهتر است! چشمانش را ببین! قیافه‌اش را نگاه کن!» به نحوی که بیمار صدای آنها را بفهمد و با این تلقین معتقد شود که بیماری وی رو به بهبودی است و صحّت یافتن او حتمی خواهد بود... (همان، ص58)</p> <p>صلاح‌الدین ایوبی در قلعه‌ی دمشق مراکزی را برای امداد به زنان شیر‌ده وقف کرده بود، بدان‌گونه که در آن‌جاها دو ناودان تعبیه کرده بودند، که هر هفته دو روز، از یکی شیر و از دیگری آمیزه‌ای از آب و شکر می‌ریخت، تا زنان شیردهی که با کمبود شیر روبه رو بودند، از آنها استفاده کنند و برای نوزادان خود ببرند.(همان، ص59)<br /> فردی هم ملكی را وقف می‌كند كه از درآمد آن برای طعمه‌ی سگ‌های كور و خرید خشت لحد فقرا و حفر قبر برای آنان استفاده شود!<br /> خرید لباس عروس با زینت و زیور‌آلات تا فقرا به نوبت از آن استفاده کنند، تهیه‌ی جهیزیه، ادای قرض بدهکاران آبرومند، راه‌سازی و نگه‌داری و سنگ‌چین‌کردن راه، ساخت بیمارستان، مدرسه، دانشگاه، کتاب‌خانه، حمام، کاروان‌سرا، حفر قنات، غرس اشجار و درختان میوه برای زیبایی شهر و استفاده‌ی عابران، تأمین تجهیزات سربازان و مجاهدان، تهیه‌ی بذر برای زارعان، وقف برای ارشاد و نصیحت مردم، صله‌ی ارحام، فرونشاندن خشم‌ها، تأمین یخ سقّاخانه، وقف برای گُل‌كاری و ایجا فضای دل‌پذیر و امّیدبخش در بیمارستان جهت انبساط خاطر بیماران و ده‌ها نمونه‌ی دیگر از مواردی است كه در طول تاریخ وقف مورد توجّه واقفان بوده است.<br /> همان‌طور كه می بینیم هركدام از این موارد جنبه‌های عام‌المنفعه‌ی انسانی و تربیتی داشته و به مقتضای زمان و نیازهای جامعه، باعث رفع مشكلات گروهی از مردم بوده است. این امر هم‌چنین می‌تواند به تبیین نیازهای روزِ جامعه‌ و ضرورت توجّه واقفان به این مهم كمك كند.</p> <p>· معرّفی واقفان خیراندیش به جامعه<br /> هرچند بسیاری از افراد خیر كه پا در مسیر وقف و توسعه‌ی موقوفات گذاشته‌اند، هیچ نیازی به معرّفی و تشویق ندارند و عموماً كمترین تمایلی به طرح اقدامات مفید و ارزشمند خود نشان نمی‌دهند، امّا این امر وظیفه‌ای را از دوش مسؤولان و متولّیان برنمی‌دارد. معرّفی افراد خیر و نیكوكار و انعكاس اقدامات ارزشی و ماندگار آنان می‌تواند به صورتی كارآمد بر فضای معنوی جامعه تأثیر بگذارد. با معرّفی واقفان نیك‌اندیش كه با توان و سرمایه‌ی خویش زمینه‌ی رفع بخشی از مشكلات جامعه و خدمت به مردم را فراهم آورده‌اند، بذر عاطفه و خیرخواهی در جامعه كشت می‌شود و عطر خوش معنویت، ایثار، اخلاص و دیگرخواهی در فضای جامعه پراكنده می‌گردد.<br /> مجموعه‌ای ازفعالیت‌های اطّلاع‌رسانی و ترویجی در قالب برگزاری جشنواره‌ی تجلیل از واقفان در هر شهر و منطقه، معرّفی آنان به جامعه به وسیله‌ی رسانه‌های گروهی به ویژه روزنامه های محلی،ساخت فیلم، چاپ و انتشاریادنامه‌ی واقفان و ... از جمله كارها و اقدامات ضروری است كه می‌تواند بر روند فرهنگ وقف و خیرخواهی در جامعه تأثیر مثبت بگذارد. این‌گونه است كه می‌توان از خیرخواهان و نیكوكاران الگوهای شایسته‌ای برای دیگران ساخت.</p> <p>· ایجاد فضای مناسب برای مشاركت بیشتر بانوان در عرصه‌ی وقف<br /> كنكاش و بررسی در تاریخ وقف نشان می دهد؛ زنان همواره نقشی مؤثّر و ارزشمند در این عرصه‌ی مقدّس داشته‌اند. برخی از بانوان متمكّن و توانمند با مشاركت در امور خیر و وقف اموال و دارایی خویش نقشی ماندگار از خود برجای گذاشته‌اند. علاوه بر آن بسیاری از زنان، مشوّق همسران خویش برای انجام كارهای خیر و عام‌المنفعه هستند كه البتّه تعداد آنان كم نیست.<br /> به جرأت می‌توان گفت؛ در این عرصه گاهی زنان گوی سبقت را از مردان ربوده و از آنان هم پیش افتاده‌اند.مطالعه در احوال این بانوان خیراندیش و ایثارگر بیانگر این واقعیت است كه برخی از آنان از تمام وجود و هستی خویش در این راه مایه گذاشته‌اند:<br /> «یكی از این بانوان خیر[1] كه با فروش خانه‌ی مسكونی و تمام دارایی خود مدرسه‌ای ساخته است و خودش در حسینیه‌ای كه شوهرش بنا نهاده، زندگی می‌كند،وی در پاسخ به سؤال بعضی كه می‌گویند: چرا این‌جا زندگی می‌كنی؟ می‌گوید: «خدا سفارش همسایه‌ها را كرده است و من همسایه‌ی خدا هستم.»<br /> این زن می‌گوید: «خدا شاهد است كه هیچ چیزی ندارم. یك انگشتر هم ندارم. هرچه داشتم و نداشتم، فروختم و دادم برای مدرسه. ان‌شاءالله به حقّ پنج‌تن، همه‌ی بنده‌های خدا كه دارند، به دلشان بیفتد و كار خیر كنند.»<br /> هم‌چنین نمونه‌های زیادی وجود دارد كه مادران معظّم شهدا و یا زنان دیگر كه فرزندان خود را در حوادث مختلف از دست داده‌اند، به یادبود آنان، نسبت به ساخت مدرسه‌، كتاب‌خانه و ... اقدام كرده‌اند كه قطعاً كاری بسیار شایسته و ماندگار تلقّی می‌شود.»(سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس كشور، بی‌تا، ص142)<br /> تبیین و تفسیر اهداف، انگیزه‌ها و آثار اقدامات این بانوان، نمونه‌ و الگوی مناسب و ارزشمندی برای سایر زنان كشور است و می‌تواند بستر مناسب و وسیعی برای توسعه‌ی موقوفات در سراسر جامعه فراهم سازد.</p> <p>توجه به اهمیت جایگاه آموزش و پرورش در ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری.<br /> در پیام یونسكودر سال‌های 92 و 96 چنین آمده:<br /> «اگر قرار است پیشرفتی در جامعه حاصل شود باید از مدرسه شروع كرد و ... »(رؤوف، 1378، ص6)یعنی مدارس اساس و زیربنای هر حركت و تحوّل در جامعه هستند و می‌توانند نقش بسیار مهم و ماندگاری ایفا نمایند.<br /> الوین تافلر(ترجمه: كامرانی، 1372، ص411) می‌گوید: «امروزه، بیش از هر زمان دیگر، آینده‌ی انسان تقریباً به طور كامل در گرو آموزش و پرورش است.»<br /> بنا به اعلام یونسكو در گزارش جهانی: «تقریباًَ از هر پنج انسانی كه امروز زندگی می‌كند، یك نفر یا شاگرد است یا در نظام آموزش رسمی به عنوان معلم خدمت می‌كند.»(صالح‌پور، 1383، ص191 به نقل از یونسكو1991)<br /> امروز نظام آموزشی ما بیش از سیزده میلیون دانش‌آموز و بیش از یك میلیون نیروی آموزشی و اداری شاغل را در عرصه‌ی تعلیم و تربیت در پوشش و مدیریت خود دارد. از این جهت، در بین سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی كشور، آموزش و پرورش بیش از همه در تكوین و شكل‌دهی رفتار و فرهنگ و اندیشه‌ی نسل جدید سهیم است؛ زیرا اولاً؛ هیچ سازمان و یا نهاد فرهنگی به گستردگی وزارت آموزش و پرورش از نظر دسترسی رسمی، حضوری، مستمر و مؤثّر به نسل رشد یابنده نمی‌باشد. ثانیاً؛ آموزش و پرورش، حسّاس‌ترین، مستعدترین و تأثیرپذیرترین مقطع سنّی نسل آینده را به طور قانونمند و هدفمند در سیطره‌ی اختیار خود دارد. ثالثاً؛ افزون بر دانش‌آموزان، اولیای آنان نیز به شكل مستقیم و غیر مستقیم در چرخه‌ی فعالیت‌های فرهنگی و تربیتی این نهاد قرار می‌گیرند.(كریمی، 1381، ص 9)<br /> بر این اساس، با توجه به گستردگی حیطه‌ی عمل‌كرد و نفوذ آموزش و پرورش، این نهاد می‌تواند در راستای ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری و توسعه‌ی موقوفات، به نحو مؤثّری عمل نماید. قطعاً ارتباط بین ادرات كلّ اوقاف و امور خیریه با ادارات كلّ آموزش و پرورش در مراكز استان‌ها وهم چنین ادارات شهرستان‌ها می‌تواند زمینه‌ی اقدامات فرهنگی گسترده‌ای را در مدارس به وجود آورد. ضمن این‌كه باید جایگاه وقف و موقوفات در كتاب‌ها و متون درسی دانش‌آموزان و رشته‌های مرتبط دانشگاهی تعیین و تبیین شود.</p> <p>به طور كلّی می‌توان گفت: مدیران و معلّمان مدارس از جهات مختلف می‌توانند در جهت ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری نقش مؤثّری ایفا كنند.<br /> الف) ایجادپیوند و ارتباط افراد خیر با مدرسه و دانش‌آموزان<br /> یكی از اقدامات مؤثّری كه می‌تواند در مدارس انجام گیرد، تجلیل از نیكوكاران و خیران و معرّفی آنان به دانش‌آموزان است. به عنوان مثال؛ خیر و خیرانی كه در ساخت مدرسه‌ی محل تحصیل دانش‌آموزان مشاركت داشته‌اند، به مدرسه دعوت و طی مراسم ویژه‌ای مورد تجلیل و احترام قرار گیرد. آنها می‌توانند با بیان اهداف خود از وقف زمین یا ساخت مدرسه و یا هر بنای دیگر، به عنوان یك الگوی عملی مورد توجّه دانش‌آموزان قرار گیرند. علاوه بر آن می‌توان شرایطی فراهم آورد كه دانش‌آموزان در گروه‌های پژوهشی درخصوص كارهای واقفان و افراد خیر محلّ خود تحقیق و بررسی و گزارش آن را در كلاس درس مربوط(مثلاً درس دین و زندگی، انشاء و ...) و یا در قالب روزنامه‌ی دیواری ارائه نمایند. </p> <p>به هر حال اگر هدف ما تربیت نسلی خیراندیش و نیكوكار است باید بستر و زمینه‌ی آن را فراهم آوریم. این كار باید با ظرافت و رعایت شرایط سنّی دانش‌آموزان انجام گیرد.<br /> ب) دادن اطّلاعات و آگاهی‌های لازم به دانش‌آموزان در زمینه‌ی وقف و نیكوكاری در فرصت‌های مختلف از جمله هفته‌ی وقف.<br /> ج) مدارس از جمله مراكز آموزشی هستند كه معمولاً برای رفع مشكلات عمرانی، تأمین تجهیزات آموزشی به طور مستقیم یا غیرمستقیم با افراد خیر و نیكوكار ارتباط دارند.<br /> اعتماد جامعه به فرهنگیان و نفوذ اجتماعی آنان از یك سو و علاقه‌مندی افراد خیر و واقفان نیكوكار به توسعه‌ و بهسازی فضاهای آموزشی از سوی دیگر زمینه و فرصت مناسبی برای شناسایی و ارتباط با این افرادوایجاد انگیزه بیشتر در آنان برای استمرار فعالیت های خیر خواهانه است.</p> <p>استفاده از جایگاه و توان شوراهای اسلامی شهر و روستا.<br /> در اصل یك‌صدم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:<br /> برای پیشبرد سریع برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همكاری مردم با توجّه به مقتضیات محلّی، اداره‌ی امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورای ده، بخش‌، شهر، شهرستان یا استان صورت می‌گیرد كه اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می‌كنند.(تیموری، 1383، ص210)<br /> شوراهای اسلامی شهر و روستا به عنوان مهم‌ترین نهادها و انجمن‌های محلّی كه از پشتوانه‌ی مردمی برخوردارند، نقش مهمّی را در آگاه‌سازی و اطّلاع‌رسانی به مردم و جلب مشاركت آنان ایفا می‌كنند.آنها از یك‌سو از پشتوانه‌ی اعتماد اجتماعی برخوردارند و از سوی دیگر در چهارچوب قانون وظیفه دارند ضمن شناسایی كمبودها و نارسایی‌های جامعه‌ای كه نمایندگی آن را برعهده گرفته‌اند، زمینه‌ی رفع مشكلات و كاستی‌ها را فراهم آورند.<br /> بند «ل» ماده‌ی 68قانون شوراها وظایف و اختیارات شورای اسلامی روستا را این‌گونه تعریف می‌كند:<br /> فراهم‌نمودن زمینه‌ی مشاركت و جلب همكاری مردم در جهت ایجاد و توسعه‌ی نهادهای مدنی، كتاب‌خانه و مراكز فرهنگی، بهبود و ارتقای فرهنگی اقشار مختلف به ویژه جوانان و بانوان و برنامه‌ریزی در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، اموزشی، سوادآموزی و سایر امور با موافقت و هماهنگی مراجع ذی‌ربط.(تیموری، 1383، ص231)<br /> هم‌چنین بندهای 5 و 6 و 7 ماده‌ی 71 وظایف شوراهای اسلامی شهر را چنین مقرر می‌نماید:<br /> بند5- برنامه‌ریزی درخصوص مشاركت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی با موافقت دستگاه‌های ذی‌ربط.<br /> بند6- تشویق و ترغیب مردم درخصوص گسترش مراكز تفریحی، ورزشی و فرهنگی با هماهنگی دستگاه‌های ذی‌ربط.<br /> بند7- اقدام درخصوص تشكیل انجمن‌ها و نهادهای اجتماعی، امدادی، ارشادی و تأسیس تعاونی‌های تولید و توزیع و مصرف، نیز انجام آمارگیری، تحقیقات محلّی و توزیع ارزاق عمومی با توافق دستگاه‌های ذی‌ربط.(همان، ص 235)<br /> همان‌طور كه ملاحظه می شود شوراهای اسلامی به لحاظ علاقه‌مندی به پیشرفت، توسعه و آبادانی شهر یا روستای خود از یك‌سو و دارا بودن اختیارات قانونی ، میدان فعّالیت و نفوذ اجتماعی وهم چنین توان ارتباط مؤثّر با مردم از سوی دیگر، شرایط بسیار مناسبی برای ایجاد انگیزه در شهروندان و جلب مشاركت و همكاری آنان دارند. نمایندگان شوراها به دلیل آشنایی با شرایط و مقتضیات محل و تشخیص نیازها می‌توانند هدایت‌گر مردم برای انجام اقدامات خیرخواهانه و گسترش فرهنگ وقف باشند.<br /> بی‌تردید ارتباط مؤثّر و تنگاتنگ ادارات اوقاف و امور خیریه و تعامل سازنده‌ی آنان با اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا می‌تواند بستر مناسبی برای ترویج و توسعه‌ی فرهنگ وقف و نیكوكاری در جوامع محلّی فراهم سازد.</p> <p>استفاده از جایگاه و توان سازمان‌های مردم‌نهاد[2] و مؤسّسات خیریه.<br /> در جهان امروز سازمان‌های مردم نهاد و تشكّل‌های غیردولتی(Non government organization) كه به اختصارNGO نامیده می‌شوند در توسعه‌ی پایدار جوامع نقش مهم و اساسی ایفا می‌كنند.<br /> از نظر بانك جهانی، انجمن‌های خیریه كه بودجه‌ی خصوصی را صرف توسعه،‌ توزیع غذا و خدمات مشاوره‌ای خانوادگی و ساماندهی نیازمندان می‌نمایند، تعاونی‌های مستقل، انجمن‌های اجتماعی، انجمن‌های مذهبی، انجمن‌های خدماتی و گروه‌های زنان شامل سازمان‌های غیردولتی می‌گردند.<br /> در یكی دیگر از تعاریف سازمان‌های بین‌المللی آمده است: «سازمان غیردولتی، ‌تشكّل یا سازمانی از گروه‌های داوطلب مردمی است كه غیردولتی،‌ غیرانتفاعی بوده و هدف آن رفع نیاز كُلّ جامعه یا گروه‌هایی از جامعه می‌باشد. (بهاءالدینی، 1384، ص17)<br /> در مجموع می‌توان گفت: NGOها پدیده‌ای مؤثّر در عرصه‌ی مدیریت و مشاركت اجتماعی هستند كه در جهت تحقّق اهداف انسان‌دوستانه مانند افزایش و تقویت منافع تهی‌دستان و نیازمندان، كاهش فقر، رفع تبعیض، حفظ محیط زیست، كاهش آلام و دردهای بشری و ... به صورت تخصّصی فعالیت می‌كنند. این سازمان‌ها كه ریشه در تاریخ گذشته‌ی بشر دارند، پس از دولت و بخش خصوصی به عنوان سومین محور توسعه قلمداد می‌شوند.(كاربخش راوری و تویسركانی راوری، 13881)</p> <p>سازمان‌های مردم‌نهاد، دارای مزایای گسترده‌ای هستند که ناشی از نوع ساختار و ماهیّت داوطلبانه‌ی آنهاست. به نظر سرنیا(1988) این سازمان‌ها دارای مزایایی به شرح زیر هستند:<br /> 1. سازمان‌های غیردولتی با بهره‌گیری از نیروی انسانی داوطلب و جذب منابع مالی می‌توانند با هزینه‌ی بسیار پایین اهدافی را محقّق سازند که دیگر سازمان‌ها توان تحقّق آنها را با این میزان از هزینه ندارند.<br /> 2. سازمان‌های غیردولتی با دسترسی ساده و آسان به افراد فقیر و نیازمند، کمک در مناطق دور دست و متروک می‌توانند اثربخشی بیشتری را از خود نشان دهند، در حالی‌که واحدهای دولتی به علّت خصلت تمرکزگرایانه‌ای که دارند، چنین قابلیتی را ندارند و مؤسسات بخش خصوصی نیز فاقد انگیزه برای ارائه‌ی چنین کمک‌هایی هستند.<br /> 3. سازمان‌های غیردولتی، به منزله‌ی واحدهای بسیج‌کننده‌ی محلّی، قدرت عمل بالایی در مقیاس محلّی را دارند. آنها می‌توانند مشارکت مردمان محلّی را جلب و گروه‌های داوطلب را سازماندهی کنند که با همیاری هم اهداف توسعه را در مناطق، عملی سازند.<br /> 4. سازمان‌های غیردولتی می‌توانند موقعیّت و نیازهای منطقه را به درستی و از نزدیک تشخیص داده، خود را به آسانی به شرایط و نیازهای منطقه‌ای تطبیق دهند. این مزیّت موجب می‌شود تا برنامه‌های توسعه با دقّت و سرعت بیشتری عملی گردند.<br /> 5. سازمان‌های غیردولتی با استقرار در محلّه‌ها و مناطق، موجب توسعه و رشد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مردمان محلّی می‌گردند. افراد منطقه با عضویّت در این‌گونه سازمان‌ها از شیوه‌های و روش‌های جدید مشارکت آگاه می‌شوند.<br /> 6. سازمان‌های غیردولتی با فعّالیّت‌های آموزشی، ترویجی و ارشادی خود، موجبات توانمندسازی جامعه‌ی پیرامون خود را فراهم می‌سازند.<br /> 7. سازمان‌های غیردولتی با طرح مسایل تازه و مشخص‌ساختن نیازهای محلّی در ذهن افراد پرسش‌های جدیدی را مطرح می‌سازند که موجد بروز خلاّقیت و نوآوری در آنان می‌گردد. علاوه بر این کارکردهایی چون:<br /> - اطّلاع‌رسانی و آگاه‌سازی عمومی<br /> - بسیج مردم(جلب مشارکت‌های مردمی)<br /> - گسترش نظارت عمومی<br /> - بسیج منابع(جلب سرمایه)(غفاری و نیازی، 1386، ص177-178) از ویژگی‌های سازمان‌های غیردولتی و مردم‌نهاد است.<br /> همان‌طور كه ملاحظه می‌شود سازمان‌های مردم‌نهاد و مؤسّسات خیریه در بطن جوامع محلّی شكل گرفته و به خوبی امكان ارتباط با آحاد جامعه و جلب مشاركت آنان را دارند. بنابراین می‌توان از این ظرفیت در جهت ترویج فرهنگ وقف و توسعه‌ی موقوفات بهره گرفت. به تعبیر دیگر؛ این موسّسات بنا به ماهیت عملكردشان می‌توانند محور توسعه‌ی موقوفات قرار گیرند.<br /> مؤسّسات خیریه و سازمان‌های مردم‌نهاد در هر منطقه می‌توانند در جهت ترغیب و تشویق افراد خیر و نیكوكار به وقف تمام یا بخشی از اموالشان برای تحقّق این اهداف اقدام نمایند.<br /> تجربه ثابت كرده‌است اگرمردم یك محل و افرادخیر اطمینان‌خاطر پیدا كنند كه اموال و دارایی آنان می‌تواند در راه رفع مشكلات اجتماعی و زدودن فقر و تباهی از چهره‌ی جامعه مفید و مؤثّر واقع شود و چون چشمه‌ای جوشان همواره جاری و ساری باشد و سازمان‌ها یا افرادی هستند كه می‌توانند زمینة‌ساز اجرای نیت‌های خیرخواهانه‌ی آنان باشند و علاوه بر آن شرایط و ضوابط خاصّی بر هزینه‌كرد سرمایه‌ی آنان حاكم است، بیشتر تمایل نشان می‌دهند كه در این عرصه‌ها گام بردارند.<br /> بنابراین، مدیران و متولّیان این مؤسّسات و سازمان‌ها باید ساز و كارهایی فراهم كنند تا این اطمینان‌خاطر در افراد متمكّن و توانمند ایجاد شود. قطعاً شناسایی این افراد و پیشنهاد وقف اموال و دارایی‌ها‌ـ‌ با رعایت اصل وسعت دید و آینده‌نگری‌ـ می‌تواند هم به توسعه و ترویج فرهنگ وقف كمك كند و هم در پرتو آن بسیاری از مشكلات این مؤسّسات و درنتیجه معضلات و نابسامانی‌های اجتماعی رفع شود.</p> <p>مساجد و بقاع متبرّكه‌ موقوفات وقف‌آفرین.<br /> از دیرباز مساجد به عنوان مراكز و مكان‌هایی برای هرگونه حركت و جنبش سازنده و ارتقاء آگاهی و بیداری اقشار جامعه مورد استفاده بوده‌اند. این مراكز الهی و معنوی از عوامل مهم و مؤثّر در پیشبرد فرهنگ تحوّلات اجتماعی و فرهنگی به شمار می‌روند. مساجد كانون تجمّع انسان‌های مؤمن و دین‌داری است كه از آموزه‌های دینی تأثیر می‌پذیرند.<br /> از دیگرسو روحانیان به عنوان مبلّغان دین، كه هدایت معنوی مردم را در این مسیر برعهده دارند از نفوذ و توانایی زیادی برخوردار هستند. آنها می‌توانند با روش‌های جذّاب و انگیز‌ه‌آفرین به خوبی مردم را با تبعات انفاق و نیكوكاری و ثمرات وقف آشنا سازند.</p> <p>اگر شرایطی به وجود آید تا در تمام مساجد كشور كه دارای روحانی هستند و هم‌چنین در ایام ماه مبارك رمضان، دهه‌ی اول محرّم و هفته‌ی وقف، یك حركت‌ فراگیر در جهت ترویج فرهنگ وقف و آگاهی‌بخشی مردم در این عرصه صورت گیرد، آن‌وقت می‌توان تصوّر كرد كه چه تحوّلات عظیمی اتّفاق خواهد افتاد. البتّه، ذكر این نكته، ضروری به نظر می‌رسد كه در حال حاضر نیز چنین اقداماتی دراكثر مناطق كشور در جریان است، امّا، قطعاً با یك برنامه‌ریزی هدف‌مند و مستمر و هماهنگی با سازمان تبلیغات اسلامی و سایر دستگاه‌های متولّی و آموزش روحانیان می‌توان به ثمرات و نتایج مطلوب و ارزشمندی دراین عرصه دست یافت.<br /> علاوه بر مساجد، بقاع متبرّكه و امام‌زادگان نیز كانون‌های معنوی و مراكز تربیت انسانی و تقرّب به ذات اقدس الهی به شمار می‌روند. بسیار دیده شده برخی انسان‌ها در مواجهه با مشكلات، مصائب و ناگواری‌ها زمانی كه از همه‌جا ناامید شده‌اند، به عنوان آخرین نقطه و روزنه‌ی امید به امام‌زادگان پناه آورده و با راز و نیاز و توسّل به خداوند، گره از مشكلات آنان گشوده، جان تازه‌ و امید دوباره‌ای در وجودشان دمیده شده و با انگیزه‌ و نیروی مضاعف زندگی را از سرگرفته‌اند. بنابراین، این مكان‌ها كاركردی وسیع و همه‌جانبه در تقویت دین‌داری و رشد و تعالی فرهنگی جامعه دارند.<br /> «زمانی كه زائران در فضایی سرشار از نشاط معنوی و روحانیت قرار می‌گیرند، اندیشه‌هایشان به سوی عالم معنی پر می‌گشاید، خود را در حضور حضرت حق می‌بینند و انگیزه‌ی کار خیر و نیکوکاری در آنان افزایش می‌یابد. تجربه نشان می‌دهد «زائران در گذشته هر‌جا که گام می‌نهادند، اغلب مایه‌ی خیرات و برکات بسیار بودند. استمرار سنّت وقف و موقوفات را به میزان زیاد مدیون زائران بوده‌ایم.»(ملاّصالحی، شماره‌ی52، سال سیزدهم، 1384، ص70)<br /> آموزش متولّیان و اعضای هیأت امنای بقاع متبرّكه و زیارت‌گاه‌ها و ایجاد فضای آگاهی‌بخش و اعتمادآفرین می‌تواند زمینه‌ی توسعه‌ی وقف و موقوفات را فراهم آورد.</p> <p>بهره‌گیری از اجتماعات معنوی و جلسات مذهبی.<br /> یكی از ویژگی‌های جامعه‌ی دینی ما تشكیل اجتماعات معنوی و برگزاری جلسات مذهبی است. این مراسم و جلسات می‌تواند به عنوان یك ظرفیت ارزشمند در جهت ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری مورد استفاده قرار ‌گیرد. می‌توان از جلسات دعا و روضه‌خوانی كه حتّی در دورافتاده‌ترین مناطق و روستاها و معمولاً در فضای معنوی خاصّی شكل می‌گیرند، به عنوان محور این امر مقدّس استفاده كرد. در این میان نقش مدّاحان و روحانیان حائز اهمیت بسیار است. آنها می‌توانند با شناسایی كمبودها و نارسایی‌هایی كه در منطقه یا روستا وجود دارد و ضمن بهره‌گیری از احادیث و روایات انسان‌ساز ائمه‌ی اطهار و پیام‌های سازنده‌ی بزرگان دین، آیات عظام و مراجع تقلید و تبیین اهمیت رفع هركدام از نیازهای موجود، انگیزه‌ی لازم را در مردم ایجاد كنند. نكته‌ی مهم در این خصوص، جهت‌دهی نیات مردم به سوی انجام كارهایی است كه به رفع نیازهای اساسی جامعه منجر می‌شود. مثلاً مكرّر دیده می‌شود در یك روستای كوچك چندین مسجد و حسینیه احداث می‌شود در حالی كه ممكن است آن روستا فاقد یك مدرسه‌ی مناسب یا خانه‌ی بهداشت و یا زمین ورزشی باشد.</p> <p>استفاده از فضای رسانه‌ای.<br /> عصر حاضر«عصر سلطه‌ی ارتباطات» نام گرفته است. امروز رسانه‌های گروهی نقش بسیار مؤثّری در مقوله‌ی اطّلاع‌رسانی، آگاهی‌بخشی و شكل‌دادن به افكار عمومی دارند. به تعبیر دیگر؛ رسانه‌ها دارای كاركردهای متنوّعی هستند. نهادی‌كردن نظام ارزشی و باورهای اعتقادی، افزایش مشاركت و توسعه‌ی فرهنگ از جمله این كاركردها به شمار می‌رود. این رسانه‌ها باید اهّمیت، اهداف و مقاصد متنوّع وقف و نحوه‌ی اجرای این سنّت حسنه را به عنوان یك وظیفه‌ی ملّی و دینی، ترویج و زمینه‌ی گسترش آن را در جامعه فراهم آورند.<br /> رادیو و تلویزیون به عنوان مهم‌ترین وسایل ارتباط‌جمعی از نفوذ زیادی در بین اقشار جامعه برخوردارند. بنابراین در این میان رسانه‌ی ملّی و مراكز صدا و سیما در سطح استان‌ها باید نقش مؤثّری را در این زمینه ایفا كنند. تهیه‌ی گزارش‌ها و فیلم‌های مستند برای معرّفی واقفان و موقوفات، ارائه‌ی مباحث كارشناسی به منظور تبیین ارزش و اهّمیت خیرخواهی و نیكوكاری و آثار مثبت و ماندگار وقفِ اموال و دارایی‌ها از جمله كارهای مهمّی است كه باید هموراه مدّنظر متولّیان و گردانندگان رسانه‌ی ملّی باشد.<br /> رسانه‌های گروهی و به ویژه نشریات محلّی، باید ضمن جمع‌آوری اطّلاعات لازم در باب وقف و موقوفات، جلوه‌ای از جمال واقفان خیراندیش و خیراندیشان واقف را برای نسل امروز به نمایش بگذارند و زمینه‌ی آشنایی آنان با وقف و موقوفات را فراهم آورند.<br /> باید از لابه‌لای وقف‌نامه‌ها، چهره‌ی نورانی انسان‌های ریزبین و بلنداندیشی را جست‌و‌جو و به جامعه معرّفی كنند، كه روح عالی انسانی را برای همیشه‌ی تاریخ به نمایش گذارده‌اند. آنهایی كه با توجّه به نیازهای زمانه‌ی خویش صدقات جاریه‌ی ارزشمندی بر جای نهاده‌اند.<br /> علاوه بر رسانه‌ی ملّی و نشریات محلّی، فصل‌نامه‌ی فرهنگی، تحقیقی، اجتماعی و تاریخی«وقف میراث جاویدان» نیز دارای رسالت بزرگی در این عرصه است. هرچند این نشریه دارای محتوای ارزشمندی است، ولی مطالب آن به گونه‌ای است که امکان استفاده‌ی عموم مردم وجود ندارد، علاوه بر آن شمارگان نشریه جوابگوی نیازهای جامعه‌ی ما نیست، بنابراین پیشنهاد می‌شود همراه با هر شماره، ویژه‌نامه‌ای در شمارگان وسیع برای یك استان منتشر گردد.<br /> این ویژه‌نامه می‌تواند به مقتضای فرهنگ، شرایط و نیازهای هر استان طرّاحی شود. توزیع این نشریه در شمارگان وسیع در سطح ادارات، سازمان‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها و ... بر ترویج فرهنگ وقف مؤثر است.</p> <p>بهره‌گیری از تجربه‌های دیگران.<br /> یکی از راه های رشد و تعالی جوامع و پیشرفت بشر استفاده از تجربه‌های دیگران است. در آیین مقدّس اسلام و رهنمودهای پیشوایان دینی و سخنان حکیمان و اندیشمندان بر بهره‌گیری از تجربه‌های دیگران تأکید فراوان شده است.<br /> مولای متّقیان امام علی(ع) در این‌باره می‌فرمایند:<br /> «با مردان آزموده و صاحب‌تجربه هم‌نشین باش، زیرا که اینان متاع پر ارج تجربه‌های خود را به گران‌ترین بها(یعنی فداکردن عمر خود) فراهم کرده‌اند و تو آن متاع گران‌قدر را با ارزان‌ترین قیمت(یعنی صرف چند دقیقه وقت) به دست می‌آوری.»(ابن‌ابی‌الحدید، 1337، ج 20، ص 273)<br /> استفاده از تجربه‌های دیگران به بسط و گسترش اندیشه، توانایی و مهارت ما می‌انجامد، روش‌های جدیدی را به ما می‌آموزد و راه‌های تازه‌ای برای رسیدن به اهداف بلند معنوی و انسانی فرا روی ما می‌گشاید.<br /> هرچند در کشور ما وقف به عنوان یک سنّت حسنه و یکی از یادگارهای ارزشمند اسلام از سابقه‌ی دیرینه‌ای برخوردار است و با اتّکا به پشتوانه‌ای دینی و اعتقادی از رشد فکری و فرهنگی مردم ایران حکایت می‌کند، امّا این امر به معنای بی‌نیازبودن ما از تجربه‌های دیگران در این عرصه نمی‌باشد، چرا که وقف، ریشه در ادیان و ملل دیگر نیز به اشکال و عناوین مختلف وجود داشته و دارد.<br /> به تعبیر دیگر خیرخواهی و نیکوکاری وجه اشتراک همه‌ی ادیان آسمانی و تمدّن‌های بشری محسوب می‌شود و تاریخ جهان، بیانگر این واقعیت است که همواره انسان‌هایی با نیّات خیرخواهانه و انسان‌دوستانه به اختصاص بخش یا همه‌‌ی اموال خود برای ساماندهی امور معنوی، رفع محرومیت‌ها و توسعه‌ی رفاه اجتماعی همّت گماشته‌اند.<br /> برخی از کشورهای دنیا موقوفه‌خیز بوده و دارای بنیادها و انجمن‌هایی هستند که در جهت منافع همگانی فعّال می‌باشد و اهداف سود‌جویانه و انتفاعی ندارند.<br /> در بعضی از این کشورها وقف‌کردن، کاری محبوب و مورد علاقه‌ی مردم است و عدّه‌ای علاقه دارند بخشی از درآمدهای اقتصادی را در مسیر مقاصد عام‌المنفعه صرف نمایند.<br /> بنابراین در راستای ترویج فرهنگ وقف باید فرصتی فراهم شود تا علاقه‌مندان آگاهی‌های لازم را درباره‌ی سوابق تاریخی و نحوه‌ی نگاه و عمل‌کرد دیگران به دست آورند.<br /> آشنایی با تجربه‌های سایر ملل در عرصه‌ی وقف دو پیامد مثبت و مهم دارد:<br /> 1- همان‌طور که بیان شد این تجربه‌ها، راه‌ها و روش‌های تازه‌ای را فراروی برنامه‌ریزان و علاقه‌مندان قرار می‌دهد و زمینه‌ی گسترش فرهنگ وقف را فراهم می‌آورد.<br /> 2- با توجه به فراگیربودن این فرهنگ در اقصی نقاط جهان، فرصتی برای افزایش آگاهی دست‌اندرکاران و علاقه‌مندان از اقدامات و فعّالیت‌های وقفی در سایر کشورها فراهم می‌شود. این فرصت می‌تواند به تقویّت انگیزه‌ی مخاطبان برای حرکت در این مسیر بیانجامد.</p> <p>جهت‌دهی به نیات واقفان.<br /> ترویج فرهنگ وقف نیازمند توجه به مسائل زیادی است. یکی از مهم‌ترین مواردی که باید در این مسیر مدّنظر متولّیان امر قرار گیرد، جهت‌دادن نیّت واقفان ارجمند در مسیر نیازهای واقعی جامعه‌ی امروز است.<br /> بسیاری از نیازهای جامعه در هر عصر و مکان متفاوت است، هرچند در گذشته انسان‌های شریف و بزرگواری با نیّات خیرخواهانه و با توجّه به شرایط محیطی و اجتماعی و نیازهای روز جامعه، مبادرت به وقف اموال خود برای مصارف خاص نموده‌اند، امّا امروز پس از گذشت سال‌ها و قرن‌ها به دلیل تحوّلات سریع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، برخی از این مصارف مصداق خود را از دست داده‌اند. هرچند که بر اساس ضوابط و شرایط خاص، درآمد این موقوفات در جهتی نزدیک و مرتبط به نیّت واقف هزینه می‌گردد، ولی می‌توان از این تجربه استفاده کرد و ضمن ارائه‌ی مشاوره و راهنمایی واقفان محترم آنها را تشویق کرد که اولاً؛ نیات خود را بر اساس نیازهای واقعی جامعه قرار دهند و ثانیاً؛ محدوده‌ی نیّت خود را گسترش داده و شرایط آینده‌ی جامعه را نیز در نظر بگیرند، قطعاً، هرچه امکان بهره‌برداری از موقوفات در راستای گسترش علم و دانش، رفاه اجتماعی و خدمت به بندگان خدا در ابعاد مختلف بیشتر باشد، نتیجه و ثمره‌ی بیشتری نیز عاید واقفان خیراندیش و نیکوکار خواهد شد و آن ها از اجر معنوی بیشتری برخوردار می‌گردند.<br /> به عنوان مثال شاید امروز به هر اندازه که وقف درآمدی بر برگزاری مجالس روضه‌ی حضرت سیدالشهداء(ع) مؤثر و ارزشمند باشد- که در جای خود لازم است- به همان میزان ساخت یک فیلم مذهبی در ارتباط با حادثه‌ی عظیم عاشورا، مفید و مؤثرّ واقع می‌شود، چرا که از این راه بهتر می‌توان اقشار مختلف مردم به ویژه کودکان و نوجوانان را با حماسه‌ی خونین و جاودان عاشورا و پیامدهای آن آشنا کرد.<br /> برخی از نیازهای ضروری جامعه‌ی امروز را می‌توان به شرح زیر برشمرد:<br /> 1- مراکز مشاوره و خدمات روان‌شناختی برای ارائه‌ی خدمات ویژه به نوجوانان، جوانان، زوج‌های جوان و ... به منظور ایجاد یک جامعه‌ی پویا و سالم؛<br /> 2- مراکز درمانی بیماران خاص که هزینه‌های نگه‌داری آنان در شرایط عادّی از عهده‌ی بسیاری از خانواده‌ها خارج است؛<br /> 3- مراکز علمی و آموزشی برای آموزش مهارت‌های زندگی و راه و روش خوب‌زیستن در دنیای پر فتنه و آشوب امروز به ویژه بر اساس آموزه‌های دینی و قرآنی؛<br /> 4- مراکز نگه‌داری، درمان و بازتوانی آسیب‌دیدگان اجتماعی و ایجاد زمینه‌ی برگشت آنان به دامن خانواده و جامعه؛<br /> 5- مراکز نگه‌داری و آموزش معلولان، بیماران روانی و ...؛<br /> 6- مراکز شبانه‌روزی نگه‌داری و آموزش ایتام و کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و یا فاقد سرپرست مؤثر و توانمند؛<br /> 7- توسعه و تجهیز مراکز موجود به ابزار و امکانات مورد نیاز؛<br /> 8- فعالیت‌های پژوهشی و تحقیقاتی در زمینه‌های مختلف؛<br /> 9- مدرسه، كتاب‌خانه و مراكز بهداشتی در برخی مناطق شهری و روستایی؛<br /> 10- مراكز حمایت از ازدواج آسان برای جوانان؛<br /> 11- اماكن ورزشی به منظور غنی‌سازی اوقات فراغت كودكان و نوجوانان و رشد وتعالی آنان.</p> <p>نتیجه‌گیری، جمع‌بندی و پیشنهادها<br /> وقف به عنوان سنّت حسنه‌ی نبوی(ص) در طول قرن‌ها، تأثیر شگرفی در رشد و اعتلای علمی، فرهنگی و اجتماعی داشته است.<br /> بسیاری از مسلمانان در طول تاریخ براساس احساس وظیفه و انگیزه‌های مقدّس و خیرخواهانه‌ آثار ماندگار زیادی از خود بر جای گذاشته‌اند. آثاری كه به عنوان باقیات‌الصّالحات گره‌گشای بسیاری از مشكلات مردم و رفع كمبودها و نارسایی‌های اجتماعی شده است.<br /> تأسیس هزاران مركز علمی، آموزشی، فرهنگی، رفاهی، درمانی و عبادی و ... از آن جمله است. نیازهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و هم‌چنین ضرورت حفظ روحیه‌ی خیرخواهی، ایثار و نوع‌دوستی ایجاب می‌كند، این سنّت حسنه تقویت و روز به روز گسترش یابد، تا امكان رشد و اعتلای جامعه بیش از پیش فراهم آید.<br /> بنابراین وقف این چشمه‌ی زلال عشق و خیراندیشی باید هم‌چنان جوشان بماند و بر كرانه‌ی كویر زندگی جاری باشد، تا دردمندان و نیازمندان از بركت آن بهره‌مند شوند و آسایش و آرامش را تجربه كنند. بی‌پناهان به پناه‌گاهی امن دست یابند و علم و دانش، توسعه یابد و زمینه‌ی رفع مشكلات جامعه فراهم گردد.<br /> یكی از مهم‌ترین پیش‌شرط‌ها و اساسی‌ترین نیازها در این حوزه، افزایش آگاهی و اطّلاعات مردم از مقوله‌ی وقف و موقوفات است كه باید با استفاده از روش‌ها و ابزارهای مناسب و مؤثّر در این جهت گام برداشت.<br /> هرچند در این مقاله سعی شد راه‌كارهای عملی ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری و توسعه‌ی موقوفات كه بر افزایش سطح آگاهی جامعه اثرگذار است، تبیین گردد، امّا در جمع‌بندی نیز فهرست‌وار بر مواردی كه می‌تواند به تحقّق اهداف مربوط به توسعه و ترویج فرهنگ وقف كمك كند، تأكید می‌شود:<br /> 1. برگزاری همایشی با عنوان«نقش شوراهای اسلامی در ترویج و توسعه‌ی فرهنگ وقف» به منظور دادن اطّلاعات و آگاهی‌های لازم به اعضای شوراها و تقویت پُل ارتباطی بین نهاد وقف و مردم شهرها و روستاهای هر استان.<br /> 2. برگزاری همایش«نقش سازمان‌های مردم‌نهاد و تشكّل‌های غیردولتی در ترویج و توسعه‌ی فرهنگ و سنّت حسنه‌ی وقف» با دعوت از همه‌ی اعضای هیأت مدیره و مسؤولان همه‌ی مؤسّسات خیریه و سازمان‌های مردم‌نهاد مربوطه.<br /> 3. برنامه‌ریزی برای معرّفی واقفان و تبیین آثار مثبت وقف و موقوفات هر منطقه در نشریات محلّی هر استان و شهر.<br /> 4. تشویق و ترغیب دانشجویان برای انجام پایا‌ن‌نامه‌های دوره‌ی كارشناسی و كارشناسی ارشد در حوزه‌ی وقف.<br /> 5. تشویق دانش‌آموزان و دانشجویان به ویژه‌ رشته‌های علوم اجتماعی برای انجام كارهای پژوهشی در حوزه‌ی وقف.<br /> 6. برگزاری سالیانه‌ی جشنواره‌ی وقف و تقویت فعالیت‌های علمی، فرهنگی و هنری در این عرصه با استفاده از ابزارهای هنری، فیلم، تآتر، داستان، سرود و ... .<br /> 7. ایجاد زمینه‌ی بازدید دانش‌آموزان و دانشجویان از مراكز درمانی، علمی، فرهنگی و آموزشی موقوفه به منظور آشناساختن آنها با اهّمیت وقف در رفع مشكلات و توسعه‌ی رفاه اجتماعی.<br /> 8. چاپ و انتشار زندگی‌نامه‌ی واقفان خیراندیش به شكلی زیبا و تأثیرگذار از نظر محتوا، نوع نگارش و ... به منظور قدردانی از آنان و ایجاد انگیزه‌ی در جامعه.<br /> 9. برگزاری مراسم بزرگداشت واقفان در مراكز آموزشی(مدارس و دانشگاه‌ها و ... ) و مراكز درمانی به صورت سالیانه.(در مدارس می‌توان از همكاری انجمن اولیاء و مربیان و در دانشگاه‌ها از انجمن‌های دانشجویی كمك گرفت.)<br /> 10. انجام فعالیت‌های گسترده‌ی تبلیغی از طریق نصب تابلوهای مناسب با جذابیت و زیبایی خاص در سطح شهرها.<br /> 11. نصب تابلوی معرّفی واقفان در مراكز و اماكن درمانی، علمی و آموزشی كه از راه وقف و تأسیس و اداره‌ می‌شوند و اشاره‌ی فهرست‌وار به اهمیت هركدام از این مراكز در افزایش سطح رفاه اجتماعی و خدمت به مردم </p> <p>پی‌نوشت‌ها:<br /> [1] . خانم شمس سلامت.</p> <p>[2] . تشکل غیردولتی یا سازمان‌های مردم‌نهاد عبارت است از نهادی مستقل، بدون وابستگی به دولت، که به دست افرادی خیرخواه و بشردوست اداره می‌شود. آنها برای انجام هدفی مشترک و معین، گرد هم آمده‌اند تا خدمات مشخّصی را به صورت داوطلبانه و غیرانتفاعی انجام دهند و نسبت به مردمی که برای خدمت به آنان اعلام موجودیت نموده‌اند، احساس مسؤولیت می‌کنند. در مجموع ویژگی‌هایی چون غیرانتفاعی‌بودن، مردمی بوده، وابسته‌نبودن به دولت، عضویت داوطلبانه، پاسخ‌گویی به جامعه و غیرسیاسی‌بودن از ویژگی‌های اصلی سازمان‌ها و تشکّل‌های غیردولتی محسوب می‌شوند.(غفاری و نیازی، 1386، ص173)</p> <p>منابع و مآخذ<br /> 1. ابن ابی‌الحدید(1337): شرح نهج‌‌البلاغه، چاپ اول، ج2، قم، كتاب‌خانه‌‌ی عمومی آیت‌الله مرعشی نجفی.<br /> 2. بهاء‌الدینی، محسن(1384): تشكل‌های غیردولتی استان كرمان، كرمان، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان كرمان.<br /> 3. تافلر، الوین(1372): شوك آینده، ترجمه: حشمت‌الله كامرانی، تهران.<br /> 4. تیموری، كاوه(1383):آشنایی با شوراهای اسلامی، تهران، انتشارات نوآوران علم.<br /> 5. دانش‌پور، علی و نادر ریاحی سامانی(1388): چرا و چگونه وقف کنیم؟، چاپ اول، تهران، سازمان چاپ و انتشارات.<br /> 6. رؤوف، علی(1378): یاددادن برای یادگرفتن، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، تهران<br /> 7. سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس كشور(بی‌تا): جلوه‌های عشق(یادنامه‌ی خیرین مدرسه‌ساز)، تهران، سازمان نوسازی، تجهیز مدارس، كشور.<br /> 8. صادقی گلدار، احمد(1385): مقدمه ای بر فرهنگ وقف، چاپ دوم، تهران، کومه.<br /> 9. عمید(1363): فرهنگ فارسی عمید، چاپ اول، تهران، چاپ سپهر.<br /> 10. غفاری، غلامرضا و محسن نیازی(1386): جامعه‌شناسی مشاركتی، تهران، نشر نزدیك.<br /> 11. كاربخش راوری، ماشاءالله و فاطمه تویسركانی راوری(1388): نقش و جایگاه آموزش در توانمندسازی سازمان‌های مردم‌نهاد با تأكید بر روش‌های خلاّق(مجموعه مقالات همایش سازمان‌های مردم‌نهاد)، كرمان، اداره‌كل امور اجتماعی استانداری كرمان.<br /> 12. كریمی، عبدالعظیم(1381): آموزش به مثابه پرورش، پژوهشكده‌ی تعلیم و تربیت، تهران.<br /> 13. معراجی، سعید(1385): وقف سنّت ماندگار، تهران،بنیاد پژوهش و توسعه‌ی فرهنگ وقف.<br /> 14. معین، محمد(1381): فرهنگ معین، چاپ اول، تهران، انتشارات امیركبیر.<br /> 15. ناطق‌پور، محمدجواد(1382): آموزش شورای اسلامی گامی در افزایش مشاركت و توسعه(مجموعه مقالات و سخنرانی‌های همایش شوراهای اسلامی) ، تهران، انتشارات پژواك جامعه.</p> <p>فصل‌نامه‌ها:<br /> 1. پناهی، محمدحسین و لیلا یزدان‌پناه: اثر ویژگی‌های فردی بر مشاركت اجتماعی، فصل‌نامه‌ی علوم اجتماعی، شماره‌ی 26، تابستان 1383.<br /> 2. صالح‌پور، معصومه: بررسی رضایت شغلی دبیران دبیرستان‌ها با تعهد سازمانی آنان در آموزش و پرورش نواحی 4، 6، و 7 مشهد در سال تحصیلی82-81، فصل‌نامه‌ی مدیریت در آموزش و پرورش، شماره‌های37-38-39-40، دوره‌ی دهم، بهار، تابستان، پاییز، زمستان 1383.<br /> 3. ملاصالحی، حکمت الله: زیارت و دیانت یا جهانگردی و سیاحت، فصل نامه وقف میرات جاویدان، شماره 52 ، سال سیزدهم، زمستان 1384.</p> </div></div></div><div class="field field-name-field-news-cat field-type-taxonomy-term-reference field-label-above"><div class="field-label">دسته بندی:&nbsp;</div><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="/en/taxonomy/term/29" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">مقالات وقف</a></div></div></div> Sun, 12 Jul 2020 16:05:26 +0000 superadmin 19 at https://moghofat.abdulazim.com https://moghofat.abdulazim.com/en/node/19#comments آسیب شناسی حضور وقف درجامعه https://moghofat.abdulazim.com/en/node/198 <div class="field field-name-field-news-img field-type-image field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/news/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%D9%82%D9%84%D9%85.jpg"><img typeof="foaf:Image" src="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/styles/medium/public/news/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%D9%82%D9%84%D9%85.jpg?itok=2X-y1fGm" width="220" height="220" alt="" /></a></div></div></div><div class="field field-name-field-news-summary field-type-text field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even">نویسنده : رحمن غریبی </div></div></div><div class="field field-name-body field-type-text-with-summary field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even" property="content:encoded"><p></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>چکیده</strong><br /> جامعه مدنی وچالش بازگشت اوقاف وایجادتحولی درآنها، موضوع وهدف تحقیق حاضر بوده که وظیفه ی تمام اسلامگرایان وکسانی که دغدغه ملی دارند.نویسنده از مرحله ی اثبات پیوند اوقاف با بسترهای مدنی واسلامی خود گذر کرده ودرخصوص چشم انداز آینده ونقش مورد نظرنهاد اوقاف به کنکاش پرداخته است.نویسنده از مناقشات تئوریک فلسفی وایدئولوژی دوری جسته وپرداختن به ابعاد اجرایی وعملی را که نشانگر میراث گرانبهای تاریخی وامکان تحولات آینده است،ترجیح داده است، زیرا نهاد وقف میدانی مشترک برای فعالیت واجتماع تمامی گروههاست که اندیشه ی احیای نهضت جهان اسلام را در سر دارند.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"> اقدام داوطلبانه واقفان برای ایجاد اوقاف، اساس اخلاقی، دینی وانسانی داشته واین حالت را نباید از اوقاف به عنوان کنشی عبادی وایمانی منتزع ساخت، در غیر این صورت نیروی بالقوه عظیم را در راه ترغیب وتشویق مردم به اوقاف وشیوه ای مفید در مقابله با انحراف وسوء استفاده ها را از دست خواهیم داد.به عبارتی دیگرباید از دو دیدگاه یا دو روش افراطی پیرامون اوقاف در جامعه ها بر حذر بود: یکی عرفی وسکولاریزه کردن اوقاف ودیگری دینی وقدسی کردن آن.<br /> اوقاف در جهان اسلام به ویژه کشورمان ایران اسلامی امری دولتی بوده در صورتی که سزاوارتر است که امری مدنی ومردمی ونیزاسلامی وملی گرایانه باشد.<br /> تلاش وپژوهش کنونی آن بوده که آسیب های نهاد وقف در کشور ایران پیجویی وکشف نماید.قرنی که امید است اوقاف به محیط وبستر خاص مدنی، ایرانی واسلامی خود بازگشت نماید.لذا پژوهش مزبور را با پیشنهادی پیرامون ایجاد راهی برای پیشبرد برنامه ریزی در جهت جلوگیری از آسب های شناسایی شده واجرای دقیق آن به پایان ببریم.<br /> پیشنهاد می کنیم که جمعیتی اوقافی به عنوان بازو ومرجع آگاه سازی، اصالت بخشی وکوشش برای تحولات آینده اوقاف تشکیل شود ونیز کانونی برای تحول ومغز متفکر اوقاف در جهان اسلام به ویژه کشورمان ایران عزیز مطرح شود. در اینجا نقش فرهیختگان ومسلمان که دغده پیشرفت امت اسلام را در سردارند، بیش از پیش نمایان می شود.این قشرفرهیخته باید بخشی از اوقات وتخصص ومهارت خود را برای پیشبرد اوقاف، «وقف» کنند.<br />  </span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>کلید واژگان : وقف - آسب شناسی- جامعه - اسلام.</strong><br /> <strong><strong>مقدمه :</strong></strong><br /> سپاس خدای عزّوجل که هر که در راهش وبرای کسب رضای او وانجام امور خیریه گام بردارد،موفق می کند ودرود وسلام بر سرور ما حضرت پیامبر(ص) که خداوند او را با آیاتی روشن مورد تأیید قرار داده است، وهمچنین درود وسلام بر خاندان واصحاب او که ایمان آورده وعمل صالح انجام داده اند.اما بعد: مقتضی این نوشتار آن است که میدانیم وقف از بهترین طاعات واز شکوهمندترین وسایل نزدیکی به حق ویکی از اعمال نجات بخش وصدقه ای جاریه است.<br /> اگر بگوییم نهاد وقف تنها منبع اساسی نیروی جامعه است، این گفته بدون اغراق است، چرا که بدون وجود اندیشه وقف ودستاوردهای آن نمیتوان جامعه اسلامی رابا چنین قدرتی در مقابل دولت تصور نمود. وقف نما یا نگرنقش ومنبع مالی بی نهایت وتداوم برای کلیه فعالیتهایی تمدنی وخدمات اجتماعی وانسانی جامعه می باشد.<br /> شاید تأسیس وقف از نظر معرفت شناسی بر مبنای اندیشه (واجب کفایی) باعث شده که این مؤسسه، منبع فعالیته وتوانایی های متنوع در جامعه وزمینه ای برای تحقیق مقاصد اسلامی قرار گیرد.چرا که اصل «واجب کفایی» بر اساس تعریف سیوطی (وفات911 ق) عبارتست از «اموری که مصالح دینی ودنیوی به آن تعلق داشتهه، وسروسامان دادن به امور مرهون این واجبات می باشد، پس شارع مقدس به تحصیل آنها امر فرمود، بدن اینکه شخصی معین را مکلف نماید، برخلاف واجب عینی، در واجب کفایی اگرشخص کفایت داری این کار را انجام داد امر از بقیه ساقط میشود وهرشخصی که علم به واجبی داشته وآن را انجام ندهد مرتکب گناه شده است.نیز اگر بر او پوشیده باشد فحص وجستجو براو واجب است، واین امور با لحاظ اختلاف بزرگی شهرهامختلف است وگاهی خبر به کلیه شهرها میرسد که در این صورت برهمه واجب است» سوطی اقدام به شمارش واجبات کفایی نموده است، از جهاد شروع وبه کارها وصنایع ومشاغل کوچک مورد نیاز برای پیشرفت جامعه ختم کرده است.<br /> تأسیس نهاد وقف بر اساس قاعده واجب کفایی باعث حل مشکلات ورفع سختی های جامعه گردید، لذا وقف از جهاد وپشتیبانی سربازان گرفته تا تأسیس آبشخور برای سگان ومزارع واستبل اسب ها را در بر می گرفت. بنا برآنچه گفته شد وقف جواب وراه حل عملی در برابر تمام مشکلات ونیازهای موجود وآینده جامعه شد. در واقع مشکلات تاریخی وقف از این جا آغاز میشود که به عنوان یک نهاد مردمی قوی در برابر دولت قرار داشت ودولت به علت قدرت وقف سعی در تملک ویا از بین بردن او می نمود.<br /> پس وقف به عنوان ایده ای نشأت گرفته از واجب کفایی عی در پاسخ دادن به آن نموده وبا توجه به طبیعتش به عنوان مؤسسه ای اجتماعی قلمداد گردید.چرا که پید مؤسساتی برای رسیدن به اهداف اجتماعی در چارچوب راهبردمشخصی تبدیل شود با مدیریت توانا وبا کفایت وتخصص وبا قانونی کامل ونوین.<br /> آورندگان آن افراد جامعه بودند، تا جایی که حاکم وامیرا گر وقفی راتأسیس میکرد آن را باتوجه به صفت شخصی وفردی ونه صفت سیاسی خودتأسیس می نمود. همه اینها باعث شدکه وقف به عنوان ابزار اجتماعی و وسیله تحقق واجبات کفایی ورفع سختی ها از جامعه شناخته شود واین به این معناست که وقف اساس قدرت جامعه در برابر دولت است وباعث میشود جامعه به صورتی دائم قوی تر از دولت باشد.این الگوی نظری و واقعی نوع جدیدی از رقابت وکسمکش ها بین جامعه و دولت اسلامی را خلق کردوبرای پرکردن فضاهای خالی خدمات دولت توسط جامعه پیش قدم شد.لذا وقف در برهه های مختلف تاریخی به صورت دائم، جهت امداد رسانی های اجتماعی وایفاء نقش به جای دولت مشهور بوده است، وهمین کفایت می کند که در آن زمانها حتی وقفهایی جهت احداث پادگانها وتأمین سربازان به منظور مقاومت در مقابل دشمنان خارجی انجام شده است. به رغم اینکه این گونه فعالیتها از کارهای اساسی و وظیفه حکومت ودولت اسلامی است. همینطور وقف هایی به منظورتأمین امنیت داخلی در قالب پلیس[شرططه]، ویا وقف هایی برای است،لیکن جامعه اسلامی زمانی که احساس میکرد، دولت از انجام آنها ناتوان است ویا کوتاهی می کند خود را بهه صورت ناخودآگاه وخود جوش وارد عمل میکرد.<br /> به همین خاطر زمانی که دولت مقتدر میشود اولین چیزی که سعی دربدست آوردن آن کند نهادهای وقف است،که سعی درچیره شدن برآن یا کاهش قدرت ویا ضمیمه آن به دستگاه دولتی می کند، چرا که تنها راه پیش روی دویلت جهتِ برطرف نمودن تسلط خود در جامعه حکمرانی در آن جهت تضمین استقرار واستمرار حکومت، تسلط بر وقف بود. وشاید تجربه بعضی از ممالک اسلامی وزارت اوقاف را جزو وزارتخانه های سیاسی ومهم قرار داد به این خاطر بود که اوقاف دربردارنده مفهوم قدرت مالی واجتماعی بود که باعث می شد دولت دائماً به صورت حاکم مقتدر در جامعه مطرح شود، وجود همین امر دلیل واضح بر رقابت وکشمکش ارتباط جامعه یا دولت از راه تسلط بر وقف است.<br /> پژوهشگران در علم سیاست اسلامی به جدایی بین دو نوع از نهادها ومؤسسات اشاره کرده اند.اولین آنها مؤسسات یا «نهادهای تأسیس کننده» وبنیانگذار نام دارند،یعنی مؤسساتی که هدف آنها تأسیس وراه اندازی مؤسسات دیگر است مانند نهاد اهل حل وعقد ونهاد اهل شوری. این نامگذاری به این خاطر است که اجرا وتأسیس نهادهای نظام سیاسی اعم از خلافت و وزارت وغیره به عهده ی آنها بوده است.<br /> با در نظر گرفتن ومقایسه اختلاف مابین نهادهای تأسیس کننده وبنیانگذار ونهادهای تأسیس شونده می توان نظام وقف را بررسی کرد، وآن را به عنوان «نهادهای مؤسس وبنیانگذار» نامید. چرا که وقف را همانند نظام وساختاری قانونی وبنیانگذار اجتماعی می بینیم که به موجب آن«ملکیت خاص» به «اموال عام» به طور دائم مبدل میشود. بنابراین عملکرد وقف همانند مؤسسه ای است که مؤسسات دیگر را به منظور پوشش خدمات در زمینه های مختلف زندگی اجتماعی وفرهنگی وسیاسی تأسیس می کند.<br /> در اینجا می بایست بین دو مفهوم جدا کرد یکی نهاد اصلی «وقف» به عنوان ساختار فقهی وعملی وقانونی که بر اساس ان «حبس اصل وبخشش منفعت» انجام می شود، وبین «اوقاف» یا «موقوفات» به عنوان مؤسساتی که بازوی اجرایی تقسیم عواید ومنافع هستند تفکیک قایل شد. وبه عبارت دیگر برای هر «وقفی» موقوفاتی به نام دارالایتام یک یا چند باغ را وقف کند. دراینجا دارالایتام «وقف» اصلی، وباغ «رقبه وقفی» آن می باشد.<br /> از این رو بررسی نهاد «وقف» مستلزم بررسی ابعاد قانونی وفقهی آن به منظور شناخت ماهیت وقف وحبس است تا از این طریقعمل حبس به صورت ابدی ودائمی وخارج از افراد ملکیت افراد قرار گرفته، وامکان تغییر ملکیت واهداف مصرف مقدور نباشد، اما بررسی «رقبات وقفی» جنبه اجتماعی وسیاسی وسازمانی داشته، فعالیت ها وظایف اجتماعی صورت گرفته وقفی رازیر نظر دارد،لذا با توجه به این مطلب اینها دو موضوع جداگانه هستند، تمام کتابهای عربی که درباره ی وقف نوشته شده به بررسی نهاد «وقف» اصلی اختصاص دارند، در حالیکه کتابها وپرسشهای غربی بیشتر به موقوفات ورقبات دارای عواید اختصاص دارند.<br /> بنابراین هدف اساسی فرایند وقف مشارکت فعال در جهت توسعه پایدار در سطح انسان وجامعه است ودر واقع توسعه بدون یک سری قوانین بهره وری، که باعث تحقق درآمدهای پیش بینی شده شودند، متحقق نخواهدشد،شاید این مشکل از مهمترین مشکلات اداره اوقاف به حساب آید، زیرا تمام کشورهای مورد بحث به سطح مورد توقع در زمینه بهره وری وقفی نرسیده اند، حتی برخی طرحهای سرمایه گذاری وقفی کشور، هزینه های جاری خود را نیز نمی توانند پوشش دهند.<br /> حال با ذکر این مقدمه مختصر، در این مقاله نویسنده میخواهد با برشمردن واحصاییه آسیب های مختلف وقف در کشور را مورد بازشناسی،تحلیل ومورد تفقد قرار دهد که در 4 فصل مجزا آمده است.امید است که مرد توجه خوانندگان گرامی ومسؤلین عزیز کشور قرار گیرد در پایان یادآور میشوم که کمی وکاستی در شد را بر علم وآگاهی ام دانست ودر صورت تمایل آن را گوشزد نمایند که باعث امتنان می باشد.</span></span></p> <p><strong>فصل اول</strong><br /> <strong><strong>کفاریت اوّلیه وقف دراسلام</strong></strong><br /> وقف وتحبیس وتسبیل در زبان عربی واژه هایی با معانی نزدیک بلکه معنای واحد هستند، ومنظور از آنها منع فروش وحبس مال است. در لغت این است که چیزی نگه داشته شود به منظوری که برای آن تعیین شده است واجازه تصرّف در آن جز برای هدفی که در نظر گرفته شده مجاز نیست، اما وقف در اصطلاح دارای مفاهیم وقالب های معیّن شده ای است که به شکلی آن را از کارهای خیریّه وعام المنفعه متمایز می سازد.<br /> مکاتب فقهی ومذهبی در تعریف وقف دارای اختلافاتی هستند:<br /> تعریف وقف از نظر مذهب حنفی : «نگه داشتن وحبس عین موقوفه وبقای مالکیت آن بر واقف، وکمک کردن به فقراء از عواید حاصله،در ضمن بقای خود موقوفه». سرخسی به شکلی کوتاه وقف را بدین ترتیب بیان می دارد:حبس ملکی از تملک دیگران. مذهب مالکی چنین تعریفی از وقف دارد: «بخشش سود چیزی در مدّت ماندگاری آن به شرطط ماندگاری آن در مالکیت بخشنده، هر چند تقدیراً باشد» . تعریف «شافعی» این گونه است: حبس ونگهداشتن مالی که امکان بهره برداری از آن در ضمن حفظ اصل آن مال موجود باشد وباید بدون تصرف در اصل آن، تنها عواید آن در کارهای خیر قربه الی الله صرف شود. ونظر حنبلی ها این است: نگهداری اصل مال توسط صاحبش که از آن در ضمن نگهداری اصل، در کارهای خیر بهره برداری گردد. وسخنی کوتاه از این تعریف ها، میتوان مفهوم عام وقف را اینگونه بیان کرد: ایجاد سوددهی پیوسته وهمیشگی از چیزی، برای برآورده ساختن هدفی مشروح جهت مصلحتی معین.<br />  <strong>اهداف وقف</strong><br /> وقف علاوه بر اینکه هدفش به طور کلّی کمک، مساعدت وحمایت از نیازمندان وحاجتمندان وپشتیبانی از مؤسسات وبنیادهای خیرّیه در جامعه است؛ امّا اهداف خاص دیگری را هم برآورده می سازد که از جمله ی آنها: شمانت بقای اصل مال وبهره وری طولانی مدت از آن است، چرا که بر طبق قاعده ی وقف، نمی توان در موقوفه (عین مال) تصرف کرد مگر در کارهای خیریّه ای که بدان منظور برپا گشته است.<br /> وقف، منبع وانگیزه ی کار نیک وابزار تداوم نیکی وخیرخواهی میان بخش های جامعه بوده که موجب از بین رفتن حسادت ها وکینه ها میان اقشار جامعه است.<br /> همچنین وقف، ابزار اجتماعی مهمی برای افراد جامعه است که به وسیله آن قادر به محقق ساختن کارهای خیر ودر نتیجه بهره مندی از ثواب وپاداش اخروی آن در جوامعی می شوند که انگیزه ای دینی ومذهبی نقش مهمی در آنها ایفا می کند. وقف، عملی داوطلبانه امّا با جهت گیری های عمیق است که از جمع شدن اموال در دستانی محدود جلوگیری نموده وباعث گردش عمومی آن می شود. ونیز از جامعه در مقابل ظهور وتجلّی اختلافات وحشتناک طبقات وگروهای مختلف آن حمایت می نماید. همچنین وقف ابزار موفقی برای حمایت از سرمایه در برابر اسراف از یک طرف ومصادره وچپاول از طرف دیگر می باشد.<br /> عمل به وقف، فرمانبرداری از اوامر الهی است، مبنی بر انفاق وصدقه دادندر راههای خیر ونیکو وتشویق بر آن است در جهت کسب ثواب واجر از خداوند متعال، وچنان که مشهور است چنین انگیزه ای، منبع مهمی جهت استمرار رشد این سرمایه ی مالی برای اعمال خیر می باشد. وقف عمل به سنت«صله رحم» هم هست از آن جهت که از طریق وقف میتوان حمایت ها ومساعدت های بیشماری را به خانواده بزرگ آشنایان وبستگان تقدیم کرد که این عمل باعث همبستگی بیشتر جامعه می گردد. وبالاتر از همه اینها، مفهوم وقف، هم تقدیر نیکی واحسان به گروهها ودسته های مختلف اجتماعی است- چنان که این اتفاق در جوامعه اسلامی در گذر تاریخ رخ داده است- وهم امکان تأسیس مؤسسات خدماتی اجتماعی را فراهم می سازد که برکت آن به همه ی افراد جامعه میرسد.<br />  </p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>مشروعیت وقف</strong><br /> مشروعیت وقف به تعدا زیادی از آیات قرآن بر میگردد که به صراحت وبه شکلی مستقیم به این نوع عمل نیک اجتماعی، دعوت می کنند، خدای تعالی بر اهمیت این عمل نیک وپسندیده به همه ی افراد جامعه ی اسلامی تأکید وسفارش می کند.<br /> (لَن تَنَالُوا اٌلبرَّ حَتَّی تُنفِقِوا مِمّا تُحِبُّونَ) «شما هرگز به مقام نیکوکاران نخواهید رسید مگر آنکه آنچه دوست دارید وبسیار محبوب است، در راه خدا انفاق کنید.»(سوره آل عمران آیه 92 )<br /> (وَاٌفعَلُوا اٌلخَیرَ لعَلّکُم تُفلِحُونََ) «وکار نیکو کنید، باشد که رستگار شوید.»( سوره ی حج آیه 77)<br /> (وَأَن تَصَدَّقُوا خََیرُ لَکُم إن کُنتُم تَعلَمُونَ) «واگر در هنگام تنگدستی به رسم صدقه، ببخشید که در عوض در آخرت یابید برای شما بهتر است، اگر به مصلحت خود دانا باشید.»( سوره ی بقره آیه 280 )<br /> (مَن ذَا اٌلَّذِی یُقرِضُ اٌللّهَ قَرضاً حَسَناً) «کیست که خدا را وام «قرض الحسنه» دهد.»( سوره ی بقره آیه 24)<br /> (وَاَفعَلوا الخَیر) « کار نیکو انجام دهید.»<br /> (فَستَبِقُوا اٌلخَیرَاتِ) « به کارهای نیکو پیشی گیرید.»( سوره ی مائده آیه 48 )<br /> به غیر از آیات فوق، موارد متعدد دیگری هم یافت می شود. پیامبر اکرم(ص) صحابه ویاران خویش را به احسان وبخشش در راه خدا تشویق می نمود وایشان خود به رغم بی بضاعتی، نمونه والگویی والا در این راه بود.<br /> نصیحت وپیشنهاد ایشان به عمر(رض)در مورد زمینی که در خیبرمالک ان بود وبیش از همه یاموالش آن را دوست می داشت، از این موارد است: اگر خواستی اصل آن را نگه دار واز سودش انفاق کن.<br />  </span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>تجربه ی تاریخی مسلمانان در زمینه وقف</strong><br /> در دیدگاه امام شافعی اقوام عرب قبل از اسلام شناختی راجع به وقف [خیری] نداشتند، وهیچ روایتی تاریخی وجود ندارد که بتواند ثابت کند که شکلی از انواع وقف عام خیری وجود داشته باشد این سخن را شافعی می گوید به رغم اینکه وقف اماکن عبادتی نزد همه ملت های پیشین وجود داشت وآن اوقاف خارج از ملکیت خاص اشخاص بوده است.<br /> ما نیازی نداریم که درباره گفتار امام شافعی زیاد تأمل کنیم. به خاطر اینکه برای ما مهم آن است که در راستای انتقال وتحول وقف از یک مؤسسه ونهاد صرفاً دینی به یک نهاد نیکوکاری عام المنفعه تأکید کنیم، این نهاد احسان وعام المنفعه بطوری گسترش یافت که امروزه به خدمات ونیازمندی های عمومی شناخته می شود.<br /> درواقع ارائه خدمات اجتماعی وبهداشتی وآموزش پدیده های اسلامی هستند که از نبی اکرم به ما رسیده بدون هیچ سابقه ای نزد اعراب قبل از اسلام، وهمین طور راجع به وقف خاص ذری نیز یکی از پدیده های اسلامی دیگری که کمتر از ده سال بعد از رحلت رسول خدا(ص) به دست اصحاب تأسیس وگسترش یافت.<br /> فرایند وقف از دوره خلفای راشدین گسترش زیادی یافت، وروایت جابر دلیلی برای آن است که می گوید:«هیچ کساز اصحاب آن حضرت نمانده مگر جزئی از اموالشان را وقف کردند...» وهمچنین دلیل دیگر گفته ی مالک به اینکه: به اوقاف زیادی که صحابه دارند بی اعتنایی شده. با رشد جامعه اسلامی در اموال موقوفه رشد وپیشرفت حاصل شد خصوصاً در تنوع اهداف آن. گرچه وقف اولادی یک پدیده و نوآوری اسلامی وبدون سابقه در دوره خلافت راشدین بوده است، اما ابتکار وخلاقیت اسلامی منحصر به اوقاف عام نمانده بلکه علاوه بر تنوعی که برای اهداف وقف ایجاد شده بود، در احکام فقهی نیز شرح وتفصیل زیادی رخ داد.<br /> رشد وگسترش واقعی اوقاف هم از نظر واقعی وهم نظری در جامعه اسلامی ادامه یافت، تا اینکه کشورهای اسلامی در قلمرو مطامع استعماری قرار گرفت وخصوصاً مورد اشغال نظامی شد ولی آن پیشرفت در عمل ادامه داشته وهیچ مکثی در آن حاصل نشد، به رغم وجود عوامل عقب ماندگی که در جامعه اسلامی آسیب وارد می کرد، حتی مساحت زمین های وقفی افزایش به نسبت یک سوّم از کل سرزمین های کشورهای اسلامی، مانند مصر، شام، وترکیه پیدا کرده بود، وهمچنان تعداد زیادی از ساختمان های مسکونی وتجاری در شهرها وپایتخت های اسلامی از شرق وغرب، جزو موقوفات شده بود.<br /> خوب است اگر اشاره به یک واقعه تارخی مهمی کرده باشیم که بزرگ ترین تأسیس وایجاد وقف شناخته شده در تاریخ بشری یک تجربه عملی وگسترده وقفی همان کاری است که خلیفه دوم برای سرزمین های فتح شده انجام داد. پس از فتوحات بزرگ اسلامی که در شام ومصر وعراقق وایران اتفاق افتاده بود، جریان اینگونه بود که پس از یک جدال وگفتگوی طولانی بین خلیفه دوم ومخالفین وی وپس از مشورت های زیادی با اصحاب به این نظر رسید که نباید این زمین ها بین مجاهدین فاتح تقسیم شود، با استفاده از آیات 7-10 سوره حشر، لذا تصمیم گرفت که این زمین ها را به عنوان یک وقف برای امت اسلامی قرار دهد وعواید آنها را برای منافع آینده امت ها انفاق شود، وبه کسانی که در این زمین ها کار می کردند ودر دست آنان بوده مال الاجاره تعلق می گیرد، این زمین ها در تاریخ اقتصادی اسلام با نامی خاص شناخته شد وآن نام «خراج» است.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>گوناگونی اوقاف اسلام</strong><br /> توسعه های بزرگ وعظیم که در ایجاد وتأسیس اوقاف اسلامی ونگهداری آن در عصور متوالی برای به اجرا در آوردن اصل«ماندگاری» و «جاودانگی» آنها باعث انباشتگی وتوسع اسلامی شد، وتنوع زیادی چه از احاظ اموال موقوفه یا اهداف انفاق وصرف عواید اوقاف ونیات واقفین وچه از لحاظ ساختارهای قانونی وقف وهمچنین از لحاظ فعالیت اقتصادی ویا انواع واقفین ویا اداره موقوفات پدید آمد.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>چیستی امور خیریه</strong><br /> از پژوهشگر محترم تشکر میکنم برای این تلاش بی سابقه در نشان دادن بسترها وخاستگاههای فلسفه وقف از منظر اسلام. لذا از وی درخواست می کنم که به عنوان مقدمه ای برای این بحث، ضمن نوشتاری جداگانه به بیان فلسفه ی کارهای خیریه در نگاه اسلام از رهگذر قرائت نوین متون اساسی قرآن وسنت در پرتو اندیشه های معاصر اجتماعی بپردازد.<br /> چیستی «عمل خیری» وبحث بررسی عملی-تحلیلی پیرامون اجزا وترکیبات مختلف آن، در تمدن های دیگر به ویژه جهان غرب بسیار مورد اهتمام قرار گرفته است، اموری چون: محرّک ها، انگیزه ها، موانع، بنیادهای داوطلبانه وتبرّعی بودن، واسطه کاران، وابط،اهداف،بهره وران، آثار کلی وپیوندهای آن با حکومت[به عنوان بخش عمومی] وبخش مردمی غیر دولتی.<br /> درنگره ی اسلام به وقف، می توان ان را به عنوان یکی از عبادات عملی وکاربردی مورد ملاحظه قرار داد؛ عباداتی چون زکات، صدقه (در انواع مختلف چون انفاق پول، کالا ویا انجام فعالیت وتلاش) وصدقه جاریه که تعبیری دیگر از وقف می باشد. جملگی این موارد، در چارچوب وسیع فلسفه اعمال خیریه مطرح میشود.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>رابطه وقف وحسبه</strong><br /> هر بحث وگفتگوی فلسفی، در واقع بحث وگفتگو ازارزشهایی چون حقیقت،خیر وزیبایی است وپژوهشگر فلسفی ناگزیرهمگان را به مجادله ومباحثه برمی انگیزاند،چرا که بحث فلسفی، بحثی است آزاد و وابسته به اندیشه، ودیدیدگاهها ودستاوردهای آن فرضی ونظری است. لذا هر بحثی در فلسفه وقف نیز به ناچار جدل ومباحثه ی علمی را بر می انگیزاند.من دراین باره پرسشی مهم دارم وآن را اینگونه مطرح میسازم:<br /> این پرسش را مطرح میکنم که آیا به هنگام مطالعه بررسی فلسفه وقف در شریعت اسلام، ضروری است که میان دو مفهوم«وقف» و«حسبه» ونیز میان «تأسیس حکومت» و«حسبه» رابطه ی تنگاتنگ برقرار سازیم؟ بیم ان دارم که این مسأله از یک شوی بر تحولات مربوط به «شخصیت حقوقی وقف» واز سوی دیگر بر«شخصیت حقوقی حکومت» اثر گذارد وچه بسا ممکن است به تثبیت این دیدگاه بیانجامد که حکومت از نظر قانونی ورسمی برای مدیریت وقف صلاحیت مطلق دارد؛ حال آنکه شما امروزه به ضرورت تجدید نظر در اختیارات ونقش حکومت باوردارید. آیا میتوان گفت که فرا خواندن وتشویق به امر وقف با مقوله «حسبه» مرتبط است درحالی که وقف فی نفسه مقوله ای جدا وفراتر از مفهوم «حسبه» می باشد؟ امیدوارم این اظهارنظردر روشن سازی هر چه بیشتر این مطلب مدد رساند؛ البته با اذعان به حقیقت که حکومت خودش اولین مسؤول درباره یامربه معروف ونهی از منکر است.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>انواع وقف در اسلام </strong><br /> شریعت مبین اسلام این امتیاز را دارد که درمساله اوقاف از نظر قانگذاری ، اهداف وانواع آن به طورمفصل سخن گفته نهاد وقف از نظر هدف واقف سه نوع می باشد وقف دینی وقف خبری یا عام ، وقف خاص (یا اولادی)<br /> 1- « وقف دینی » یعنی اختصاص دادن املاک واموال برای اهداف وکارهای صرفاً عبادی مانند حایگاه هایی که برای نمازوعبادات وفعالایت های دینی اختصاص دارد. مانند مساجد یا کلیساها ودیرهای عبادت.<br /> 2- « وقف خبری » یعنی اختصاص دادن املاک واموال برای کارهای نیک واعمال خیر و احسان از قبیل خدمات بهداشتی ، فرهنگی ، آموزشی واجتماعی بعضی از این کارهای نیکوکاری در دوران قبل از اسلام شناخته شده همان طوری که به آن اشاره کردیم اما مسلمانان درحجم وانواع این وقف توسعه داده اند حتی بیشتراز آنکه ملت های پیشین با آن شناخت پیدا کرده بودند وبیشترازحدی که ملت های غربی تا به عصرودوران معاصرانجام داده اند.<br /> 3- « وقف خاص یا اولادی » این یک ابتکار وپدیده اسلامی است که فقط درحوزه اسلام به وجود آمدکه اصحاب خدا بعداز اینکه خلیفه دوم عمر وقف عام خود را در خیبر ثبت کرد و برای این کار چندی از اشخاص گواهی وشاهد قرار گذاشت سپس تعدادی از اصحاب شروع به وقف نمودن قسمتی از املاک وزمین هایشان نمودند ودرآن اوقاف بعضی از اصحاب نوشتند که عوائد آنها اولاً به نسلشان تعلق می گیرد وسپس برای عموم مردم وکارهای خیر به دیگری برسد وبا این نوع از وقف جامعه های غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا شناخت پیدا نکرده اند طوری که درمراحل اولیه وضع این نهادها روشن نبوده مگردردهه های اخیر که وضع قانونی آن روشن گردید.<br /> شما در هر سه نوع وقف که ذکر شده می توانید دوگروه از اموال وقف پیدا کنید . اول: اموال وقفی که خود آن برای اهداف وقف به کار گرفته می شود مانند مسجد ، وشامل ساختمان وفرش ها ، یا مدرسه وتجهیزاتش می شود نوع دوم : اموالیکه به نوعی سرمایه گذاری شده که عواید ومنافع مالی آنها برای اهداف موقوفات هزینه می شوند مانند رقبات وقفی .<br /> اگراولین وقف در تاریخ اسلام برای کارهای دینی به اجرا در آمده است یعنی مسجد قبا که به دست رسول خدا در مدینه منوره ساخته شده دومین وقف شناخته شده برای اهداف خبری به کار گذاشته شده است وآن چاه رومه است که عثمان آن راه دستور حضرت رسول اکرم (ص) برای آبیاری مردمی که درمدینه منوره زندگی می کردند وقف کرده مردم قبل از اینکه آن چاه توسط عثمان خریداری ووقف شود بابت آبیاری واستفاده ازاین چاه پول پرداخت می کردند. همچنان وقف عمرکه بین مردم شهرت پیدا کرده طوری که وقفنامه اش ومتن آن مبدا مشروعیت واجتهاد وقف دراسلام وبه عنوان قانون وقفی والگوبرای خودشان اتخاذ کرده اند، وقف عمریک نوع وقف دارای ثمرات وعواید است که برای کارهای برواحسان مانند اطعام فقراء ومساکین وابن السبیل صرف می شد.</span></span></p> <p><strong>فصل دوم</strong><br /> <strong><strong>ساختارهای اجتماعی وقف</strong><br /> <strong>رابطه وقف با تجربه اجتماعی </strong></strong><br /> ما اینجا دربرابر چالش معرفت شناختی قرار داریم که با فهم وارتباط میان فلسفه تأسیس«وقف- احتساب» از یک سو وتجربه ی اجتماعی وقف ازسوی دیگر به طور ویژه مرتبط است. دکتر رضوان سید در یکی از مقالات منتشرشده اش پیشنهاد داده است: یکی از مفاهیمی را که جامعه شناس آلمانی، ماکس وبِر به کار برده (یعنی مفهوم Beruf) به «احتساب» ترجمه کنیم.برپایه ی این معادل یابی، برای ما امکان پذیر میشود تا از طریق استفاده از «روش سیاق»- که وبرآن را مطرح ساخته وحدودش را مشخص کرده ونیز باتأمل دقیق در چگونگی ارتباط میان مفهوم Beruf وتحول کیفی حاصل آمده در تجربه ی اروپایی آن، به چالشی معرفت شناختی که پیشتر آمد، بپردازیم.<br /> بدین ترتیب، پرسش اساسی ما از نقشی است که فلسفه ی وقف در دستاوردهای تجربه عملی ان دارد و«احتساب» نیز از وجوه اساسی آن است.</p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>1. ساختار اجتماعی</strong><br /> نظام وقف اقشار زیادی از هرم اجتماعی در جوامع اسلامی را به خود متمایل وابسته ساخت از جمله: واقفان، بهره مندان از درآمدهای اوقاف وبهره مندان از خدمات مؤسسات وابسته به آن، کارگزاران ومتولیان اوقاف، مردان وزنان مسلمان وغیر مسلمان، فقرا ونیازمندان واقشار متوسط کشاورز وصاحبان حرف وبازرگانان وثروتمندان وصاحب منصبان وبرخی علما ونیز فرماندهان ارتش وأمرا وسلاطین وحکرانان و وزراء وفرمانروایان.<br /> وشاید مهمترین نشانه ی اقدامات اجتماعی- تاریخی وقف آن است که ساختار وقف، همگان را مخاطب قرار داده واحدی را استثنا نمیکرد وقواعد فقهی آن همه اقشار حتی اقلیتهای دینی را، چه یهودیان وچه مسیحیان- مدنظر داشت که این نشانه ی تساهل ساختار شرعی اوقاف وانعطاف پذیری اصول اولیه آن می باشد.<br /> علاوه برآن، عوامل دیگری برای وقف در طول تاریخ وجود داشت که مهمترین آنها، انگیزه حفاظت از املاک خانواده یا قبیله، از جمله اراضی وساختمانها واستمرار پیوند عاطفی فرزندان از طریق وقف اولادی در چارچوب وضع شرایط وبهره وری ازآن میباشد. این شرایط می توانست عامل تهذیب رفتار اجتماعی مستحقان با افراد خانواده وقبیله در چارچوب رسوم وآداب مورد نظر در محیط زندگی اجتماعی باشد.<br /> انگیزه ی وقف خاص، در جوامع عربی گوناگون وبه ویژه ازعصر مالکیت وعثمانی تا نیمه قرن 14 هجری/ نیمه20 میلادی به شکل قابل توجهی قوت گرفت. وبه علّت تمایل فراوان مردم به این نوع از اوقاف ورشد رسوم وآداب مربوط به ان نیز افزایش دخالت حکومتها در امور جامعه سه نوع وقف پا به عرصه وجود نهاده که عبارتند از : وقف عام، خاص ومشترک بین عام وخاص.<br /> به رغم فقدان امار دقیق پیرامون تعداد اوقاف خاص وعام ومشترک ومشکل تمییز بین این انواع در عمل، با این وجود دلایل فراوانی مبنی بر فزونی اوقاف خاص نسبت به سایراوقاف در کل جهان تا نیمه قرن گذشته در دسترس می باشد این امر از نقطه نظر اجتماعی وسیاسی به دوسبب بر می گردد: یکی گسترش نفوذ اداب وتوان رسوم در زمینه حراست از کیان خانواده واهمیت آن به عنوان سنگ بنای جامعه از دیدگاه تعالیم اسلامی ودیگری: عدم ثبات سیاسی در جامعه درغالب دورانهای تاریخی وبه خصوص در عصر ممالیک وشیوع تجاوز تعدی به املاک ومصادره اموال مردم.همه این عوامل باعث شد که وقف به عنوان پناهگاهی بس مطمئن برای حفظ موقت این اموال واملاک درجهت بهره وری فرزندان خانواده ها ونسل آنان مطرح شود.<br /> از جهتی دیگر، عواملی همچون زیاده روی در تبدیل املاک واموال به صورت اوقاف خاص خانوادگی، تجربه افزایش منازعات ودرگیری بین مسحقان برسر در آمدهای اوقاف، کاهش تدریجی بهره های حاصله در طول زمان سوءاستفاده بسیاری از متولیان اوقاف، شرایط بسیار سخت وغیر هادلانه برخی اوقافان برای استحقاق سهم موقوف علیهم از اوقاف، کاهش درآمدهای حاصله از اعیان موقوفه ونیز طمع حکام وسلاطین به اوقاف ودرپیش گرفتن روشهای ناهماهنگ از طرف آنان باعث شد که حکومتها کراراً تدابیر واقدامات شدیدی بر علیه وقف خاص خانوادگی در پیش گیرند.برخی از این اقدامات در راستای اصلاح وقف خاص وغالباً در جهت الغا ومنحل کردن آن صورت گرفت. این پدیده در طول نیمه قرن بیستم در کشورهای سوریه،مص، تونس ولیبی رخ داده است.<br /> به رغم کثرت پیرامون وقف خاص وخانوادگی و بجابودن بعضی ازاین انتقادات،بااین وجود میتوان گفت که این نوع وقف در کنار وقف عام در پشتیبانی ازبسیاری ازنهادها وفعالیتهای جامعه مردمی ومدنی سهم مهمی داشته است. زیرا در اغلب اوقات وقف خاص شامل سهمی برای مصرف در امور خیریه(هر چند به صورت محدود) بوده ودر موارد دیگراین نوع اوقاف بعدازمدتهای طولانی به اوقاف عام تبدیل شده وصرف فقرا، مساکین، مساجد، مدارس، درمانگاهها، یتیم خانه، آبرسانی،راه سازی،پل سازی وسایر اموری که روند همبستگی اجتماعی را در زمینه های مختلف تأمین می کرد ومیشد، وشامل کمک به خدمات رسانی به نمازگزاران مساجد وپیروان طریقت یا طائفه ای خاص وبه هر روی کل جامعه می گردید.این پدیده، از خلال بررسی تاریخی اوقاف در اواخر دوره سعثمانیان در الجزائر وسایرجوامع عرب ان روزگاران قابل درک وملاحظه است.<br />  </span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>فصل سوم </strong><br /> <strong><strong>1- مفهوم آسیب شناسی اجتماعی</strong></strong><br /> آسیب شناسی اجتماعی مفهوم جدیدی است که از علوم زیستی به عاریه گرفته شده ومبتنی تشابهی است که دانشمندان بین بیماریهای عضوی وانحرافات اجتماعی قائل می شوند. در واقع با شکل گیری ورشد جامعه شناسی در قرن نوزدهم میلادی، بهره گیری از علوم مختلف برای بیان فرایندهای اجتماعی معمول گردید ودر نتیجه بسیاری از اصطلاحات و واژه های رایج در علوم دیگر چون زیست شناسی،علوم پزشکی،زمین شناسی ومانندآن در جامعه شناسی نیز به کار گرفته شد که از آن جمله کلمه آسیب شناسی Pathology را میتوان نام برد، این واژه از ریشه یونانی Pathe=Patho به معنی رنج،محنت،احساسات وغضب وLogy به معنای دانش وشناخت ترکیب یافته است،بنابراین Pathology به معنای ناخوشی شناسی،مرض شناسی، علم تشخیص امراض، مطالعه عوارض وعلائم غیرعادی به کار میرود.<br /> آسیب شناسی در اصطلاح علوم طبیعی عبارت است از مطالعه وشناخت ریشه بی نظمی ها در ارگانیسم انسانی، بنابراین در مشابهت کالبد انسانی با کالبد جامعه اصطلاح آسیب شناسی اجتماعی Social Pathology برای مطالعه وریشه یابی بی نظمی های اجتماعی وانحرافات وبیماریهای اجتماعی به کار میرود.<br /> مقاصد و وظایف آسب شناسی اجتماعی عبارتند از:<br /> الف) مطالعه وشناخت آسیب های اجتماعی وعلل وعوامل ودلایل پیدایی انها.<br /> ب) پیشگیری از وقوع جرم وانحراف در جامعه به منظور بهشازی محیط زندگی، جسمی وخانوادگی.<br /> ج) درمان کجروی اجتماعی با به کارگیری روشهای علمی استفاده از شیوه های مناسب برای قطع ریشه ها وانگیزه های این کجرویها.<br /> د) تداوم درمان برای پیشگیری وجلوگیری از بازگشت مجدد انحرافات اجتماعی.<br /> رفتار انحرافی به مفهوم رفتاری است که به طریقی با انتظارهای رفتاری مشترک یک گرووه خاص سازگاری ندارند ودیگر اعضای جامعه آن را ناپسند یا نادرست می دانند در واقع هر جامعه از اعضای خود انتظار دارد از ارزشها وهنجارها تبعیت کند اما همواره عده ای پیدا میشوند که پاره ای از این ارزشها وهنجارها را رعایت نمیکنند وشایان ذکر است که انحرافهای اجتماعی به انحرافهای فردی وگروهی، آگاهانه وناآگاهانه، طبیعی وسازنده قابل تقسیم اند.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>2- مفهوم آسیب شناسی دینی</strong><br /> با توضیح وتبیین آسیب شناسی اجتماعی روشن می گردد که آسیب شناسی دینی درصدد مطالعه وشناخت پیشگیری وکجروی وجلوگیری از بازگشت مجدد بحرانهایی است که با انتظارهای دینی، جامعه دینی ایران وماهیت دین اسلام سازگاری ندارد توضیح مطلب آنکه آسیب ها وبحرانها وبه تبع پیشگیری ودرمان انها به دوشاخه تعلق دارد: نخست به ماهیت دین ودوم به وجود دین. ماهیت دین عبارت است ازماجاء به النبی یعنی آنچه از ناحیه پیامبر وپیشوایان دینی به مارسیده است،حقایق، معارف واحکامی که به صورت متن ونصّ ظاهر شده اند. اما وجود خارجی دین عبارت است ازدینی که در جامعه جریان پیدا می کند ونهادهای اجتماعی وروابط میان دینداران را پدید می آورد. موافقان ومخالفان ومذاهب مختلف وغیره را تحقق می بخشد البته این حقایق وامور خارجی گرچه منصوب به دین اند ولی تنها زاییده ماهیت دین نیستند ودهها عامل فرهنگی،اجتماعی وروانی نیز برآنها تأثیر می گذارند.<br /> ماهیت دین اسلام به لحاظ اعجاز قرآنی از انحراف واعوجاج مصون بوده ولکن از ناحیه روایات به دروغ پردازان وراویان جعال و کذاب مبتلای میگردد. به همین دلیل عملیات آسیب شناسی بطور جدی وعمیقی نسبت به روایات خصوصیً مأثوراتی که در اختیار عامه مردم قرار دارند لازم وضروری است.<br /> آسیب شناسی در باب ماهیت دینی به معنای معرفت دینی ودرکعالمان واندیشمندان دینی از دین نیز اهمیت خاصی دارد. تاریخ معرفت دینی گواه بر حضور اندیشه های باطل وخرافی وغیره مطابق با متون دینی وتفسیر های به رأی در میان معارف دینی می باشد که باید به اصلاح وحذف آنها پرداخت ودر بازفهمی وکسب معارف صحیح دینی تلاش مجدد نمود.گاه ماهیت دینی ومعرفت دینی از آسیب های دینی در امان است ولی جامعه دینی از حقیقت دین ومراکزونهادهای دینی وروابط اجتماعی ومتدینان از معارف اصیل دینی فاصله گرفته اند به نام دین به سوءاستفاده ها وتصمیم گیری های نادرست، مشروعیت می بخشند. ودر یک کلام جامعه، مصداق کلام سرور شهیدان می گردد که فرمود:<br /> «الناس عبیدالدنیا وادلدین لعق علی السنتهم یدورونه ما درت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون»<br /> انسانها بندگان دنیایند ودین، آویز زبان آنان است وتا وقتی که معیشت شان از راه دین بگذرد با ان بازی میکنند ولی همین که امتحان های دشوار پیش اید دین دارند، کم می شوند.<br /> وقتی سخن آسیب های جامعه دینی و وجود خارجی دین می رود تنها جامعه عوام مد نظر گرفته نمی شود، جوامع نهادهای خواص از جمله نظامیان،دانش پژوهان، دانشگاهیان، رواحانیون، حاکمان و... نیز مورد نظر است.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>3- آسیب شناسی معرفت دینی</strong><br /> اندیشمندان ومتفکران اسلامی معاصر از جمله سید جمال الدین اسدآبادی، اقبال، شریعتی، آیت الله مطهری، علامه طباطبایی و همچنین بسیاری از محققان پیشین از جمله: علامه حلی، خواجه نصیر طوسی،ابن سینا،فارابی،غزالی و... در این مسیر گام برداشته اند. از انحرافات فکردینی جلوگیری کرده وبه دفاع از اندیشه اصیل دینی پرداخته اند. برای نومنه مرحوم مطهری اعتقاد غلط نسبت به مفاهیمی همچمون معاد،شفاعت، تقیه، انتظار فرج، صبر، سیستم اخلاقی اسلام، حکومت اسلامی، اقتصاد اسلامی،قوانین جزاییی اسلام،حقوق زن در اسلام، قوانین بین المللی اسلام را منشاء انحطاط مسلمین معرفی میکرد وآسیب شناسی در این قلمرو را ضروری میدانست.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>پیوند دین اسلام واقتصاد</strong><br /> استاد مطهری درباب پیوند اسلام با اقتصاد می نویسد:<br /> اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد: مستقیم وغیر مستقیم. پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از ان جهت است که مستقیماً یک سلسله مقررات اقتصادی درباره ی مالکیت، مبادلات، مالیات، حجره ها، ارث، هبات، صدقات، وقف، مجازتهای مالی در زمینه ثروت وغیره دارد.... پیوند غیر مستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است. در این جهت برخی مذاهب دیگر نیز کم وبیش چنین می باشد. اسلام مردم را توصیه می کند به امانت، عفت، عدالت،احسان،ایثار، ومنع دزدی، خیانت، رشوه، همه اینها در زمینه ثروت است.<br /> مکتب اقتصادی اسلامی جهت تحقق خود، اهداف خاصی را بیان کرده است که چگونگی اجرای این اهداف به مقتضیات زمان ومکان وتغییر اوضاع وشرایط، تفاوت پیدا میکند.آیات وروایات، اهداف اقتصادی اسلامی را به دوجنبه سلبی وایجاب تقسیم می کنند: آیاتی که به جنبه سلبی توجه دارند به نفی داشتن مال وثروت به عوان هدف نهایی اشاره دارند وآیاتی که بیانگر جنبه ایجابی می باشند به استقلال،خودکفایی،اقتدار، رشد وتوسعه اقتصادی، عدالت اجتماعی، تحکیم ارزشهای معنوی واخلاقی، عنایت می ورزند.<br /> 1-1-1- آیات مربوطط به جنبه سلبی اهداف مکتب اقتصاد اسلامی:<br /> (المالُ وَ البَنُونَ زِینَهُ الحَیوهِ الدُّنیا والباقِیاتَ الّصالِحاتُ خَیرُ عِندَ رَبَّکَ ثَواباً وَ خَیرُ أَمَلاً)( سوره ی کهف آیه ی 46)<br /> مال وپسران زیور زندگی دنیایند ونیکیهای ماندگار از نظر پاداش نزد پرروردگارت بهتر واز نظر امید بهتر است.<br /> (یا أَیُّهَا الَّذِین آمَنُوا لا تُلهِکسم أَموالُکُم وَلا أَولادسکُم عشن ذِکرِ اللهِ وَ مَن یَفعَل ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الخاسِرُونَ)( سوره ی نافتون آیه ی 9)<br /> ای کسانی که ایمان آورده اید، اموال واولادتان شما را از یاد خدا مشغول نسازد وکسی که چنین کند، زیانکاراست.<br /> 2-1-1- آیات مربوط به جنبه ایجابی اهداف مکتب اقتصاداسلامی:<br /> الف) توازن وتعادل اقتصاد:« وَ لاتَجعَل یَدَکَ مَغلُولَهً إیلی عُنُُقِکَ وَ لا تَبسُط ها کُلَّ البَسطِ فَتَقعُدَ مَلُوماً مَحسُوراً» ( سوره ی اسراء آیه ی 9)ودستت را بسته به گردن قرار نده ونه،به تمامی، آن را بازنگه دار، پس آن وقت تهی دست به حالت ملامت بنشین.<br /> ب) استقلال وعدم وابستگی اقتصادی: «وَلَن یَجعَلَ اللهُ لِلکافِرِینَ عَلَی المُؤمِنِینَ سَبِیلاً» ( سوره نساء آیه 141)وهرگز خدا راهی برای کافران علیه مؤمنان قرار نمیدهد.<br /> ج) عدالت:«لَقَد أَرسَلنا رُسُلنا بِالبَیَّناتِ وش أَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَ المِیزانَ لِیَقُومَ الناسُ بِالقِسطِ» (سوره حدید آیه 25)ما پیامبران را بادلایل روشن فرستادیم وبا آنها کتاب ومیزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام نمایند.<br /> د) توسعه اقتصادی: امام باقر(ع) می فرماید: «من طلب الرزق من الدنیا استعفافاً عن الناس وتسیعاً علی اهله وتعطفاً علی جاره لقی الله عزوجل یوم القیامه و وجهه مثل القمر لیله البدر» کسی که دنیا را برای بی نیازی خود از مردم وگشایش بر خانواده اش وابراز محبت به همسایه اش طلب کند خداوند عزوجل را در روز قیامت ملاقات می کند در حالیکه چهره او همچون قرص کامل ماه نورانی است.<br /> 3-1-1- واما در باب اصول اقتصادی، اسلام هم به آزادی فعالیت اقتصادی قایل است وهم به محدودیت هایی از جمله جلوگیری از احتکار واجحاف در نرخ گذاری، مکاسب محرمه وحرمتهای اخلاقی تأکید می ورزد.<br /> برای نمونه:<br /> (وَلَقَد مَکَّناکُم فِی الأَرضی وَجَعَلنا لَکُم فِیها مَعایِشَ قَلِیلاً ما تَشکُرُونَ) (سوره اعراف آیه ی 10)<br /> شما را در زمین مکان دادیم وبرای شما در آنجا معیشتها قرار دادیم ولی اندک سپس می گذارید.<br /> (لا تَأکُلُوا أَموالَکُم بَینَکُم بِالباطِلِ إِلاّ أَن تَکُونش تِجارَهً عَن تَراض مِنکُم)(سوره نساء آیه 29)<br /> اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگرآنکه داد وستدی با تراضی یکدیگر[انجام گرفته] باشد.<br /> 4-1-1 با توجه به آموزه های دینی مذکور روشن می گردد که بی عدالتی های اقتصادی،فاصله طبقاتی،کاهش دستمزد کارگران، تنزل ارزش قیمت نقره وپولی که جملگی مورد نهی شارع مقدس واقع شده است، در نارضایتی اقتصادی مردم مؤثر می افتد. خانم کدی در این باره می نویسد:<br /> جابه جایی های اقتصادی وسیاسی که در اثر تماس با غرب در ایران به وجود امد، از جمله شامل زوال اکثر صنایع دستی ایران، تبدیل بافندگان فرش به کارگرانی که برای دستمزد ناچیزی کار می کردند، تنزل بهای صادرات ایران در مقابل بهای واردات از اروپا وافت وحشتناک قیمت نقره، که پول رایج ایران بود.<br /> این پدیده ها، به همراه مشکل ایجاد یک بازگانی مستقل از اروپا ونیز عدم امکان ایجاد کارخانه های تحت حمایت دولت، نارضایتی روزافزون اقتصادی مردم ودر نتیجه ناخشنودی نسبت به رقبای اروپایی را موجب شد.<br /> نمونه دیگر تأثیر آموزه های مکتب اقتصاد اسلامی بر حرکتها وجنبش های انقلابی، مربوط به سومین مسافرت ناصرالیدن شاه به اروپا در سال 1889 می باشد. این مسافرت به تشویق وزیر مختار انگلیسی درایران، سرهنری درومندولف انجام گرفت. هدف ولف از تشویق شاه به این سفر گسترش هرچه بیشتر منافع مالی انگلستان در ایران بود که تا حدود زیادی به موفقیت رسید. یکی از امتیازاتی که شاه در انگلستان امضا کرد اعطای حق ایجاد یک بنگاه بخت آزمایی ویا قرعه کشی درایران بود که ملکم خان نیز ازآن جانبداری میکرد. وقتی شاه به ایران مراجعت کرد با مخالفت وسیعی در مورد اعطای امتیاز بخت آزمایی روبه رو شد که بعضاً از طرف افراد متدینی بود که قماربازی را به حسب دستورهای قرآن حرام میدانستند. شاه امتیاز مزبور را لغو کرد.<br /> قصه تحریم تنباکو نمونه دیگری از نگرش جامع نگرانه به دین اسلام بود. شاه در بهار1890 امتیاز،تولید، فروش وصادرات تنباکوی ایران را به ترغیب ولف به تبعه انگلیسی واگذار کرد در بهار سال1891 زمانی که مأمورین شرکت تنباکو، به ایران وارد شده وزمانهای معینی را برای فروش تمام تنباکوی تولیدی به شرکت اعلام داشتند، اعتراضات عمومی به امتیاز مزبور شروع شد. دردسامبر1891 جنبش تنباکو به نحو اعجازانگیزی اوج گرفت وبه یک تحریم عمومی برضد فروش استعمال این محصول انجامید. تحریم مزبور را حتی همسران شاه وغیر مسلمانان نیز مراعات می کردند. تحریم فوق بنا بر فتوایی بود که شخص میرزای شیرازی صادر کرده بود. دولت در اوایل 1892مجبور شد کل امتیازات مزبور را لغو کن.</span></span></p> <p><strong><strong>فصل چهارم</strong><br /> <strong>آسیب شناسی وقف</strong></strong><br /> در این فصل با استفاده از مطالب بیان شده از سه فصل گذشته که بعنوان بسترهای لازم واولیه این مقاله به نگارش درآمده است وتحلیل آنها بروی مطالب در حال نگارش می توانیم آسیب های وقف را که میتواند دارا باشد را شناسائی نمائیم.<br /> آری در این فصل به تبیین عنوان آسیب های وقف خواهیم پرداخت.</p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>1 آسیب های اجتماعی وسیاسی</strong><br /> <strong><strong>1-1 زنگ خطر سکولاریسم</strong></strong><br /> در این قسمت ازموضوع برخورد حکومت با جامعه ونیزکارکرد جامعه به هنگام فراموش کردن حکومت وظایف واعمال حسبی خویش را برعهده گرفتن مدیریت وقف، سخن خواهیم گفت.<br /> وقف انگونه که ما دریافت کرده ایم، ابزاری است از ابزارهای جامعه مسلمانان در برابر نهاد حکومت واختیارات ان. به نظر میرسد که بازگشت به برخی از اصول وبنیادهای اسلامی، واکنش طبیعی وعکس العملی باشد دربرابر اقتدار حکومتهای عرضی ومدنی (= سکولار)، هر چند که زیر پوشش قوانین اسلامی در آمده است.<br /> پرسش اساسی در اینجا مطرح میشود اینست که آیا با وجود رشد سریع سکولاریسم، جامعه اسلامی همچنان ویژگی «اسلامی بودن»- ونمیگوییم«مسلمان بودن»- خود را نگاه خواهد داشت تا به خلق ابزاری جدید یا اصلاح ان بپردازد؟ به ویژه انکه ما در این هنگام به سوی «جامعه مدنی» پناه میبریم.« جامعه مدنی» مفهومی است جدید وبطور ناآشکار در همه کشورهای مسلمان وعرب تأسیس شده است انهم در ساختاری جدید بنام«جهانی شدن» که میخواهند باراهها وشیوه های متعدد حکومت ها وملت ها تحت سیطره خود در آورند.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>2-1 نقش مفهوم آزادی در نهاد وقف</strong><br /> توضیح اینکه اندیشه«احتساب» وانجام اعمال برای رضای خدا، مفهومی است گسترده که جملگی تصرفات آدمی رادربرمیگرید، زیرا آدمی در همه یتصرفات واعمال می تواند رضای خدا را نظر گیرد ودر نتجه اجر اخروی را نصیب خویش سازد. رسول خدا(ص) میفرماید: «خنده رو بودن به هنگام دیدار برادر دینی خود نوعی صدقه دادن است »برای همین است که به باورما بایستی میان نیت واقف واصل وقف تفاوت قائل شد هر چند که واقفان غالباًوبه طور عمومی با نیت کسب رضای خدا عزوجل به این کار اقدام می کنند. اما گاه ددر برخی موارد،انگیزه مترتب بر وقف کسب رضای خدا متعال نیست؛ به ویزه در مورد وقف اولادی(ذری) که گاه انگیزه ها ومقاصدی چون: چاره اندیشی برای حفظ پایه های ارث، فرار از زیر بارپرداخت مالیات ویا حفظ اموال ودارایی در برابر طلبکاران مختلف. قانونگذاران جهان غرب نیز به امکان کاربرد وقف در غیر موارد خیریه توجه داشته اند، لذا پاره ای از گونه های وقف را مانند وقف اولادی (ذری) ممنوع کرده اند. این وضعیت هم اکنون در رویّه های قانونگذاری غربی نمایان است.<br /> وچون فقیهان مسلمان وقف را از سوی غیر مسلمان نیز جایز دانسته وآن را شرعی معرفی کرده اند، لذا اندیشه انجام عمل تنها برای خدا (= احتساب) در ادیان ومذاهب مختلف تفاوت می کند. همچنین از انجا که مقصود اصلی، به کارگیری وقف خصوص به روشنی اظهار نمیدارد. اگر چه که ما از بیانات وی در نقل این موضوع، دریافته ایم که وی به نظریه همکاری حکومت با تودهی مردم وعدم استقلال هر یک از این دو در مدیریت وقف گرایش دارد. این نظریه وی، بر مقوله ی«صدقه جاریه» که تنها برای خدا ومنفعت رسانی به بندگان انجام میشود، مبتنی است.<br />  </span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>3-1 انگیزه های متعدد وقف</strong><br /> لزوم به کار گیری بسترها وانگیزه های دیگر برای تقویت اندیشه ی وقف، علاوهبر انگیزه وبستردینی و «صدقه جاریه» که آدمی با محاسبه اجر وثواب اخروی بدان اقدام میکند. انگیزه «مکارم اخلاقی» نیز بستر بعد انسانی وبشری وقف خواسته های نفس ادمی همچنین انگیزه آزادی، همه وهمه اسباب وموجبات ترویج وایجاد وقف در جامعه کوشش برای مهیا ساختن لوازم دوام وبقای آن میباشد.آری، بسیاری از واقفان هستند که موقوفات آنان در گذر زمان چونان صدقه جاریه برای آنان باقی است وبا این کار مثل «هم دنیارامی طلبد وهم اخرت را» درباره ی خویش به تحقق میرسانند. اما یکی از آفت ها وآسیب های این ناحیه عدم نیت خیرخواهانه وقضاوت که میتواند موقوفه را به ابزاری دست.سوءاستفاده کنندگان از وقف تبدیل نماید.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>4-1 مشکلات ناشی از سلطه بیگانگان واستعمار</strong><br /> اوقاف در دوره استعمار نیز در امان نبود همانند تلاش استعمار فرانسه برای دخالت در امور اوققافی به منظور جلوگیری از قیام های ملی ضد استعماری[2] یا اجبار دست اندر کاران وقف وتغییر مدیریت آنها به نفع دولتهای استعماری همانند سیاست حکومت استعماری فرانسه در تونس بعد از سال 1881 که فرانسه هیئت مدیره اوقاف را مجبور به واگذاری دوهزار هکتاراز اراضی موقوفه به نفع مستعمرین فرانسوی نمود.[3]<br /> خلاصه اینکه مجموعه ای از مشکلات قانونی،اداری،ساختاری، وسیاسی واخلاقی دست به دست هم داده، ونهاد وقف را دگرگون وازآن نهاد به وجود آوردند مملو از مشکلات معنوی به اداره تابع نظامهای اداری عقب مانده ودر دست افراد غیر کارشناس که در مدیریت خود روشهای قدیمی وغیر فعال را به کار میگرفتند خصوصاً در زمینه بهره وری ودرآمد زایی موقوفات [4]تاآنجا که ذهنیت مردم ونخبگان از اوقاف امروز نشان دهنده نهادی فاسد،عقب مانده وفاقد هرگونه نظارت است به گونه ای که عده زیادی از کارمندان سیاستمداران وقضات ونخبگان این فرصت را پیدا کردند که اموال موقوفات را غارت نمایند.[5]<br /> استمرار این وضعیت اسف بار به حالتی از نارضایتی عمومی به نسبت به وقف مبدل شد، بطوری که شیخ ابوزهره علت ان را اینگونه تحلیل می کند:«جامعه معتقد به وجودفساد در هر آنچه متصل به اوقاف وموقوف علیهم بود. زیرا اگر درامد خوبی می افتند تنبل وبیکار شده وباعث هرزه رفتن نیروی عامل می شدند، و خود موقوفات رو به خرابی وبی منفعتی می رفت.<br /> از طرفی دیگر اموال وقفی در انبارها انباشته وبلا استفاده مانده، که خود زمینه ی سوءاستفاده کارگزاران وارزیابان شده وباعث اختلاف ودعوا سر نظارت وارزیابی اموال موقوفه ویا بین متولیان وموقوف علیهم شده بود».[6] این أمر تا به وجود آمدن انقلاب اسلای ادامه داشت.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>5-1 مشکلاتی که منشاء آنها احکام فقهی وقف بوده است</strong><br /> نوع دیگر مشکلات ناشی از احکام وقواعد فقهی بوده مانند عدم وجود اجماع وتوافق فقها بر ابدی ودائمی بودن وقف،ویا مسأله خروج یا عدم خروج وقف از ملک واقف. درحالی که نظر مذهب شافعی وحنبلی بر«ابدی ودائمی بودن» وخروج ملکیت ان از ملک واقف، ومذهب حنفیه ومالکیه بر این است که وقف همانند عاریه ای است که واقف می تواند از آن رجوع نماید، که این قول امکان انحلال عقد وقف بعد از اجرای صیغه عقد را میرساند.<br /> یکی از مشکلات دیگر، عمل به شرط واقف مبنی بر اینکه «متولی از ذریه واقف باشد» بوده است که بامرور زمان منجربه ظهور متولیانی گردید که شرایط عملی، اخلاقی لازم را در اداره وقف به صورت مناسب نداشته اند.</span></span></p> <p><strong>6-1 گوناگونی اوقاف اسلامی</strong><br /> توسعه های بزرگ وعظیم که در ایجاد تأسیس اوقاف اسلامی ونگهداری آن در عصورمتوالی برای به اجرا در آوردن اصل«ماندگاری»و «جاودانگی» آنها باعث انباشتگی وتوسع در اوقاف اسلامی شد، وتنوع زیادی چه از لحاظ اموال موقوفه یا اهداف انفاق وصرف عواید اوقاف ونیات واقفین وچه از لحاظ ساختارهای قانونی وقف وهمچنین از لحاظ فعالیت اقتصادی ویا انواع واقفین ویا اداره موقوفات پدید امد.که این مورد می تواند به عناون امر مشکل ساز در امر نظارت، هماهنگی وادره کردن موقوفات ظایر شود.<br />  </p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>بخش دوم: آسیبهای اقتصادی</strong><br /> دراین بخش ضمن برشمردن ساختاراقتصادی وقف و ویژگیهای آن مختصر به میان آسیب های اقتصادی وقف اشار می نمایم.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>ساختار اقتصادی</strong><br /> ساختار وقف از بعد اقتصادی در تاریخ جامعه اسلمی عرب بر اساس ماندگارترین منابع ثروت یعنی اراضی زراعی وساختمانها وبعضی اموال منقول که از نظر فقها برای وقف جایز بوده، نهاده شده است&gt; مثلاً مدتی طولانی سپری گردید تا فقها اجازه ی اموال نقدی در عصر عثمانی را صادر نمودند.<br /> برخی از فقهای متأخر نیزفتوا به جواز وقف سهام شرکت های سرمایه گذاری در چارچوب امور شرعی داده اند، که در همین راستا بعضی از قانون گذاریهای نوین در جهان اسلام برهمین اساس پا گرفته است.<br /> وقف یک نهاد قدیمی وتاریخی است که بسیاری از ملتهای قبل از اسلام باآن آشنا بوده اند، شکی نیست که اولین وقف دینی که قرآن آن را ذکر کرده است، پایه گذاری بیت الله الحرام درمکه معظمه (اولین خانه که برای عبادت خلق بن شده همان خانه (کعبه) است که در( مکه)باشد ودر آن برکت هدایت خلایق است).در عصر حکومت فراعنه مصر،مردم با برخی از اوقاف اشنایی پیدا کردند،مانند خانه ها وزمینهایی که منافع وعواید مالی آنها برای معابد وپرستش گاهها هزینه میشد یا عواید انها به راهبان داده میشد که برای فقرا وبیماران انفاق میکردند.<br /> ویژگیهای ساختار اقتصادی وقف:<br /> به اختصارمیتوان گفت که ساختاراقتصادی وقف درکشورهای اسلامی عرب دارای سه ویژگی اساسی به شرح ذیل بوده است:<br /> الف) افزایش حجم اعیان موقوفه: از مهمترین دلایل این امر، مسأله«موبد ودایمی بودن اوقاف» وعدم جواز انحلال آنها پس از لزوم وقف بوده که مورد تأکید اغلب فقها به ویژه حنفیان گرفت. این شیوه در دوره عثمانی ها از طرف اکثر واقفان کشورهای اسلامی واز جمله کشورهای مغرب وشمال آفریقا که غالباً مالکی مذهب بودند ولی براساس فقه حنفی رسمی عمل میکردند، در پیش گرفته شد، تا ازقیود وشرایط فقه مالکیان در وقف از جمله رط حیازت وشرط قبول رهائی یابند. ولی وقایع تاریخی وقف نشانگر ان است که این افزایش در حجم وتعداد اوقاف در طول کشمکش ها وعدم ثبات سیاسی در جهان عرب دچار افت وخیز فراوانی گردید، این مورد در عهد ممالیک به شکلی قابل توجه ودردیگر دورانها در سطح محدودتری مشاهده شد، زیرا برخی از حکام وسلاطین وفرماندهان سعی برمصادره اوقاف به نفع اغراض شخصی یا هزینه کردن در امدهای حاصله از آن در راه تقویتجبه های نبرد روزگار خود نمودند. در اثر همین قضیه اوقاف دچار کاهش وافت میزان درآمدهای حاصله ویا استرداد اموال واملاک وقفی غصبی در دوره های گذشته می کردند، تا بدین وسیله پایه های مشروعیت حکومتی خود را مستحکم تر نمایند. این وضع تا قبل از سیطره ی استعمار بر کشورهای عرب در دوقرن 19 و20 میلادی به همین شیوه بود، تا اینکه از ابتدای دوره استعمار ساختار وقف دچار دوره انحطاط گردید.این امر به ویژه در کشورهای مغرب جهان عرب ونیز سوریه ولنان که تحت استیلای استعمار فرانسه بودند ونیز در فلسطین تحت قیمومت انگلستان ودوره اشغال صهیونیستی قابل ملاحظه است.<br /> ب. تنوع روشهای بهره روی اقتصادی از اعیان موقوفه: دومین نکته ی اساسی، تنوع روشهای بهره روی به شکل اجاره، حکر،خلو،مزارعه،مساقات،مغارسهوسایر روشها می بشاد که در مراسم عقود اختلاف بین کشوری با دیگری بوده، ولی ماهیت آنها متفاوت نیست، وتنها از نظر نامگذاری وسایر روشهای معاملات غیر وقفی متفاوت است. گفتنی است استفاده ار برخی از این روشها به ویژه عقدحکر در اغلب کشورهای عرب ودر مقدمه آنها مصر،نتایج منفی فراوانی در پی داشته که آثار ان تا کنون باقی است. واز طرفی دیگر، مسأله جایگزینی وتعویض اوقاف [استبدال] دربسیاری موارد به نفع احراز شخصی افراد وبه ضرر نظام اوقاف صورت میگرفت.علاوه برآن روش«اجاره اسمی» که از قرن گذشته تاکنون از طرف برخی از کشورهای اسلامی مورد استفاده واقع شده(از جمله در مصر وعراق) باعث ضرررسانی گسترده به ساختار اقتصادی اوقاف وکاهش درآمدهای حاصله وعدم اجرای اجرای کامل شروط وخواسته های واقفان اصلی در راستای تحقق اهداف وقفی گردیده است.<br /> ج.رشدونمو ساختار اقتصادی وقف در بیشتر موارد تاریخی به معنای رشد بخش اقتصاد اجتماعی، ومحدود شدن امکان تسعه اقتصاد بازار سرمایه داری در جامعه عرب بود،چرا که ورود برخی منابع اقتصادئی به قلمرو اوقاف به معنای خروج آناز نظام بازار ورهایی آن از روشهای معروف در این بخش به ویژه در زمینه کالا وخدمات بود. زیرا هدف اصلی وقف عام تأمین کالا ومایحتاج عمومی وخدمات برای مستحقان به صورت مجانی یا با قیمت بسیار پایینی می باشد که از طریق تأسیس نهادها وخدمت رسانی عمومی در زمینه های آموزشی،رفاهی وامنیتی تحقق میافت، وعلاوه بر آن این روند به صورت پرداخت کمک ها ی مالی یا جنسی به برخی اقشار خاص ادامه می یافت. حافظه تاریخ نمونه های فراوانی را در بسیاری ازکشورها تا نیمه های قرن گذشته در خود جای داده است.این روند همچنان ادمه یافت تا اینکه دولتهای نوین عرب بر بخش بزرگی از میراث اقتصادی اوقاف چنگ انداخته وآن را درچارچوب اقتصادی ملی وعمومی ادغام نمودند، امری که باعث شد نقش اقتصادی وقف در راستای زمینه های مشترک همکاری بین جامعه وحکومت در تاریخ گذشته جوامع غربی دچار تزلزل شود.<br /> حال با بیان مختصری از ویژگیهای اقتصادی وقف به آسیب های عمده وقف در این بخش می پردازیم.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>1-2 مشکلات ناشی از عدم وجود چارچوب روشن در محاسبه ناظران ومتولیان</strong><br /> مسأله حسابرسی ونظارت بر کار متولیان توسط«موقوف علیهم» از ره شکایت به قاضی صورت میگیرد، همانطور که که پناه بردن به قاضی جهت ابطال دلیل ازحقوق مسلم ناظر ومتولی وقف است، متولی نیز میتواند در مقابل شکایت موقوف علیهم با ارائه حسابرسی خود به قاضی وارائه شهود دال بر زورگویی آنان ازخود دفاع کند. که هیچ راهی برای کنترل متولی وناظر جز شکایت موقوف علیهم نبود. ودر اینجا متولیان معمولا حسابسازی نموده تا فساد وتضییع حقوق دیگران توسط آنان پوشیده بماند وغیر از قاضی اصلا هیچگونه نظارتی بر کار آنها وجود ندارد. این امور از مهم ترین مشکلات وبحران هایی است که وقف در طول تاریخ دچارآن شده، ومنجر به فساد اداری وسپس از بین رفتن آن گردیده است. این مشکلات بهترین بهانه برای آنهایی بود که میخواستند بروقف سلطه داشته باشند وآن را از بین برند.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>2-2 مشکلات ناشی از روشهای سود دهی اعیان موقوفه</strong><br /> راههای متعددی برای غصب، سرقت ویا تبدیل وقف به ملک شخصی وجود داشته است . راههایی چون عقد «اجاره طولانی مدت» در قبال پیش پرداخت مبلغ قابل توجه مانند سرقفلی، این روش در زما«سلطان غوری» رواج یافت که با دریافت پیش پرداخت هنگفت، موقوفات را به مدت زیادی اجاره میداد، که این عمل باعث میشد که حق اجاره به صورت ارثی به فرزندان مستأجر منتقل میشد. واین امر به رغم مخالفت وقفنامه ها مبنی بر عدم اجاره موقوفه پیش از سه سال صورت میگرفت وتا جایی رسیده بود که اجاره موقوفات تا 90 سال انجام میشد.<br /> «اقطاع» و واگذاری انحصاری زمینهای کشاورزی موقوفه وانحصاری کردن امتیازات تجاری واملاک، بطوری که زمینها به وابستگان ممالیک سپرده می شد و متعهد میشدند که تمام اجاره ها را به نفع وقف جمع آوری نمایند ولی در آمد حاصله وقفی به صورت ملکی خاص وشخصی مصرف میشد.<br /> نتیجه اقطاع وانحصار واجاره طولانی مدت املک وقفی باعث عدم توجه واهمال در بازسازی موقوفات می شد ودر نتیجه به خرابی وآن کمک ومنجر به غصب وغارتت وسایل متعلق به ان ویا در غالب اجاره های طولانی مدت می گردید، که بعد از اجاره موقوفه توسط مستأجر، خود اقدام به اجاره مجددآن به شخص ثانی وکسب فایده فراوان می نمود. مؤسسه یا بهانه برای غصب، تضعیف ویا معدم کردن نهاد وقف شد.درنوشتار زیر مهمترین مشکلات ساختاری واداری متعلق به وقف را عرضه می داریم.<br />  </span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>4-2 مشکلاتی که منشأ آنها احکام فقهی وقف بوده است</strong><br /> نوع دیگر مشکلات ناشی از احکام وقواعد فقهی بوده مانند عدم وجود اجماع وتوافق فقها بر ابدی ودائمی بودن وقف، ویا مأله خروج یا عدم خروج وقف از ملک واقف، در حالی که نظر مذهب شافعی وحنبلی بر «ابدی ودائمی بودن» وخروج ملکیت آن از ملک واقف، ومذهب حنفیه ومالکیه بر این است که وقف همانند عاریه ای است که واقف می تواند ار آن رجوع نماید، که این قول امکان انحلال عقد وقف بعداز اجرای صیغه عقد را می رساند یکی از مشکلات دیگر، عمل به شرط واقف مبنی بر اینکه«متولی از ذریه واقف باشد» بوده است که با مرر زمان منجر به ظهور متولیانی گردید که شرایط عملی، اخلاقی لازم را دراداره وقف به صورت مناسب نداشته اند.<br />  </span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>5-2 مشکلات ناشی از شروط ده گانه واقف </strong><br /> در فقه آمده که واقف میتواند ده شرط وحق را برای خود در وقفنامه منظور کند از جمله: شرط حق (استبدال) یا جایگزینی که ضمن آن حق فروش عین موقوفه وتبدیل آن به غیر را میدهد، واین شرط بابی از کشمکش ها را برای تسلط وچیره شدن بر اوقاف وتغییر آن به ملک شخصی گشود.این شرط باعث شد که سلاطین ممالیک با به کارگیری آن موقوفات را منحل وتصاحب کنند،بعد از آنکه نتوانستند از نظر قانونی بر اوقاف مسلط شوند ودر این امربه علت مقاومت فقها وعدم پذیرش قضات از استیلای دولت بر اوقاف ناکام ماندند، لذا به همین خاطر از شرطی با عنوان حق (استبدال) استفاده کرده ودر واقع نیرنگی شرعی برای غلبه بر اوقاف به کار بستند، آنان به واسطه گواهان دروغین که کار آنها شهادت دروغ بر اینکه این موقوفه ضرر به حال همسایه یا عابرین میزند، ویا اینکه مصلحت در فروش واستبدال آن است، بسیاری از موقوفات را با حکم قضات مصادره کردند، لذا زمانی که عثمانی ها، مصر را فتح کردند، به خاطر اینکه وانمود کنند که ایمانشان وتعهدشان به احکام اسلامی بیشتر از ممالیک است، فرمانی را به نام (قانون نامه) صادر کردند که به موجب آن حق (استبدال) وجایگزینی موقوفات ممنوع گشت.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"> <span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>6-2 مسأله کاهش ارزش موقوفات</strong><br /> یکی از بزرگترین موانع و چالشها مواجهه با نهاد وقف (چه رسمی وچه مردمی) موضوع تلف شدن (= استهلاک) و خرابی اصل موقوفات است، به ویژه موقوفات مستغلاتی وهمچنین عدم تخصیص بودجه ای برای بازسازی وعمران آنها. دقیقاً آن چیزی که امروزه در دانش حسابداری به آن «کاهش ارزش» ویا «مقداری استهلاک» اطلاق میشود.بسیاری از بنیادها وموقوفات، بودجه هایی را برای بازسازی وتعمیر موقوفاتی که عمر قانونی آنها به سر رسیده، در اختیار ندارند. هیأت امنای اوقاف در کشور باید آیین نامه بودجه برای بازسازی وتعمیر اعیان واملاک موقوفاتی را اجرا میکند ودر برابر آن پاسخگوست؛ اقدامی که در تداوم سود دهی ومنفعت دهی نقش اساسی دارد وهمچنین در موارد مختلف به طور مستمر هزینه بنماید.<br /> <strong>بخش سوم </strong><br /> <strong><strong>مشکلات واصلاحات اداری در اوقاف</strong></strong><br /> واقعیت های تاریخی ومعاصر درباره ی مدیریت وقف، نشان دهنده مشکلات عمیقی در کارکرد سیستمهای وقفی به طور عام می باشد، واین مشکلات در تمام جوانب سازماندهی، تشکیلاتی وساختار کلی وقف دیده میشود، امری که ایجاد الگوهای ایده آل را در مدیریت وقف لازم مینمایاند، ومیتوان این مسأله را با بیان نکات ذیل به طور اجمال بیان نمود:<br /> <strong>1-3 مشکلات عدم کارآمدی تشکیلات اداری وقف</strong><br /> پیچیدگی های واضحی درکارکرد وکفایت اداره اوقاف درکشورهای شام وعراق عیان است، اغلب این مشکلات ناشی از نوع ارتباط بین اداره وقف وحکومت طبیعت سازمان اداری وقف، ساختار ومرجع قضایی، زمینه های فعالیت و وظایف مختلف آن به شرح ذیل می باشد:<br /> <strong>2-3 رابطه مدیریت وقف وحکومت</strong><br /> تجربی تاریخی وقف فعالیت عالی آن را در زمینه تحقق اهداف مورد نظر بر اساس استقلال کار وقفی وعدم دخالت دولت به اثبات رسانده است. وبه جز موارد محدودی که برخی در جهت بهره بردارینامشروع وبه چنگ آوردن اوقاف تلاش نمودند، رویکرد عمومی خلفا وحاکمان و وزرای آنان بر تحکیم نقش وقف، ومشارکت در تأسیس موقوفات جدید بوده است.در تاریخ وقف وجود مراکز اجرایی دولتی که بتواند مدیریت،تشکیلاتی وقانونگذاری ائقاف را یکجا جمع کند مشاهده نشده است.<br /> نقش «الگوی مدیریت فردی یا خانوادگی» موقوفات باعث تحقق اهداف اجتماعی آن وتحکیم روابط بین افراد جامعه شده وهمچنین باعث تسریع در تأمین نیازهای موقوفه بدون نیاز داشتن به روشهای پیچیده کاغذبازی در الگوی تشکیلات جدید اداری گردید،واین مسئله به وضوح نشان میدهد که سیطره مطلق دولت بر تصمیم گیرهای اداری وقف خود از مهمترین مشکلات وقف بوده است.<br /> <strong>3-3 ضعف مدیریت وقف وظهور نهادهای مردمی</strong><br /> ناتوانی وقف از ادای رسالت اجتماعی خود در دهه های اخیر ودست برداشتن دولت از انجام وظایف اجتماعی خود واداره غیر صحیح وقف عواملی هستند که باعث ظهور الگوهای جدید مردمی متفاوت در عمل، تشکیلات واهداف با اوقاف شد.<br /> نهادهای مردمی موسوم به «نهادهای جامعه مدنی» شکلی جایگزین را برای تشکیلات اجتماعی دارای اهداف خیریه عام منعکس میکنند، ودر واقع نهادها وسازمانهای جامعه مدنی در قالب جمعیتها، موسسات، مراکز وباشگاهها،صندوق های خیریه به انجام فعالیت های خیریه خود در زمینه مختلف می پردازد.<br /> <strong>4-3 مشکلات تحول در ساختار اداری وسازمانی اوقاف</strong><br /> ساختار اداری وسازمانی وقف در جامعه ایران شاهد تحولات چندی بود که دو شیوه اساسی را به نمایش می گذاشت: یکی شیوه مدیریت فردی (یا خانوادگی) که دارای ویژگی عدم تمرکز بود واین شیوه رواج فراوان در همه مراحل تاریخی داشته است. ودومی روش مدیریت دولتی اداری متمرکز، به همین شیوه ای که اکنون در وزارتخانه های اوقاف در اغلب کشورهای اسلامی وایران مشاهده است. این دو روش در سطوح مختلف تاکنون در بعضی کشورهای اسلامی وبویژه آن دسته از کشورهایی که همچنان به اوقاف خاص(وقف اولادی) وفادار است ادامه دارد مانند عربستان سعودی، کویت،یمن،لبنان ومغرب. در حالی که شیوه مدیریت فردی (یا خانوادگی) در سایر کشورهای دیگر بعد از لغو اوقاف خاص این مدیریت ملغی گردید مانند کشورهای مصر،سوریه،لیبی وایران.<br /> گفتنی است که ساختار اداری وقف در اوایل تأسیس آن در جامعه ایران در قرن اولیه هجری بسیار ساده وبه دور از هرگونه پیچیدگی بوده است.در مرحله بعد این روش بنا به عللی دچار دگرگونی شد که مهمترین این علل عبارتند از: افزایش عددی و وسعت اوقاف با مرور زمان وگسترش نقش اجتماعی وقف از راه ارتباط بسیاری از نهادهای اجتماعی وخدمات رسانی عمومی با اوقاف. همه این امور باعث شد که انواع اوقاف طبقه بندی شده وساختارهای اداری ونهادی آن در راستای مدیریت بهتر سازماندهی گردد.<br /> ساختارهای اداری دایمی نبوده وهمه اوقاف را تحت نظارت خود نداشته وتنها بخش محدود وخاصی را تحت نظر میگیرد. تجربه تاریخی نشانگر آن است که کارآمدی مدیریت اوقاف منوط به محترم شمردن اداره وشروط واقفان مبرا بودن دستگاه قضایی از هر گونه شائبه وحفظ استقلال وانجام صلاحیتهای آن در خصوص اوقاف می باشد.<br /> <strong>5-3 سیستم های آمار، اطلاع رسانی، مخابرات وبایگانی اسناد:</strong><br /> ادارات دولتی اوقاف در اغلب کشورها،قدیمی وغیر مکانیزه بوده، واز طرفی قوانین ولوایح مربوطه به این بخش نیز بسیار قدیمی ومربوط به دهها سال پیش است که هیچگونه اصلاحیه ای برآنها وارد نشده تا همگام با آخرین تغییرات جامعه واز دست آوردهای فن آوری اطلاعات،رایانه ومخابرات که ازنظر دقت وسرعت دراوج خود می باشد بهره جوید.اوقاف کشورمان نیزازاین مورداستثناء نبوده ودارای همین تشکیلات می باشد.<br /> به رغم ادغام بخش اوقاف از نیم قرن پیش در دستگاههای اداری دولتهای نوین با این وجود اوقاف از نظر برنامه های اصلاح اداری از بخشهای دیگر عقب افتاده است وادارات دولتی اوقاف گرفتار بایگانی دستی وپرونده های قدیمی وبدون سیستم نگهداری وبهره برداری مناسب می باشد، واسناد وقف در معرض انواع فرساینده های محیطی واز جمله حشرات که در لابه لای این پرونده ها نفوذ کرده وخسارات عمده ای به آن وارد میسازد.<br /> برخی کشورها مانند کویت وتعدادی از کشورهای حوزه ی خلیج فارس دیگر اخیراً در زمینه نوسازی ادارات اوقاف خود ونیز استفاده از فن آوری پیشرفته انفورماتیک موفقیتهائی کسب نموده اند، وعلاوه بر آن کشورهای دیگری چون مصر و الجزایر در حال تجهیز ادارات اوقاف خود هستند، ولی همه ی این تلاشها در سطح مطلوب نبوده وادارت دولتی اوقاف در بسیاری از کشورها با مشکلات پیچیده ای روبرو می باشنداز جمله: فقدان آمار دقیق در خصوص اعیان موقوفه واسناد مربوطه وطولانی بودن مدت انجام کارهای اداری گوناگون مربوط به امور اوقاف.<br /> <strong>6-3 مصادیق ونمونه هایی از عوامل دخالت دولت دراوقاف</strong><br /> دولتهای نوین عرب قبل وپس از استعمار- در اداره اوقاف دخالت کنند که مهمترین آنها عبارتنداز:<br /> 1- فشاردول استعمارگر- در مرحله قبل از استقلال- وخواست آنها مبنی بر انحلال اوقاف به بهانه ی عدم سازماندهی وبی نظمی وناکارآمدی آنها. این قضیه حکومتهای ملی را واداشت تا اقدام به تأسیس اداراتی دولتی جهت اوقاف نموده یا ادارات موجود اوقاف را توسعه بخشیده ومیزان صلاحیت های آنرا در راستای حفظ اوقاف واصلاح آن وجلوگیری از دست اندازی بیگانگان برآن تقویت نماید.<br /> 2- گرایش شدید حکومتهای تسلط خواه ومتمرکز وتسلط این حکومتها بر کلیه فعالیتهای جامعه مدنی وقرار دادن مؤسسات مربوطه در سازمانهای عمومی حکومتی.از طرفی گسترش وتوسعه بخش اوقاف وفزونی مؤسسات وابسته، از عواملی بود که این گرایش دول را در زمینه چنگ اندازی بر اوقاف تقویت کرد.<br /> 3-گسترش فساد متولیان اوقاف وبخصوص اوقاف خاص(اولادی) وافزایش میزان شکایت موقوف علیهم بر علیه آنها وانباشتگی این شکایتها در محاکم برای مدتهای طولانی، وعلاوه بر این افزایش میزان کشمکش ها بین مستحقان درآمدهای یک موقوفه بین خود،همه ی اینها باعث تضعیف مدیریت مردمی وقف وافزایش بی رویه بار مسؤولیت های ناشی ازآن بر عهده دستگاه قضائی میگردید.<br /> 4- اعتقادات بعضی گروههای حاکم با گرایش سوسیالیستی در کشور، مبنی بر اینکه خارج شدن اوقاف از تسلط دولتی باعث کند شدن برنامه های اصلاح اجتماعی واقتصادی در کشور است، بر همین اساس بر این باور بودند که میبایستی دولت بر اموال اوقاف نظارت کامل داشته وآنها را در حیطه ی قوانین اصلاحات کشاورزی یا روند ملی شدن منابع اقتصادی قرار دهد.<br /> <strong>7-3 مشکلاتی که منشأ آنها خود واقفین بودند</strong><br /> گاهی خود واقفین به دلیل نا آگاهی منشأ مشکلاتی می شوند از قبیل به کارگیری وقف برای تحقق اهداف غیر مربوط به فلسفه وقف مانند مشکلات در «وقف اولادی» که گاهی واقف به منظور محروم کردن بعضی از وراث از حقوق شرعیشان یا به منظور توزیع ارث به گونه ای مغایر با آنچه در فقه مواریث به آن اشاره شده اقدام به وقف اولادی می کند، یا از قبیل وقف زمین های «اقطاعی» که دولت آنها را به منظور فرار از پرداخت مالیات تقطیع میکرد، کما اینکه در عصر مملوکی موارد زیادی چنین بوده است.<br /> <strong>8-3 ضعف کادرهای اداری سازمانهای اوقاف</strong><br /> مدیریت وقف از وجود کمبودهای در تشکیلات اداری خود رنج میبرد، این کمبودها شامل عدم کارآمدی این سازمان درتأمین تخصص های لازم وناتوانی دربالا بردن سطح کاری وموفقیت می باشد.<br /> روشن است که فعالیت وقفی شامل زمینه های کاری زیادی می شود که علاوه بر نقش افراد در مساجد مانند ائمه جماعات و وعاظ وغیره، نیازمند کارشناسان اداری ومالی، مهندسین، پیمانکاران، مبلغین ومدیران خوب می باشد، وبدین ترتیب مقدار فاصله بین اداره صحیح وقف وتشکیلات موجود فعلی واضح میشود.<br /> علاوه بر مشکلات مذکور ادارات وقف در کشورهای اسلامی عمماً از تداخل تخصص ها بین قسمتهای مختلف رنج میبرد، ودر کنار این مشکلات بسیاری از واحدها جزنام، هیچ تخصصی در حوزه کاری ندارند، وغالباً از روشی سنتی که خالی از هر گونه موفقیت آفرینی وپیشرفت تبعیت می نمایند.<br /> وبا اینکه مدیران وکارکنان دولتی اوقاف دارای سابقه طولانی وپستهای بالایی، خصوصا در ادرات مرکزی هستند، ولی نشانه ای از کفایت ولیاقت وخدمات ارزنده به موقوفات را نشان نمی دهد، زیرا معمولاً ارتقای سطوح مدیریتی واداری کارکنان به جاب اینکه بر اساس پاداش عملکردها وموفقیتها باشد- همانگونه که در بخش خصوصی به عمل می آید- وابسته به سابقه وامتیازات درجه بندی اداری می باشد.<br /> <strong>9-3 تنوع از نظر تولیت اداره وقف</strong><br /> موقوفاتی یافت میشود که از طریق خود واقف یا مالک اداره می شود. ویا یکی از فرزندان خود را بعد از فوت تعیین میکند، وموقوفاتی دیگر پیدا میشود که توسط یک نفر به عنوان متولی برای موقوف علیهم اداره میشود که گاهی واقف نام او را در وقفنامه ذکر کرده مانند امام جماعت مسجد به عنوان متولی.با مرور زمان اوقافی پیدا شد که اسناد ومدارک آنها مفقود شده بود لذا نحوه مدیریتی که واقف برای آن انتخاب کرده است ناشناخته میباشد، به همین خاطر از طریق دستگاه قضائی شخصی بنام (قیّم یا متولی) تعیین میشود.<br /> قابل توجه است که تاریخ بلند وقف اسلامی با «اداره مشترک وگروهی» برای وقف آشنا نبوده است، مدیریتی که توسط هیئت مدیره یا جمعی از مشاوران انجام می شد. البته یک نوع مدیریتی داشتیم که یک فرد به عنوان متولی ومدیر ولی زیر نظر بازرسی ونظارت شخص دیگری قرار گرفته باشد که در اغلب قاضی بوده یا شخص مستقل که واقف او را تعیین کرده باشد.شاید علت آن است که هیچ نمونه ای در تاریخ اسلامی برای مدیریت های عمومی ودولتی وحتی تجاری فقط مدیریت فردی شناخته شده بود وچیزی به نام«شخیت حقوقی» که امروزه نهادینه شده، در ججامعه اسلامی نبود.به هر حال چند مدیریتی دراداره اوقاف میتواند از آسیبهای وقف در کشورمان باشد.<br /> <strong>10-3 مشکل سیاست زدگی مدیر عالی وقف</strong><br /> این مشکل دارای ابعاد چندی است، ازجمله آن ریاست سازمان اوقاف درکشورمان با داشتن وظیفه منصب سیاسی خود وزیر مجموعه وزارت متبوع وانتخاب وی ازسوی دیگر به عنوان ریاست سازمان اوقاف وادغام این دو مورد باعث میشود که ایشان ملزم به تطبیق سیاستهای حکومت در وزارت خانه متبوع خود نیز گردد که این امر باعث سیاست زدگی ریاست سازمان اوقاف کشور شده وانجام وظایف محوله به کندی انجام می گیرد که این خود یکی ازآسیبا ها ومشکلات درامر وقف می باشد.<br /> <strong>پیشنهادات</strong><br /> درجهت رشد واعتلای سنت حسنه وقف در کشورمان ایران اسلامی بعد از تحلیل وبیان آسیب های فرا روی وقف مواردی را هر چند کوتاه به صورت مختصر پیشنهاد میگردد.<br /> 1- ضرورت یکسان سازی احکام وقف<br /> 2- هدایت وقف در خدمت توسعه اقتصادی واجتماعی<br /> 3- تقویت حمایت قانونی وحقوقی از اموال وقف<br /> 4- اعطای برخی مزایای مالی به اوقاف<br /> 5- ضرورت بازنگری ونوسازی عناصر ساختاری وقف<br /> 6- نظارت وحسابرسی بر اموال وقفی واوقاف<br /> 7- مبدل شدن سازمان اوقاف به وزارت اوقاف از نظرستادی واداری<br /> 8- تبدیل شیوه مدیریت سنتیاوقاف به شیوه مدیریت نوین اوقاف<br /> 9- ضرورت دگرگونی در رویکردهای واقفین ( تغییرانگیزش)<br /> 10- متولی ومسوول قرار دادن ادارات افراد با تجربه وخبره در امورات وقف در ادارات اوقاف.<br /> <strong>نتیجه</strong><br /> با پیشرفتی که نهاد وقف در گذشته های کشورمان خصوصاً در چند دهه اخیر داشته، ولی موقوفات جدید خصوصاً در زمینه وقف های مردمی رشد چشم گیری نداشته، مگر بعد از افزایش درآمدهای حاصل ازآنها، که باعث شد دولت نسبت به ایجاد ادارات وقفی اقدام نمایند.<br /> دراین بررسی به بعضی از چالشها وکاستی هایی که مدیریت اوقاف با آنها درگیر می باشد اشاره شده، از جمله تعیین حق تولیت عام واجرایی، مرجعیت ومسئولیت شرعی اوقاف، تعیین ساختارهای اداری وسازمانی، نحوه درست توزیع عواید وقف، شفاف سازی بیشتر وافزایش نظارت مالی، تحقیق وتفحص وآمارگیری از اوقاف ورابطه وقف با موسسات جامعه مدنی، می باشد.<br /> بررسی ها نشان میدهد که ادارات وشوراهای اوقافی در زمینه ساختاری واداری،مناسب حال خود با هم متفاوت بوده ودارای الگوهای متعدد است، اگرچه بیشتر آنها به اهمیت وقف پی برده وسعی در بیشتر نمودن کارآمدی فعالیت های خود نموده همچنانکه مشاهده شده که بعضی از موسسات وقفی در ساختار اداری وتشکیلاتی خود تجدید نظر کرده، مانند تشکیل «هیئت امنا» در امارات وکویت که در این راستا نیز ساختاری مشابه در کشور سعودی در حال انجام است.<br /> از نظر ساختاری وحقوقی اکثر قوانین وقف قابل اجرا توسط ادارات اوقاف در بردارنده وجود«شخصیت حقوقی» برای وقف است، همانطوری که نمیتوان از نقش محیط اجتماعی، انسانی، قانونی ونظام حکومت سیاسی در ساختار نهاد وقف غافل شد وهمینطور نیز از نقش اقتصادی ونوع ثروت ها وساختارهای اداری اوقاف نباید غافل بود.<br /> گرچه دخالت دولت در اوقاف را مورد نقد قرار دادیم، ولی آن به معنای عدم نیاز اوقاف به دولت در چارچوبی مناسب نخواهد بود، وآن به این خاطر است که نهاد وقف همانند موسسات اقتصادی دیگر در معرض سوءاستفاده مالی واداری بوده، که نظارت وجهت یابی به نظم واداره درست آن، نیازمند تلاش مستمر متولیان دولتی می باشد.<br /> چونکه اندیشه اصلاح وقف در چارچوب توسعه سلطه دولت بر اوقاف نتوانسته هدف های مورد نظر را محقق نماید، زیرا که دست آوردهای وقفی، ازدیاد تعداد موقوفات یا افزایش عواید بدست آمده ویا افزایش نقش وقف در توسعه اجتماعی، به صورت مطلوب بهبود نیافته.<br /> از امور مهم در کمک به تجارب اصلاحی وقف در کشورهای حوزه ی خلیج فارس تعیین نقش اصلی وروشن نهاد وقف در زمینه توسعه اجتماعی است، ودر پایان نتیجه همکاری نهاد وقف با مؤسسات اجتماعی دیگر، تعیین کننده نقش وقف در عصر حاضر، حجم آن ونقاط افتراق یا اجتماع آن با دیگر است، وهمینطور تعیین ساختار داخلی آن، ونظام اساسی هر موقوفه، وبیان رابطه آن با دولت ویا بخش های مردمی، وشاید علت توجه به این نکته این است که بدون توجه به واقعیتهای وقف درسایه پیشرفتهای جدید، شناخت نقش حقیقی وموسسات تابعه آن در توسعه اجتماعی برای متولیان امر وسیاست گذران از مشلکترین امور خواهد بود.<br /> <strong>منابع و ماخذ </strong><br /> 1- قرآن مجید<br /> 2- آریانپورکاشانی ، عباس ، فرهنگ کامل انگلیسی سفارشی ، تهران ، امیر کبیر1370<br /> 3- ابوبکرممد بن احمد السرخسی المبسوط ، مطبعه السعاده (بی تا)<br /> 4- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ، قم مطبوعاتی اسماعلیان.(بی تا)<br /> 5- احمد عبدالجباراشعبی ، الوقف ، قاهره مصر 1990<br /> 6- ابوزهره ، مشروع تنظیم الوقف<br /> 7- احمد قاسم ، الوقف فی تونس ، درامات العربیه ، 1995<br /> 8- الاوقاف والسیاسه فی مصر<br /> 9- الحجیلی ،الاوقاف النبویه وقفیات .<br /> 10- الحوانی حین بن ثقبه ، تحف العقول ،تهران ، اسلامیه ( بی تا)<br /> 11- الرزقا ، مصطفی احمد ، المدخل الفقهی العام ، بیروت ، دمشق<br /> 12- جعفریان ،رسول ، تاریخ سیاسی اسلام ، تهران ، انتشارات وزارت فرهنگ ارشاد واسلامی چاپ اول 1371<br /> 13- خسروپناه دزفولی ، عبدالحسین ، سیب شناسی جامعه دینی ، پژوهشگاه فرهنگ ومعارف 131384<br /> 14- سیوطی جلال الدین ، الاشباه والنظایر فی قواعد وفروع فقه شافعیه .<br /> 15- سیوطی ،جلال الدین ، تاریخ الخلفاء ،لبنان (بیروت) ،دارالفکر(بی تا)<br /> 16- شهاب الدین احمد بن علی ، تحفه المحتاج بشرح المنهاج<br /> 17- صادق عباسی ، ساختاروقف دراسلام ، بنیاد پژوهش وتوسعه فرهنگ وقف چاپ اول 1386 تهران<br /> 18- عمید زنجانی انقلاب اسلامی در ریشه های آن ، تهران ، انتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی چاپ اول دوم 1398<br /> 19- عبدالرحمن بن محمد بن سعد،الاوقاف النبویه – وقضیات – دارالفکر دمشق سوریه 2000<br /> 20- غانم ، معالم التکوین الاداری الوقف<br /> 21- غزالی ، محمد المستصفی ، بیروت ( لبنان) ،دارالکتب العلمیه.<br /> 22- فرهنگ عربی – فارسی لارروس ترجمه سید حمید طبیبان ، انتشارات امیرکبی تهران 1376<br /> 23- قانون مدنی ، معاونت حقوقی وامورمجلس ریاست جمهوری ، چاپ ششم 1384<br /> 24- کدی ، نیکی ، ریشه های انقلاب ایران ، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی ، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، چاپ سوم ، 1381<br /> 25- محمد ابراهیم جناتی ، فقه الوقف ، علی جنوء المذهب الاسلامیه مجله اوقاف کویت 2000<br /> 26- محمد بن عبدالعزیز بنعبد اسد، الوقف فی الفکر اسلامی ، وزارت اوقاف مغرب 1996 .<br /> 27- مطهری ، مرتضی ، انسان وسرنوشت قم ، صدرا (بی تا)<br /> 28- مطهری ، مرتضی ،نظری به نظام اقتصادی اسلام ، تهران ، صدرا 1378<br /> 29- میزگرد سکولاریسم – نامه فرهنگ شماره 21 ، بهار1375<br /> 30- میثاق ، فصلنامه پژوهشی اقوام ومذاهب ، شماره 13 موسسه موزشی ، پژوهشی وفرهنگی یاران امین ، قم 389<br /> 31- همیلتون ، جامعه شناسی دین ، ترجمه محسن ثلاثی ، موسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان .<br /> 32- الفقه الاسلامیه وادلته ، وحب الزحیلی دارالفکر دمشق – سوریه 2001</span></span></p> <p class="rtejustify"> </p> </div></div></div><div class="field field-name-field-news-cat field-type-taxonomy-term-reference field-label-above"><div class="field-label">دسته بندی:&nbsp;</div><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="/en/taxonomy/term/29" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">مقالات وقف</a></div></div></div> Fri, 26 Jun 2020 06:12:16 +0000 dabir 198 at https://moghofat.abdulazim.com https://moghofat.abdulazim.com/en/node/198#comments تبیین جایگاه و تاثیر وقف در جامعه امروز https://moghofat.abdulazim.com/en/node/317 <div class="field field-name-field-news-img field-type-image field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87_0.jpg"><img typeof="foaf:Image" src="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/styles/medium/public/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87_0.jpg?itok=1z4ywoB0" width="220" height="146" alt="" /></a></div></div></div><div class="field field-name-field-news-summary field-type-text field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even">نویسنده: دکتر ابوالفضل مشکینی و رقیه عباسی</div></div></div><div class="field field-name-body field-type-text-with-summary field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even" property="content:encoded"><p></p> <p class="rtejustify"><span><span>وقف به عنوان یک سیستم پویا و بازوی نیرومند، کارکردی مؤثر در ساماندهی امور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی، مذهبی و کالبدی جامعه برعهده گرفته است. بهره گیری بهینه از منابع و توانمندی های این نهاد مردمی، که نشئت گرفته از اعتقادهای دینی انسان است، می تواند منجر به رشد و توسعه ی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه شود که نتیجه ی نهایی آن به یقین دستیابی به عدالت اجتماعی خواهد بود. موقوفات، در هر زمان و مکانی، تقریباً همه ی نیازهای جامعه را پوشش می دهند؛ به صورتی که در هر زمانی، خلأی در بخشی از جامعه به وجود می آید، واقفان خیراندیش و آگاه در صدد پرکردن این خلأ، موقوفات جدید را ساماندهی می کنند. نهاد وقف علاوه بر آثار فرهنگی، مذهبی، آموزشی، اقتصادی و اجتماعی، آثار جغرافیایی مهمی را نیز همراه دارد. در سرتاسر سرزمین های اسلامی بسیاری از عناصر کالبدی و چشم اندازهای جغرافیای، درنتیجه اعتقاد به پدیده ی وقف پدیدار گشته اند.<br /> در این مقاله نگارنده سعی دارد به تبیین آثار و جایگاه وقف در کلیه ی ابعاد جامعه بپردازد.</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span><span>مقدمه</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span><span>انسان برای کسب رضای خدا و رسیدن به کمال و جانشینی خداوند در روی زمین باید طبق تعالیم خداوند هرچه بیشتر از جان و مال خویش در راه او بگذرد همین اعتقاد او را به ایثار و از خودگذشتگی و احساس جاوادنگی سوق می دهد(1).<br /> وقف در واقع عملی است که انسان به انتخاب خود و در کمال صحت و سلامت، اموال و دارایی خود را از مالکیت مجازی اش خارج می کند و به مالکیت حقیقی آن، یعنی خداوند بر می گرداند تا در راه رضای خدا، به همنوعان خود ببخشد. انسان به این وسیله اول، به تزکیه ی روح و روان خویش پرداخته و روحیه ی مال اندوزی و دنیاپرستی را از خود دور کرده است؛ دوم، از طریق وقف می تواند به حل بسیاری از معضلات جامعه ی خود کمک کند و همچنین از اختلافات طبقاتی موجود در جامعه جلوگیری کند. بی تردید اگر به مقوله ی وقف به طور همه جانبه نگریسته شود و اهمیت این سنت نبوی آشکار شود، تأثیری عمده در تحول ساختار فرهنگی و توسعه ی کشور خواهد داشت.(2)</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span><span>وقف</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span>معنای لغوی وقف: وقف در لغت به معنای ایستادن، به حالت ایستاده ماندن و آرام گرفتن است(3). و نیز به معنای نگه داشتن و حبس کردن چیزی است و در اصطلاح به معنای حبس کردن عین مال و ملکی که منافع آن در امور عام المنفعه مصرف شود.<br /> وقف بر وزن حبس و قطع - از باب ضرب - یعنی نگه داشتن و حبس کردن چیزی. وقف به معنای مصدری بر وزن «موقوف» و به معنای مفعولی بر وزن اوقاف، جمع بسته می شود.<br /> در اصطلاح فقهی وقف عبارت است از: نگه داشتن و حبس کردن عین ملکی، بر ملک واقف آن، نه ملک خدا، و مصرف کردن منفعت آن در راه خدا(4).<br /> در کتب فقهی، وقف را با این عبارت تعریف می کنند «الوقف تحبیس المال و تسبیل المنفعه» یعنی وقف آن است که مالی حفظ شود و درآمدهای آن در اهداف معین مصرف شود(5).<br /> حسن بانک یوسف حلی معروف به علامه حلی (648-726ق) در کتاب تبصره المتعلمین می گوید: وقف آن است که اصل مال را نگه دارند و تا هست منافع آن را در راه خیر مصرف کنند.(6)<br /> معنای مدنی وقف: تعریف وقف در قانون مدنی (ماده ی 55) عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.<br /> به عبارتی، وقف نگهداری از اصل مال و ملک، و استفاده از بهره و منفعت آن در راه خدا می باشد که گاهی از آن با عنوان صدقه ی جاریه نیز یاد می شود. منظور از آن صدقه ای است که دائماً ادامه دارد، به طوری که اصل آن ثابت و منافعش در تداوم است.</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span style="font-size:14px"><span>اقسام وقف</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span>وقف را می توان از جهات متعددی تقسیم بندی کرد، از آن جمله می توان بر اساس موقوف علیه، به وقف عام و خاص تقسیم کرد:<br /> وقف عام: وقفی است که در آن مقصود، امور خیریه است و مخصوص گروه یا طبقه ای معین نیست؛ مانند وقف بر فقرا، روضه خوانی، وقف بر طلاب و مدارس و مساجد، کمک به نیازمندان و احداث بیمارستان.<br /> وقف خاص: درحالی که در وقف خاص، مقصود اشخاص و گروه معین می باشد همانند وقف بر اولاد یا افراد یا طبقه ای خاص از مردم.<br /> وقف را از نظر کسب منافع و عواید نیز می توان به دو دسته تقسیم کرد:<br /> الف. وقف انتفاع که در آن مقصود واقف، تحصیل درآمد مادی نیست، در این وقف، واقف اهدافی همانند احداث مسجد، مدرسه یا حسینیه را مد نظر دارد.<br /> ب. وقف منفعت: مقصود واقف، کسب درآمد مادی است برای اینکه در مواقعی مشخص هزینه شود. برای مثال واقف مغازه ای را وقف می کند تا منافع آن صرف نگهداری و تعمیر مسجد شود.<br /> از جمله تقسیم های دیگر وقف، تقسیم آن به سه نوع خیری، دینی و ذری می باشد. در وقف دینی، هدف عبادت خداوند و اعمال دینی است و در وقف ذری، واقف مالی را برای اولاد خود وقف می کند.</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span style="font-size:14px"><span>ارکان وقف</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span></span> 1. صیغه: بنابر قول اکثر فقها بیان لفظ «وقفت» در وقف کافی به نظر می رسد. اعتبار صیغه در وقف از آن جهت است که وقف را نوعی از تملیکات می دانند و هر تملیکی نیاز به صیغه دارد ولی در صیغه ی وقف، لفظ یا الفاظی خاص ضرورت ندارد.(7)<br /> در وقف لازم نیست صیغه به زبان عربی خوانده شود؛ بلکه، مثلاً اگر بگوید: «زمینی را وقف کردم» و موقوف علیه یا وکیل بگوید: «قبول کردم»، وقف صحیح می باشد. حتی اگر جایی به قصد مسجد بودن ساخته شود و در اختیار نمازگزاران گذاشته شود وقفیت محقق می شود. در موقوفات عامه مثل مسجد یا مدرسه یا چیزی که برای عموم وقف می شود، قبول کردن کسی در صحت وقف لزومی ندارد.<br /> 2 واقف: واقف کسی است که خود در زمان حیات، مال یا ملکی را وقف کند یا وصیت نماید که بعد از مرگش، دیگری ملکی از وی را وقف کند(8).<br /> واقف باید بالغ، عاقل، مختار و غیرمحجور باشد. پس وقف بچه، گو اینکه به ده سال رسیده باشد، - بنابر اقوا - صحیح نیست. بلی چون وصیت بچه ده سال بنابر اقوا، صحیح است اگر بر وقف وصیت کند، وقف وصی او صحیح است. و نیز امام خمینی شرایط وقف را این گونه بیان می کند: واقف باید بالغ، عاقل، مختار و غیر محجور (به علت افلاس وسفاهت) باشد و ممنوعیتی از تصرف در مالی که وقف می کند نداشته باشد و لازم نیست که واقف مسلمان باشد بلکه وقف کافر هم در چیزی که از مسلمان صحیح است - بنابر اقوا - صحیح می باشد و نیز وقف در چیزی که بنا بر مذهب او صحیح است درست می باشد، چون فقه اسلامی مقررات مذهبی او را اعتراف می کند(9).<br /> 3. موقوف: چیزی که وقف می شود باید چهار شرط داشته باشد:<br /> 1. عین باشد. (یعنی دین خدا نباشد)<br /> 2. مملوک باشد (یعنی قابلیت تملک داشته باشد) و متقوّم باشد.<br /> 3. با باقی ماندن عین آن، انتفاغ پذیر باشد.<br /> 4. به تصرف دادن آن صحیح باشد.(10)<br /> امام خمینی در تحریرالوسیله می فرماید: «آنچه که وقف می شود باید قابل تملک و دارای منافع حلال باشد به طوری که بشود با بقای اصل ملک به مدت قابل توجهی از آن منفعت برد. ولی لازم نیست که هم اکنون قابل بهره برداری باشد (و بلکه کافی است که بعد از مدتی قابل انتفاع شود پس وقف چهارپای کوچک و نهال های کاشته شده ای که تا چند سال بعد میوه نمی دهند صحیح است) و نیز وقف ملکی که در اجاره باشد صیحح است و اجاره به همان حال باقی می ماند. وقف منافع و دیون و وقف چیزی که انتفاع از آن مستلزم اتلاف آن است مانند غذاها و میوه ها و وقف چیزی که انتفاع مقصود از آن منحصر در حرام است مانند آلات لهو و قمار صحیح نیست و...»(11).<br /> 4. موقوف علیه: درآمد هر موقوفه ای موافق نظر واقف باید به مصرف اشخاص از قبیل فقرا و ایتام، اولاد واقف، زوار و طالبان علم یا مؤسسات و اماکن مانند مدارس، مساجد حمام ها، پل ها، آب انبارها، قنوات و نظایر آن ها برسد. هر فرد از موارد مصرف را «موقوف علیه» می گویند(12).<br /> علامه حلی سه شرط را بر موقوف علیهم بیان می دارد:<br /> 1. موقوف علیهم باید اهمیت تملک داشته باشند؛ یعنی باید از کسانی باشند که بتوانند مالک شوند.<br /> 2. موقوف علیهم باید معلوم باشند.<br /> 3. اینک وقف کردن به حرام نباشد. یعنی مسلمان نمی تواند چیزی را بر کافر حربی وقف کند اگر چه رحم او باشد ولی بر کافر (غیر حربی) هرچند کافر بیگانه باشد می تواند وقف کند(13).<br /> بعضی از وقفها پنج شرط را بر موقوف علیهم قائل اند:<br /> 1. موقوف علیهم باید در زمان وقف موجود باشند. یعنی وقف بر طفلی که بعداً متولد می شود از نظر فقهای امامیه، شافعیه، و حنبلیه صحیح نیست ولی مالکیه آن را جایز دانسته است.<br /> 3 وقف بر معصیت خدا نباشد. مانند وقف بر مجالس قمار و شراب خواری؛ ولی وقف بر کافر ذمی را اتفاق علما جایز دانسته اند.<br /> 4. موقوف علیه باید معیّن و غیرمجهول باشد؛ پس وقف بر زن و مرد غیر مشخص باطل است.<br /> 5. امامیه و شافعیه و مالکیه معتقدند وقف بر خود یا شریک قرار دادن خود با موقوف علیه صحیح نیست - حنابله و حنفیه آن را صحیح می دانند - ولی اگر بعد از وقف، واقف شرایط موقوف علیهم پیدا کند می تواند از وقف انتفاع ببرد(14).<br /> اگرچه تاریخ پیدایش اوقاف و نذورات و چگونگی آن در میان ملل و اقوام قدیم به خوبی روشن نیست، از قراین و شواهد تاریخی می توان استنباط کرد که از آغاز پیدایش ادیان آسمانی و ظهور کاهنان و بعثت انبیا و ساختمان معبدها و آتشکده ها و قربانگاه ها صدقات جاری و نذورات مستعمره ای مانند اوقاف وجود داشته که به مصارف خیریه و عمران و آبادی آن می رسیده است و کاهنان و موبدان و هیربدان و کشیشان و کاتبان از درآمد آن ها امرار معاش می کرده اند.</span></p> <p class="rtejustify"><strong><span>سیر تحولات وقف در ایران</span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span>از میان ملل قدیم اقوام آریایی نژاد، خاصه ایرانیان که از زمان های بسیار قدیم به پیروی از آیین و کیش خود به کارهای نیک و آبادانی و دستگیری از درماندگان و بینوایان توجه بسیار می داشتند، به یقین موقوفات و نذوراتی بسیار برای نگهداری معابد و آتشکده های خود داشته اند که پاره ای از آن ها در بعضی از شهرستان های ایران از قبیل یزد و کرمان هنوز در نزد زرتشیان باقی و دایراست(15).<br /> در دوره ی هخامنشیان، زمین ها از طرف پادشاه یا بزرگان و زمین داران بزرگ به پرستشگاه ها و معابد هدیه می شد. کشاورزانی که در این زمین ها به کشت و زرع مشغول بودند سهم مالکانه را به هیربد یا کاهن بزرگ می دادند.<br /> با ورود مسلمانان به ایران درپی تصرف ایران به دست سپاه اسلام، در سال 31ق/651م زمین های ایران، جزو اراضی موقوفه محسوب شد. زمین های ایران موقع انضمام - مانند هر کشور دیگری - به سه دسته تقسیم می شد:<br /> الف. قسمت هایی که به دست ایرانیان پیش از اسلام، حیازت شده و کشاورزی به عمل آورده و موقع فتح مسلمانان، آباد بوده است. این گونه اراضی دایر «خراجیه» نامیده می شد، زیرا از آنانی که روی زمین آن ها کار می کردند مالیاتی یا مال الاجاره ای یا حق الاراضی تحت عنوان «خراج» گرفته می شد.<br /> ب. زمین هایی که موقع فتح، میته بوده است. (زمین هایی که بالاصل مرده بوده است).<br /> ج. زمین هایی که موقع فتح بالطبع- با فاعلیت احدی - آباد بوده است؛ مانند جنگل ها و مراتع طبیعی(16).<br /> ملکیت اراضی دسته های «ب» و «ج» در اختیار دولت قرار داشته است و برای احیاکننده حقی به وجود می آمد؛ ولی امر می توانست مالیاتی از وی دریافت کند.<br /> در نیمه ی دوم قرن چهارم هجری، دیوان اوقاف در ایران تشکیل شد که به کار مساجد و اراضی موقوفه رسیدگی می کرد.<br /> در عصر سلاجقه (429-711) به ویژه در دوران حکومت ملک شاه و آلب ارسلان، موقوفات بسیاری در زمینه ی احداث مدارس و نظامیه ها صورت گرفت و وزیر دانشمند آن زمان، یعنی خواجه نظام الملک، بناهایی بسیار را احداث کرد و وقف امور خیریه نمود.<br /> در دوره ی حکومت مغولان بر ایران، بسیاری از اراضی موقوفه، به دست ایلخانیان تصرف شد و به صورت املاک خالصه درآمد؛ حاکمان مغولی، بعد از مسلمان شدن، اراضی وقفی را در کشور بسط و گسترش دادند. وزیر دانشمند ایرانی، خواجه رشید الدین، کارهای مثمر ثمری در جهت گسترش امور وقفی انجام داد. تأسیس شهرک ربع رشیدی در نزدیکی تبریز از جمله ی این اقدام ها بود.<br /> در عصر صفویه، علاوه بر موقوفاتی که از سابق باقی مانده بود، وقف، رشدی چشم گیر یافت؛ خصوصاً از سلطنت شاه عباس به بعد جهشی خاص برای توسعه ی موقوفات صورت گرفت. اغلب اعیان و مالکان به وقف اموال خود پرداختند و در رأس همه ی آن ها شاه عباس قرار داشت که سرمشق امرا و بزرگان بود و در سال 1016ق کل املاک خاصه ی خود، از رساتیق و خانات و قیصریه و چهارباغ و حمامات و غیره، را به چهارده قسمت تقسیم کرد و بر چهارده معصوم وقف کرد.<br /> در این دوره، دیوان محاسبات موقوفات که مرجع مهم رسیدگی به کلیه ی اموال بوده است، دفتر موقوفات نام داشته است که کلیه ی مستوفیان، متولیان و مباشران موقوفات جهت حسابرسی و ممیزی به آن دفتر مراجعه می کردند.<br /> مطالعه ی منابع تاریخی برای ما روشن می سازد که مسئوولان اوقاف به چند دسته تقسیم می شدند که عبارت بودند از:<br /> 1. صدر خاصه یا مسؤول امور پادشاهان؛<br /> 2. صدر عامه یا ناظر کل موقوفات در سراسر کشور؛<br /> 3. مستوفی موقوفات یا رئیس دفترخانه ی موقوفات که ضمن ثبت و ضبط جزئیات مساحت زمین ها، طرز کشت و کاشت و داشت و برداشت را اداره می کرده است.<br /> 4. متصدی موقوفات؛<br /> 5. وزیر موقوفات. (17)<br /> در دوره ی نادرشاه، اوقاف محدود شد؛ به گونه ای که در سال های آخر سلطنت نادرشاه، طی فرمان همه ی اوقاف به صورت املاک خالصه درآمد. بنابراین از زمان نادر شاه حرمت و قداست اوقاف از بین رفت و درواقع از آن تاریخ به بعد اوقاف هیچ گاه، جایگاه قبلی خود را پیدا نکرد.<br /> اما آغاز تشکیلات اوقاف در ایران در دوره ی حکومت های پس از مشروطیت می رسد؛ در این دوره، قانون تشکیلات وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه تصویب شد. این قانون در سال 1289ش تصویب و امور وقف بر عهده ی مسؤولانی در ادارات شهرستان ها گذاشته شد. در سال های بعد قوانینی در مجلس برای رسیدگی بهتر به امور موقوفات تصویب و به مورد اجرا گذارده شد، تا سال 1328ش مسؤولیت رسیدگی به هر اوقاف بر عهده ی اداره ی فرهنگ بود؛ ولی از این سال با تصویب قانونی، اداره ی فرهنگ از اداره ی اوقاف جدا شد(18).<br /> در زمان اصلاحات ارضی، اراضی مزروعی موقوفه نیز مورد نظر واقع شد و اوقاف عامه بعد از اوقاف خاصه مشمول قانون گردید. در لایحه ی اصلاحات اراضی درباره ی اوقاف خاصه این چنین آمده است: «در مورد املاکی که تا تاریخ 1338/9/14 وقف خاص شده است برای هر یک از موقوف علیهم تا میزان مقرر در این ماده، کماکان به صورت وقف باقی بوده و وجوه حاصل از فروش مازاد موقوفات مزبور و با نظارت اداره ی اوقاف، اختصاص به خرید مال دیگری می شود، تا طبق ماده ی 90قانون مدنی مورد عمل قرار گیرد، در مورد موقوفات خاص وظایفی که طبق این قانون بر عهده ی مالک گذارده شده است با متولیان یا قائم مقام آنان می باشد».<br /> در این لایحه چیزی راجع به موقوفات عام به نظر نرسید؛ ولی در ماده 12 مواد الحاقی چنین مقرر شده است: «املاک موقوفه عام با در نظر گرفتن منابع و وقف به اجاره ی طویل المدت 99ساله به زارعین همان موقوفه اجاره ی نقدی داده می شود اجاره بها هر پنج سال یک مرتبه قابل تجدید نظر است. اوقاف خاصه در صورت اقتضا بر طبق قانون مدنی به منظور تبدیل به احسن از طرف دولت خریداری و بین زارعین تقسیم می شود، وجوه حاصل از فروش این گونه املاک به وسیله ی تولیت وقف به خرید مال دیگری اختصاص داده می شود تا طبق ماده ی 90قانون مدنی مورد عمل قرار گیرد».<br /> آیین نامه اصلاحات ارضی در اول مرداد ماه 1343 و مواد الحاقی به آن در اردیبهشت 1346 تصویب شد. در این مرحله بنا بر نوشته ای تعداد 11085 رقبه از رقبات موقوفات عام به مدت 99سال به اجاره ی 124065 زارع واگذار گردید و تعداد 1005 رقبه از موقوفات خاص به مدت 30سال به اجاره داده شد. بالاخره در تاریخ 1350/1/21 قانون اجازه تبدیل به احسن و واگذاری دهات و مزارع موقوفه (عام) تصویب شد.<br /> از سال 1354 که قانون جدید اوقاف به تصویب رسید تا پیروزی انقلاب اسلامی تغییری در قوانین و مقررات مربوط به اوقاف به وجود نیامد.(19)</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span style="font-size:14px"><span>وضعیت اوقاف پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span>بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، مسؤولان و دست اندرکاران موقوفات درصدد برآمدند تا اقدامی در جهت بازپس گیری اراضی وقفی به فروض، انجام دهند، تا اینکه قانون ابطال اسناد و فروش رقبات، آب و اراضی موقوفه را در تاریخ 1363/1/28 به تصویب مجلس رساندند. در تاریخ 1371/12/25 نیز اصلاحیه ی قانون یاد شده از تصویب مجلس گذشت؛ ماده واحده این قانون مقرر داشت که :<br /> «از تاریخ تصویب این قانون، کلیه موقوفاتی که بدون مجوز شرعی به فروش رسیده و یا به صورتی به ملکیت درآمده باشد، به وقفیت خود برمی گردد و اسناد مالکیت صادره، باطل و از درجه ی اعتبار ساقط است».<br /> همچنین در دی ماه سال 1363 قانون جدید تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. و بر طبق آن قانون، حج و امور خیریه نیز به این سازمان اضافه شد و به «سازمان حج و اوقاف و امور خیریه» تغییر نام یافت.<br /> طبق مصوبه ی شورای عالی اداری، از تاریخ 1370/8/15، عنوان سازمان حج و اوقاف و امور خیریه، به سازمان اوقاف و امور خیریه تغییر یافت.</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span style="font-size:14px"><span>وقف در قرآن و احادیث</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span>در قرآن مجید آیه ای که در آن عیناً کلمه ی وقف به کار رفته باشد، وجود ندارد؛ ولی در آیاتی متعدد به کلماتی از قبیل انفاق، احسان، تعاون، صدقه و قرض الحسنه اشاره کرده است.<br /> «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و ماتنفقوا من شیء فان الله به علیم» (آل عمران: 92) : شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید مگر اینکه از آنچه دوست می دارید در راه خدا انفاق کنید. محققاً خدا بر آن آگاه است.<br /> «لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن بالله و الیوم الاخر و الملائکه و الکتاب و النبیین و آتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب»(بقره: 177): نیکوکاری به آن نیست که روی به جانب مشرق و مغرب کنید، چه این چیز بی اثری است( این آیه بر یهود و نصاری است) لیکن نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و رهگذران و گدایان بدهد و هم در آزاد کردن بندگان صرف کند.<br /> «المال و البنون زینه الحیاه و الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا» (کهف: 46): مال و فرزند، زیب و زینب حیات دنیاست (ولیکن) اعمال صالح که تا قیامت باقی است (مانند نماز و ذکر خدا و صدقات جاری چون بنای مسجد و مدرسه) نزد پروردگار بهتر و نیکوتر است.<br /> «ویزید الله الذین اهتدوا هدی و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر مردا» (مریم: 76): و خدا هدایت یافته گان را بر هدایت می افزاید و اعمال صالحی که اجرش نعمت ابدی است نزد پروردگار تو بهتر (از مال و جاه فانی دنیا) است، هم از جهت ثواب و هم از جهت حسن عاقبت.<br /> «فاما من اعطی و اتقی و صدق بالحسنی» (لیل: 5و6): هرکس عطا و احسان کرد و خداترس و پرهیزگار شد. و به نیکویی (که در قرآن بیان شده) تصدیق کرد.<br /> «یسالونک ماذا ینفقون قل ما انفقتم من خیر فللوالدین و الاقربین و الیتامی و المساکین و ابن السبیل و ما تفعلوا من خیر فان الله به علیم» (بقره:215): ای پیغمبر از تو سؤال کنند، در راه خدا چه انفاق کنیم؟ بگو هرچه از مال خود انفاق کنید درباره ی پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و فقیران و رهگذاران رواست و هر نیکویی کنید خدا بر آن آگاه است.<br /> «مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبه انبتت سبع سنابل فی کل سنبله مئه حبه و الله یضاعف لمن یشاء و الله واسع علیم» (بقره: 261): مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق کنند به مانند دانه ای است که از یک دانه هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد و خدا از این مقدار نیز بر هر که خواهد بیفزاید چه خدا را رحمت بی منتهاست و بر همه چیز احاطه ی کامل دارد.<br /> «وانفقوا من ما رزقناکم من قبل ان یاتی احدکم الموت فیقول رب لولا اخرتنی الی اجل قریب فاصدق واکن من الصالحین» (منافقون: 10): و انفاق کنید در راه خدا از آنچه روزی شما کردیم، پیش از آنکه مرگ بر یکی از شما فرارسد در آن حال( به حسرت) بگوید، پروردگارا اجل مرا اندکی تأخیر انداز تا احسان و صدقه ی بسیار کنم و از نیکوکاران شوم.<br /> «والذین فی اموالهم حق معلوم للسائل والمحروم» (معارج: 24و25): و آنان که در مال و دارای خود حقی معین و معلوم گردانند تا به فقیران سائل و فقیران آبرومند محروم برسانند.<br /> همچنین احادیث و روایاتی متعدد درباره ی توصیه به وقف و انفاق از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)و ائمه اطهار (ع) روایت شده که بهتر است به چند مورد اشاره شود:<br /> - پیامبر اکرم در ترغیب مردم به انفاق می فرماید: خوشا آنکه عیوبش او را از عیوب مردم مشغول دارد و از مالی که بدون معصیت به دست آورده انفاق کند.... .<br /> - هربار که خورشید طلوع می کند، دو فرشته از دو سوی آن گویند خدایا انفاق گر را زودتر عوض ده و بخیل را زودتر آفتی ده.<br /> - از جمله اعمال و نیکی های مومن که بعد از مرگ به او می رسد، دانشی است که منتشر کرده باشد و فرزند پارسایی است که به خدا گذاشته باشد و قرآنی است که به ارث گذاشته باشد یا مسجدی که بنا کرده باشد یا خانه ای که برای کاروانیان به پاکرده باشد یا نهری که به کمک او جریان یافته باشد یا مالی که در دوران صحت و حیات از مال خویش جدا کرده باشد، همه ی اینها پس از مرگ به او می رسند.<br /> - وقتی انسان بمیرد دنباله ی کارهای او بریده شود جز سه چیز، صدقه ی جاری و دانشی که کسان از آن بهره ور شوند و فرزند درستکاری که برای او دعا کند.(20)<br /> حضرت علی(علیه السلام)می فرماید:<br /> - کسی که به دست کوتاه (مال و دارایی خود را هرچند اندک باشد در راه خدا) ببخشد و دست دراز (از جانب خدا) بخشش می یابد.<br /> - ای فرزند آدم تو خود وصی خویش باش، (پیش از مرگ) از مال و دارایی ات بده آنچه را که می خواهی پس از (مردن) تو بدهند.(21)</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span style="font-size:14px"><span>تأثیر وقف در توسعه ی امور اقتصادی جامعه</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">وقتی سخن از تأثیر وقف در استقلال اقتصادی و رشد و توسعه مطرح می شود هرگز به این معنا نیست که وقف به تنهایی می تواند همه ی ابعاد و زوایای گوناگون اقتصاد یک ملت را دربر گیرد به طوری که اقتصاد کشور به منابع مالی دیگر نیازی نباشد؛ بلکه منظور این است که وقف به عنوان یک سرمایه ی عظیم مالی می تواند در این سمت و سو تأثیری سازنده و شایان توجه داشته باشد.<br /> حقیقت این است که می توان سرمایه های عظیم وقف را نیز همانند دیگر سرمایه ها با رعایت همه ی جوانب وقف، موازین، شرع، اهداف واقفان را در فعالیت های تولیدی و خدماتی قرار داد و آن ها را از حالت رکود به حالت تحرک و پویایی هدایت کرد تا به این وسیله به رشد و توسعه و استقلال اقتصادی و (سیاسی) کشور کمک شایان توجهی شود. همچنین بر سرمایه های اوقاف افزوده شود که این امر یقیناً در جهت اهداف واقفان می باشد.(22)<br /> وقف به عنوان رکنی اساسی در اقتصاد جامعه می باشد. وقف به عنوان یک سرمایه و منبع بزرگ درآمدی و اقتصادی می تواند بسیاری از مشکلات اقتصادی را حل کند و در تعادل و توازن بخشی به امور اقتصادی و اجتماعی جامعه سهم شایان توجهی را به خود اختصاص دهد؛ این تعادل خود عاملی است در رسیدن به عدالت اجتماعی و رفاه عمومی که هدف غایی اکثر کشورهای در حال توسعه می باشد. از آثار عینی وقف در توسعه ی امور اقتصادی جامعه می توان به این موارد اشاره نمود:<br /> 1. توزیع عادلانه ی ثروت در بین همه ی قشرهای جامعه: تراکم امکانات و سرمایه های مالی در دست قشری از جامعه مانع از توزیع عادلانه آن می شود. با غنی شدن قشر اقلیت جامعه (ثروتمندان)، قشر اکثریت جامعه (طبقه ی فقیر) هر روز فقیرتر می شوند و این سیر باعث تشدید شکاف طبقاتی و اجتماعی در جامعه می شود. نهاد وقف با فرامین الهی خود، می تواند از ادامه ی این دور باطل جلوگیری کند و عاملی بسیار مهم در جلوگیری از تجمع و تمرکز ثروت در جامعه شود و سبب توزیع عادلانه ی ثروت در جامعه خواهد شد و نیز باعث بالا آمدن سطح زندگی طبقات پایین جامعه می شود و درنتیجه در سایه ی عامل وقف در جامعه، شاهد تحقق عدالت اجتماعی خواهیم بود.<br /> 2. تبدیل مالکیت خصوصی به مالکیت عمومی؛<br /> 3. کمک به بخش عمومی در انجام بعضی از وظایف دولت: امروز در دوره ای هستیم که تشکیلات اداری و دیوانی مملکت آن قدر وسعت دارد که هرکار ضروری را یکی از دستگاه های دولتی انجام می دهد؛ ولی در دنیای قدیم احتیاجات سراسر به دست دولت ها انجام نمی شد، بلکه بسیاری از این امور را نهاد وقف انجام می داد(23). نهاد وقف امروز نیز می تواند به عنوان یک ابزار مالی، باری از دوش دولت بردارد و بخشی از وظایف دولت را نیز بر عهده گیرد.<br /> 4. کارآفرینی و اشتغال: می توان گفت امروز جمعی کثیر از نیروهای فعال جامعه در املاک، تأسیسات، اماکن متبرکه؛ مستغلات بازرگانی صنعتی و ادارات اوقاف شهرها به کار اشتغال دارند. به عبارتی می توان گفت، از طریق بسط و گسترش این نهاد در جامعه می توان بزرگ ترین معضل جامعه ی امروز، یعنی بیکاری، را ریشه کن کرد.<br /> 5. تأمین مساکن ارزان قیمت برای مردم فقیر، و نیز واگذاری زمین های وقفی با اجاره ی طولانی مدت، اجاره دادن مغازه ها و کارگاه های با اجاره بهای ارزان تر؛<br /> 6. فقر زدایی.</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span style="font-size:14px"><span>تأثیر وقف در توسعه ی امور اجتماعی و بهداشتی - درمانی جامعه</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span>نهاد وقف به عنوان یکی از نهادهای نشئت گرفته از تعالیم انبیا، دارای دو بعد اجتماعی است؛ بعد اول آن خوددوستی است تا از این طریق نام انسان و مالکیت اموال و دارایی های او تا ابد تضیمن گردد. انسان از این طریق می تواند به وجودی فناناپذیر تبدیل شود. و دومین بعد اجتماعی وقف، غیرخواهی و هم نوع دوستی است که از مظاهر عینی آن در جامعه می توان به این مورد اشاره کرد:<br /> کمک به مستمندان، کمک به نابینایان، دستگیری از آوارگان و سالخوردگان، کمک به مقروضان، حمایت از دور افتادگان از وطن و مسافران گرفتار، تأمین زندگی کودکان بی سرپرست و خانواده زندانیان، ارائه کمک های نقدی برای آزادسازی زندانیان بی گناه، احداث بیمارستان، احداث مدرسه، تأسیس کتابخانه و دیگر مراکز علمی و پژوهشی، ارائه کمک های مالی برای تهیه ی جهیزیه، تأسیس دارالایتام و... .<br /> تأمین مخارج بهداشت و درمان از جمله مواردی است که واقفان آگاه و خیراندیش به آن توجهی وافر داشته اند؛ احداث بیمارستان و نظارت بر اداره ی آنها، ایجاد درمانگاه ها، احداث دانشکده های پزشکی، تأمین مخارج دانشجویان پزشکی، تأمین مخارج بیمارستان، اختصاص درآمد موقوفات در جهت درمان بیماران نیازمند و... .</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span style="font-size:14px"><span>تأثیر وقف در توسعه ی امور آموزشی و فرهنگی و مذهبی جامعه</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span>درآمدهای بالقوه و بالفعل موقوفات، منبعی مناسب است برای تأمین هزینه طرح های آموزشی و علمی برای کشف و پرورش استعدادهای شکوفای جوانان. تربیت و تقویت استعدادهای درخشان، خود عاملی در جهت توسعه ی فرهنگی کشور است؛ زیرا از این طریق می توان استعدادهای درخشان را شناسایی کرد و امکانات لازم را در جهت رشد و ارتقای علمی آنها به کار برد تا به این وسیله از پدیده ی فرار مغزها به کشورهای غربی جلوگیری کرد. از طریق شناسایی این استعدادهای هوشمند می توانید شاهد توسعه ی علمی و نهایتاً توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه باشیم.<br /> از جمله خدمات فرهنگی، وقف در جامعه می توان به این موارد اشاره کرد:<br /> تأسیس دانشگاه ها، مدارس، مراکز تحقیقاتی، مراکز پژوهشی، کتابخانه ها، توسعه ی کتاب و کتابخوانی، ایجاد و توسعه نهادهای فرهنگی، برگزاری همایش ها و سمینارها و نمایشگاه ها، فرهنگ سازی از طریق ایجاد و پخش مجموعه های تلویزیون و فیلم های سینمایی و تئاترها، چاپ نشریات و مجلات در جهت آشناسازی مردم با نهاد وقف، حفاظت و حراست و تعمیر و بازسازی اماکن تاریخی و متبرکه، احداث خوابگاه های دانشجویی و خوابگاه های شبانه روزی برای محصلان و طلاب، احداث آزمایشگاه های مجهز علمی، احداث صندوق های قرض الحسنه و ارائه وام به نیازمندان.<br /> وقف را می توان ضامن بقای پایگاه های عبادتی و تعظیم شعائر دینی جامعه دانست، بیشترین درآمد موقوفات ایران طبق نیات واقفان در جهت پاسداشت شعائر دینی و نشر معارف اسلامی صرف می شود. استفاده از عواید موقوفات برای ساخت مساجد و تجهیز آن ها، ساخت تکایا و حسینیه ها ، اداره ی مجالس عزاداری ائمه(علیه السلام)، برگزاری کنگره ی جهانی حج، مسابقات قرآن کریم در سطح داخلی و بین المللی، چاپ و نشر قرآن کریم و کتب دینی از کارکردهای فرهنگی وقف است. بیش از 60هزار مسجد در شهرها و روستاها و بیش از پنج هزار امامزاده و بقعه ی متبرکه در ایران همه از طریق سنت نبوی وقف احداث و احیا شده اند.(24)<br /> <strong>تاثیر وقف در توسعه ی فضاهای جغرافیایی</strong><br /> تأثیر جهان بینی منتج از دین یعنی جهان بینی دینی بر خلق چشم اندازهای جغرافیایی به ویژه در شهرهای ایران اسلامی از اهمیتی خاص برخوردار است. شهر بر پایه ی جهانی بینی ساخته می شود و عالی ترین نمود اشغال و تصرف فضا بر مبنای عقیده و ایده می باشد.(25) علت وجودی و تکوینی بسیاری از چشم اندازهای جغرافیایی همچون مساجد، بیمارستان ها، کاروانسراها، رصد خانه ها، آب انبارها، قنات ها، حمام ها، خانقاه ها، و دانشگاه ها در شهرهای ایران اسلامی را می توان در پدیده ی وقف ریشه یابی کرد. در سرتاسر سرزمین های اسلامی بسیاری از عناصر کالبدی و چشم اندازهای جغرافیایی درنتیجه ی اعتقاد به پدیده ی وقف پدیدار گشته اند.<br /> با نگاهی گذرا به سیما و بافت کالبدی شهرهای ایران بسیاری از عناصر و اجزای شهری را که تأثیری عمده در عملکرد و حیات شهری دارند می توان مشاهده کرد که نظام وقف در ایجاد آن تأثیری بسزا داشته است. از نظر کالبدی تأثیر وقف را می توان در ایجاد و احداث خردترین عناصر کالبدی شهر نظیر مساجد، مدارس، حمام ها، آب انبارها، سقاخانه ها، روشنایی معابر و بازارچه ها تا ایجاد و تولید کلان ترین فضاهای شهری نظیر بازارها و مجموعه های وقفی مشاهده و پی گیری کرد.(26)<br /> علاوه بر آثار و تک بناهای شاخص در شهرها، شاهد مجموعه های کالبدی پیوسته ای در مقیاس های بزرگ، از مقیاس یک محله تا یک شهر باشیم. از آن جمله می توان به مجموعه های شنب غازان خان و ربع رشیدی در تبریز، مجموعه میدان نقش جهان در اصفهان و مجموعه ی زندیه ی شیراز اشاره کرد.</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span style="font-size:14px"><span>نتیجه گیری</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span>وقف که در آن اصل مال و ملک می ماند و از بهره و منفعت آن در راه خدا استفاده می شود به عنوان یک سیستم پویا و متحرک دارای تأثیری سازنده در جامعه می باشد. وقف از دوران باستان در میان ایرانیان جایگاهی ویژه داشته است و بعد از ورود اسلام به ایران، وقف تأثیری پررنگ تر در جامعه به خود گرفته است. وقف از جمله اصول و سنن اسلامی است که به عنوان محور توسعه مد نظر قرار می گیرد. در رویکرد اقتصادی وقف، علاوه بر توزیع عادلانه ی ثروت در بین کلیه ی سطوح جامعه، فقرزدایی و کاهش موثر وقف در حل بزرگ ترین مشکل جامعه یعنی اشتغال، مورد بررسی قرار می گیرد.<br /> در رویکرد اجتماعی وقف علاوه بر جاودانه ساختن اموال و دارایی ها و باقی ماندن نام نیک از شخص، هم نوع دوستی و غیرخواهی نیز مطرح می شود. در این بعد، رویکرد اجتماعی وقف و عملکردهای عینی آن در جامعه عبارت اند از: حمایت از مستمندان؛ تأمین زندگی کودکان بی سرپرست، تأسیس دارالایتام، کمک به مقروضان، تهیه ی جهیزیه برای زوج های جوان نیازمند.... .<br /> در رویکرد فرهنگی وقف، تأسیس مدارس، دانشگاه ها و مراکز آموزشی و تحقیقاتی، و ارائه خدمات به دانشجویان و دانش آموزان و پروش استعدادهای درخشان و موارد دیگر می تواند آثاری اساسی در توسعه ی علمی جامعه ایجاد کند.<br /> جهان بینی دینی (وقف) در ایجاد و تشکل فضاها و ساختارهای شهری تأثیری بسزا داشته باشد و همه ی این موارد می تواند آثاری شگرف در توسعه و رشد جامعه داشته باشد.</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span style="font-size:14px"><span>پیشنهادهای راهبردی برای بهینه سازی عملکرد وقفی</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span>1. احیا و شناسایی موقوفات؛<br /> 2. تجلیل از نیکوکاران و تشویق متمکنان برای احسان و انفاق،<br /> 3. ارائه ی راهکارهای جدید برای رشد و توسعه ی موقوفات؛<br /> 4. تبیین برکات و نتایج وقف برای مردم در جامعه؛<br /> 5. ارائه ی برنامه ها، طرح ها و سیاست های مناسب برای احیا و بازسازی موقوفات؛<br /> 6. تأسیس بانک وقف؛<br /> 7. سرمایه گذاری در جهت توسعه و عمران موقوفات؛<br /> 8. توانمندسازی مراکز وقفی و اماکن مذهبی و دارای جاذبه برای جذب گردشگران داخلی و خارجی؛<br /> 9. تبیین خلاهای موجود در جامعه و هدایت نیات واقفان در جهت پرکردن این خلاها؛<br /> 10. برپایی همایش، سخنرانی و سمینار؛<br /> 11. ایجاد نظارت و کنترل برساخت و ساز اماکنی که موقوفه هستند و پی گیری مسائل شهرسازی آن ها از لحاظ مکان یابی مناسب، کاربردهای مناسب، و سازگاری با محیط؛<br /> 12. ایجاد مراکز مشاوره در جهت راهنمایی کسانی که قصد وقف اموال خود را دارند.</span></span></p> <p class="rtejustify"><strong><span style="font-size:14px"><span>پی نوشت ها :</span></span></strong></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span>1. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، فی تفسیر القرآن، ترجمه ی محمد جواد حجتی، ج2، کانون انتشارات محمدی، تهران 1363.<br /> 2. خسروی، محمد علی، «سهم موقوفات در ساختار فرهنگی کشور»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، پاییز 1385، ش55، ص5-10.<br /> 3. حسن، عمید، فرهنگ فارسی عمید، ابن سینا، 1361.<br /> 4. لغتنامه ی دهخدا.<br /> 5. رصافی، محمد، «مروری بر وضعیت وقف در جهان اسلام»، فصلنامه ی میراث جاویدان، بهار 1385، ش 53، ص61-70.<br /> 6. امام جمعه زاده، سید جواد، «نقش وقف در بهبود اوضاع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، تابستان 1379، ش 30، ص 70-77.<br /> 7. احمد بن سلیمان، ابوسعید، مقدمه ای بر فرهنگ وقف، سازمان اوقاف.<br /> 8. علی اکبر، شهابی، تاریخچه ی وقف در اسلام، اداره کل اوقاف، 1343.<br /> 9. سلیمی فر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اجتماعی - اقتصادی آن، آستان قدس رضوی، 1370.<br /> 10. عطائی، محمد رضا، «وقف در فقه و حقوق»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، بهار 1383، ش45، ص 49-65.<br /> 11. مقدمه ای بر فرهنگ وقف، ص100.<br /> 12. تاریخچه ی وقف در اسلام، ص 3.<br /> 13. وقف در فقه و حقوق، ص55.<br /> 14. نگاهی به وقف و آثار اجتماعی و اقتصادی آن، ص22.<br /> 15. تاریخچه ی وقف در اسلام، ص 2.<br /> 16. مقدمه ای بر فرهنگ وقف، ص 54و 55.<br /> 17. شفقی، سیروس، «وقف در اصفهان پراکندگی جغرافیایی موقوفات و آثار اجتماعی - اقتصادی، فرهنگی آن»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، 1376، ش 19و 20، ص 32-47.<br /> 18. زینعلی، معصومه، «نظری بر فرهنگ و تاریخچه ی وقف در برخی از مساجد و تکایای زنجان»، فصلنامه ی فرهنگ زنجان، بهار 1380، ش 5، ص 33-52.<br /> 19. نگاهی به وقف و آثار اجتماعی و اقتصادی آن، ص91.<br /> 20. لسان الملک سپهر، محمد تقی، ناسخ التواریخ، کتابفروشی اسلامیه، تهران 1396هـ.<br /> 21. فیض الاسلام، علینقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران.<br /> 22. برگرفته از سایت اینترنتی سازمان اوقاف .www. awqaf.ir<br /> 23. «سخنان استاد ایرج افشار در چهارمین نشست علمی، پژوهشی وقف»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، تابستان 1384، ش50، ص64.<br /> 24. «سهم موقوفات در ساختار فرهنگی کشور»، ص9.<br /> 25. مؤمنی، مصطفی، مشکینی، ابوالفضل، «بحثی در جغرافیای جهان بینی جایگاه سازمان فضایی موقوفات عبدالله میرزا در زنجان»، فصلنامه ی فرهنگ زنجان، تابستان 1379، ش 2، ص 111-136.<br /> 26. محمدی، محمود، «تحلیل نقش متقابل وقف و شهرسازی - برنامه ریزی فضایی کالبدی راهبردی جدید در توسعه و بهره وری موقوفات»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، تابستان 1379، ش30، ص94-105.</span></span></p> <p class="rtejustify"><span style="font-size:14px"><span>منبع: گروهی از نویسندگان، مجموعه مقالات مسابقات بین المللی قرآن کریم- جلد سوم، انتشارات اسوه، چاپ اول، (1387).</span></span></p> </div></div></div><div class="field field-name-field-lable field-type-taxonomy-term-reference field-label-inline clearfix"><div class="field-label">برچسب:&nbsp;</div><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="/en/taxonomy/term/33" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">موقوفه</a></div><div class="field-item odd"><a href="/en/taxonomy/term/36" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">نیکوکار</a></div><div class="field-item even"><a href="/en/taxonomy/term/34" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">اوقاف</a></div><div class="field-item odd"><a href="/en/taxonomy/term/37" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">وقف در اسلام</a></div></div></div><div class="field field-name-field-news-cat field-type-taxonomy-term-reference field-label-above"><div class="field-label">دسته بندی:&nbsp;</div><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="/en/taxonomy/term/29" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">مقالات وقف</a></div></div></div> Sat, 11 Jan 2020 08:40:11 +0000 dabir 317 at https://moghofat.abdulazim.com https://moghofat.abdulazim.com/en/node/317#comments وقف، پاسداری از سنت و سرمایه گذاری برای آینده https://moghofat.abdulazim.com/en/node/303 <div class="field field-name-field-news-img field-type-image field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87%205.jpg"><img typeof="foaf:Image" src="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/styles/medium/public/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87%205.jpg?itok=LfpckpN4" width="220" height="147" alt="" /></a></div></div></div><div class="field field-name-field-news-summary field-type-text field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even">نویسنده:حمزه کریم خانی</div></div></div><div class="field field-name-body field-type-text-with-summary field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even" property="content:encoded"><p></p> <p></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">مفهوم وقف:</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">اگر بخواهیم واژه ی «وقف» را به فارسی برگردانیم، «ایستادن» و «پایندگی» خواهد بود. در اصطلاح فقهی، وقف، عبارت است از: «نگهداشت عین ملک و مصرف کردن منافع آن در راه خدا» و نیز در اصطلاح قانون مدنی، وقف را «حبس عین ملک ( شیء زمین، ساختمان و...) و جاری کردن منفعت بر آن بر حسب نیت واقف ( وقف کننده)» تعریف کرده اند. در فرهنگ ها و اصطلاح نامه های فارسی نیز معانی ای همسان این موارد، نگاشته شده است که به طور خلاصه بیان می دارند که: «وقف، نگه داشتن سرمایه، خانه، وسیله، مغازه، باغ، ساختمان یا زمین و... است برای همیشه، بدون واگذاری اختیار فروش و جابه جایی و از بین بردن آن، که حق بهره برداری یا سود و منفعت آن بر حسب نظر واقف (صاحب ملک) به همه یا عده ی خاصی از مردم، تعلق خواهد گرفت.»</span></span><br />  </p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">وقف در قرآن و سیره ی معصومان(ع):</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">در قرآن، آیه ای که بر وقف و احکام آن صراحت داشته باشد، وجود ندارد، ولی دانشمندان اسلامی از کلیت برخی مفاهیم اخلاقی که در قرآن ذکر شده است، چنین دریافته اند که وقف، مورد تأیید قرآن کریم است؛ چرا که اعمال خیر و صالح، همواره در آیات قرآن ستوده شده اند و به طور کلی، هر آیه ای که بر انجام دادن کارهای نیکو یا تشویق به آنها دلالت داشته باشد، بر وقف نیز دلالت می کند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:<br /> 1. سوره ی کهف، آیه ی 46: «کارهای شایسته ی ماندنی نزد پروردگارت، از نظر پاداش بهتر و امید به آن بیشتر است».<br /> 2. سوره ی مزمل، آیه ی 20: « هر عمل نیک که برای آخرت خود پیش فرستید، پاداش آن را نزد خداوند می یابید و آن اجر و ثواب آخرت، بس بهتر و بزرگ تر و بیشتر است.»<br /> 3.سوره ی بقره، آیه ی 177: «نیکوکاری بدان نیست که روی خود را به جانب مشرق و مغرب کنید؛ چرا که این بی اثر است؛ لکن نیکوکار، کسی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران، ایمان آورد و اموال خود را در راه دوستی خدا، به خویشان و یتیمان و در راه ماندگان و مستمندان بدهد».<br /> در سخنان پیامبر و اهل بیت (ع)، درباره ی تشویق به وقف، جملات فراوانی به چشم می خورد. این بزرگواران- که خود بهترین معلمان بشر بوده اند-در موارد زیادی به این عمل نیکو دست زده اند. از آن جمله، در «قبا» (نزدیک مدینه) نخلستانی بود به نام «بویره» که از اموال شخصی پیامبر (ص) محسوب می شد و ایشان، آن را وقف بر فقیران و بینوایان نموده بود. و نیز نقل شده است که پیامبر (ص) زمینی را وقف مخارج افراد در راه مانده (ابن السبیل) نمود. امیرالمؤمنین(ع) نیز در محلی به نام «ینبع»، صد چشمه حفر کرد و آنها را وقف حاجیان خانه ی خدا نمود و نیز مزرعه ای داشتن که وقف نیازمندان و در راه ماندگان کرد. و نیز امام صادق(ع) اموالی را که برای برپایی مجالس عزاداری بعد از رحلت خودشان وقف کردند و نیز ائمه ی دیگر که زمین ها یا باغ هایی را برای فقرا و نیازمندان وقف می نمودند.</span></span><br />  </p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">وقف در ایران:</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">یکی از روش های پسندیده که نیاکان ما از دوردست روزگار (پیش از اسلام) فراپیش داشته اند، وقق کردن خانه یا زمین و یا نهر و قنات و... بوده است که به خواست قلبی خود و یا به درخواست دیگران، آن را در راه خدا و برای مردم، از فروختن و جابه جایی برای همیشه باز می داشتند و سود و بهره ی آن را برای گشایش کار درماندگان و گرفتاران، اختصاص می دادند و با این کار شایسته و خداپسندانه، بسیاری از گرفتاریها از بین می رفت، دل های زیادی شاد و خرم می گشت، بی پناهان بسیاری سامان می یافتند و گرسنگان و تشنگان فراوانی از خطر مرگ نجات پیدا می کردند.</span></span><br />  </p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">وقف در ادیان مختلف:</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">سنت وقف، ویژه ی اسلام و کشورهای اسلامی و شرقی نیست.<br /> در کشورهای غربی و حتی در نقاط دور افتاده ی جزایر استرالیا و آفریقا و در میان سرخ پوستان آمریکای جنوبی و در هند و نپال و تبت نیز این سنت، وجود داشته و دارد. این اقوام، برای معابد، پرستشگاه ها، کلیساها، صومعه ها و دیرهایشان، موقوفه هایی را اختصاص داده اند.<br /> بویژه در ایران، مصر باستان، یونان، چین، هند، ژاپن، روم، بابل و فلسطین، قبل از اسلام نیز موقوفاتی وجود داشته که برای استمرار فعالیت معابد و صومعه ها و پرستشگاه ها و بازسازی آنها و گذران زندگی اسقف ها، برهمن ها، کاهن ها، لاماها و... از درآمد آنها بهره می گرفته اند و همین طبقه (روحانیون) نیز آنها را سرپرستی می کردند و به دانش آموزان مدارس وابسته به معابد، خدمات لازم را می دادند؛ گرچه معمولاً بخشی از دارایی موقوفه، برای خدمات عمومی به مردم و مستمندان، بویژه در راه ماندگان و بیماران و صدمه دیدگان از حوادث غیر مترقبه و بلایا (نظیر سیل و زلزله و طاعون و...) در نظر گرفته می شد.</span></span><br />  </p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">جایگاه اجتماعی وقف:</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">مهمترین ویژگی های اجتماعی وقف را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:<br /> 1. از بارزترین ویژگی های اجتماعی نظام وقف، طبقاتی نبودن آن است. بدین معنا که سنت وقف، همواره و برای همه ی اقشار جامعه، قابل دسترس است و در انحصار یک طبقه ی خاص نبوده و نیست. بر این اساس، سنت وقف، پیوسته افراد زیادی را از طبقات مختلف جامعه جذب می کند که یا واقف اند و یا از درآمد اوقاف و خدمات آن بهره مند می شوند. لذا از طبقات فقیر اجتماع گرفته تا مردم متوسط الحال (همچون کشاورز و پیشه ور و صنعتگر و فروشنده) تا توانگران و مسئولان بلند پایه ی حکومتی،(1) همه با وقف در ارتباط بوده اند و هستند.<br /> 2. نظام وقف، عبارت است از چارچوب بنیادین مسئولیت های متقابل و همبستگی اجتماعی میان ثروتمندان و نیازمندان. در این چارچوب بنیادین، برای رفع نیازهای ضروری طبقات محروم و صاحبان نیازهای خاص (همچون: یتیمان، بیوه زنان، پیران، آوارکان و قربانیان حوادث مختلف)، اقدامات و حمایت های لازم در نظر گرفته شده است.<br /> 3. نظام وقف، یکی از ساز و کارها (مکانیزمهای) تحقق عدالت اجتماعی و وسیله ای صلح آمیز برای توزیع مجدد درآمد، بدون هرگونه اجبار و مداخله ی قدرت حاکمه بوده و هست. از این رو، می توان گفت که وقف، در حمایت از وحدت ملی و اجتماعی و جلوگیری از بروز بی ثباتی و خشونت و تنش میان گروه های اجتماعی با وضعیت اقتصادی متفاوت، نقش دارد.<br /> 4. وقف، نقش ملموسی در ارائه ی خدمات رفاهی (بویژه در مناسبت ها و حوادث و تصمیم گیری های مهم شخصی و خانوادگی، مانند: ازدواج، اشتغال، تحصیل، برگزاری مراسم عزا و...) دارد و از این طریق، سهم مؤثری در افزایش «امید» به زندگی و آینده در جامعه ایفا می کند.<br /> 5. وقف، در حمایت از کیان خانواده (که سنگ بنای جامعه است) و حفظ انسجام و یکپارچگی آن از طریق حمایت های مالی و تدارکاتی و نیز حمایت از حقوق افراد ضعیف و بیمار خانواده ها و کسانی که از توانمندی های جسمی و روحی کمتری برخوردارند، نقش مهمی داشته و دارد.<br /> 6. وقف، فراهم کننده ی چارچوبی اساسی برای مشارکت مردم در امور اجتماعی است. بدین معنا که تصمیم یک فرد برای اختصاص داوطلبانه ی بخشی از دارایی خود به امر وقف، کافی است که نهادی عام المنفعه (چون مدرسه یا بیمارستان) را به وجود آورد.<br /> به طور کلی، یکی از بهترین بسترهای مشارکت اجتماعی، نظام وقف است که توجه به دیگران و نیکوکاران و نادیده گرفتن تمایلات خودخواهانه و اندیشیدن به منافع گروهی را مورد تشویق قرار می دهد و چنانچه از جانب رهبران و نخبگان جامعه به سمت حیات فرهنگی و ارتقای علمی و معنوی و نیز کارآفرینی و ریشه کنی فقر، هدایت شود، در ارتقای سطح امید در جامعه و کمک به پویایی و حرکت و تلاش نسل جوان، بسیار کارآمد خواهد بود.</span></span><br />  </p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">نقش وقف در حل مشکلات اقتصادی جامعه:</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">وقف می تواند به اهداف اقتصادی دولت ها، کمک فراوانی کند. وقف می تواند در کم کردن کسر بودجه ی دولت، نقش مؤثری داشته باشد؛ زیرا کسر بودجه یا ناشی از کم شدن درآمد و یا ناشی از افزایش مخارجی است که دولت معمولاً در انجام وظایف خود مجبور به تحمل آن است، که در این دو زمینه، وقف می تواند یاری رسان باشد؛ زیرا با افزایش تولید کالا و ارتقای سطح خدمات عمومی، دولت از هزینه کردن برای این موارد، معاف می شود. مثلاً وقتی که یک ورزشگاه یا کارگاه تولیدی یا مدرسه یا بیمارستان از طریق وقف، تأسیس می شود و به جامعه خدمت می کند، در واقع، دولت را از هزینه های ایجاد و اداره ی یک ورزشگاه یا کارگاه یا مدرسه یا بیمارستان، معاف کرده است.(2)<br /> و همچنین وقف با کمک در تأمین خدمات عمومی، هزینه های دولت را کم می کند و به تبع آن، دولت را از استفاده از وجوه استقراضی باز می دارد و لذا تا حدودی از کمبود بودجه ی دولت جلوگیری می کند.<br /> از دیگر مشکلات دولت در اقتصاد، توزیع عادلانه ی درآمد و ثروت است که وقف می تواند وسیله ی مناسبی برای توزیع مجدد و حمایت مستقیم و غیر مستقیم از اقشار آسیب پذیر جامعه باشد، بدون آن که هزینه ای بر بودجه ی دولت، تحمیل کند.<br /> بیکاری نیز یکی از معضلات مهمی است که خیلی از کشورها به آن دچار شده اند که در این زمینه نیز وقف می تواند کمک مؤثری به دولت ها بکند؛ زیرا بر اساس سنت وقف، گروه زیادی از طبقات مختلف جامعه به گونه ای با اوقاف در ارتباط اند و یا در امور وقف به صورت مستقیم و غیر مستقیم، نظارت دارند و یا از خدمات آن بهره مند می شوند و یا... که تمام این موارد از میزان بیکاری در جامعه می کاهد و اگر فرهنگ وقف و اوقاف در جامعه ای رونق گیرد، قطعاً درصد قابل توجهی از آمار بیماری کاسته خواهد شد.</span></span><br />  </p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">پی نوشت ها:</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif">1- بر اساس احکام فقهی اسلام، حکومتگران نمی توانند از اموال عمومی (بیت المال)، چیزی را وقف کنند.(ر.ک: وقف در فقه شیعه، ابوسلمان، تهران: اسوه، 1362). (ح.ز)<br /> 2- به عنوان نمونه، در سالهای اخیر، جهاد مدرسه سازی توانست از طریق وقف، کمبود کلاس درس در کشور را تقریباً برطرف نماید. همچنین ستاد اقامه ی نماز، از طریق وقف، به ساخت سالن های نمازخانه ی چند منظوره (قابل استفاده برای دیگر مراسم: جشن ها، مسابقات، امتحانات و...) در مدارس و نیز مساجد و سرویس های عمومی در جاده ها اقدام کرده است.(ح.ز)<br /> منابع:<br /> 1. تاریخچه ی وقف در اسلام، علی اکبر شهابی، تهران: دانشگاه تهران، 1343.<br /> 2. تاریخچه ی اوقاف، عبدالحسین سپنتا، اداره ی کل اوقاف اصفهان، 1346.<br /> 3. مجله ی «وقف، میراث جاویدان»، شماره های 2و27.<br /> 4. فرهنگ معارف اسلامی، سید جعفر سجادی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1369.<br /> 5. وقف در فقه شیعه، ابوسلمان، تهران: سازمان حج و اوقاف و امور خیریه (اسوه)، 1362.</span></span></p> <p dir="RTL"> </p> </div></div></div><div class="field field-name-field-news-cat field-type-taxonomy-term-reference field-label-above"><div class="field-label">دسته بندی:&nbsp;</div><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="/en/taxonomy/term/29" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">مقالات وقف</a></div></div></div> Thu, 08 Aug 2019 05:44:24 +0000 dabir 303 at https://moghofat.abdulazim.com https://moghofat.abdulazim.com/en/node/303#comments تاسیس وقف در حقوق مدنی کنونی ایران و تاثیرآن در شهرها https://moghofat.abdulazim.com/en/node/286 <div class="field field-name-field-news-img field-type-image field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA.png"><img typeof="foaf:Image" src="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/styles/medium/public/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA.png?itok=6dV5Foe5" width="220" height="151" alt="" /></a></div></div></div><div class="field field-name-field-news-summary field-type-text field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even">امین فرجی ملائی - دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری - آزاده عظیمی - کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تربیت معلم تهران. دکتر احمد پوراحمد - استاد دانشکده جغرافیا - دانشگاه تهران</div></div></div><div class="field field-name-body field-type-text-with-summary field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even" property="content:encoded"><p></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-size:14px"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><strong>چکیده:</strong><br /> بررسی یکی از مهم ترین تاسیسات حقوقی، حقوق بخش خصوصی کشور یعنی عقد وقف و لواحق آن است و آن را از چند جهت مورد امعان نظر و بررسی قرار میدهیم.<br /> در ابتدا پس از تعریف وقف واینکه طرفین وقف را چه کسانی را تشکیل می دهندبه اموالی میپردازیم که می توان آنها را مورد وقف قرار داد وطریقه ی صحیح تشکیل عقد وقف وعقود ساده و عینی رامورد پژوهش قرارداده وسپس به اداره وقف ،موقوفات عامه و شخصیت حقوقی ایشان پراداخته و نتایج و آثار وقف ،نقش و تأثیر وقف در شهرها ،نقش وقف در شهر اصفهان ،تبریزوچگونگی ثاثیروقف در محیط زیست و برنامه ریزی و آبادی شهرها نیز اینکه بنیادهای وقفی در سایر کشورها به چه نحوی مورد توجه قرار دارد میپردازیم.<br /> کلمات کلیدی : تاسیس وقف، حقوق مدنی ، برنامه ریزی و آبادی شهرها،<br /> <strong>مقدمه:</strong><br /> گرچه وقف در ادیان دیگری نیز نظایری دارد، اما در جهان بینی اسلامی، از قوه‏های محرکه ایجاد، حفظ و نشر معارف اسلامی، بزرگداشت مراسم مذهبی و برآورنده نیازهای متنوع مادی انسان، و موجب رستگاری او در جهان عقبی است. (1)<br /> بدین ترتیب امت اسلام در پدید آوردن نوعی از فرهنگ معنوی و مادی نظیر سکونت گاه‏ها و چهره پردازی محیط طبیعی زیست، باید دارای ویژگی‏های ممتاز از سایر فرهنگ ها باشند بدین معنی که همه چیز در آن باید رنگ و بوی فرهنگ وحی دهد.(2)<br /> در میان آثار برجسته اسلام شناسان و تاریخ شناسان سرزمین‏های اسلامی‏می‏توان به مطالعات دانشمندانی چون گابه و ویرث درباره حلب و اصفهان، اینالچیک درباره امپراتوری عثمانی و استانبول و مانتران درباره استانبول و یا بررسی‏های رایموند درباره قاهره و حلب، مؤمنی درباره ملایر، مؤمنی و اهلرس درباره تفت، شفقی درباره اصفهان، که همواره خصلت شهر آفرینی موقوفات را نشان داده‏اند، اشاره کرد.<br /> یکی از مهم ترین تاسیسات حقوقی حقوق بخش خصوصی کشور یعنی عقد وقف و لواحق آن پرداخته و آن را از چند جهت مختصر مورد امعان نظر و بررسی قرار داده ایم. لذا نتیجه کار را به هیچ رو خالی از عیوب تحقیق و بی نقص نمی بینیم هم از آن رو که چنین موضوعی (وقف و الخ..) بنا به سوابق شرعی و نفوذی که در اعتقادات و باورهای مذهبی در این ملک در زمان وضع قانون مدنی مدرن و مدون به صورت کنونی (طی سالهای 1307-1309-1311)داشته بدان راه پیدا کرده و بخشی از جلد نخست قانون مدنی را به خود اختصاص داده است و این مهم گستردگی دامنه و حساسیت و ایضاً اهمیت این کابین و عقد معین حقوقی را که دست برقضا کاربرد بسیار زیادی نزد ایرانیان و روابط حقوقی شان داشته و دارد نشان می دهد.<br /> جلد نخست قانون مدنی ایران (Iranian Civil Law) که به تصویب مجلس شورای ملی رسید و شامل مباحث اموال و نحوه تملک آنها (اعم از منقول و غیر منقول) الخ می باشد. از ماده 55 (مبحث دوم؛ در وقف) الی ماده 91 این قانون اختصاص به عقد وقف و مسایل مربوط به آن یافته است که این قانون عمومی و مادر به وسیله قانون خاص تشکیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه مصوب 2/10/1363، تخصیص خورده است. مفهوم این جملات دررایج نزد حقوقدانان اینست که آن 37 ماده مصرح در باب نخست قانون مدنی به وسیله این قانون موخر التصویب دچار اخراج حکمی گشته است (به این معنای ساده و همه فهم تر که پاره ای از مصادیق قانون عام (ق.م) به توسط قانون اوقاف از احکام اصلی خود خروج پیدا کرده اند) لیکن بنا به اهمیت موضوع وقف ما به همان 37 ماده اصلی و مرجع واقعی می پردازیم تا نخست به تکمیل و بررسی داشته ها و فایل های اصلی و دسته بندی آنها رسیده باشیم و آنگاه جزئیات را مورد لحاظ واقع خواهیم کرد.<br /> <strong>تعریف وقف:</strong><br /> در ماده 55 از ق.مدنی قانونگذار چنین مقرر کرده است، وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.(3)<br /> در خصوص این ماده استاد دکتر جعفری لنگرودی در کتاب مبسوط ترمینولوژیشان در صفحه 752، ذیل فقره شماره 6056، چنین فرموده اند: وقف عقدی است که به موجب آن مالک عین مال معینی از اموال خود را از نقل و انتقال مصون کرده (حبس) می کند و منافع آن را در اختیار شخص یا اشخاص یا مصرف معین می گذارد(4).<br /> ملاحظه می شود و از تعریف مندرج در قانون نیز برمی آید که وقف، عقد محسوب می شود و نه ایقاع زیرا به اراده ی دو شخص (آنهم حقیقی نه حقوقی) که قصد انشا و و انجام عمل وقف را دارند ایجاد می شود نه به صرف اراده واحد و آن ها که در وقف اراده شان عامل اصلی است شخص واقف (کسی که اقدام به وقف می نماید) و موقوف علیهم (کسانی که قرار است از وقف بهره مند شوند) می باشند که ممکن است عام باشند یا خاص و بین این دو فرق است.<br /> <strong>تاریخچه وقف:</strong><br /> رسول خدا نظام وقف را در شهر مدینه برقرار کرد. پس از این واقعه به پیروی از سنتی که از رسول اکرم (ص) باقی مانده بود، وقف نقش بسزایی در عمران و آبادی شهرهای اسلامی‏ایفا کرد (5)<br /> بدین ترتیب وقف در جهان اسلام و همزمان با رسالت پیامبر گرامی‏اسلام تحقق پیدا نمود و متعاقب آن حضرت علی (ع) با عمران و آبادانی اراضی بایر و حفر چاه و ایجاد نخلستان، تمامی ثمرات و منافع این اراضی را تحت عنوان وقف در جهت استفاده افراد مستمند قرار دادند و این روش و سیره پسندیده از طرف ائمه اطهار (ع) علما، صالحین، افراد خیر و نیکوکار ادامه یافت.<br /> در ادیان الهی، مساله وقف و صدقه جاریه جایگاه خاصی داشته و در طول تاریخ ایران روند ویژه‏ای را طی کرده است. در دوران حکومت‏های ایران در قبل از ظهور اسلام هم به مسأله‏ی وقف و نذر توجه می‏شد و به معابد و آتشکده‏ها از جمله آذر گشسب به عنوان نیاز و به صورت اموال و اشیا هدیه می‏شده است. (6)<br /> آریایی‏های ساکن ایران از دوره باستان، به تبیعت از آیین خود، به انجام دادن کارهای نیک و بویژه رسیدگی به وضع بینوایان جامعه، توجه کرده و برای نگهداری آتشکده‏های خود نذورات و موقوفاتی داشته‏اند. (7).<br /> وقف در میان اقوام آریایی بر سه صورت بوده است که هنوز هم کم و بیش در میان زرتشتیان رایج است: نخست آشوداد. «آشو» به معنای در راه دین و «داد» از فعل دادن و به معنای بخشیدن است و کلا معنی بخشش ملک، جامه و غذا در راه خدا می‏دهد. دوم «نیاز» که عبارت است از خریداری و تقدیم وسایل و لوازم به معابد و آتشکده‏ها مانند فرش، چراغ و.. دیگر «گهنبار» که عبارت است از جشن‏هایی که پس از مراسم دینی برگزار می‏شده و در طی آن خوردنی و پوشیدنی میان نیازمندان تقسیم می‏شده است. (8).<br /> شواهدی متقن در دست است که می‏توان نتیجه گرفت که موقوفات در ایران باستان فقط متعلق به معابد و پرستشگاه‏ها بوده و مصارف دینی و مذهبی داشته است. همچنین از منابع قدیمی‏چنین استنباط می‏شود که وقف اموال به صورت ساختمان از دوران آل بویه و سلجوقیان بیشتر متداول شده است.<br /> در عصر سلاجقه (711 – 429) به ویژه دردروان حکومت ملک شاه (485 – 465 ه ق) که اصفهان را به عنوان مقر حکومت انتخاب شده بود، شهر اصفهان توسعه یافت و وزیر دانشمند او، یعنی خواجه نظام الملک: بناهای زیادی را احداث و وقف امور خیریه نمود. از بناهای مهم آن عصر، مسجد جامع فعلی شهر و مدرسه نظامیه است. موقوفات هر عصری با ثروت انسان‏های هر دوران ارتباط داشته است شهر تاریخی اصفهان که در عصر ملک شاه پایتخت امپراتوری سلاجقه بود بدون شک در آن دوران یکی از بزرگ‏ترین و ثروتمندترین شهرهای جهان به شمار می‏آمد، زیرا مالیات سرزمین‏های پهناور سلجوقیان به این شهر سرازیر و در این شهر جمع آوری و خرج می‏شده و تردیدی نیست که موقوفات شهر نیز سهمی‏از آن را به خود اختصاص می‏داده است. (9).<br /> در ادوار بعدی تاریخ ایران مانند دوره‏ی تیمور هم به مسأله‏ی وقف توجه می‏شد و به ویژه از موقوفات تیموری در خراسان بزرگ باید نام برد. غازان خان در شهرها و نقاط گوناگون تحت سلطه خود در ایران، اماکن مذهبی و عمومی فراوانی ساخت و برای همه آنها و حتی برای بیت المقدس و مشهد وقف کرد. غازان خان محله‏ای در نزدیکی تبریز، موسوم به «شنب غازان» احداث کرد و موقوفاتی برای آن قرار داد. (10)<br /> رشیدالدین در عمران و آبادانی ولایات، اعم از روستا و شهرها همت وافر مبذول داشته و عمر او در آبادانی و وقف گذاشته است. وی بناها و مجموعه‏های بسیاری در شهرهای کشور احداث کرد و برای هر کدام موقوفاتی به مقدار کافی معین کرد. احداث «ربع رشیدی» مهم‏ترین اقدامی بود که او در زمینه عمران شهرها انجام داد. بنابر مطالب و مندرجات مکاتبات رشیدی، ربع رشیدی که محله‏ای در تبریز بود، دارای سی هزار خانه، هزار و پانصد دکان، بیست و چهار کاروانسرا، تعدادی مسجد، مدرسه، حمام، باغ و چند کارخانه شعر بافی، کاغذ سازی، رنگ رزخانه و دار الضرب و غیره بود. (11)<br /> ربع رشیدی ممتازترین مؤسسه موقوفه و بزرگ‏ترین مرکز علمی و فرهنگی و مدنی عصر ایلخانیان است، که به دست رشیدالدین فضل الله وزیر فرزانه ایلخانیان (مغول) در تبریز در قرن هشتم هجری قمری احداث شد، و پس از قتل او توسط آخرین پادشاه ایلخانی (ابوسعید بهادر) و سپس در دوره های بعدی با خاک یکسان گردید. امروز جز مخروبه آن در نزدیک شهر تبریز که توسط محله‏های جدید اشغال گردیده، چیزی از آن باقی نمانده است. (12)<br /> رشد و بالندگی شهرها در قلمرو عثمانی و صفوی از قرن شانزدهم تا قرن هجدهم میلادی تقریبا بدون نهاد وقف غیر قابل تصور است. (13)<br /> در دوره عثمانی، ساختن مجموعه‏های شهری منطبق با سنت وقف رایج می‏شود. این مجموعه‏های عام المنفعه شهری به دور هسته‏ی مسجد یا مدرسه و حمام و سرا و میدان و خان، مراکز فعال شهری را در مفصل‏های مهم بازارها تشکیل می‏دادند. موقوفاتی که برای این مجموعه ها در نظر گرفته می‏شد. همزمان با فعالیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی خود مجموعه عامل مهم در تضمین تحرک و پویایی و شکوفایی شهرها بودند. نمونه این مجموعه‏های شهری از دوران صفویه و قاجار در ایران هنوز پا برجا و قابل توجه هستند. (14)<br /> در عصر صفوی توجه به امور موقوفات بیشتر شد. در این دوره به ویژه شاهان صفوی، خود امور موقوفه را تقویت می‏کردند و املاک و اموال زیادی را به اماکن مورد احترام مانند آستانه مبارکه مشهد، قم و نیز اردبیل که آرامگاه شیخ صفی‏الدین اردبیلی است، وقف کردند. در عصر صفوی بزرگان و شاهان خود مشوق امور خیریه و وقف بودند و مقدار زیادی از اموال خود را وقف نمودند. دو بنای موقوفه در اصفهان وجود دارد که در زمان شاه عباس در کنار بازار شهر وقف شد. این دو عمارت یکی دار الشفاء و دیگری کاروانسرای مسگران است. (15)<br /> بدین ترتیب خاندان صفویه در طول تاریخ ایران به عنوان پرچمدار وقف شناخته شده‏اند. شاهان صفوی به موقوفات کشور توجه خاص داشتند و پیوسته نظارت عالیه بر آنها را نیز برعهده داشتند. قرن دهم و یازدهم هجری قمری، دوران شکوفایی و توسعه موقوفات شهر اصفهان بوده است. در عصر صفویه، علاوه بر موقوفاتی که از سابق باقی مانده بود، وقف، رشد چشمگیری یافت و خصوصا از سلطنت شاه عباس به بعد، جهش خاصی برای توسعه موقوفات صورت گرفت. اغلب اعیان و مالکان اموال خود را وقف کردند. در رأس همه آنها شاه عباس قرار داشت که سرمشق بزرگان بود و در سال 1016 ه ق کل املاک خاصه خود، از خانات و قیصریه و چهار بازار و حمامات و غیره را به چهارده تقسیم بر چهارده معصوم وقف کرد. در عصر صفویه، به ویژه دوران شاه عباس اول، کاروان سراهای متعدد ساخته شد که تعداد آنها را در ایران 999 باب نوشته‏اند، تاورنیه سیاح فرانسوی آنها را «مهمان خانه‏های مشرق زمین» می‏نامد.<br /> هرج و مرج و نابسامانی‏های سیاسی، اداری و اقتصادی دوره خلفای عباسی از یک سو و گسترش بیداد و تجاوز حکام به مالکیت‏های اشخاص، از دیگر سو باعث شد که نهضت وقف بر مراکز عام المنفعه در میان مالکان و ثروتمندان به راه افتد و تقویت شود؛ زیرا ایشان وقف املاک خود بر اماکن خیریه عمومی را تنها راه نگهداری مال از تعدی حکومت می‏دانستند که از طرفی ثواب اخروی را نیز به خاطر دعای خیر مردم به همراه داشت. (16).<br /> بنابراین دوره حکومت صفوی را، که اوج پایگیری تفکر مذهب و شیعه در سرتاسر ایران بوده است، باید نقطه عطفی در فرهنگ وقف در ایران و اوج اعتلای این سنت حسنه دانست. شاهان صفوی که خود از پیشگامان وقف در ایران بوده‏اند، آن چنان فرهنگ وقف را در میان مردم رایج ساختند که دیگر وقف مختص مالکان بزرگ و ثروتمندان نبود بلکه بیشتر مردم نیز بنا به وضع مال خود، در این امر خیر شرکت می‏کردند. (17)<br /> اما از دوران صفویه به بعد، یعنی پس از نفوذ فرهنگ بیگانه و رواج شیوه‏های تفکر غربی در نظام اداری و فرهنگی کشور، بینش وقف، سازندگی، کارایی، تحرک و مدیریت قبلی خود را در حد وسیعی از از دست داده است، اما به سبب جهان بینی و اعتقاد مردم به دین مبین اسلام، ریشه این اندیشه خیر به کلی خشک نشده و افراد نیکوکار و خیر و معتقد به وقف دارایی‏های خود، قدم‏های مؤثری در عمران و آبادانی شهرها و شهر اصفهان به ویژه مکان‏های مذهبی و عام المنفعه برداشته‏اند.<br /> میزان موقوفات حکایت از اعتقادات مذهبی و شرایط اقتصادی مردم دارد. یکی از علل کاهش اشتیاق به وقف را، بخصوص در محله‏های جدید و اعیان نشین، می‏توان اعتقادات مذهبی گروه‏های از مردم دانست. البته در این میان مسأله امنیت را نیز نباید فراموش کرد. اگر صاحب ملکی از سیاست دولت پروا داشت، برای حفظ ملک خود آن را وقف می‏کرد، ولی در تصرف خود نگه می‏داشت. بنابراین به مرور مردم کمتر به عملکرد مستبدانه دولت توجه می‏کردند و یا شاید مالکیت آنها در محله‏های جدیدتر بر پایه و اساسی محکم‏تر قرار می‏گرفت که نیازی به وقف کردن املاک خود نمی‏دیدند. (18)<br /> بی تردید وقف در دوره قاجاریه، که دوران تشکیل هسته اولیه تهران کنونی به شمار می‏آید، نقش اساسی و غیر قابل انکار داشته است. در نظام سنتی قاجار اغلب نهادهای مدنی، حتی اگر دست اندرکاران حکومت بانیان آن بوده‏اند، در قالب وقف و متکی به نظام استوار وقف عمل می‏کرده است. نظامی که از یک سو به صورت غیر دولتی، و از سوی دیگر پس از اجرای صیغه وقف به صورت غیر خصوصی عهده دار فعالیت‏هایی بوده است که اکنون در حیطه کار وزارتخانه‏ها و سازمان‏هایی چون آموزش و پرورش و آموزش عالی (مکاتب و مدارس) – بهداشت و درمان (دارالشفاها، بیمارستان‏ها و درمانگاه‏ها) بهزیستی و تأمین اجتماعی (ایتام و مستمندان عجزه و ارامل)، راه و ترابری (پل‏ها و جاده‏ها)، نیرو (قنوات و آب انبارها و یخچال‏ها) اقتصاد (بازارها و دکاکین)، جهاد سازندگی و کشاورزی (زمین‏های زراعی و باغات)، وزارت ارشاد، و تبلیغات اسلامی(نشر کتب و تبلغ دین)، حج و زیارت و حتی سازمان میراث فرهنگی (حفظ و احیای آثار و بناهای مذهبی و عام المنفعه) است.<br /> در دوره قاجار، ثروتمندان برای رفع نیازهای مردم از طریق وقف اقدام می‏کردند؛ مانند عیسی بیگلربیگی. در دوره پهلوی ثروتمندان کمتر از طریق وقف به کمک نیازمندان می‏شتافتند. در دوره پهلوی واقفان برای اجرای نیات خود رقباتی را که بتواند بیشترین درآمد داشته باشد وقف می‏کردند و نوع رقابت هر دوه متناسب با شرایط اقتصادی حاکم بر آن دوره بوده است. در دوره پهلوی چشم اندازها و نقاط فرهنگی ناشی از وقف که در قالب‏های مکان‏های مذهبی، آموزشی، درمانی، تجاری، مسکونی و غیره تجلی می‏کند، بیشتر در سراسر شهر توزیع شده‏اند و در دوره قاجار، رقابت بیشتر در محدوده بازار و اطراف آن متمرکز بوده‏اند. در دوره پهلوی شکل دیگری از وقف که تشکیل نهادها و بنیادهای خیریه است، به وجود می‏آید. (19).<br /> آن گونه که تاریخ شهادت می‏دهد، موقوفات پیوسته متناسب با نیازهای اجتماعی به وجود آمده‏اند. در مناطق خشک و نیمه خشک، احداث آب انبارها و تأمین آب آشامیدنی مردم؛ در مسیر کاروان‏ها ساخت کاروانسراها، در محیطهای مناسب علمی‏احداث مدارس و در مناطق نیازمند و بیماری زا تأسیس درمانگاه‏ها و بیمارستان‏های موقوفه، از جمله اقدامات واقفان مسلمان است. بدین ترتیب واقف با توجه به مقتضیات هر زمان عمل به وقف کرده است؛ مثلا در دوره قاجار پیش از تأسیس مدرسه دارالفنون، برای حفظ و نشر مذهب از طریق ایجاد مدارس علمیه عمل به وقف می‏شد. اهمیتی که واقفان این دوره به این مدارس می‏دادند را می‏توان در سبک‏های معماری و تزئینات این مدارس و حجم موقوفاتی که برای آنها قرار می‏دادند، دید. پس از تأسیس مدرسه دارالفنون و آشنایی با دانش جدید، مدارسی به سبک جدید احداث و وقف می‏شد. این روند در حکومت پهلوی و به دنبال آن در جمهوری اسلامی با ایجاد مؤسسات و بنیادهای خیریه وقفی ابعاد وسیع تری یافت و بر تعداد نقاط فرهنگی ناشی از وقف در کشورافزود؛ مانند موسسه فرهنگی لیستر یا بنیاد فرهنگی البرز. (20).<br /> <strong>بنیادهای وقفی در سایر کشورها:</strong><br /> وقف، خاص اسلام و جوامع اسلامی نبوده و این حرکت خیر خواهانه در بیشتر کشورها وجود داشته است. در کشورهای غربی و حتی نقاط دور افتاده استرالیا و آفریقا و در میان سرخپوستان آمریکای جنوبی سنت وقف وجود داشته است که موقوفاتی را برای پرستشگاه‏ها و کلیساها اختصاص می‏داده‏اند. در عصر باستان، یونان، چین، ژاپن، روم، و فلسطین قبل از اسلام موقوفاتی بوده است که از درآمد آنها برای جریان کار معابد، صومعه‏ها، پرستشگاه‏ها و بازسازی آنها و نیز گذران زندگی اسقف‏ها، برهمن‏ها و کاهن‏ها ارائه خدمات لازم به برخی از دانش آموزان مدارس بهره می‏گرفتند، در کشورهای غربی اداراتی برای نظارت بر حسن اجرای موقوفات وجود دارد که مدیران آنها مانند شهرداری‏ها از سوی خود مردم انتخاب می‏شوند. اینان در واقع هیئت امنایی هستند که کاربری‏های وقفی را سرپرستی می‏کنند.<br /> موقوفات خصوصی و بنیادهای وقفی کشورهای اروپایی و بخصوص آمریکای شمالی از ابزارهای رشد، توسعه و تحول فرهنگی جوامع این کشورهاست. یکی از کشورهای موقوفه خیز و بانی بنیادهای جهان کشور آلمان است. دیدگاه سنتی وقف در آلمان عبارت از این بود که سرمایه‏ای در اختیار قرار می‏گرفت که می‏باید سود و یا عواید آن برای انجام دادن مقصود و یا مقاصد واقف کفایت کند. در آلمان وقف ابزاری است که به کمک آن گرایش‏های کاملا معین و تثبیت یافته فرهنگی در مقابل تحولات روز می‏تواند پشتیبانی شوند. مثلا بنیادهای وقفی و یا تک موقوفه‏هایی وجود دارند که پس از حل مسایل آموزشی، به حل مسایل زیست محیطی پرداخته‏اند. از این رو افزایش تعداد بنیادها، تأسیس دانشگاه‏ها، ایجادمدارس فنی مهندسی و راه اندازی آزمایشگاه‏های تحقیقاتی و برپایی محافل و کانون‏های علمی‏برای بحث و چاره جویی در زمینه مسایل اجتماعی، اقتصادی، آموزشی در چهار چوب‏های محلی، منطقه‏ای، کشوری و بین المللی با کمک کارشناسان زبده و امکانات مالی چشمگیر است.<br /> نقش موقوفات و بنیادهای وقفی کنونی جهان سرمایه داری تشخیص و شناخت مسائل، چاره جویی و سرمایه گذاری برای حل آنها و نیز گسترش کمی‏و کیفی، ترویج دانش، بخصوص در آموزش عالی، پژوهش و فن و اشاعه آنهاست. این کار به طور مستقیم و غیر مستقیم به سود جامعه و گسترش رفاه و سرمایه به قشرهای مختلف جامعه می‏باشد. (38)<br /> اندیشه وقف در طول قرن‏ها به عنوان ابزاری فراگیر در عمران نواحی هم تأمین کننده اعتبار مورد نیاز عمران، هم تأمین کننده هدف عمران و حتی گاه به منزله برنامه ریز و طراح ناحیه عمرانی، نقش مؤثری در تشکیل پدیده‏های جغرافایی سرزمین‏های اسلام، چه درون شهری و چه برون شهری، ایفا کرده است. و هنوز هم به رغم نفوذ فرهنگ اروپایی در سرزمین اسلامی از کارایی نسبی باز نایستاده است. اگر دولت‏ها و دولتمردان سرزمین‏های اسلامی به واقفان معتقد مسلمان اطمینان دهند که به نیات آنها ارج نهاده می‏شود، نهاد وقف به منزله اهرمی مردمی، به صورت داوطلبانه و خود جوش در خدمت عمران منطقه قرار می‏گیرد و بستر زایش پدیده‏های جغرافیایی بدیعی خواهد بود. (39)<br /> ایجاد نوعی کنترل و نظارت بر ساخت و ساز اماکنی که شامل وقف می‏گردند و پیگیری مسائل مرتبط با مبانی شهرسازی آنها از حیث جانمایی مناسب در شهر، تعاریف دقیق کاربردی، سازگاری با محیط، جذابیت‏ها معماری، می‏تواند به قوت بخشیدن و استحکام جایگاه موقوفات در مجموعه شهر کمک بسزایی نماید.<br /> تحت تأثیر قرار نگرفتن موقوفات از اثرات ساخت و سازی آنها با تغییر و تحولات شهر سازی و نیز بالا بردن توان انطباق آنها با سیمای آتی شهرها از زمره مسائلی است که در حفظ جایگاه اماکن موقوفه در متن شهرها تأثیر بسزایی خواهد داشت. انتخاب محل مناسب برای استقرار اماکن وقفی در شهرها باید در چارچوب اصول حاکم بر شهر سازی و الگواهای جدید معماری باشد و به منظور حفظ اعتبار و ارزش این سنت خداپسندانه مسأله مکان یابی آنها در مجموعه شهرها باید با دقت و حساسیت خاصی دنبال شود. دور کردن موقوفات از هسته مرکزی شهرها از تأثیرات فزاینده آنها خواهد کاست و از سویی دیگر نزدیکی زیاد آنها به محل تجمع و تراکم جمعیت باعث خواهد شد که جایگاه ارزشمند آنها در زندگی پرتکاپو، تکراری و پر ازدحام مردم شهرها گم شود.<br /> اگر شهر سازان و متولیان امر شهرسازی، جایگاه موقوفات را از قبل در کالبد شهرها پیش بینی و در دستور کار خود قرار داده باشند، عملا مشکلی برای مکان یابی و یا بحث همسازی و انطباق آنها با نظام مدون شهرها وجود نخواهد داشت و در نتیجه با اختصاص دادن بخش‏هایی از شهر به موقوفات و مصوب گشتن آن در چارچوب طرح‏های جامع تفصیلی شهرسازی، خواهیم توانست به روالی قانونی و کاملا منطقی در این ارتباط دست یابیم. آنچه مسلم است شهرت و اعتبار یک شهر همواره در گرو وجود فضاهای ویژه، سمبل‏هایی منحصر به فرد و اماکنی مخصوص است که موقوفات بخش عمده‏ای از آن را تشکیل می‏دهد. لازمه حفظ و استمرار این پدیده کاملا ریشه دار و اصیل در میزان التفات مسئولان امر به ماهیت موقوفات و اهتمام ویژه ایشان در لحاظ کردن پیامدهایی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنها در جامعه نهفته است.<br /> اماکن وقفی که از دیرباز و قدیم الایام در اختیار ماست، به نوعی به پیشینه کهن معماری و ساختار قوی سنتی آراسته هستند که به آنها جنبه‏ای برجسته و پویا بخشیده و آنها را عملا به گنجینه‏هایی فرهنگی و تاریخی در شهرها مبدل کرده است. موقوفات، طیف وسیعی از فضاهای شهری را شامل می‏گردد، هر چند استفاده از خدمات وقف مختص به قشر خاصی از مردم ساکن در یک شهر آسیب پذیر، مستضعف و نیازمند جامعه خواهد بود. همین امر باعث پیدایش نوعی تمرکز و تجمع موقوفات در مناطق خاصی از شهرها گشته است که از نقطه نظر شهر سازی زیاد مطلوب نبوده و سیمای شهر را دگرگون خواهد کرد پراکندگی و گستردگی موقوفات در پهنه شهر یکی از عوامل کم جلوه بودن و پنهان گشتن قداست و حرمت آنها در جامعه است.<br /> مهم این است که در عصر حاضر، با کاربرد صحیح وقف، نقش این نهاد مدنی در توسعه فرهنگی و اقتصادی کشورها ممتازتر و با بهره گیری بهینه به صورت ابزاری مؤثر در جهت مبارزه با آسیب‏های اجتماعی به کار گرفته شود. وقف و ایثار مالی، تأسیس بنیادهای خیریه در قالب وقف توسط نیکوکاران و خیراندیشان به صورت جامع و فراگیر و فعالیت این نهادها در حوزه فقر زدایی، دانش پژوهی و ترویج فرهنگ و علوم اسلامی و جلب مشارکت مردم در حل معضلات اجتماعی و ارائه مشورت‏های مفید به جوانان در حل بحران‏های روحی و فکری، راهی استوار برای سامان بخشی جوامع است.<br /> اجرای علنی و شفات نیات واقفان توسط متولیان موقوفات و ادارات اوقاف و تجلیل مستمر از نیکوکاران و تشویق ثروتمندان و متمکنان برای انفاق مال و تبیین برکات وقف برای مردم از جمله راه‏هایی هستند که زمینه رشد این نهاد را فراهم می‏کنند.<br /> لازم است برای درخشان‏تر کردن جایگاه بلند وقف، تأکید بیشتر بر آن شود. فراگیر ساختن چنین امر خیری در میان مردم ما از سرمایه داران، صاحبان صنایع و حرف، بازرگانان، عالمان، فرهنگیان و کلیه قشرهای آسیب پذیر جامعه ضروری است. به شرط آنکه تشویق‏های دینی، دولتی و مردمی‏و تسهیلات مالیاتی انجام گیرد. بر رسانه‏های گروهی است که تعریف، مقاصد متنوع،فواید و نحوه اجرای وقف را در زمره واجبات ملی - دینی دانسته و مبانی گسترش آن را توسط افراد خیر فراهم آورند.<br /> وزاری کشورهای اسلامی می‏توانند با تبادل نظر بیشتر و جست و جوی راه‏های جدید برای رشد موقوفات، و ایجاد موقوفات جدید و کشف و شناسایی و احیای موقوفات قدیم و سرمایه گذاری در زمینه عمران و توسعه موقوفات، گام‏های بلندی در راستای توسعه کشور و ایجاد اشتغال و مبارزه با فقر و گسترش علم و تربیت استادان در زمینه‏های گوناگون بردارند. وقف در کشورهای اسلامی‏باید به عنوان منبعی مطمئن برای حل معضلات جامعه در جایگاه ویژه و ممتاز خود مطرح و مد نظر مسئولان کشور قرار گیرد.<br /> <strong>طرفین وقف:</strong><br /> همانطور که اشاره شد، وقف عقد است و از آنجا که عقد بنا به صراحت ماده 183 عبارتست از آنکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد، لذا جهت آنکه در وهله اول ارکان آن محقق گردند (که شامل قصد انشا به علاوه عملی است که مبین آن قصد در مریی و منظر بیرونی باشد) و آنگاه صحبت آن مورد یقین طرفین و ثالثین واقع گرددبایستی آن را از شمار ایقاعات و وقایع حقوقی که شامل رخدادهایی با منشاء های غیر قراردادی است (موسوم به الزامات خارج از قرار داد) خارج نمود و در زیر عقود شمارش آورد. و از همین رهگذر اقدام کننده به عقد وقف را در اصطلاح قانونی، واقف و آن افراد و کسانی را که بهره مند و متمتع از منافع و خاصیت عقد شوند را موقوف علیهم می نامند که خود شامل 2 دسته اند؛ موقوف علیهم عام و موقوف علیهم خاص، آنچه را که مورد بهره برداری واقع گردد موقوفه و شخصی را که از جانب واقف به سمت اداره مال موقوفه معین و منصوب می گردد متولی می نامند.(21)<br /> <strong>وقف عقود ساده و عینی:</strong><br /> در حقوق مدنی، ذیل عنوان عقود و قراردادها چندین شاخه و دسته بندی مختلف و متفاوت وجود دارد که لزومی به برشمردن همه آنها در اینجا نیست لیکن از جهت روشن نمودن ذهن در مواجهه با عنوان این گفتار 2 مورد بسیار مهم را موشکافی می نماییم که شامل عقود معوض و مجانی و دوم عقود ساده و عینی می گردد.<br /> الف) تقسیم نخست که شامل عقد معوض و مجانی می شود را با تفکیک اینگونه تعریف کرده اند و در توضیح عقد معوض فرموده اند: عقدی که انتقال مال از طرفین یا قبول تعهد از طرفین باشد در ازای رد و بدل گشتن وجه یا مال دیگر. مصداق بارز عقود معین عقد بیع است اعم از اینکه راجع به عین معین باشد یا کلی، خواه از اموال مثلی باشد یا قیمی. لذا با این تعریف مشخص می گردد عقد مجانی است عقدیست که مبنای آن بر؟ است و مجانی و بدون رد وبدل گشتن ثمن و مثمن انتقال و تغییر مالکیت صورت می پذیرد، نظیر هبه ی غیر معوض (مجانی) که در شماره مهمترین عطایا به شمار می رود. با این تفکیک پی می بریم وقف بنا به توضیحات ارایه گشته در فوق عقدیست مجانی که در آن غرض اصلی واقف واگذاری و متمتع گرداندن موقوف علیهم مد نظرش از منافع مال موقوفه است خواه عده ای محصور و معین را شامل گردد (موقوف علیهم خاص) و خواه برعکس (عام)<br /> ب) عقود ساده و عینی:<br /> تفکیک اقسام عقود از لحاظ ماهیتی کاری بسیار دشوار و بس سخت و طولانی است و به همین دلیل در این بررسی مختصر که مجال بررسی ریز و موشکافی بسیار عمیق وجود ندارد با بسنده به کلیات روزگار می گذرانیم. موضوع عقود ساده همانطور که از نامشان هویداست تشکیل و وقوع یک عقد با استفاده از مبانی ساده تشکیل تعهدات و قراردادهاست یعنی توالی عرفی بین ایجاب و قبول و آنگاه انجام فعلی که دایر بر قصد انشاءمورد پذیرش طرفین عقد بوده، لیکن در عقود عینی رکنی دیگر نیز به آن عقود ساده افزوده می شود که موسوم است به قبض مورد معامله. بدین معنا که در پاره ای عقود که موسوم به عقود عینی اند به صرف ایجاب و قبول عقد محقق نمی شود بلکه باید شخصی که اعلام کننده قبول بوده است یا نمایندگان قانونی وی (اعم از وکیل وی، قائم مقام قانونی وی و الخ ) اقدام به قبض مورد عقد ( در اینجا عین موقوفه ) نمایند تا عقد کامل واقع گردد و چنانچه این اتفاق نیفتد عقد به نحو صحیح و کامل وقوع نیافته است و چنانچه واقف پیش از به قبض دادن موقوفه مثلاً فوت نماید، عقد خود به خود محکوم به بطلان است هر چند اگر موقوف علیهم آن را پذیرفته باشند این مهم را ماده 59 قانون مدنی اینگونه توضیح می دهد: اگر واقف عین موقوفه را به تصرف وقف ندهد وقف محقق نمی شود و هر وقت به قبض داد وقف تحقق پیدا می کند.(22)<br /> اداره وقف با کیست؟<br /> در تقسیم بندی مال موقوفه با عناوینی برخورد کردیم که اینک دیگر نامشان معمای پیچیده و مجهولی برای ما نیست؛ نظیر واقف، موقوف علیهم متولی، عین موقوفه و قس علی هذا. در این بین نقش واقف و موقوف علیهم کما بیش بر ما روشن گشته است لیکن متولی را هنوز شاید به درستی نشناسیم. در این قسمت به بررسی شخصیت متولی و اعمال وی در قبال مال موقوفه می پردازیم.<br /> متولی آن فردی است منتسب از سوی واقف که سمتش وی را مسئول نگهداری و اداره مال موقوفه می نماید. تولیت را می توان برای احد از موقوف علیهم، شخص ثالث یا حتی خود واقف قرار داد و این منافاتی ندارد با آنکه از جانب واقفی، تولیت برای خودش قرار داده شده باشد و تولیت را باید بدواً پذیرفت یا رد کرد. لذا در صورت قبول دیگر مجال برای رد کردن وجود ندارد و اگر آن را نپذیرفت مانند آنست که از اساس وی متولی واقع نگردیده است.(23)<br /> (مستنبط از مواد 75+76 قانون مدنی).<br /> تولیت ممکن است که به نحو انفرادی باشد یا اجتماعی. مراد از تولیت اجتماعی آنست که واقف دو نفر یا بیشتر را به این منظور معین نموده باشد. و لذا چنانچه مال موقوفه دارای متولیان متعدد باشد که هیچ یک مستقلاً دارای رای نیستند جهت اداره نمودن مال موقوفه بایستی دسته جمعی اقدام نمایند زیرا که اثری در تصمیم گیری فردی و مستقل هیچ یک از ایشان نیست، لذا چنانچه یکی از متولیان موقوفه ای دار فانی را وداع گوید حاکم امینی به آن شخص دیگر که هنوز در قید حیات است ضمیمه می نماید تا دست اتفاق و بار دیگر به طریق اجتماع و نه استقلال مال موقوفه را اداره نمایند و این امر مبین این است که تولیت از بین نمی رود و قابلیت عزل ندارد مگر در صورت شرط شدن صفت خاصی از سوی واقف در متولی که چنانچه وی فاقد آن صفت گردد خود به خود منعزل می گردد و این استثنایی است بر اصلی که پیشتر ذکرش رفت.<br /> <strong>موقوفات عامه و شخصیت حقوقی ایشان:</strong><br /> هر چند پیشتر ذکر این نکته را به میان آوردیم که وقف، عقد محسوب می شود و عقود بنا به نتیجه ای که از وقوعشان حاصل می گردد مفید انتقال مالکیت، انتقال منفعت و یا اباحه انتفاع می گردند و از این طریق دچار تغییر و تحولاتی نظیر انتقال مالکیت و النهایه تغییر عنوان مالک (اعم از مالک منفعت یا عین ) می گردد، لیکن در حقوق هیچ اصل ثابتی نیست که استثنایی نخورده باشد و این امر در مورد وقف به شکل بارزی به عنوان استثنایی در میان عقود دیگر خودنمایی می کند. و از این حیث یک وجهه ممتاز را در میان الباقی عقود و تعهدات اعم از عقود معین و نامعین، مجانی یا معوض، ساده یا تشریفاتی و الخ دارد و آن اینست که شخصیت مال موقوفه را شخصیتی مستقل می دانند که نه تنها از آن هیچ کس نیست (نه واقف، نه متولی و نه حتی موقوف علیهم ) بلکه به هیچ روی نیز قابل نقل و انتقال نیست الا در یک مورد و آن نیز زمانی است که میان موقوف علیهم مال موقوفه بر سر نحوه تمتع و بهره مندی از منافع چنان نزاع درگیرد که بیم خونریزی برود. لذا دست به دست گرداندن مال موقوفه از طرفی نظیر بیع، اجاره و حتی معاوضه به قطع از جانب قانونگذار هم در قانون مادر و عام یعنی قانون مدنی و هم در قانون مربوط به سازمان اوقاف (1363) ممنوع گردیده است و اعلام شده به جهت شخصیت مستقل حقوقی مال موقوفه حتی در صورتی که موقوفه از اموال غیر منقول باشد و در شرف خرابی باشد به نحوی که دیگر راهی برای بهره برداری از آن وجود نداشته باشد و لذا جبراً مورد بیع (فروش) واقع شده باشد با ثمن ناشی از فروش آن باید به اقرب به غرض واقف عمل نمود و این نیز از دیگر نتایج مسلم اصل استقلال شخصیت حقوقی مال موقوفه است. (24)<br /> <strong>نتایج و آثار وقف: </strong><br /> وقف را باید از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جزء مظاهر خاص پیشرفت و رفاه جامعه بدانیم. طبق موازین دینی به کمک وقف، معمولا ثروت‏ها بعد از چند سالی از خانواده‏ای به خانواده دیگر و از طبقه‏ای به طبقه دیگر انتقال می‏یابد و نوعی تعدیل و تقسیم ثروت پیش می‏آید. این امر در حقیقت نوعی بیمه اجتماعی است. فقر زدایی یکی دیگر از اهداف مهم وقف است. احکامی برای حمایت از مستمندان، کمک به نابینایان، زمین گیران، از پاافتادگان، آوارگان، بچه‏های بی سرپرست، ایتام، اسیران، بیماران، سالخوردگان، کمک به مقروضان، دور افتادگان از وطن، خون بهای مقتول، قتل‏های غیر عمد، ضیافت، شرکت در برداشت، محصول، امدادهای اجتماعی و غیره صادر شده است. (25)<br /> نتیجه طبیعی وقف رامی‏توان در سه فرآیند ذکر کرد: تعدیل ثروت، توازن اجتماعی و همکاری جامعه که همه این‏ها در اصل زیربنای عدالت اجتماعی و اقتصادی جامعه هستند. وقف آثار و برکات بسیاری دارد، ولی به طور کلی دارای دو اثر درونی و بیرونی است. اثر درونی متوجه شخص واقف است که با این عمل به تزکیه نفس خویش پرداخته و روحیه دنیا طلبی و مال اندوزی را از خود دور کرده است و اثر بیرونی آن در جامعه نمود پیدا می‏کند که می‏تواند در محور فقر و محرومیت و فاصله شدید طبقاتی تأثیر بسزایی بگذارد. این اثر بیرونی چنان نقش مهمی ایفا می‏کند که حتی در اداره یک جامعه می‏توان از آن کمک گرفت. (26)<br /> یکی از پدیده‏های جالب و با اهمیت در شهرهای اسلامی، تداوم املاک از طریق قوانین اسلامی وقف و ارث بود. براساس نوشته‏های گویتن، وقف به واقف اجازه می‏دهد که املاکش را برای استفاده دائمی بهره‏برداران، اهدافش را نسبت به انتقال منافع، تعیین بهره برداران و دیگر موضوعات مربوطه با اطمینان از این که به مثابه قانون رعایت و مورد احترام قرار می‏گیرد، ماندگار سازد. (27)<br /> وقف علاوه بر آثار مذهبی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی، آثار جغرافیایی مهمی‏به همراه دارد. در برخی مناطق که پدیده وقف گسترش یافته است چهره جغرافیایی آن مناطق دگرگون شده است. همچنین وقف در سیما و چشم انداز جغرافیای شهرها مؤثربوده است.<br /> <strong>نقش و تأثیر وقف در شهرها:</strong><br /> اوقاف نقش بسیار مهمی در زندگی شهرها بر عهده داشت و چنان گسترش یافت که دیوان مخصوصی برای آن تأسیس شد که به «دیوان احباس» و یا «دیوان اوقاف» معروف است. در زمان رسول خدا (ص) نیز وقف به عنوان یک نظام شناخته می‏شد. ولی تأثیر آن در پیشرفت و آبادانی شهرهای اسلامی در آغاز قرن ششم هجری آشکار شد و از آن پس نیز به عنوان یک عامل مؤثری در عمران و آبادانی شهرهای اسلامی‏به شمار رفت. (28)<br /> از دیرباز اندیشه وقف کردن مال و ملک و مصرف درآمد آن در یک کار عمرانی و نیکوکارانه، امری شناخته شده بوده است. با سعه صدری که در بینش اسلامی‏از جهات گوناگون نهفته است، وقف به منزله یکی از وجوه فقهی، سرچشمه و زمینه ساز و علت وجودی بسیاری از مظاهر جغرافیایی چون مساجد، تکایا، دانشگاه‏ها، بیمارستان‏ها، رصدخانه‏ها، خانقاه‏ها، زاویه‏ها، رباطها، کاروانسراها حمام‏ها، آب انبارها، قنات‏ها، پل‏ها و سایر مؤسسات خیریه اجتماعی در سراسر کشورهای اسلامی شده است. در طول تاریخ اسلام در سراسر سرزمین‏های اسلامی، از پیرنه تا ماوراء شبه قاره هند، بسیاری از مناظر و مظاهر جغرافیایی دست پروده انسان، در پیوند با اندیشه وقف پدیدار شده است. در واقع نهاد و اندیشه وقف هم به تأمین اعتبار و سرمایه لازم برای احداث مظهری جغرافیایی، چه خرد و محدود چون پل یا آب انبار، چه کلان و گسترده چون شهرکی نظیر ربع رشیدی یا شنب غازان خان و رصد خانه مراغه، و هم طراحی کلی و به عبارتی دیگر، برنامه ریزی اشراف داشته است. (29)<br /> هدف اصلی در وقف تحقق خیر است هر چند در بسیاری موارد درآمدهای موقوفات خرج زندگی خانواده خود واقف شود. احکام وقف ایجاب می‏کرد که متولیان نسبت به عمرن و آبادانی موقوفات اقدام کرده و از طریق ساختن بناها و توسعه املاک وقفی و افزایش درآمد، آن را گسترش دهند. چنین معنا و برداشتی از وقف، مستلزم پیدایش یک حرکت عمرانی گسترده در مناطق مسکونی و بویژه شهرها خواهد بود. اسلام اصول اولیه وقف و کلیات وقف را وضع کرد و فقهای اسلام، احکام مربوط به وقف را بیان کرده، انواع آن را مشخص نموده، شرایط آن را در یک چارچوب معین، تعیین کرده‏اند. و بدین ترتیب با عنایت به جنبه کاربردی، تأثیر وقف در عمران و آبادانی شهرها آشکار می‏شود. با تغییر و تکامل زندگی اجتماعی جوامع اسلامی، اهمیت وقف ازعصری به عصر دیگر سیر تکاملی به خود گرفت و اوقاف در هر عصری به تناسب مقتضیات زمان و مکان کمابیش نقش مهمی را در مسایل عمرانی برعهده می‏گرفتند. علاوه بر ابعاد اجتماعی وقف که شامل تأمین زندگی کودکان بی سرپرست، تأسیس دارالایتام، بیمارستان‏ها، کمک به ادای فریضه حج، آزادسازی اسرا، مسافران گرفتار (ابن السبیل)می‏شد، نظارت بر وضع جاده‏ها و هموار کردن و محافظت از آنها یکی دیگر از فعالیت‏های اوقاف به شمار می‏رفت. شکی نیست که حمایت از مؤسسات وقفی و تشویق و ترویج آن و توجه به املاک و مستغلاتی که بر آنها واقف شده و اداره همه موقوفات به صورتی مطلوب که منجر به تحقق اهداف واقف شود، بیانگر اهمیت وقف و تأثیر آن بر عمران شهرهای اسلامی‏است. (30).<br /> یکی از موارد وقف، تأسیسات خدمات عمومی‏بود. تأسیسات خدمات عمومی درصد بالایی از بافت معماری شهرهای اسلامی را به خود اختصاص می‏دادند و با تأسیس آنها جاذبه‏های برای مهاجرت مردم به شهر به وجود می‏آمد که نتیجه آن توسعه عمران شهرها بود. غالبا انگیزه بنای چنین تأسیساتی از خیرخواهی و نیکوکاری طبقه حاکمه از سلاطین گرفته تا امرا وثروتمندان سرچشمه گرفت و برای آنها موقوفاتی تعیین می‏کردند تا به ارائه خدمات آنها استمرار ببخشند. به طور کلی سیاست وقف، نقش بارزی در عمران شهرهای اسلامی بر عهده داشت؛ زیرا نظام وقف از جهتی تشویقی برای تأسیس بناهای دینی موقوفه با همراه داشتن مفهوم سیاسی و کاربردهای مذهبی به شمار می‏رفت و از جهتی دیگر موجب می‏شد تا برای نگهداری و توسعه و تأسیس موقوفاتی از قبیل وکاله‏ها، قیصریه‏ها، سراها، حمام‏ها: خانه‏ها، دکان‏ها و دیگر بناهای که برای عایدی بیشتر مدام در حال بازسازی و نوسازی وتوسعه بودند، اهمیت بسیار زیادی قایل شوند و از این طریق بودجه تأسیسات را تأمین کنند. اثرات علاوه بر بناهای دینی مسایل اجتماعی و آموزشی را نیز در برگرفت. (31)<br /> از وقف در داخل بازار، اماکن مذهبی و فعالیت‏های دینی حمایت می‏شد و از طرفی عملکردها و ساختارهای موجود در دیگر نواحی شهری خود تحت تأثیر وقف بوده و حتی مقادیری از اموال و املاک موقوفه که در مناطق اطراف و در حوزه شهرها واقع‏اند، فضاهای اطراف را تحت تأثیر قرار می‏دهند. وقف یک بخش عمده و اساسی در اقتصاد سنتی شهرها و نهادهای اجتماعی وابسته به آن را تشکیل داده و می‏دهد.<br /> وقف به عنوان یکی از الزامات، نهادها و رسوم قانون اسلامی، در هر حال تأثیر مهمی در شهرهای سنتی خاورمیانه داشته است و این خود عاملی برای حمایت از اماکن مذهبی و عملکردهای آنها و دیگر امکانات بوده است. (32)<br /> <strong>نقش وقف در شهر اصفهان:</strong><br /> در این شهر موقوفات مهم چون مسجد، کاروانسرا، مدرسه، حمام و بازارچه به صورت مجتمع در کنار هم و اغلب در بخش تجاری قرار گرفته‏اند که معرف اندیشه‏های منطقی، اقتصادی و اصولی ساخت شهر در گذشته بوده است. بسیاری از بناهای عام المنفعه و اجتماعی بزرگ شهر اصفهان، جزء موقوفات است. بنا به روایت تاریخ، عصر صفویه، به ویژه دوران زندگی شاه عباس اول، از دوران طلایی وقف در ایران به ویژه اصفهان بوده است.<br /> از آثار مهم وقف، حفظ بناها و تعمیر مستمر آنهاست که محققان را با مصالح ساختمانی و سبک‏های معماری هر عصر آشنا می‏سازد و کارایی و عملکرد بناهای موقوفه چون مساجد، مدارس، دارالشفاها برای ما روشن می‏گرداند و حتی ابتکار منطقی و عقلایی بانیان و سازندگان آنها را به جامعه امروز معرفی می‏کند. در وقف نامه‏ها تعمیر بنا به منظور حفظ و پایداری آن، پیوسته در نظر گرفته شده و با صراحت در آن قید شده است که تا موقعی که مخارج احیای بنا وجود دارد، دیناری در جای دیگر خرج نشود. این عمل موجب پایداری بناهای موقوفه در شهر اصفهان شده است. به گونه‏ای که بقای آثار باستانی فعلی، هویت خاصی به شهر بخشیده است آن را که مدیون وقف می‏دانیم. اغلب آثار باستانی در شهر اصفهان، موقوفه‏اند. بافت‏های قدیمی شهر دارای موقوفات بیشتری هستند؛ یعنی به نسبت قدمت محلات بر تعداد موقوفات افزوده می‏شود همچنین، بخش بازار اصفهان دارای تراکم موقوفات بیشتری است که اغلب آنها را مراکز مذهبی مانند مساجد، مدارس، امامزاده‏ها، مقبره‏ها و تکایا تشکیل می‏دهند.<br /> شهرهایی که دارای موقوفات بیشتری هستند، مانند شهر اصفهان، در آن نوعی تعادل اجتماعی و اقتصادی وجود داشته و دارد. پراکندگی جغرافیایی بناهای وقفی از یک نظام عقلایی و اقتصادی کاملا تکامل یافته تبعیت می‏کند، به طوری که یک موقوفه با چند رقبه، مانند مسجد، مدرسه، کاروانسرا، بازار و حمام در جوار هم قرار دارند. مکان یابی آنها چنان نظم کالبدی و فضایی ارزنده‏ای را به فضاهای جغرافیایی می‏بخشد که توجه معماران و شهرسازی قرن بیستم را به خود جلب نموده است. موقوفات اصفهان در شکل پذیری این شهر بسیار مؤثر بوده است. مطالعه نقشه محلات شهر اصفهان نشانگر این واقعیت است که حدود 20 محله چند وقفی داشته است. بانیان این محلات به توسعه و شکل پذیری فیزیکی شهر کمک شایانی نموده‏اند. شواهدی در دست است که گسترش و توسعه شهر اصفهان در دوران تاریخی با موقوفات اصفهان ارتباط تنگاتنگی داشته است. (33)<br /> <strong>نقش وقف در شهر تبریز:</strong><br /> در طول تاریخ، یکی از بزرگ‏ترین موقوفات جهان اسلام در قرن هفتم هجری متعلق به شهر تبریز بوده که نظام عقلایی «ربع رشیدی» را در عصر ایلخانان به وجود آورد تبریز آن عصر، یکی از عظیم‏ترین موقوفات دنیای اسلام را داشته است. توان مالی مردم، شرط اصلی ایجاد چنین مجتمع‏های اقتصادی، آموزشی و مسکونی بوده است و نظم و هماهنگی و کاربری این نوع موقوفات شهری، بیانگر شکوفایی اقتصادی و اعتقادات مذهبی و منطق= شهر سازی هر دوره تاریخی بوده است.<br /> ربع رشیدی نهادی است وقفی با عملکردهای فرهنگی، مذهبی و آموزشی، که سازمان فضایی آن مناسب با این عملکردهای مختلف، ساماندهی شده است. به طور کلی ربع رشیدی از دو بخش تشکیل می‏گردد: یکی فضای روضه، با عملکرد مذهبی، آموزشی که اصل مجموعه ربع را فرا می‏گرفته، و بخش دوم شامل مؤسسات مختلف درمانی، آموزشی، اداری، پذیرایی و اقامتی است که در ارتباط با ربع رشیدی فعالیت می‏کردند. ربع رشیدی عملکردهای مختلفی داشت و برای هر فعالیت محلی مناسب پیش بینی شده بود. محل اقامت کارگزاران و معلمین و متعلمین آن نیز در حجره‏های معین تعیین شده بود. (34).<br /> کیفیت و تربیت و تدبیر شهرستان رشیدی که ضمنا یاد آور مواریث فرهنگی شارستان و ربض گذشته و دوران اسلامی و تکامل آن به دست خواجه رشیدالدین است، از شاهکارهای تفکیک فضاهای شهری بر حسب کارکردها و مضامین زندگی در دوران مغول اسلامی است و کلا وقف است. رقبات فراوان موقوفه داخل شهرستان رشیدی و پراکنده در سراسر قلمرو ایلخانی آن زمان، برای نگهدای خود شهرستان و محتوای اقتصادی فرهنگی آن در نظر گرفته شده است. (35)<br /> <strong>تأثیر وقف بر برنامه ریزی شهری :</strong><br /> در شکل گیری فضاهای شهرهای اسلامی و ساخت مورفولوژیکی آنها ، عوامل چندی موثر بوده اند.یکی از این عوامل مهم ، عامل وقف می باشد. وقف به عنوان یکی از ارزشهای برجسته انسانی به جای مانده از تعالیم اسلامی و سنت نبوی ، علاوه بر داشتن کارکردهای اجتماعی و اقتصادی در شهرهای اسلامی و به ویژه شهرهای ایرانی ، ایفاگر نقش بسیار مهمی در شکل گیری ساخت فضایی آنها بوده است. به گونه ای که بسیاری از فضاهای عمومی و عام المنفعه که به عنوان عامل اصلی و پیوند دهنده مجموعه عناصر تشکیل دهنده شهر به شمار می روند ، دارای مالکیتی وقفی می باشند و این فرهنگ متعالی ، علت ماندگاری و مقاومت آنها در طول تاریخ بوده است.<br /> از جمله عناصر کالبدی مهم در ساخت فضایی شهرهای ایرانی ، بازارها می باشند که سنت وقف در شکل گیری مجموعه آنها نقش اساسی داشته است. بازار به عنوان کانون بخش مرکزی و قلب تپنده واقتصادی شهر ، جایی است که نقش مهمی در حیات شهرهای ایرانی- اسلامی داشته و در طی تاریخ کهن شهرهای ایرانی ، با تکیه بر سنت وقف ، استوار در مرکز تبادلات اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی شهرها باقی مانده است<br /> از جمله عوامل موثر بر خلق و تکوین فضاها و چشم اندازهای جغرافیایی به ویژه در شهرهای ایرانی- اسلامی جهان بینی دینی است. از دین و ایدوئولوژی به عنوان زیر ساز و زیربنای هر جهان بینی یاد می شود. دین به عنوان اولین عامل موثر بر جهان بینی دینی نیز مطرح است و "اصطلاحا به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان و دستور های عملی متناسب با این عقاید می باشد<br /> از بین عوامل موثر در ساخت مورفولوژیکی شهرهای ایرانی- اسلامی "عوامل مذهبی، عوامل اقلیمی، عوامل اقتصادی، عوامل ارتباطی، عوامل دولتی، عوامل بهداشتی، عامل وقف"(9)دو عامل مذهب و دین دقیقا منتج از جهان بینی دینی بوده و در ساخت شهر اسلامی تاثیر اساسی داشته اند.<br /> میزان تاثیرگذاری وقف در شهرهای ایرانی- اسلامی به اندازه ای است که علاوه بر تاثیرات اجتماعی و اقتصادی آن در فضاهای شهری، از نظر کالبدی در شکل گیری و تولید فضاهای عمومی شهری اهمیت فوق العاده ای داشته است. به طوری که علاوه بر انسجام بخشی از نظر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به شهر ها، عامل پیوستگی و وحدت کالبدی – فضایی بین مناطق و محلات مختلف شهر بوده است.<br /> سنت وقف علاوه بر تاثیر گذاری در شکل گیری فضاهای کالبدی پیوسته در مقیاس های مختلف شهری، از مقیاس یک مرکز محله یا محله تا مقیاس مرکز شهر و یا شهر، به علت ارتباط و پیوند معنوی و نزدیک موقوفات با امور دینی و مذهبی، سبب ماندگاری و پایداری فضاهای شهری موقوفه در طی زمان شده است. " در واقع وقف به مثابه یک هیات تالیفی توانمند است که میان اجزاء ان همسازی و الفت خاصی برقرار است. در مجموع اجزاء هدفمند این هیات، نه تنها ضامن بقای مالکیت موقوفه به نفع عموم می شدند، بلکه در ضمن ارائه ی خدمات رایگان به افراد جامعه به طور مرتب و به مرور زمان، خود را مرمت و حفاظت کرده و در نهایت آباد، پا برجا و استوار باقی مانده اند.(36)<br /> <strong>بازار شهر زنجان:</strong><br /> هر فضای جغرافیایی ، مولود جهان بینی خاص خود می باشد . جهان بینی منتج از دین یا جهان بینی دینی نیز در شکل دهی به فضاهای دینی تاثیری انکار ناپذیر داشته است . قرارگیری عناصر اصلی تشکیل دهنده ی شهر یعنی مسجد جامع ، بازار و مقر حکومتی در یک ارتباط فضایی، از ویژگیهای اساسی شهرهای اسلامی است که در شهر زنجان علیرغم وجود مقر حکومتی ، این همجواری انسجام دهنده ی بخش مرکزی آن بوده است .<br /> قرار گیری مساجد جامع، چهل ستون، حجه ابن الحسن، سید فتح اله، میرزایی و... در بافت کالبدی بازار زنجان، و ادامه ی حیات آنها در طول تاریخ خود، بدون تکیه بر سنت جاودانه ی وقف امکان پذیر نبوده و این سنت نبوی، حیات بخش و ضامن بقاء هر دو عنصر (بازار و مسجد) در کنار هم بوده است.<br /> مساجد واقع در بافت کالبدی بازار، علاوه بر حفظ عملکرد خود به عنوان فضاهای مذهبی، عهده دار فضاهای آموزشی نیز بوده و برای حفظ این فضاها، رقبات موقوفه با کارکرد تجاری در پیرامون انها شکل گرفته است. بنابراین دین و جهان بینی در قالب کالبد، تجلی ادامه حیات خود را از کارکرد اقتصادی، طلب و عناصر دینی و ارزش های آن در عدم تغییر فضاهای اقتصادی موثر بوده اند. در واقع برای تداوم حیات فضاهای منتج از جهان بینی دینی، نیاز به یک عامل تغذیه کننده ی اقتصادی بوده است. وقف قسمت عمده ای از واحدهای تجاری بازار، به مساجد و مدارس موجود در محدوده ی فضایی بازار ، پایداری کالبدی بافت را ایجاد نموده است. بنابراین هر دو کالبد اقتصادی و مذهبی در طول زمان، پایدار و استوار باقی مانده اند.(37)<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong><br /> هرچند استفاده از خدمات وقف مختص به قشر خاصی از مردم ساكن در یك شهر نیست ولی به جرأت می توان گفت كه بهره برداران اصلی از موقوفات اقشار آسیب پذیر مستضعف و نیازمند جامعه خواهند بود<br /> در مبانی معماری و شهرسازی، نشانه ها عواملی هستند كه به وسیله آنها قسمت های مختلف یك شهر قابل تشخیص باشند. معمولاً اشیایی كه ظاهری مشخص دارند همچون ساختمان ها، علائم، فروشگاه ها یا حتی یك كوه می تواند معرف نشانه ای باشد. نشانه باید چنان باشد كه بتوان آن را از میان سایر عوامل، شناسایی كرد. از آنجایی كه نشانه ها نمایانگر عمق باورها و شمایی از اصول حاكم بر تفكر ملت هاست، لذا با نشانه قرار دادن جایگاه وقف و موقوفات در شهرها عملاً پایه های این سنت پسندیده در جامعه تحكیم یافته تر و اشتیاق افراد برای ربودن گوی سبقت در این عمل خداپسندانه مضاعف تر خواهد شد. در همین ارتباط بخش قابل توجهی از موقوفات كه دارای ارزش و اعتبار معنوی در جامعه هستند و از جایگاهی ویژه نزد افكار عموم مردم برخوردارند را می توان به عنوان نشانه یا نماد مطرح كرد و با برجسته كردن آنها در كالبد شهرها، نظرها و توجه ها را بدان ها معطوف كرد. بدیهی است كه لازمه رسیدن به این هدف، اندیشیدن تدابیری خاص در حوزه معماری و شهرسازی است كه هم اكنون جزو تكنیك های منحصربه فرد و مدرن این فن درآمده است. این تكنیك در شهرهایی كه از سیستم شعاعی یا تركیبی تبعیت می نمایند بسیار مطلوب به نظر می رسد.<br /> انتخاب محل مناسب برای استقرار اماكن وقفی در شهرها باید در چارچوب اصول حاكم بر شهرسازی و الگوهای جدید معماری باشد و به منظور حفظ اعتبار و ارزش این سنت خداپسندانه، مسئله مكان یابی آنها در مجموعه شهرها می بایست با دقت و حساسیت خاصی دنبال شود. دور كردن موقوفات از هسته مركزی شهرها از تأثیرات فزاینده آنها خواهد كاست و از سویی دیگر نزدیكی زیاد آنها به محل تجمع و تراكم جمعیت باعث خواهد شد كه جایگاه ارزشمند آنها در زندگی پرتكاپو، تكراری و پرازدحام مردم شهرها گم شود.<br /> ابنیه ای كه توسط افراد خیر جامعه وقف می گردند، غالباً دارای یكسری ویژگی های منحصربه فرد (چه از نظر كمی و چه از نظر كیفی) در خود هستند كه آنها را از سایر موارد مشابه متمایز می نماید. این تمایز، در جنبه های معنوی و ارزشی چشمگیرتر و محسوس تر خواهد بود.<br /> موقوفات طیف وسیعی از فضاهای شهری را شامل می گردد. اماكن مذهبی، آموزشی و درمانی نمونه هایی مشخص از اماكنی است كه به نیت قربت و به قصد استفاده عموم مردم از مزایا و ثمرات آنها توسط افراد خیر وقف می گردند. اگر كابری موقوفات را از حالت انحصاری و نسبتاً محدود كنونی خارج نماییم و زمینه های تجلی و حضور آنها را بنا به مقتضیات، نیازها و شرایط اجتماعی فرهنگی جامعه به تمامی عرصه های فعال شهرها بسط و گسترش دهیم، خواهیم توانست در خصوص اشاعه و فراگیر كردن این سنت پسندیده در جامعه و فراهم كردن زمینه استفاده فراوان تر عموم مردم از خدمات متنوع موقوفات، اقدام شایسته تر و جدی تری به عمل آوریم.<br /> هرچند استفاده از خدمات وقف مختص به قشر خاصی از مردم ساكن در یك شهر نیست، ولی به جرأت می توان گفت كه بهره برداران اصلی از موقوفات اقشار آسیب پذیر، مستضعف و نیازمند جامعه خواهند بود. همین امر باعث پیدایش نوعی تمركز و تجمع موقوفات در مناطق خاصی از شهرها گشته است كه از نقطه نظر شهرسازی زیاد مطلوب نبوده و سیمای شهر را دگرگون خواهد كرد. امروزه شاهد شكل گیری و احداث محله ها و شهرك های مسكونی متعدد با نام های مختلف در دل شهرها و یا در حاشیه قابل توسعه آنها هستیم. این شهرك ها تحت عناوین مختلف و به دلایل فراوان وظیفه اسكان سرریز جمعیتی شهرهای پرجمعیت را به خود اختصاص داده و یا كانون و مركزیت تجمع طیف خاصی از اقشار مردم (همانند كارمندان و كارگران یك صنعت خاص) واقع خواهند شد. شهرك های وقف نیز می تواند پیشنهادی جدید برای برجسته كردن و گسترده كردن نقش وقف در شكل دهی فضاهای شهری باشد. تمایز این شهرك با سایر شهرك های مشابه در این خواهد بود كه كلیه اماكن خدماتی، تجاری، دولتی و حتی فضای سبز آن، (به استثنای فضاهای مسكونی) می توانند جزو موقوفات باشند.<br /> پراكندگی و گستردگی موقوفات در پهنه شهر، یكی از عوامل كم جلوه بودن و پنهان گشتن قداست و حرمت آنها در جامعه است و این در حالی است كه برخی از شهروندان از ماهیت وقف بودن برخی از اماكن پیرامون خود بی اطلاعند. با احداث شهرك های وقف نه تنها نوعی تمركز منطقی و هدفمند برای موقوفات به وجود آورده ایم، بلكه زمینه بهره برداری مستقیم و روان بخش وسیعی از ساكنین و شهروندان را در قالب یك شهرك مهیا كرده ایم. شهرك های وقف خواهند توانست فرهنگ و نام سراسر ارزش و معنویت وقف را در كالبد یك شهر، زنده و مستدام نگه دارند.<br /> ایجاد نوعی كنترل و نظارت بر ساخت وساز اماكنی كه شامل وقف می گردند و پیگیری مسائل مرتبط با مبانی شهرسازی آنها از حیث جا نمایی مناسب در شهر، تعاریف دقیق كاربری، سازگاری با محیط، جذابیت های معماری و... می تواند به قوت بخشیدن و استحكام جایگاه موقوفات در مجموعه شهر كمك بسزایی نماید.<br /> اماكن و ابنیه هایی كه وقف می گردند می بایست از حیث زیبایی، كیفیت و نوع مصالح، جذابیت ها و جلوه های ویژه معماری و مطابقت با استانداردها و آیین نامه های ارشادی در امر احداث ابنیه، سرآمد سایر اماكن دیگر با كاربری یكسان باشند و این مهم محقق نخواهد شد مگر آنكه كادری قوی، دلسوز، كارآمد و متخصص متولی و سكان دار این امر باشند. تحت الشعاع قرار نگرفتن موقوفات از اثرات ساخت وسازهای جدید، افزایش ضریب همسازی آنها با تغییر و تحولات شهرسازی و نیز بالا بردن توان انطباق آنها با سیمای آتی شهرها از زمره مسائلی است كه در حفظ جایگاه اماكن موقوفی در متن شهرها تأثیر بسزایی خواهد داشت. این مهم در خصوص اماكنی كه قرار است به تازگی وقف گردند مصداق عینی تری خواهد داشت و لازمه تحقق آن نیز كسب آگاهی ها و اطلاعات لازم از چگونگی و كم و كیف اماكنی است كه مقرر است در زمره موقوفات قرار گیرند.<br /> ایجاد ارتباطی مستمر و مستقیم با كلیه سازمان ها و ارگان هایی كه وظیفه ارائه خدمات شهری به مردم را در شهرها به عهده دارند خواهد توانست به ایجاد نوعی هماهنگی، نظام یافتگی و محقق گشتن اصل انطباق كاربری موقوفات با نیازهای اساسی و واقعی مردم ساكن در یك شهر، و همچنین استقرار مستدل تر و موجه تر آنها در قالب شهرها كمك شایانی نماید.<br /> استخوان بندی و شیوه آرایش فضاهای درون شهری، اصولاً در قالب طرح های مصوب جامع و تفضیلی ارائه می گردد. طرح های جامع بیانگر سیمای كلی یك شهر به انضمام توسعه منطقی و قابل انتظار آن در آینده بود و طرح های تفضیلی نمایانگر جزئیات كاربری ها و مشخصات اختصاصی فضاها در یك مجموعه نظام مند شهری است. اگر شهرسازان و متولیان امر شهرسازی جایگاه موقوفات را از قبل در كالبد شهرها پیش بینی و در دستور كار خود قرار داده باشند، عملاً مشكلی برای مكان یابی و یا بحث همسازی و انطباق آنها با نظام مدون شهرها وجود نخواهد داشت و نتیجتاً اینكه با اختصاص دادن بخش هایی از شهر به موقوفات و مصوب گشتن آن در چارچوب طرح های جامع و تفضیلی شهرسازی، خواهیم توانست به روالی قانونی و كاملاً منطقی در این ارتباط دست یابیم. بدیهی است كه برای تحقق این منظور برقراری ارتباطی نزدیك و كارشناسانه میان مدیران برنامه ریزی شهری و سازمان اوقاف اجتناب ناپذیر خواهد بود.<br /> اماكن وقفی كه از دیرباز و قدیم الایام در اختیار ماست به نوعی به پیشینه كهن معماری و ساختار قوی سنتی آراسته هستند كه به آنها جنبه ای برجسته و پویابخشیده و آنها را عملاً به گنجینه هایی فرهنگی و تاریخی در شهرها مبدل كرده است. حفظ اعتبار فرهنگی این بناها در گرو مرمت و اصلاح به موقع خرابی های آنها كه عموماً ناشی از فرسودگی و فرسایش مصالح و زائل شدن مقاومت عناصر و المان های سازه ای آنها در گذر زمان است، خواهد بود.<br /> آنچه مسلم است شهرت و اعتبار یك شهر همواره در گرو وجود فضاهایی ویژه، سمبل هایی منحصربه فرد و اماكنی مخصوص است كه موقوفات بخش عمده ای از آنان را تشكیل می دهد. لازمه حفظ و استمرار این پدیده كاملاً ریشه دار و اصیل در میزان التفات مسئولین امر به ماهیت موقوفات و اهتمام ویژه ایشان در لحاظ كردن پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنها در جامعه نهفته است.<br /> <strong>منابع وماخذ:</strong><br /> 1-موقوفات در اقتصاد و سازمان فضایی جامعه (در شهر نفت)<br /> 2-مومنی، مصطفی (1365)، «ردیابی فرهنگ وحی در ساختارشناسی فرهنگی، اقتصادی و کالبدی دوره آغازین شهر دولت آباد ملایر». فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، سال اول، شماره 2.<br /> 3-ماده 55 از قانون مدنی.<br /> 4-کتاب مبسوط ترمینولوژی، دکتر جعفری لنگرودی، صفحه 752، ذیل فقره شماره 6056،<br /> 5- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، 1376، ص 82.<br /> 6- میراحمدی، مریم، «پژوهشی درموقوفات عصر صفوی»، مشهد، آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 25 ص 48 - 29. .<br /> 7- سلیمی‏فر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی اجتماعی آن، بنیاد پژوهشهای اسلامی‏آستان قدس رضوی، ص 52.<br /> 8- شهابی، علی اکبر، تاریخچه وقف در اسلام، اداره کل اوقاف تهران، ص 22 - 21.<br /> 9- مفضل بن سعد بن حسین مافروخی (1328)، محاسن اصفهان، ترجمه حسین بن محمد بن ابی الرضاء، ص 144.<br /> 10- دونالدن ویلبر (1346)، معماری ایران در دوره ایلخانان، ترجمه عبدالله فریار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.<br /> 11- رشیدالدین فضل الله، وقف نامه ربع رشیدی، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، انجمن آثار ملی، ص 125.<br /> 12- سعید نیا، احمد پژوهشی در موقوفات عصر صفوی، آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، مشهد، شماره 32، ص 67 - 27. .<br /> 13- موسی مصطفی و ضیاء توانا محمد حسین، «شهر شرق اسلامی: مدل و واقعیت»، فصلنامه تحقیقات جغرافیای مشهد شماره 32، ص 76 - 27.<br /> 14- اعتضادی، لادن (1377)،«نقش مسجد در ساختار شهرهای مسلمان نشین»، صفه، دانشکده معماری و شهر سازی دانشکده شهید بهشتی، شماره 26، ص 20 - 9. .<br /> 15- میراحمدی، مریم «پژوهشی در موقوفات عصر صفوی» مشهد آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 25، ص 48 - 29. .<br /> 16- طبسی، محسن، «مرمت مسجد ضرورت بازنگری در اندیشه‏ها و روشها» مجموعه مقالات دومین همایش معماری مسجد، دانشگاه هنر، ص 202 - 191.<br /> 17- راوندی، مرتضی تاریخ اجتماعی ایران، انتشارت امیرکبیر: ج 4، ص 779 - 774. .<br /> 18- اتخادیه، منصوره، «موقوفات تهران و تحول شهر 1320 - 1269 ه ق» فصلنامه میراث جاویدان، سال هفتم، شماره 4، ص 16 - 7. .<br /> 19- شاه حسینی، پروانه، «وقف شناسی جغرافیایی شهر تهران در دوره قاجار و پهلوی». فصلنامه تحقیقات جغرافیای شماره 42، ص 134 - 117.<br /> 20- شاه حسینی، پروانه (1377)، «ردیابی وقف در ساختار فرهنگی شهر تهران از دوره قاجاریه تا جمهوری اسلامی» فصلنامه تحقیقات جغرافیایی شماره 48، ص 120 - 110.<br /> 21- رسالات اساتید دکتر ناصر کاتوزیان<br /> 22- حقوق ثبت اسناد و املاک غلامرضا شهری<br /> 23- موقوفات در اقتصاد و سازمان فضایی جامعه<br /> 24- کاشی پور محمدی، نقش وقف در توسعه اقتصادی اجتماعی.شاه حسینی، پروانه<br /> 25- باستانی پاریزی، محمدابراهیم، سیاست و اقتصاد عصر صفویه، ص 73. .<br /> 26- کاشی پور محمدی، نقش وقف در توسعه اقتصادی اجتماعی.<br /> 27- تاریخچه وقف در اسلام، اداره کل اوقاف تهران،<br /> 28- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، 1376، ص 82 - 63. .<br /> 29- دانش پژوه و ایرج افشار، جامع الخیرات، یا وقفنامه سید رکن‏الدین یزدی، ص 41. .<br /> 30- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، 1376، ص 86 - 81.<br /> 31- همان، 237. .<br /> 32- شفقی سیروس، «تحلیلی فضایی - کالبدی بازار اصفهان» فصلنامه شماره‏ی 60، ص 51 - 22. .<br /> 33- شفقی، سیروس، «وقف در اصفهان؛ پراکندگی جغرافیای موقوفات و آثار اقتصادی فرهنگی، اجتماعی آن در اصفهان»، میراث جاویدان، پائیز و زمستان 1376، ص 58 - 47. .<br /> 34- سعید نیا، احمد (1379)، «پژوهشی در ربع رشیدی»، مجله‏های هنرهای زیبا، شماره 7، ص 58 - 47.<br /> 35- مومنی، مصطفی، «جغرافیای جهان بینی وقفنامه رشیدی خواجه رشیدالدین فضل الله بانی مجتمع‏های وقفی» میراث جاویدان، سال اول، شماره 3، ص 60 - 52. .<br /> 36- فصلنامه تحقیقات جغرافیای<br /> 37- وقف شناسی جغرافیایی شهر تهران در دوره قاجار و پهلوی<br /> 38- مومنی، مصطفی، «بنیادهای وقفی در آلمان فدرال»، فصلنامه میراث جاویدان، شماره 4، ص 104 -<br /> 39- سعیدی رضوانی، عباس، (1368)، بینش اسلامی و پدیده‏های جغرافیایی، مقدمه‏ای بر جغرافیای سرزمین‏های اسلامی، مشهد آستان قدس رضوی، 1367، ص 148. .</span></span></p> </div></div></div><div class="field field-name-field-news-cat field-type-taxonomy-term-reference field-label-above"><div class="field-label">دسته بندی:&nbsp;</div><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="/en/taxonomy/term/29" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">مقالات وقف</a></div></div></div> Sat, 23 Jun 2018 04:39:42 +0000 dabir 286 at https://moghofat.abdulazim.com https://moghofat.abdulazim.com/en/node/286#comments نقش وقف در آبادی شهرها https://moghofat.abdulazim.com/en/node/271 <div class="field field-name-field-news-img field-type-image field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%20%D9%88%D9%82%D9%81%204.jpg"><img typeof="foaf:Image" src="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/styles/medium/public/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%20%D9%88%D9%82%D9%81%204.jpg?itok=LjCgKT9Y" width="220" height="220" alt="" /></a></div></div></div><div class="field field-name-body field-type-text-with-summary field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even" property="content:encoded"><p class="rtejustify" dir="RTL"><strong><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">مقدمه</span></span></strong></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">گرچه وقف در ادیان دیگری نیز نظایری دارد، اما در جهان بینی اسلامی، از قوه‏های محرکه ایجاد، حفظ و نشر معارف اسلامی، بزرگداشت مراسم مذهبی و برآورنده نیازهای متنوع مادی انسان، و موجب رستگاری او در جهان عقبی است. (۱) بدین ترتیب امت اسلام در پدید آوردن نوعی از فرهنگ معنوی و مادی نظیر سکونت گاه‏ها و چهره پردازی محیط طبیعی زیست، باید دارای ویژگی‏های ممتاز از سایر فرهنگ ها باشند بدین معنی که همه چیز در آن باید رنگ و بوی فرهنگ وحی دهد. (۲)<br /> در میان آثار برجسته اسلام شناسان و تاریخ شناسان سرزمین‏های اسلامی‏می‏توان به مطالعات دانشمندانی چون گابه و ویرث درباره حلب و اصفهان، اینالچیک درباره امپراتوری عثمانی و استانبول و مانتران درباره استانبول و یا بررسی‏های رایموند درباره قاهره و حلب، مؤمنی درباره ملایر، مؤمنی و اهلرس درباره تفت، شفقی درباره اصفهان، که همواره خصلت شهر آفرینی موقوفات را نشان داده‏اند، اشاره کرد. این مقاله نقش و اهمیت وقف در عمران شهرها را نشان می‏دهد.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><strong><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">تاریخچه وقف</span></span></strong></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">رسول خدا نظام وقف را در شهر مدینه برقرار کرد. پس از این واقعه به پیروی از سنتی که از رسول اکرم (ص) باقی مانده بود، وقف نقش بسزایی در عمران و آبادی شهرهای اسلامی‏ایفا کرد. (۳)<br /> بدین ترتیب وقف در جهان اسلام و همزمان با رسالت پیامبر گرامی‏اسلام تحقق پیدا نمود و متعاقب آن حضرت علی (ع) با عمران و آبادانی اراضی بایر و حفر چاه و ایجاد نخلستان، تمامی ثمرات و منافع این اراضی را تحت عنوان وقف در جهت استفاده افراد مستمند قرار دادند و این روش و سیره پسندیده از طرف ائمه اطهار (ع) علما، صالحین، افراد خیر و نیکوکار ادامه یافت.<br /> در ادیان الهی، مساله وقف و صدقه جاریه جایگاه خاصی داشته و در طول تاریخ ایران روند ویژه‏ای را طی کرده است. در دوران حکومت‏های ایران در قبل از ظهور اسلام هم به مسأله‏ی وقف و نذر توجه می‏شد و به معابد و آتشکده‏ها از جمله آذر گشسب به عنوان نیاز و به صورت اموال و اشیا هدیه می‏شده است. (۴)<br /> آریایی‏های ساکن ایران از دوره باستان، به تبیعت از آیین خود، به انجام دادن کارهای نیک و بویژه رسیدگی به وضع بینوایان جامعه، توجه کرده و برای نگهداری آتشکده‏های خود نذورات و موقوفاتی داشته‏اند. (۵).<br /> وقف در میان اقوام آریایی بر سه صورت بوده است که هنوز هم کم و بیش در میان زرتشتیان رایج است: نخست آشوداد. «آشو» به معنای در راه دین و «داد» از فعل دادن و به معنای بخشیدن است و کلا معنی بخشش ملک، جامه و غذا در راه خدا می‏دهد. دوم «نیاز» که عبارت است از خریداری و تقدیم وسایل و لوازم به معابد و آتشکده‏ها مانند فرش، چراغ و.. دیگر «گهنبار» که عبارت است از جشن‏هایی که پس از مراسم دینی برگزار می‏شده و در طی آن خوردنی و پوشیدنی میان نیازمندان تقسیم می‏شده است. (۶).<br /> شواهدی متقن در دست است که می‏توان نتیجه گرفت که موقوفات در ایران باستان فقط متعلق به معابد و پرستشگاه‏ها بوده و مصارف دینی و مذهبی داشته است. همچنین از منابع قدیمی‏چنین استنباط می‏شود که وقف اموال به صورت ساختمان از دوران آل بویه و سلجوقیان بیشتر متداول شده است.<br /> در عصر سلاجقه (۷۱۱ - ۴۲۹) به ویژه دردروان حکومت ملک شاه (۴۸۵ - ۴۶۵ ه ق) که اصفهان را به عنوان مقر حکومت انتخاب شده بود، شهر اصفهان توسعه یافت و وزیر دانشمند او، یعنی خواجه نظام الملک: بناهای زیادی را احداث و وقف امور خیریه نمود. از بناهای مهم آن عصر، مسجد جامع فعلی شهر و مدرسه نظامیه است. موقوفات هر عصری با ثروت انسان‏های هر دوران ارتباط داشته است شهر تاریخی اصفهان که در عصر ملک شاه پایتخت امپراتوری سلاجقه بود بدون شک در آن دوران یکی از بزرگ‏ترین و ثروتمندترین شهرهای جهان به شمار می‏آمد، زیرا مالیات سرزمین‏های پهناور سلجوقیان به این شهر سرازیر و در این شهر جمع آوری و خرج می‏شده و تردیدی نیست که موقوفات شهر نیز سهمی‏از آن را به خود اختصاص می‏داده است. (۷).<br /> در ادوار بعدی تاریخ ایران مانند دوره‏ی تیمور هم به مسأله‏ی وقف توجه می‏شد و به ویژه از موقوفات تیموری در خراسان بزرگ باید نام برد. غازان خان در شهرها و نقاط گوناگون تحت سلطه خود در ایران، اماکن مذهبی و عمومی فراوانی ساخت و برای همه آنها و حتی برای بیت المقدس و مشهد وقف کرد. غازان خان محله‏ای در نزدیکی تبریز، موسوم به «شنب غازان» احداث کرد و موقوفاتی برای آن قرار داد. (۸)<br /> رشیدالدین در عمران و آبادانی ولایات، اعم از روستا و شهرها همت وافر مبذول داشته و عمر او در آبادانی و وقف گذاشته است. وی بناها و مجموعه‏های بسیاری در شهرهای کشور احداث کرد و برای هر کدام موقوفاتی به مقدار کافی معین کرد. احداث «ربع رشیدی» مهم‏ترین اقدامی بود که او در زمینه عمران شهرها انجام داد. بنابر مطالب و مندرجات مکاتبات رشیدی، ربع رشیدی که محله‏ای در تبریز بود، دارای سی هزار خانه، هزار و پانصد دکان، بیست و چهار کاروانسرا، تعدادی مسجد، مدرسه، حمام، باغ و چند کارخانه شعر بافی، کاغذ سازی، رنگ رزخانه و دار الضرب و غیره بود. (۹) ربع رشیدی ممتازترین مؤسسه موقوفه و بزرگ‏ترین مرکز علمی و فرهنگی و مدنی عصر ایلخانیان است، که به دست رشیدالدین فضل الله وزیر فرزانه ایلخانیان (مغول) در تبریز در قرن هشتم هجری قمری احداث شد، و پس از قتل او توسط آخرین پادشاه ایلخانی (ابوسعید بهادر) و سپس در دوره های بعدی با خاک یکسان گردید. امروز جز مخروبه آن در نزدیک شهر تبریز که توسط محله‏های جدید اشغال گردیده، جیزی از آن باقی نمانده است. (۱۰)<br /> رشد و بالندگی شهرها در قلمرو عثمانی و صفوی از قرن شانزدهم تا قرن هجدهم میلادی تقریبا بدون نهاد وقف غیر قابل تصور است. (۱۱) در دوره عثمانی، ساختن مجموعه‏های شهری منطبق با سنت وقف رایج می‏شود. این مجموعه‏های عام المنفعه شهری به دور هسته‏ی مسجد یا مدرسه و حمام و سرا و میدان و خان، مراکز فعال شهری را در مفصل‏های مهم بازارها تشکیل می‏دادند. موقوفاتی که برای این مجموعه ها در نظر گرفته می‏شد. همزمان با فعالیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی خود مجموعه عامل مهم در تضمین تحرک و پویایی و شکوفایی شهرها بودند. نمونه این مجموعه‏های شهری از دوران صفویه و قاجار در ایران هنوز پا برجا و قابل توجه هستند. (۱۲)<br /> در عصر صفوی توجه به امور موقوفات بیشتر شد. در این دوره<br /> به ویژه شاهان صفوی، خود امور موقوفه را تقویت می‏کردند و املاک و اموال زیادی را به اماکن مورد احترام مانند آستانه مبارکه مشهد، قم و نیز اردبیل که آرامگاه شیخ صفی‏الدین اردبیلی است، وقف کردند. در عصر صفوی بزرگان و شاهان خود مشوق امور خیریه و وقف بودند و مقدار زیادی از اموال خود را وقف نمودند. دو بنای موقوفه در اصفهان وجود دارد که در زمان شاه عباس در کنار بازار شهر وقف شد. این دو عمارت یکی دار الشفاء و دیگری کاروانسرای مسگران است. (۱۳)<br /> بدین ترتیب خاندان صفویه در طول تاریخ ایران به عنوان پرچمدار وقف شناخته شده‏اند. شاهان صفوی به موقوفات کشور توجه خاص داشتند و پیوسته نظارت عالیه بر آنها را نیز برعهده داشتند. قرن دهم و یازدهم هجری قمری، دوران شکوفایی و توسعه موقوفات شهر اصفهان بوده است. در عصر صفویه، علاوه بر موقوفاتی که از سابق باقی مانده بود، وقف، رشد چشمگیری یافت و خصوصا از سلطنت شاه عباس به بعد، جهش خاصی برای توسعه موقوفات صورت گرفت. اغلب اعیان و مالکان اموال خود را وقف کردند. در رأس همه آنها شاه عباس قرار داشت که سرمشق بزرگان بود و در سال ۱۰۱۶ ه ق کل املاک خاصه خود، از خانات و قیصریه و چهار بازار و حمامات و غیره را به چهارده تقسیم بر چهارده معصوم وقف کرد. در عصر صفویه، به ویژه دوران شاه عباس اول، کاروان سراهای متعدد ساخته شد که تعداد آنها را در ایران ۹۹۹ باب نوشته‏اند، تاورنیه سیاح فرانسوی آنها را «مهمان خانه‏های مشرق زمین» می‏نامد.<br /> هرج و مرج و نابسامانی‏های سیاسی، اداری و اقتصادی دوره خلفای عباسی از یک سو و گسترش بیداد و تجاوز حکام به مالکیت‏های اشخاص، از دیگر سو باعث شد که نهضت وقف بر مراکز عام المنفعه در میان مالکان و ثروتمندان به راه افتد و تقویت شود؛ زیرا ایشان وقف املاک خود بر اماکن خیریه عمومی را تنها راه نگهداری مال از تعدی حکومت می‏دانستند که از طرفی ثواب اخروی را نیز به خاطر دعای خیر مردم به همراه داشت. (۱۴).<br /> بنابراین دوره حکومت صفوی را، که اوج پایگیری تفکر مذهب و شیعه در سرتاسر ایران بوده است، باید نقطه عطفی در فرهنگ وقف در ایران و اوج اعتلای این سنت حسنه دانست. شاهان صفوی که خود از پیشگامان وقف در ایران بوده‏اند، آن چنان فرهنگ وقف را در میان مردم رایج ساختند که دیگر وقف مختص مالکان بزرگ و ثروتمندان نبود بلکه بیشتر مردم نیز بنا به وضع مال خود، در این امر خیر شرکت می‏کردند. (۱۵)<br /> اما از دوران صفویه به بعد، یعنی پس از نفوذ فرهنگ بیگانه و رواج شیوه‏های تفکر غربی در نظام اداری و فرهنگی کشور، بینش وقف، سازندگی، کارایی، تحرک و مدیریت قبلی خود را در حد وسیعی از از دست داده است، اما به سبب جهان بینی و اعتقاد مردم به دین مبین اسلام، ریشه این اندیشه خیر به کلی خشک نشده و افراد نیکوکار و خیر و معتقد به وقف دارایی‏های خود، قدم‏های مؤثری در عمران و آبادانی شهرها و شهر اصفهان به ویژه مکان‏های مذهبی و عام المنفعه برداشته‏اند.<br /> میزان موقوفات حکایت از اعتقادات مذهبی و شرایط اقتصادی مردم دارد. یکی از علل کاهش اشتیاق به وقف را، بخصوص در محله‏های جدید و اعیان نشین، می‏توان اعتقادات مذهبی گروه‏های از مردم دانست. البته در این میان مسأله امنیت را نیز نباید فراموش کرد. اگر صاحب ملکی از سیاست دولت پروا داشت، برای حفظ ملک خود آن را وقف می‏کرد، ولی در تصرف خود نگه می‏داشت. بنابراین به مرور مردم کمتر به عملکرد مستبدانه دولت توجه می‏کردند و یا شاید مالکیت آناه در محله‏های جدیدتر بر پایه و اساسی محکم‏تر قرار می‏گرفت که نیازی به وقف کردن املاک خود نمی‏دیدند. (۱۶)<br /> بی تردید وقف در دوره قاجاریه، که دوران تشکیل هسته اولیه تهران کنونی به شمار می‏آید، نقش اساسی و غیر قابل انکار داشته است. در نظام سنتی قاجار اغلب نهادهای مدنی، حتی اگر دست اندرکاران حکومت بانیان آن بوده‏اند، در قالب وقف و متکی به نظام استوار وقف عمل می‏کرده است. نظامی که از یک سو به صورت غیر دولتی، و از سوی دیگر پس از اجرای صیغه وقف به صورت غیر خصوصی عهده دار فعالیت‏هایی بوده است که اکنون در حیطه کار وزارتخانه‏ها و سازمان‏هایی چون آموزش و پرورش و آموزش عالی (مکاتب و مدارس) - بهداشت و درمان (دارالشفاها،<br /> بیمارستان‏ها و درمانگاه‏ها) بهزیستی و تأمین اجتماعی (ایتام و مستمندان عجزه و ارامل)، راه و ترابری (پل‏ها و جاده‏ها)، نیرو (قنوات و آب انبارها و یخچال‏ها) اقتصاد (بازارها و دکاکین)، جهاد سازندگی و کشاورزی (زمین‏های زراعی و باغات)، وزارت ارشاد، و تبلیغات اسلامی(نشر کتب و تبلغ دین)، حج و زیارت و حتی سازمان میراث فرهنگی (حفظ و احیای آثار و بناهای مذهبی و عام المنفعه) است.<br /> در دوره قاجار، ثروتمندان برای رفع نیازهای مردم از طریق وقف اقدام می‏کردند؛ مانند عیسی بیگلربیگی. در دوره پهلوی ثروتمندان کمتر از طریق وقف به کمک نیازمندان می‏شتافتند. در دوره پهلوی واقفان برای اجرای نیات خود رقباتی را که بتواند بیشترین درآمد داشته باشد وقف می‏کردند و نوع رقبات هر دوه متناسب با شرایط اقتصادی حاکم بر آن دوره بوده است. در دوره پهلوی چشم اندازها و نقاط فرهنگی ناشی از وقف که در قالب‏های مکان‏های مذهبی، آموزشی، درمانی، تجاری، مسکونی و غیره تجلی می‏کند، بیشتر در سراسر شهر توزیع شده‏اند و در دوره قاجار، رقبات بیشتر در محدوده بازار و اطراف آن متمرکز بوده‏اند. در دوره پهلوی شکل دیگری از وقف که تشکیل نهادها و بنیادهای خیریه است، به وجو می‏آید. (۱۷).<br /> آن گونه که تاریخ شهادت می‏دهد، موقوفات پیوسته متناسب با نیازهای اجتماعی به وجود آمده‏اند. در مناطق خشک و نیمه خشک، احداث آب انبارها و تأمین آب آشامیدنی مردم؛ در مسیر کاروان‏ها ساخت کاروانسراها، در محیطهای مناسب علمی‏احداث مدارس و در مناطق نیازمند و بیماری زا تأسیس درمانگاه‏ها و بیمارستان‏های موقوفه، از جمله اقدامات واقفان مسلمان است. بدین ترتیب واقف با توجه به مقتضیات هر زمان عمل به وقف کرده است؛ مثلا در دوره قاجار پیش از تأسیس مدرسه دارالفنون، برای حفظ و نشر مذهب از طریق ایجاد مدارس علمیه عمل به وقف می‏شد. اهمیتی که واقفان این دوره به این مدارس می‏دادند را می‏توان در سبک‏های معماری و تزئینات این مدارس و حجم موقوفاتی که برای آنها قرار می‏دادند، دید. پس از تأسیس مدرسه دارالفنون و آشنایی با دانش جدید، مدارسی به سبک جدید احداث و وقف می‏شد. این روند در حکومت پهلوی و به دنبال آن در جمهوری اسلامی با ایجاد مؤسسات و بنیادهای خیریه وقفی ابعاد وسیع تری یافت و بر تعداد نقاط فرهنگی ناشی از وقف در کشورافزود؛ مانند موسسه فرهنگی لیستر یا بنیاد فرهنگی البرز. (۱۸).</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><strong><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">نتایج و آثار وقف</span></span></strong></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">وقف را باید از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جزء مظاهر خاص پیشرفت و رفاه جامعه بدانیم. طبق موازین دینی به کمک وقف، معمولا ثروت‏ها بعد از چند سالی از خانواده‏ای به خانواده دیگر و از طبقه‏ای به طبقه دیگر انتقال می‏یابد و نوعی تعدیل و تقسیم ثروت پیش می‏آید. این امر در حقیقت نوعی بیمه اجتماعی است. فقر زدایی یکی دیگر از اهداف مهم وقف است. احکامی برای حمایت از مستمندان، کمک به نابینایان، زمین گیران، از پاافتادگان، آوارگان، بچه‏های بی سرپرست، ایتام، اسیران، بیماران، سالخوردگان، کمک به مقروضان، دور افتادگان از وطن، خون بهای مقتول، قتل‏های غیر عمد، ضیافت، شرکت در برداشت، محصول، امدادهای اجتماعی و غیره صادر شده است. (۱۹)<br /> نتیجه طبیعی وقف رامی‏توان در سه فرآیند ذکر کرد: تعدیل ثروت، توازن اجتماعی و همکاری جامعه که همه این‏ها در اصل زیربنای عدالت اجتماعی و اقتصادی جامعه هستند. وقف آثار و برکات بسیاری دارد، ولی به طور کلی دارای دو اثر درونی و بیرونی است. اثر درونی متوجه شخص واقف است که با این عمل به تزکیه نفس خویش پرداخته و روحیه دنیا طلبی و مال اندوزی را از خود دور کرده است و اثر بیرونی آن در جامعه نمود پیدا می‏کند که می‏تواند در محور فقر و محرومیت و فاصله شدید طبقاتی تأثیر بسزایی بگذارد. این اثر بیرونی چنان نقش مهمی ایفا می‏کند که حتی در اداره یک جامعه می‏توان از آن کمک گرفت. (۲۰)<br /> یکی از پدیده‏های جالب و با اهمیت در شهرهای اسلامی، تداوم املاک از طریق قوانین اسلامی وقف و ارث بود. براساس نوشته‏های گویتن، وقف به واقف اجازه می‏دهد که املاکش را برای استفاده دائمی بهره‏برداران، اهدافش را نسبت به انتقال منافع، تعیین بهره برداران و دیگر موضوعات مربوطه با اطمینان از این که به مثابه<br /> قانون رعایت و مورد احترام قرار می‏گیرد، ماندگار سازد. (۲۱)<br /> وقف علاوه بر آثار مذهبی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی، آثار جغرافیایی مهمی‏به همراه دارد. در برخی مناطق که پدیده وقف گسترش یافته است چهره جغرافیایی آن مناطق دگرگون شده است. همچنین وقف در سیما و چشم انداز جغرافیای شهرها مؤثربوده است.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><strong><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">نقش و تأثیر وقف در شهرها</span></span></strong></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">اوقاف نقش بسیار مهمی در زندگی شهرها بر عهده داشت و چنان گسترش یافت که دیوان مخصوصی برای آن تأسیس شد که به «دیوان احباس» و یا «دیوان اوقاف» معروف است. در زمان رسول خدا (ص) نیز وقف به عنوان یک نظام شناخته می‏شد. ولی تأثیر آن در پیشرفت و آبادانی شهرهای اسلامی در آغاز قرن ششم هجری آشکار شد و از آن پس نیز به عنوان یک عامل مؤثری در عمران و آبادانی شهرهای اسلامی‏به شمار رفت. (۲۲)<br /> از دیرباز اندیشه وقف کردن مال و ملک و مصرف درآمد آن در یک کار عمرانی و نیکوکارانه، امری شناخته شده بوده است. با سعه صدری که در بینش اسلامی‏از جهات گوناگون نهفته است، وقف به منزله یکی از وجوه فقهی، سرچشمه و زمینه ساز و علت وجودی بسیاری از مظاهر جغرافیایی چون مساجد، تکایا، دانشگاه‏ها، بیمارستان‏ها، رصدخانه‏ها، خانقاه‏ها، زاویه‏ها، رباطها، کاروانسراها حمام‏ها، آب انبارها، قنات‏ها، پل‏ها و سایر مؤسسات خیریه اجتماعی در سراسر کشورهای اسلامی شده است. در طول تاریخ اسلام در سراسر سرزمین‏های اسلایم، از پیرنه تا ماوراء شبه قاره هند، بسیاری از مناظر و مظاهر جغرافیایی دست پروده انسان، در پیوند با اندیشه وقف پدیدار شده است. در واقع نهاد و اندیشه وقف هم به تأمین اعتبار و سرمایه لازم برای احداث مظهری جغرافیایی، چه خرد و محدود چون پل یا آب انبار، چه کلان و گسترده چون شهرکی نظیر ربع رشیدی یا شنب غازان خان و رصد خانه مراغه، و هم طراحی کلی و به عبارتی دیگر، برنامه ریزی اشراف داشته است. (۲۳)<br /> هدف اصلی در وقف: تحقق خیر است هر چند در بسیاری موارد درآمدهای موقوفات خرج زندگی خانواده خود واقف شود. احکام وقف ایجاب می‏کرد که متولیان نسبت به عمرن و آبادانی موقوفات اقدام کرده و از طریق ساختن بناها و توسعه املاک وقفی و افزایش درآمد، آن را گسترش دهند. چنین معنا و برداشتی از وقف، مستلزم پیدایش یک حرکت عمرانی گسترده در مناطق مسکونی و بویژه شهرها خواهد بود. اسلام اصول اولیه وقف و کلیات وقف را وضع کرد و فقهای اسلام، احکام مربوط به وقف را بیان کرده، انواع آن را مشخص نموده، شرایط آن را در یک چارچوب معین، تعیین کرده‏اند. و بدین ترتیب با عنایت به جنبه کاربردی، تأثیر وقف در عمران و آبادانی شهرها آشکار می‏شود. با تغییر و تکامل زندگی اجتماعی جوامع اسلامی، اهمیت وقف ازعصری به عصر دیگر سیر تکاملی به خود گرفت و اوقاف در هر عصری به تناسب مقتضیات زمان و مکان کمابیش نقش مهمی را در مسایل عمرانی برعهده می‏گرفتند. علاوه بر ابعاد اجتماعی وقف که شامل تأمین زندگی کودکان بی سرپرست، تأسیس دارالایتام، بیمارستان‏ها، کمک به ادای فریضه حج، آزادسازی اسرا، مسافران گرفتار (ابن السبیل)می‏شد، نظارت بر وضع جاده‏ها و هموار کردن و محافظت از آنها یکی دیگر از فعالیت‏های اوقاف به شمار می‏رفت. شکی نیست که حمایت از مؤسسات وقفی و تشویق و ترویج آن و توجه به املاک و مستغلاتی که بر آنها واقف شده و اداره همه موقوفات به صورتی مطلوب که منجر به تحقق اهداف واقف شود، بیانگر اهمیت وقف و تأثیر آن بر عمران شهرهای اسلامی‏است. (۲۴).<br /> یکی از موارد وقف، تأسیسات خدمات عمومی‏بود. تأسیسات خدمات عمومی درصد بالایی از بافت معماری شهرهای اسلامی را به خود اختصاص می‏دادند و با تأسیس آنها جاذبه‏های برای مهاجرت مردم به شهر به وجود می‏آمد که نتیجه آن توسعه عمران شهرها بود. غالبا انگیزه بنای چنین تأسیساتی از خیرخواهی و نیکوکاری طبقه حاکمه از سلاطین گرفته تا امرا وثروتمندان سرچشمه گرفت و برای آنها موقوفاتی تعیین می‏کردند تا به ارائه خدمات آنها استمرار ببخشند. به طور کلی سیاست وقف، نقش بارزی در عمران شهرهای اسلامی بر عهده داشت؛ زیرا نظام وقف از جهتی تشویقی برای تأسیس بناهای دینی موقوفه با همراه داشتن مفهوم سیاسی و کاربردهای مذهبی به شمار می‏رفت و از جهتی دیگر موجب می‏شد تا برای نگهداری و توسعه و تأسیس موقوفاتی<br /> از قبیل وکاله‏ها، قیصریه‏ها، سراها، حمام‏ها: خانه‏ها، دکان‏ها و دیگر بناهای که برای عایدی بیشتر مدام در حال بازسازی و نوسازی وتوسعه بودند، اهمیت بسیار زیادی قایل شوند و از این طریق بودجه تأسیسات را تأمین کنند. اثرات علاوه بر بناهای دینی مسایل اجتماعی و آموزشی را نیز در برگرفت. (۲۵)<br /> از وقف در داخل بازار، اماکن مذهبی و فعالیت‏های دینی حمایت می‏شد و از طرفی عملکردها و ساختارهای موجود در دیگر نواحی شهری خود تحت تأثیر وقف بوده و حتی مقادیری از اموال و املاک موقوفه که در مناطق اطراف و در حوزه شهرها واقع‏اند، فضاهای اطراف را تحت تأثیر قرار می‏دهند. وقف یک بخش عمده و اساسی در اقتصاد سنتی شهرها و نهادهای اجتماعی وابسته به آن را تشکیل داده و می‏دهد.<br /> وقف به عنوان یکی از الزامات، نهادها و رسوم قانون اسلامی، در هر حال تأثیر مهمی در شهرهای سنتی خاورمیانه داشته است و این خود عاملی برای حمایت از اماکن مذهبی و عملکردهای آنها و دیگر امکانات بوده است. (۲۶)</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><strong><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">نقش وقف در شهر اصفهان</span></span></strong></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">در این شهر موقوفات مهم چون مسجد، کاروانسرا، مدرسه، حمام و بازارچه به صورت مجتمع در کنار هم و اغلب در بخش تجاری قرار گرفته‏اند که معرف اندیشه‏های منطقی، اقتصادی و اصولی ساخت شهر در گذشته بوده است. بسیاری از بناهای عام المنفعه و اجتماعی بزرگ شهر اصفهان، جزء موقوفات است. بنا به روایت تاریخ، عصر صفویه، به ویژه دوران زندگی شاه عباس اول، از دوران طلایی وقف در ایران به ویژه اصفهان بوده است.<br /> از آثار مهم وقف، حفظ بناها و تعمیر مستمر آنهاست که محققان را با مصالح ساختمانی و سبک‏های معماری هر عصر آشنا می‏سازد و کارایی و عملکرد بناهای موقوفه چون مساجد، مدارس، دارالشفاها برای ما روشن می‏گرداند و حتی ابتکار منطقی و عقلایی بانیان و سازندگان آنها را به جامعه امروز معرفی می‏کند. در وقف نامه‏ها تعمیر بنا به منظور حفظ و پایداری آن، پیوسته در نظر گرفته شده و با صراحت در آن قید شده است که تا موقعی که مخارج احیای بنا وجود دارد، دیناری در جای دیگر خرج نشود. این عمل موجب پایداری بناهای موقوفه در شهر اصفهان شده است. به گونه‏ای که بقای آثار باستانی فعلی، هویت خاصی به شهر بخشیده است آن را که مدیون وقف می‏دانیم. اغلب آثار باستانی در شهر اصفهان، موقوفه‏اند. بافت‏های قدیمی شهر دارای موقوفات بیشتری هستند؛ یعنی به نسبت قدمت محلات بر تعداد موقوفات افزوده می‏شود همچنین، بخش بازار اصفهان دارای تراکم موقوفات بیشتری است که اغلب آنها را مراکز مذهبی مانند مساجد، مدارس، امامزاده‏ها، مقبره‏ها و تکایا تشکیل می‏دهند.<br /> شهرهایی که دارای موقوفات بیشتری هستند، مانند شهر اصفهان، در آن نوعی تعادل اجتماعی و اقتصادی وجود داشته و دارد. پراکندگی جغرافیایی بناهای وقفی از یک نظام عقلایی و اقتصادی کاملا تکامل یافته تبعیت می‏کند، به طوری که یک موقوفه با چند رقبه، مانند مسجد، مدرسه، کاروانسرا، بازار و حمام در جوار هم قرار دارند. مکان یابی آنها چنان نظم کالبدی و فضایی ارزنده‏ای را به فضاهای جغرافیایی می‏بخشد که توجه معماران و شهرسازی قرن بیستم را به خود جلب نموده است. موقوفات اصفهان در شکل پذیری این شهر بسیار مؤثر بوده است. مطالعه نقشه محلات شهر اصفهان نشانگر این واقعیت است که حدود ۲۰ محله چند وقفی داشته است. بانیان این محلات به توسعه و شکل پذیری فیزیکی شهر کمک شایانی نموده‏اند. شواهدی در دست است که گسترش و توسعه شهر اصفهان در دوران تاریخی با موقوفات اصفهان ارتباط تنگاتنگی داشته است. (۲۷)</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><strong><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">نقش وقف در شهر تبریز</span></span></strong></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">در طول تاریخ، یکی از بزرگ‏ترین موقوفات جهان اسلام در قرن هفتم هجری متعلق به شهر تبریز بوده که نظام عقلایی «ربع رشیدی» را در عصر ایلخانان به وجود آورد تبریز آن عصر، یکی از عظیم‏ترین موقوفات دنیای اسلام را داشته است. توان مالی مردم، شرط اصلی ایجاد چنین مجتمع‏های اقتصادی، آموزشی و مسکونی بوده است و نظم و هماهنگی و کاربری این نوع موقوفات شهری، بیانگر شکوفایی اقتصادی و اعتقادات مذهبی و منطق=<br /> شهر سازی هر دوره تاریخی بوده است.<br /> ربع رشیدی نهادی است وقفی با عملکردهای فرهنگی، مذهبی و آموزشی، که سازمان فضایی آن مناسب با این عملکردهای مختلف، ساماندهی شده است. به طور کلی ربع رشیدی از دو بخش تشکیل می‏گردد: یکی فضای روضه، با عملکرد مذهبی، آموزشی که اصل مجموعه ربع را فرا می‏گرفته، و بخش دوم شامل مؤسسات مختلف درمانی، آموزشی، اداری، پذیرایی و اقامتی است که در ارتباط با ربع رشیدی فعالیت می‏کردند. ربع رشیدی عملکردهای مختلفی داشت و برای هر فعالیت محلی مناسب پیش بینی شده بود. محل اقامت کارگزاران و معلمین و متعلمین آن نیز در حجره‏های معین تعیین شده بود. (۲۸).<br /> کیفیت و تربیت و تدبیر شهرستان رشیدی که ضمنا یاد آور مواریث فرهنگی شارستان و ربض گذشته و دوران اسلامی و تکامل آن به دست خواجه رشیدالدین است، از شاهکارهای تفکیک فضاهای شهری بر حسب کارکردها و مضامین زندگی در دوران مغول اسلامی است و کلا وقف است. رقبات فراوان موقوفه داخل شهرستان رشیدی و پراکنده در سراسر قلمرو ایلخانی آن زمان، برای نگهدای خود شهرستان و محتوای اقتصادی فرهنگی آن در نظر گرفته شده است. (۲۹)</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><strong><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">بنیادهای وقفی در سایر کشورها</span></span></strong></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">وقف، خاص اسلام و جوامع اسلامی نبوده و این حرکت خیر خواهانه در بیشتر کشورها وجود داشته است. در کشورهای غربی و حتی نقاط دور افتاده استرالیا و آفریقا و در میان سرخپوستان آمریکای جنوبی سنت وقف وجود داشته است که موقوفاتی را برای پرستشگاه‏ها و کلیساها اختصاص می‏داده‏اند. در عصر باستان، یونان، چین، ژاپن، روم، و فلسطین قبل از اسلام موقوفاتی بوده است که از درآمد آنها برای جریان کار معابد، صومعه‏ها، پرستشگاه‏ها و بازسازی آنها و نیز گذران زندگی اسقف‏ها، برهمن‏ها و کاهن‏ها ارائه خدمات لازم به برخی از دانش آموزان مدارس بهره می‏گرفتند، در کشورهای غربی اداراتی برای نظارت بر حسن اجرای موقوفات وجود دارد که مدیران آنها مانند شهرداری‏ها از سوی خود مردم انتخاب می‏شوند. اینان در واقع هیئت امنایی هستند که کاربری‏های وقفی را سرپرستی می‏کنند. (۳۰)<br /> موقوفات خصوصی و بنیادهای وقفی کشورهای اروپایی و بخصوص آمریکای شمالی از ابزارهای رشد، توسعه و تحول فرهنگی جوامع این کشورهاست. یکی از کشورهای موقوفه خیز و بانی بنیادهای جهان کشور آلمان است. دیدگاه سنتی وقف در آلمان عبارت از این بود که سرمایه‏ای در اختیار قرار می‏گرفت که می‏باید سود و یا عواید آن برای انجام دادن مقصود و یا مقاصد واقف کفایت کند. در آلمان وقف ابزاری است که به کمک آن گرایش‏های کاملا معین و تثبیت یافته فرهنگی در مقابل تحولات روز می‏تواند پشتیبانی شوند. مثلا بنیادهای وقفی و یا تک موقوفه‏هایی وجود دارند که پس از حل مسایل آموزشی، به حل مسایل زیست محیطی پرداخته‏اند. از این رو افزایش تعداد بنیادها، تأسیس دانشگاه‏ها، ایجادمدارس فنی مهندسی و راه اندازی آزمایشگاه‏های تحقیقاتی و برپایی محافل و کانون‏های علمی‏برای بحث و چاره جویی در زمینه مسایل اجتماعی، اقتصادی، آموزشی در چهار چوب‏های محلی، منطقه‏ای، کشوری و بین المللی با کمک کارشناسان زبده و امکانات مالی چشمگیر است.<br /> نقش موقوفات و بنیادهای وقفی کنونی جهان سرمایه داری تشخیص و شناخت مسائل، چاره جویی و سرمایه گذاری برای حل آنها و نیز گسترش کمی‏و کیفی، ترویج دانش، بخصوص در آموزش عالی، پژوهش و فن و اشاعه آنهاست. این کار به طور مستقیم و غیر مستقیم به سود جامعه و گسترش رفاه و سرمایه به قشرهای مختلف جامعه می‏باشد. (۳۱)<br /> اندیشه وقف در طول قرن‏ها به عنوان ابزاری فراگیر در عمران نواحی هم تأمین کننده اعتبار مورد نیاز عمران، هم تأمین کننده هدف عمران و حتی گاه به منزله برنامه ریز و طراح ناحیه عمرانی، نقش مؤثری در تشکیل پدیده‏های جغرافایی سرزمین‏های اسلام، چه درون شهری و چه برون شهری، ایفا کرده است. و هنوز هم به رغم نفوذ فرهنگ اروپایی در سرزمین اسلامی از کارایی نسبی<br /> باز نایستاده است. اگر دولت‏ها و دولتمردان سرزمین‏های اسلامی به واقفان معتقد مسلمان اطمینان دهند که به نیات آنها ارج نهاده می‏شود، نهاد وقف به منزله اهرمی مردمی، به صورت داوطلبانه و خود جوش در خدمت عمران منطقه قرار می‏گیرد و بستر زایش پدیده‏های جغرافیایی بدیعی خواهد بود. (۳۲)<br /> ایجاد نوعی کنترل و نظارت بر ساخت و ساز اماکنی که شامل وقف می‏گردند و پیگیری مسائل مرتبط با مبانی شهرسازی آنها از حیث جانمایی مناسب در شهر، تعاریف دقیق کاربردی، سازگاری با محیط، جذابیت‏ها معماری، می‏تواند به قوت بخشیدن و استحکام جایگاه موقوفات در مجموعه شهر کمک بسزایی نماید.<br /> تحت تأثیر قرار نگرفتن موقوفات از اثرات ساخت و سازی آنها با تغییر و تحولات شهر سازی و نیز بالا بردن توان انطباق آنها با سیمای آتی شهرها از زمره مسائلی است که در حفظ جایگاه اماکن موقوفه در متن شهرها تأثیر بسزایی خواهد داشت. انتخاب محل مناسب برای استقرار اماکن وقفی در شهرها باید در چارچوب اصول حاکم بر شهر سازی و الگواهای جدید معماری باشد و به منظور حفظ اعتبار و ارزش این سنت خداپسندانه مسأله مکان یابی آنها در مجموعه شهرها باید با دقت و حساسیت خاصی دنبال شود. دور کردن موقوفات از هسته مرکزی شهرها از تأثیرات فزاینده آنها خواهد کاست و از سویی دیگر نزدیکی زیاد آنها به محل تجمع و تراکم جمعیت باعث خواهد شد که جایگاه ارزشمند آنها در زندگی پرتکاپو، تکراری و پر ازدحام مردم شهرها گم شود.<br /> اگر شهر سازان و متولیان امر شهرسازی، جایگاه موقوفات را از قبل در کالبد شهرها پیش بینی و در دستور کار خود قرار داده باشند، عملا مشکلی برای مکان یابی و یا بحث همسازی و انطباق آنها با نظام مدون شهرها وجود نخواهد داشت و در نتیجه با اختصاص دادن بخش‏هایی از شهر به موقوفات و مصوب گشتن آن در چارچوب طرح‏های جامع تفصیلی شهرسازی، خواهیم توانست به روالی قانونی و کاملا منطقی در این ارتباط دست یابیم. آنچه مسلم است شهرت و اعتبار یک شهر همواره در گرو وجود فضاهای ویژه، سمبل‏هایی منحصر به فرد و اماکنی مخصوص است که موقوفات بخش عمده‏ای از آن را تشکیل می‏دهد. لازمه حفظ و استمرار این پدیده کاملا ریشه دار و اصیل در میزان التفات مسئولان امر به ماهیت موقوفات و اهتمام ویژه ایشان در لحاظ کردن پیامدهایی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنها در جامعه نهفته است.<br /> اماکن وقفی که از دیرباز و قدیم الایام در اختیار ماست، به نوعی به پیشینه کهن معماری و ساختار قوی سنتی آراسته هستند که به آنها جنبه‏ای برجسته و پویا بخشیده و آنها را عملا به گنجینه‏هایی فرهنگی و تاریخی در شهرها مبدل کرده است. موقوفات، طیف وسیعی از فضاهای شهری را شامل می‏گردد، هر چند استفاده از خدمات وقف مختص به قشر خاصی از مردم ساکن در یک شهر آسیب پذیر، مستضعف و نیازمند جامعه خواهد بود. همین امر باعث پیدایش نوعی تمرکز و تجمع موقوفات در مناطق خاصی از شهرها گشته است که از نقطه نظر شهر سازی زیاد مطلوب نبوده و سیمای شهر را دگرگون خواهد کرد پراکندگی و گستردگی موقوفات در پهنه شهر یکی از عوامل کم جلوه بودن و پنهان گشتن قداست و حرمت آنها در جامعه است. (۳۳)<br /> مهم این است که در عصر حاضر، با کاربرد صحیح وقف، نقش این نهاد مدنی در توسعه فرهنگی و اقتصادی کشورها ممتازتر و با بهره گیری بهینه به صورت ابزاری مؤثر در جهت مبارزه با آسیب‏های اجتماعی به کار گرفته شود. وقف و ایثار مالی، تأسیس بنیادهای خیریه در قالب وقف توسط نیکوکاران و خیراندیشان به صورت جامع و فراگیر و فعالیت این نهادها در حوزه فقر زدایی، دانش پژوهی و ترویج فرهنگ و علوم اسلامی و جلب مشارکت مردم در حل معضلات اجتماعی و ارائه مشورت‏های مفید به جوانان در حل بحران‏های روحی و فکری، راهی استوار برای سامان بخشی جوامع است.<br /> اجرای علنی و شفات نیات واقفان توسط متولیان موقوفات و ادارات اوقاف و تجلیل مستمر از نیکوکاران و تشویق ثروتمندان و متمکنان برای انفاق مال و تبیین برکات وقف برای مردم از جمله راه‏هایی هستند که زمینه رشد این نهاد را فراهم می‏کنند.<br /> لازم است برای درخشان‏تر کردن جایگاه بلند وقف، تأکید بیشتر بر آن شود. فراگیر ساختن چنین امر خیری در میان مردم ما از<br /> سرمایه داران، صاحبان صنایع و حرف، بازرگانان، عالمان، فرهنگیان و کلیه قشرهای آسیب پذیر جامعه ضروری است. به شرط آنکه تشویق‏های دینی، دولتی و مردمی‏و تسهیلات مالیاتی انجام گیرد. بر رسانه‏های گروهی است که تعریف، مقاصد متنوع،فواید و نحوه اجرای وقف را در زمره واجبات ملی - دینی دانسته و مبانی گسترش آن را توسط افراد خیر فراهم آورند.<br /> وزاری کشورهای اسلامی می‏توانند با تبادل نظر بیشتر و جست و جوی راه‏های جدید برای رشد موقوفات، و ایجاد موقوفات جدید و کشف و شناسایی و احیای موقوفات قدیم و سرمایه گذاری در زمینه عمران و توسعه موقوفات، گام‏های بلندی در راستای توسعه کشور و ایجاد اشتغال و مبارزه با فقر و گسترش علم و تربیت استادان در زمینه‏های گوناگون بردارند. وقف در کشورهای اسلامی‏باید به عنوان منبعی مطمئن برای حل معضلات جامعه در جایگاه ویژه و ممتاز خود مطرح و مد نظر مسئولان کشور قرار گیرد.</span></span></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><strong><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">پی نوشت : </span></span></strong></p> <p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px">۱- مومنی، مصطفی موقوفات در اقتصاد و سازمان فضایی جامعه (در شهر نفت) Http:// <a href="http://www.hamshahri.net/hamnews/">www.hamshahri.net/hamnews/</a>۱۳۷۸/۷۸۰۰۷۲۲/e/mif.htm. <br /> ۲- مومنی، مصطفی (۱۳۶۵)، «ردیابی فرهنگ وحی در ساختارشناسی فرهنگی، اقتصادی و کالبدی دوره آغازین شهر دولت آباد ملایر». فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، سال اول، شماره ۲. .<br /> ۳- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، ۱۳۷۶، ص ۸۲. .<br /> ۴- میراحمدی، مریم، «پژوهشی درموقوفات عصر صفوی»، مشهد، آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره ۲۵ ص ۴۸ - ۲۹. .<br /> ۵- سلیمی‏فر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی اجتماعی آن، بنیاد پژوهشهای اسلامی‏آستان قدس رضوی، ص ۵۲. <br /> ۶- شهابی، علی اکبر، تاریخچه وقف در اسلام، اداره کل اوقاف تهران، ص ۲۲ - ۲۱. <br /> ۷- مفضل بن سعد بن حسین مافروخی (۱۳۲۸)، محاسن اصفهان، ترجمه حسین بن محمد بن ابی الرضاء، ص ۱۴۴. <br /> ۸- دونالدن ویلبر (۱۳۴۶)، معماری ایران در دوره ایلخانان، ترجمه عبدالله فریار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. .<br /> ۹- رشیدالدین فضل الله، وقف نامه ربع رشیدی، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، انجمن آثار ملی، ص ۱۲۵. <br /> ۱۰- سعید نیا، احمد پژوهشی در موقوفات عصر صفوی، آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، مشهد، شماره ۳۲، ص ۶۷ - ۲۷. .<br /> ۱۱- موسی مصطفی و ضیاء توانا محمد حسین، «شهر شرق اسلامی: مدل و واقعیت»، فصلنامه تحقیقات جغرافیای مشهد شماره ۳۲، ص ۷۶ - ۲۷. <br /> ۱۲- اعتضادی، لادن (۱۳۷۷)،«نقش مسجد در ساختار شهرهای مسلمان نشین»، صفه، دانشکده معماری و شهر سازی دانشکده شهید بهشتی، شماره ۲۶، ص ۲۰ - ۹. .<br /> ۱۳- میراحمدی، مریم «پژوهشی در موقوفات عصر صفوی» مشهد آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره ۲۵، ص ۴۸ - ۲۹. .<br /> ۱۴- طبسی، محسن، «مرمت مسجد ضرورت بازنگری در اندیشه‏ها و روشها» مجموعه مقالات دومین همایش معماری مسجد، دانشگاه هنر، ص ۲۰۲ - ۱۹۱. <br /> ۱۵- راوندی، مرتضی تاریخ اجتماعی ایران، انتشارت امیرکبیر: ج ۴، ص ۷۷۹ - ۷۷۴. .<br /> ۱۶- اتخادیه، منصوره، «موقوفات تهران و تحول شهر ۱۳۲۰ - ۱۲۶۹ ه ق» فصلنامه میراث جاویدان، سال هفتم، شماره ۴، ص ۱۶ - ۷. .<br /> ۱۷- شاه حسینی، پروانه، «وقف شناسی جغرافیایی شهر تهران در دوره قاجار و پهلوی». فصلنامه تحقیقات جغرافیای شماره ۴۲، ص ۱۳۴ - ۱۱۷. <br /> ۱۸- شاه حسینی، پروانه (۱۳۷۷)، «ردیابی وقف در ساختار فرهنگی شهر تهران از دوره قاجاریه تا جمهوری اسلامی» فصلنامه تحقیقات جغرافیایی شماره ۴۸، ص ۱۲۰ - ۱۱۰. <br /> ۱۹- باستانی پاریزی، محمدابراهیم، سیاست و اقتصاد عصر صفویه، ص ۷۳. .<br /> ۲۰- کاشی پور محمدی، نقش وقف در توسعه اقتصادی اجتماعی.<br /> Http://jomhourieslam.com/۱۳۸۱/۱۳۸۱/۰۲/۶/htm. .<br /> ۲۱- Cattan ,h. (۱۹۹۵),the law of waqf , in khadduri , m. and liebesny ,H.J (ED) lawin the middle Institue , washington DC. .<br /> ۲۲- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، ۱۳۷۶، ص ۸۲ - ۶۳. .<br /> ۲۳- دانش پژوه و ایرج افشار، جامع الخیرات، یا وقفنامه سید رکن‏الدین یزدی، ص ۴۱. .<br /> ۲۴- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، ۱۳۷۶، ص ۸۶ - ۸۱. <br /> ۲۵- همان، ۲۳۷. .<br /> ۲۶- شفقی سیروس، «تحلیلی فضایی - کالبدی بازار اصفهان» فصلنامه شماره‏ی ۶۰، ص ۵۱ - ۲۲. .<br /> ۲۷- شفقی، سیروس، «وقف در اصفهان؛ پراکندگی جغرافیای موقوفات و آثار اقتصادی فرهنگی، اجتماعی آن در اصفهان»، میراث جاویدان، پائیز و زمستان ۱۳۷۶، ص ۵۸ - ۴۷. .<br /> ۲۸- سعید نیا، احمد (۱۳۷۹)، «پژوهشی در ربع رشیدی»، مجله‏های هنرهای زیبا، شماره ۷، ص ۵۸ - ۴۷. <br /> ۲۹- مومنی، مصطفی، «جغرافیای جهان بینی وقفنامه رشیدی خواجه رشیدالدین فضل الله بانی مجتمع‏های وقفی» میراث جاویدان، سال اول، شماره ۳، ص ۶۰ - ۵۲. .<br /> ۳۰- WWW.jomhourieslam.com/۱۳۸۱/۱۳۸۱/۰۲/۶/htm. .<br /> ۳۱- مومنی، مصطفی، «بنیادهای وقفی در آلمان فدرال»، فصلنامه میراث جاویدان، شماره ۴، ص ۱۰۴ - ۹۴. .<br /> پیشنهاد<br /> ۳۲- سعیدی رضوانی، عباس، (۱۳۶۸)، بینش اسلامی و پدیده‏های جغرافیایی، مقدمه‏ای بر جغرافیای سرزمین‏های اسلامی، مشهد آستان قدس رضوی، ۱۳۶۷، ص ۱۴۸. .<br /> ۳۳- Http://<a href="http://www.hamshahri.org/hamnews/">www.hamshahri.org/hamnews/</a>۱۳۸۲/۸۲۰۲۱/۴/world/lifew.htm. .</span></span></p> <p><strong>منبع: ميراث جاويدان</strong></p> </div></div></div><div class="field field-name-field-news-cat field-type-taxonomy-term-reference field-label-above"><div class="field-label">دسته بندی:&nbsp;</div><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="/en/taxonomy/term/29" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">مقالات وقف</a></div></div></div> Tue, 08 May 2018 05:41:46 +0000 dabir 271 at https://moghofat.abdulazim.com https://moghofat.abdulazim.com/en/node/271#comments جلوه‌های وقف در آیینه‌ ادب فارسی https://moghofat.abdulazim.com/en/node/247 <div class="field field-name-field-news-img field-type-image field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%20%D9%88%D9%82%D9%81%203.jpeg"><img typeof="foaf:Image" src="https://moghofat.abdulazim.com/sites/moghoofat.abdulazim.com/files/styles/medium/public/news/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%20%D9%88%D9%82%D9%81%203.jpeg?itok=a_3CPhO6" width="220" height="147" alt="" /></a></div></div></div><div class="field field-name-field-news-summary field-type-text field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even">دکتر لیلا هاشمیان ـ رضوان صفایی صابر</div></div></div><div class="field field-name-body field-type-text-with-summary field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even" property="content:encoded"><p class="rtejustify" dir="RTL"><span style="font-family:tahoma,geneva,sans-serif"><span style="font-size:14px"><strong>چکیده</strong><br /> سخاوت و گشاده‌دستی یکی از صفات برجسته و متعالی انسان‌ها است. صفتی که محدود به هیچ دوره‌ی زمانی و یا منطقه‌ی جغرافیایی نشده است و به گواهی تاریخ، انسان‌های بسیاری با مختصات فکری متفاوت به این خصلت والای بشری معروف بوده‌اند. در طبقه‌بندی انواع بخشش‌ها، به جرأت می‌توان گفت که وقف دارای ارزشی چند برابر می‌باشد. وقف به مثابه‌ی ترازویی است که با آن می‌توان درجه‌ی ایمان قلبی و خصوصیات انسانی افراد یک جامعه را به خوبی سنجید. وجود تعداد فراوان اماکن موقوفه‌ی یک شهر، بیانگر اعتلای ایمان و اعتقاد دینی و پای‌بندی ساکنان آن به احکام و مبانی شرعی است. هم‌چنین هر چه قدر تمایل افراد یک جامعه به مشارکت عمومی برای ساختن و آبادانی و پیشرفت محل زندگی‌شان بیشتر باشد، موقوفات بیشتری نیز در آن سرزمین به چشم می‌خورد.<br /> گستره‌ی ادبیات که در ایران، همواره علاوه بر پرداختن به مضامین درونی و هنری خود، رسالت انعکاس واقعیت‌های جامعه را نیز برعهده داشته، در این زمینه هم کوتاهی نکرده و بزرگان و سردمداران ادبی این مرز و بوم در جای جای آثار خود به فرهنگ پسندیده‌ی وقف چه در معنای لغوی و چه در معنای مجازی آن پرداخته‌اند و علاوه بر بازتاب اتفاقات واقعی در این زمینه و هم‌چنین مضمون‌سازی‌های بی‌بدیل از این سنت حسنه، راهکارهایی را نیز برای مبارزه با آفت‌ها و آسیب‌هایی که گاه گریبانگیر آن می‌شد، بیان کرده‌اند.<br /> در این مقاله کوشش می‌شود با بیان شواهد اندکی از آثار بزرگان ادب فارسی در رابطه با وقف به بررسی نظر و عقیده‌ی آنان در مورد این عمل نیک انسانی پرداخته شود.<br /> <strong>مقدمه</strong></span><br /> <span style="font-size:16px">دین اسلام به عنوان برترین و کامل‌ترین مذهب الهی، همواره بینان‌گذار و یا تداوم‌دهنده‌ی اعمال و خلقیات متکاملی بوده که کمک شایانی به روند پیشرفت و نهادینه شدن صفات متعالی انسانی در میان مسلمانان و حتی پیروان حقیقت‌جوی مذاهب دیگر کرده است. در این میان، طبق آموزه‌های الهی اسلام، سخاوت و بخشش و به‌ویژه وقف، به عنوان بالاترین مراتب جود و بذل، جایگاه مهمی نزد بزرگان این دین آسمانی دارد. روایات بسیاری که درباره‌ی توصیه‌ی مکرر پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وامامان معصوم‌علیهم‌السلام به این سنت حسنه و هم‌چنین عمل کردن خود آنها به این امر مهم وجود دارد، نشان از ارزش و مقام بلند این عمل نیک در دین اسلام است.<br /> سفارش پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به عمر بن خطاب، مبنی بر وقف کردن قطعه‌زمینی که از خیبر به دست آورده بود و دو چشمه‌ی آبی که امام علی علیه‌السلام در مدینه برای کمک به در راه‌ماندگان و محتاجان وقف نمودند، تنها اشارات کوتاهی به اهتمام خاندان نبوت نسبت به جاری شدن این عمل خداپسندانه در تمامی شئونات زندگی مسلمانان هستند.<br /> شاید بتوان مهم‌ترین دلیل بزرگداشت وقف در اسلام را در سنجش ایمان و اعتقادات قلبی و درونی مردمی به حساب آورد که داعیه‌ی دین‌داری دارند. یک جامعه‌ی آرمانی می‌کوشد تا درون و همراه باورهای باطنی ساکنانش به ظهور برسد و برای رسیدن به این مقصود، وجود راهکارها و خروجی‌هایی نیاز است تا درونیات افراد آن را به مانند آیینه‌ای صاف به نمایش بگذارد.<br /> وقف یکی از این آزمون‌ها است تا مردم با عمل کردن به آن بتوانند برای تداوم جامعه‌ی دینی و حتی اجتماعی خود تلاش کنند و در نهایت، برای دستیابی هر چه بهتر آن به یک مشارکت و همکاری عمومی که باعث نزدیک‌تر شدن آنها به همدیگر است، برسند.<br /> در واقع می‌توان وقف را همچون مسیری روشن و هموار برای جهت‌بخشی سرمایه‌ها و نیات افراد یک جامعه‌ی مدنی دانست که از همه‌ی داشته‌های خود برای ساخت و پیشرفت بهینه‌ی محیط زندگی‌شان استفاده می‌کنند و به سبب اینکه هیچ‌گاه تکیه‌ی یک جانبه به نهادهای حکومتی نمی‌تواند یک جامعه را به خاطر وسعت‌ نیازهایش، در روند تکامل و توسعه‌ یاری دهد، مشارکت و همکاری افرادی که توانایی انجام دادن امور وقفیه را دارند، می‌تواند سهم بزرگی در رسیدن به یک آرمان شهر ایفا کند.<br /> یکی دیگر از منافع متعدد وقف که رابطه‌ی نزدیکی با مصالح جامعه دارد، تعدیل ثروت و دسترسی عادلانه‌ی همه‌ی آحاد جامعه به امکانات است. کمک و دستگیری نیازمندان، به موازنه‌ رسیدن اوضاع اقتصادی، تک قطبی شدن طبقات جامعه، گسترش فرصت‌های دانش‌اندوزی، مخصوصاً در حوزه‌های دینی و معارف اسلامی و بنا کردن مکان‌های عمومی عام‌المنفعه مانند بیمارستان‌ها، کتابخانه‌ها، مدارس، جاده‌ها، پل‌ها و ... تنها جنبه‌های کوچکی از مزایای بی‌شمار وقف می‌باشند. هم‌چنین انسان‌ها با وقف کردن می‌توانند صفات رذیله‌ی خود را مانند حرص و طمع و دنیادوستی در خود از بین ببرند و حس نوع‌دوستی و انفاق را جایگزین آنها سازند.<br /> از آنجایی که با ورود اسلام به ایران، ساکنان این سرزمین، با فراغ بال به استقبال همه جانبه‌ی بایدها و نبایدها این دین الهی رفتند. سنّت وقف نیز با آنکه از دیرباز در ایران جریان داشت، به طور چشمگیری افزایش یافت و به جرأت می‌توان گفت سرزمین ایران و دانشمندان آن بالاترین مرتبه‌ی رشد و پیشرفت خود را مدیون این عمل نیک و واقفان هستند. «در اواخر شاهنشاهی ساسانیان بنیادهای نیکوکاری به منظور رستگاری روان در ایران بنیاد شد که پول آن صرف کمک به تنگدستان و احداث تأسیسات عام‌المنفعه می‌شد. همین بنیادها بعدها الگویی برای وقف اسلامی شدند. در ایران در تشکیلات اداری دوره‌ی سامانیان (261 - 389) از دیوان موقوفات و یا دیوان اوقاف نام برده شده که کار آن رسیدگی به امور مساجد و اراضی موقوفه بوده است.» (دریایی، 1383 : 87)<br /> پرورش بزرگان ادب فارسی در اماکن موقوفه<br /> نکته‌ی جالبی در مورد رابطه‌ی وقف و ادبیات فارسی و متعاقب آن، به وجودآورندگان مظاهر و جنبه‌های این گستره‌ی پهناور ادبی و هنری وجود دارد و آن هم تحصیل و رشد و بالندگی اکثر شاعران و نویسندگان فارسی در یک بستر آموزشی وقفی است. حتی بسیاری از این ادیبان تا پایان عمر از درآمدهای حاصل از مصارف موقوفه‌ها برای زندگی استفاده می‌کرده‌اند.<br /> بنابراین، در صورت عدم وجود فرهنگ وقف در بین مردم، شمار زیادی از شاعران و نویسندگان و عرفایی که در اماکن موقوفه زندگی می‌کردند، فرصت به فعلیت رساندن استعدادهای خود را نمی‌یافتند و ادبیات ایران از وجود آثار ماندگار و شاهکارهای کلاسیک خود محروم می‌ماند. با در نظر گرفتن این نکته می‌توان گفت که وقف، دین بزرگ و بی‌نظیری بر گردن ادبیات فارسی دارد.<br /> سعدی برای اثبات استفاده‌ی خود از اموال موقوفه اشارات دارد:<br /> مرا در نظامیه ادرار بود شب و روز تلقین و تکرار بود<br /> (بوستان، 1384: 159)<br /> ادرار یعنی مستمری و مقرری روزانه یا ماهانه که به طلاب داده می‌شده است. نظامیه‌ی بغداد که منظور سعدی است، یکی از چند نظامیه‌های بزرگ ممالک اسلامی بوده که نقش پررنگی در پرورش دانشمندان و ادیبان ماندگار فارسی داشته و قسمتی از درآمد خود را از راه اموال وقفی به دست می‌آورده است.<br /> بنابراین، یکی از خدمات شایان توجه فرهنگ وقف به جامعه‌ی علمی و ادبی ایران، برپایی مراکز علمی و آموزشی فراوان بوده است. رسمی‌ترین نهادهای آموزشی مانند دارالقرآن‌ها، مدارس، خانقاه‌ها، کتابخانه‌ها و مکتب‌خانه‌ها در پی افزایش روزافزون تمایل مردم به وقف اموال و اماکن خود پدید آمده‌اند و نکته‌ی جالب توجه در این میان ،استقبال بالاترین رده‌های درباری مانند سلاطین، امیران و خلفا از این عمل، به دلیل علاقه‌ای که به گسترش عمل داشتند و هم‌چنین ملزم دانستن خود به گسترش دانش‌اندوزی به عنوان یک وظیفه‌ی حکمرانی، است.<br /> «ابن خلدون» در اثر تاریخی و ارزشمند خود، مهمترین دلیل پیشرفت رشد علم و دانش در سرزمین‌های مشرق را صفت پسندیده‌ی بخشش و نیکوکاری ایرانیان نسبت به عاملان و جویندگان دانش می‌داند. در زمان سامانیان نیز که از حکومت‌های فرهنگ‌دوست و دانش‌پرور ایرانی بودند، «امام ابوالحسن بن شعیب بیهقی» که مفتی شافعیان خراسان بود، در یکی از محله‌های نیشابور مدرسه‌ای بنیان نهاد و مبلغ سنگینی از درآمد خود را صرف اداره‌ی آن و ساماندهی اوضاع دانشجویانش کرد.<br /> سال‌های اولیه‌ی قرن چهارم هجری شاهد برپایی مراکز علمی دیگری در جهان اسلام به نام «دارالعمل» بودند. «ابوالقاسم جعفر بن محمد موصلی» (م 324 ه ق) یکی از فقیهان و ادیبان برجسته‌ی شافعی بوده که از بینان‌گذاران قدیمی‌ترین دارالعلم‌ها به شمار می‌آید. موقوفاتی که او در این مرکز علمی بر جای گذاشت، به قدری عظیم بودند که همه‌ی دانشجویان می‌توانستند از کمک هزینه‌های فراوان آن استفاده کنند و به راحتی با ساکن شدن در آنجا به کسب دانش بپردازند. تقریباً تمام کتاب‌هایی که در این دارالعلم وجود داشته، کتاب‌های شخصی موصلی بوده که وقف کتابخانه‌ی آنجا شده بود.<br /> «خواجه نظام الملک طوسی» (م 485 ه ق) وزیر مقتدر و توانمند «آلب ارسلان» (م 455 ه ق)، با تأسیس نخستین نظامیه‌ی علمی، تحولی بزرگ در روند بنا نهادن زیرساخت‌های علمی و تاریخ آموزش و پرورش جهان اسلام به وجود آورد. او مبالغ زیادی از اموال وقفی بر نظامیه‌ها را صرف خرید و نسخه‌برداری کتاب‌های ارزشمند برای کتابخانه‌ی نظامیه نمود و بعد از مدت کوتاهی این کتابخانه‌ی موقوفی مانند نگینی گران بها در ممالک اسلام درخشید.<br /> روند ساختن مراکز علمی و پژوهشی از راه درآمدهای وقفی، هیچ‌گاه در تاریخ ایران زمین متوقف نماند و بزرگان و توانگران این سرزمین به سبب علاقه‌ی قلبی دیرینه‌ی خود به کسب علم و دانش، همواره به رسالت خود در زمینه‌ی گسترش این فرهنگ پسندیده عمل کرده‌اند.<br /> کتاب‌های پربار «یاقوت حموی» جغرافیدان و ادیب بزرگ قرن، مملو از وصف کتابخانه‌های موقوفی و شمار زیاد آنها در ممالک اسلامی می‌باشند. او می‌گوید: «من در مرو شاهجان روزگار می‌گذرانیدم. در آنجا کتاب‌ها در علوم و آداب و نوشته‌ها از صاحبان درک و فهم چندان یافت می‌شد که مرا از یاد کسان و زادگاه و دوست و همسالان باز می‌داشت. در آنجا بر گمشده‌ی خود دست یافته و به آرزوی دیرین رسیده و به سان آزمندی یه این گنجینه‌ها روی آورده بودم ... اما چندان نپایید که مصیبت ویرانی گریبان خراسان را گرفت و من در سال «616 ه ق» مروی را وداع گفتم که در نیکوترین احوال روزگار می‌گذرانید و اگر یورش مرگبار تاتار بر آن روی نمی‌نمود بر آن بودم که تا زنده‌ام از آن دل بر نکنم که مردمی نرمخوی و نیک رفتار و انبوهی از کتاب‌های ارزشمند داشت. در حالی این شهر را وداع گفتم که ده‌ها کتابخانه‌ی موقوفه داشت و من مانندش را در انبوهی و نفاست در دنیا ندیده بودم.» (کسایی، 1383: 415 – 423)<br /> وجود ده کتابخانه‌ی وقفی تنها در یک شهر، گواه راستینی است بر رواج و سیطره‌ی روحیه‌ی بخشش و نیکوکاری در میان مسلمانان که خود را در بالاترین مرتبه‌ی سخاوت، یعنی وقف نشان داده است. تأثیری که یاقوت حموی از این کتابخانه‌های وقفی گرفت به قدری عمیق و باطنی شده بود که وی بعد از جان سالم به در بردن از دست مغول‌ها، هنگامی که به عراق بازگشت، همه‌ی سرمایه‌ی یک عمر خود یعنی کتاب‌های نوشته‌ی خودش و مصنفات دیگران را به کتابخانه‌ی مسجد زیدی بغداد هدیه کرد.<br /> اوج اقتدار و شکوه فرهنگ وقف و احسان واقفان را می‌توان در دوران طلایی وزارت دو مرد بزرگ تاریخ «خواجه نصیرالدین طوسی» و «خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی»، مشاهده کرد که با درایت و هوش سرشار خود افسار قوم بدوی تاتار را که بویی از فرهنگ و ادب و دانش نبرده بودند، به سوی جاده‌ی مستقیم علم‌اندوزی و فرهنگ‌پروری گرداندند و به تاریکی عمیقی که بر ادب و دانش فارسی سایه انداخته بود، پایان بخشیدند. خواجه نصیرالدین طوسی با همّت فراوان توانست کتابخانه‌ای موقوفی به وجود آورد که حاوی نزدیک به چهارصد هزار جلد کتاب ارزشمند برای دانشمندان بود. خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی نیز ساختمانی بی‌مانند که در واقع، دانشگاهی بی‌نظیر در سطح جهانی بود، به نام «ربع رشیدی» را بنا نهاد. موقوفات بی‌شماری که در این مجموعه مورد استفاده قرار گرفته در «موقوفات رشیدی» به طور کامل ذکر شده و یادآور خدمات و اعمال فوق انسانی و نیکوکارانه‌ی مردی است که تاریخ ایران در قرن‌های پرفراز و نشیب خود مانند او را کمتر دیده است.<br /> «پادشاه اسلام، خَلَّدَ سُلطانُه، دو نوبت جمال خواجه‌ی کائنات، عَلَیهِ اَفضلَ الصّلَوات وَ اَکَمل التَّحِیات، به خواب دیده و ... امیرالمؤمنین علی و حسن و حسین علیهم‌السلام، با نبی، صَلَواتُ اللهُ عَلَیه، به هم بوده‌اند... و از آن تاریخ باز، دوستی او با اهل بیت نبوت علیهم‌السلام، زیادت شد و همواره مزار خاندان را زیارت کند و نذرها پذیرد و فرستد و سادات راعزیز و محترم دارد...<br /> و چون خانقاه و مدارس و مساجد و دیگر ابواب البر در هر موضعی می‌ساخت و اوقات معین می‌فرمود و وظایف و مشاهرات هر طایفه‌ای در نظر آورد، و فرمود که «چگونه است که از آن فقها و متوصوفه و دیگر طوایف هست و از آن سادات نیست؟ از آن علویان نیز واجب است.» و فرمود تا در تبریز و دیگر ولایات معظم در تمامت ممالک، در بلا معتبر، چون اصفهان و شیراز و بغداد و امثالها دارالسیاده سازند تا سادات آنجا فرود آیند و جهت مصالح ایشان، وجهی که مصلحت دیده، به موجبی که وقف نام‌ها به ذکر آن ناطق است، معین فرمود تا ایشان نیز از خیرات او با بهره‌ باشند...<br /> و فرمود تا جهت مشهد حسین علیه‌‌السلام، نهری جاری گردانیدند.» (جامع‌التواریخ، 1351: 1406)<br /> کاربرد کلمه‌ی وقف در آثار شاعران و نویسندگان<br /> به طور کلی می‌توان دو معنای پذیرفته شده را برای کلمه‌ی وقف در ادبیات فارسی در نظر گرفت. معنی لغوی وقف که برای اکثریت قابل قبول است در فرهنگ روز سخن، این چنین آمده است: «عقدی که بر طبق آن شخصی مال معیّنی از اموالش را جهت استفاده‌ی فرد یا افرادی یا مؤسسه‌ای، اختصاص می‌دهد و پس از آن مال مذکور از ملکیت واقف خارج شده و قابل نقل و انتقال نخواهد بود...» (انوری، 1383: 1317)<br /> با در نظر گرفتن این معنی، به اشعار و متون زیادی در گستره‌ی ادبی فارسی بر می‌خوریم که دقیقاً در بر دارنده‌ی معنی لغوی وقف در روزگار خود هستند.<br /> ناصرخسرو یکی از شاعران بزرگ سبک خراسانی، در سفرنامه‌اش، ذیل توصیف بیت‌المقدس می‌نویسد: «و چون از شهر به سوی جنوب، نیم فرسنگی بروند و به نشیبی فرو روند، چشمه‌ی آب از سنگ بیرون می‌آید، آن را «عین سلوان» گویند. عمارت بسیار بر آن چشمه کرده‌اند و آب آن به دیهی می‌رود و آنجا عمارت بسیار کرده‌اند و بستان‌ها ساخته و گویند هر که بدان آب سر و تن شوید، رنج‌ها و بیماری‌های مزمن از او زایل شود و بر آن چشمه وقف‌های بسیار کرده‌اند. بیت‌المقدس را بیمارستانی نیک است و وقف بسیار دارد و خلق بسیار را دارو و شربت دهند و طبیبان باشند که از وقف مرسوم ستانند.» (سفرنامه‌ی ناصرخسرو، 1356: 28)<br /> «ابوالفضل بیهقی»، نویسنده‌ی بزرگ قرن چهارم در جای جای اثر ماندگار خود به نام «تاریخ بیهقی» که یکی از مستندترین کتاب‌های تاریخی زبان فارسی است، به موقوفات بی‌شمار بزرگان و توانگران عصر غزنوی اشاره کرده است: «و راست همچنان بود که بو منصور گفت که سوری مردی متهور و ظالم بود... و آخر کار این مرد آن آمد که بر قلعه‌ی غزنین گذشته شد؛ ... خدای عَزَّ وَجَلَّ، بر وی رحمت کناد که کارش با حاکمی عدل و رحیم افتاده است مگر سر به سر بجهد که با ستمکاری، مردی نیکو صدقه و نماز بود و آثارهای خوش، وی را به طوس هست. از آن جمله آنکه مشهد علی بن موسی‌الرضاعلیه‌السلام را ... سوری در آن زیادت‌های بسیار فرموده بود و مناره‌ای کرد و دیهی خرید فاخر و بر آن وقف کرد؛ و به نشابور مصلّی را چنان کرد که بهیچ روزگار کس نکرده بود از امرا، ... و در میان محلّت بلقاباد و حیره رودی است خرد و به وقف بهار آنجا سیل بسیار آمدی و مسلمانان را از آن رنج بسیار بودی؛ مثال داد تا با سنگ و خشت پخته ریخته کردند و آن رنج دور شد؛ و بدین دو چیز وقف‌ها کرد تا مدروس نشود. و برباط فراوه و نسا چیزهای با نام فرمود و بر جای است.» (تاریخ بیهقی، 1386: 639)<br /> کمتر کسی در ایران زمین وجود دارد که برای یک بار نام جوی مولیان و قصیده‌ی زیبای رودکی را در مورد آن نشینده باشد. همان قصیده‌ای که سلمان امیر نصر سامانی بعد از شنیدن آن، بی‌تابانه برای دیدار وطن، بدون پوشیدن کفش و لباس به راه افتاد. امّا نکته‌ی جالب در مورد این در وقفی بودن آن تجلّی می‌یابد. «در قدیم این ضیاع جوی مولیان، ملک طغشاده بوده است و وی هر کسی از فرزندان و دامادان خود را حصه‌ای داده است؛ و امیر اسماعیل سامانی، رَحمَه الله عَلَیه، این ضیاع را بخرید از حسن بن محمد بن طالوت که سرهنگ المستعین بن المعتصم بود... امیر اسماعیل به جوی مولیان سرای‌ها و بوستان‌ها ساخت و بیشتر بر مولیان وقف کرد و هنوز وقف است.» (نرسخی، 1363: 57)<br /> همانگونه که اشاره شد، سنّت حسنه‌ی وقف در ایران مختص به ورود اسلام نمی‌شود و ایرانیان با هر آیین و مذهبی به دلیل ضمیر پاک و خیرخواهی که داشته‌اند، از دیرباز به این عمل نیک اهتمام می‌ورزیدند. عطار نیشابوری در الهی‌نامه‌ی خود داستان مرد گبری را بیان می‌کند که برای مردم شهر پل ساخته و به اصرارهای سلطان محمود برای دریافت هزینه‌ی پل و معروف شدن آن به نام سلطان جواب رد داده بود تا برای همیشه نام نیک این عمل بر او باقی بماند.<br /> یکی گبری که بودی پیر نامش که جدی بود در گبری نمامش<br /> یکی پل او ز مال خویش کرده مسافر را نکو اندیش کرده<br /> مگر سلطان دین محمود پیروز بدان پل در رسید از راه، یک روز<br /> پلی بالای رودی سوی ره دید که هم نیکو و هم بر جایگه دید<br /> کسی را گفت کاین خیری بلند است که بنیاد چنین پل او فکنده ست؟<br /> بدو گفتند: گبری پیر نامی ز غیرت کرد شاه آنجا مقامی<br /> بخواندش گفت: تو پیری و لیکن گمانم آنکه هستی خصم مومن<br /> بیا هر زر که کردی خرج پل تو بهای آن ز من بستان به کل تو<br /> که چون گبری تو جانت بی‌درود است تو را چون این پلی آن سوی رود است<br /> زبان بگشاد آن گبر آشکاره که گر شخصم کند شه پاره پاره<br /> نه بفروشم نه زر بستانم این را که این بنیاد کردم بهر دین را<br /> شهش محبوس کرد و در عذابش نه نانی داد در زندان نه آبش<br /> به آخر چون عذاب از حد برون شد دل آن گبر خاک افتاد و خون شد<br /> به شه پیغام داد و گفت: برخیز در آور پای این ساعت به شبدیز<br /> یکی ایتاد با خود بر گرامی که این پل را کند قیمت تمامی<br /> از این دلشاد شد شاه زمانه سوی پل گشت با خلقی روانه<br /> چو شاه آنجا رسید و خلق بسیار بر آن پل ایستاد آن گبر هوشیار<br /> زبان بگشاد و آن گه گفت: ای شاه تو اکنون قیمت این پل ز من خواه<br /> هلاک خود بدین سر پل کنم ساز جواب تو بدان سر پل دهم باز<br /> ببین اینک بها ای شاه عالی بگفت این و در آب افتاد حالی<br /> چو در آب اوفکند او خویشتن را ربودش آب و جان درباخت و تن را<br /> تن و جان باخت و دل از دین نپرداخت چو آن بودش غرض از این نپرداخت...<br /> (الهی‌نامه، 1381: 77)<br /> بنابراین، با تأمل در آثار کهن فارسی مشخص می‌شود که تقریباً در همه‌ی مواردی که به وقف در معنای لغوی آن اشاره شده، شعرا و نویسندگان، عموماً وظیفه‌ی تاریخ‌نگاری را بر عهده‌ گرفته‌اند و با ذکر جزئیات موقوفات بزرگان زمانه‌ی خود، نام آنان و اعمالشان را برای همیشه در تاریخ و تمدن ایران جاودان کرده‌اند.<br /> امّا علاوه بر این معنی، یک برداشت دیگر نیز می‌توان از کلمه‌ی وقف کرد و آن هم به کار بردن این کلمه در معنای مجازی است. در این صورت می‌توان از وقف به عنوان وابستگی شدید، ایثار همه‌جانبه و تعلّق قلبی و عمقی به یک موضوع نام برد. ایثارگری مطلق و پاکباختگی در معنی مجازی وقف، بازتاب وسیعی در میان پدیدآورندگان ادب فارسی دارد. کاربرد این کلمه با چنین بار معنایی، به قدری متداول بوده که تقریباً در ذهن شعرا و نویسندگان، تبدیل به نوعی همسانی مطلق گردیده است. بنابراین وقتی در بیتی، شاعر می‌گوید که خود را وقف چیزی یا کسی کرده است، منظورش این است که همه‌ی موجودیت و هستی مادّی و معنوی خود را صرف آن می‌کند و در راه این بذل و بخشش از تمام داشته‌های خود می‌گذرد.<br /> بیدل دهلوی در این رابطه می‌گوید:<br /> هر چه در دل گذرد وقف زبان دارد شمع سوختن نیست خیالی که نهان دارد شمع<br /> (کلیّات بیدل، 1376: 366)<br /> خواجوی کرمانی هم این موضوع را اینگونه بیان می‌کند:<br /> ملک جهان کرده‌ایم وقف سر کوی یار گوی دل افکنده‌ایم در خم چوگان عشق<br /> (دیوان خواجو،1381: 321)<br /> دو جان وقف حریم حرم او کردیم و اعتماد از دو جهان بر کرم او کردیم<br /> (همان: 111)<br /> وقف کردن جان و روح و روان بر دانش و کسب علم و ادب و یا اختصاص دادن همه‌ی جنبه‌های زندگی به معشوق و در ناب‌ترین جایگاه ایثار، وقف تمام داشته‌های موجود برای خداوند و رسیدن به حقیقت ناب ازلی، توصیه‌هایی هستند که اکثر شاعران و نویسندگان برای تبیین و نهادینه شدن آنها در ضمیر مخاطبان خود به کار بسته‌اند و در این میان، خود را از مدعیان عمل به این وقف‌های انسان‌ساز نامیده‌اند.<br /> به نظر سنایی در حدیقه الحقیقه که سرشار از مضامین حکمت‌آموز است وقف باید اینگونه انجام پذیرد:<br /> جان و تن را به کردگار بسپار تا درون سرای یابی بار<br /> کانکه شد پاسبان خانه و زر چون کلیدان بماند در پس در<br /> جان و اسباب از او عطا داری پس دریغش از او چرا داری؟<br /> جان و اسباب در رهش در باز بر ره رود و سیل خانه مساز<br /> وقف کن جسم و مال را بر غیب تا بوی چون کلیدش اندر جیب<br /> (دیوان سنایی، 1361:164)<br /> به عقیده‌ی سعدی، وقف را باید همه‌جانبه و از سوی همه‌ی هستی و موجودیت خود ارائه داد:<br /> بذل تو کردم تن و هوش و روان وقف تو کردم دل و چشم و ضمیر<br /> (غزلیات سعدی، 1354:233)<br /> او در ادبیات مختلف، برای تشویق مخاطبان خود به این عمل، از مزایای ابدی آن و جاودان شدن نام نیک انسان سخن می‌گوید و وقف را نوعی سپاسگزاری در برابر نعمت‌های خداوند می‌داند.:<br /> جوانمرد و خوشخوی و بخشنده باش چو حق بر تو باشد تو بر خلق پاش<br /> نیامد کس اندر جهان کو بماند مگر آن کزو نام نیکو بماند<br /> سزد آن که ماند پس از وی به جای پل و خانی و خان و مهمان‌ سرای<br /> هر آن کو نماند از پسش یادگار درخت وجودش نیامد به بار<br /> که را سیم و زر ماند و گنج و مال پس از وی به چندی شود پایمال<br /> وز آن کس که خیری بماند روان دمادم رسد رحمتش بر روان<br /> (بوستان، 1384: 45)<br /> خاقانی نیز در این باره ابیاتی را به نظم کشیده و از وقف برای به تصویر کشیدن مضمون تعلّق همیشگی و مداوم استفاده کرده است.<br /> چون کردم خانه‌ی دل وقف مهرش خط مهر ابد بر در نویسم<br /> (دیوان خاقانی، 1382، 775)<br /> ای به هزار جان دلم مست وفای روی تو خانه‌ی جان به چار حد وقف وفای روی تو<br /> (همان: 653)<br /> مس ملکت، زر آن گشت که وقف کف اوست کیمیایی که ز فتح و ظفر آمیخته‌اند<br /> (همان: 119)<br /> خاک بالین رسول الله همه حرز شفاست حرز شافی بهر جان ناتوان آورده‌ام<br /> وقف بازوی من است این حرز نفروشم به کس گرچه ز اوّل نام دادن بر زبان آورده‌ام<br /> (معدن کن، 1382: 121)<br /> خانه‌ی دل به چار حد، وقف غم تو کرده‌ام حد وفا همین بود، جور ز حد چه می‌بری؟<br /> (دیوان خاقانی، 1382: 421)<br /> کنم دفتر عمر وقف قناعت نویسم به هر صفحه‌ای لا یباعی<br /> (همان: 440)<br /> مولانا معتقد است که عاشق، تا ابد متعلق به خرابات است و مانند همه‌ی موقوفات، اجازه بیران آمدن از آن را ندارد. هم‌چنین وظیفه‌ای او را که تنها خدمت کردن به مستان می‌باشد، گوشزد می‌کند و به دلیل اینکه خرابات مکان حضور هوشیاران نیست، بیان می‌کند که هر گونه استفاده‌ی آنان از اموال موقوفه‌ی خرابات جایز نیست.<br /> تو وقف خراباتی دخلت می و خرجت می زین وقف به هشیاران مسپار یکی دانه<br /> (دیوان شمی، 1378: 864)<br /> وی در ابیات زیر جنبه‌ی متفاوتی از انگیزه‌ی وقف در معنای مجازی آن ارائه می‌دهد و بیان می‌کند به دلیل اینکه انسان، همه‌ی هستی و تمامیت خود را از وجود خداوند وام گرفته است، پس بر او واجب است که تمام موجودی خود را بر پروردگار وقف کند:<br /> هم بدان سو که گه درد دوا می‌خواهی وقف کن دیده و دل، روی به هر سوی مکن<br /> (همان، 750)<br /> وقف کردیم بر این باده‌ی جان کاسه‌ی سر تا حریف سری و شبلی و ذوالنون باشیم<br /> (همان، 622)<br /> تو وقف کنی خود را بر وقف یکی مرده من وقف کسی باشم کو جان و جهان دارد<br /> (همان، 260)<br /> صائب تبریزی در بیت زیر همه‌ی مکنونات قلبی خود را وقف معشوق می‌داند:<br /> نرسد جز تو به کس گوهری از خاطر من کرده‌ام وقف تو این بحر لبالب ز زلال<br /> (دیوان صائب، 1374: 1071)<br /> بیدل دهلوی نیز در ابیات زیر، انسان‌ها را به وقف جان خویش در برابر خالق هستی تشویق می‌کند:<br /> قد خم گشته را تا می‌توانی وقف طاعت کن به قلاب صید ماهی دریای رحمت کن<br /> (کلیات بیدل، 1376: 711)<br /> انوری شاعر قرن ششم، با توجه به ابدی بودن اموال وقفی، استفاده‌ی زیبایی از این موضوع می‌کند و در بیت زیر با بیانی زیبا و شاعرانه برای دعای تأبید ممدوح خود، از جاه و جمال و عمر ممدوح به عنوان اموال موقوفی نام می‌برد تا حکم جاودانگی بر او جاری شود:<br /> وقف بادا بر جمال و جاه و عمرت روزگار زانکه در اوقاف احکام مؤبد می‌رود<br /> (دیوان انوری، 1356: 101)<br /> عطار نیشابوری نیز با توجه به قانون عدم خرید و فروش مال وقفی، عشق واقعی را قابل معامله نمی‌داند:<br /> عشق جز بخشش خدایی نیست این به سلطانی و گدایی نیست<br /> عشق وقف است بر دل پر درد وقف در شرع ما بهایی نیست<br /> (دیوان عطار، 1375: 95)<br /> او در این بیت ابتدا عشق را مانند یک مال موقوفه، منحصر به عاشق، یعنی کسی که برای او وقف شده؛ می‌داند و سپس بیان می‌کند که عشق در قانون عاشقان به هیچ وجه قابل قیمت‌گذاری و ارزش مادی نمی‌باشد. وی نیز مانند دیگر شعرا، برای بیان نهایت سخاوت و گشاده‌دستی خود در برابر معشوق از وقف عزیزترین داشته‌هایش سخن می‌گوید:<br /> مشک جهان گر همه عطار داشت وقف خط غالیه فامت کنم<br /> (همان، 465)<br /> <strong>آسیب‌شناسی وقف</strong><br /> آثار ادب فارسی، اعم از نظم و نثر، علاوه بر دارا بودن مضامین متعددی از فرهنگ وقف و به کار بردن معانی لغوی و مجازی آن برای مجسم ساختن مفاهیم خود، به واقعیت‌های تلخ و ناراحت کننده‌ای نیز اشاره دارند که در تضاد مستقیم با اهداف خیر این سنت نیکو قرار گرفته‌اند.<br /> دخل و تصرف‌های بی‌جا و نامناسب در موقوفه‌ها یکی از مضامینی است که در نوشته‌های ادیبان فارسی، بارها به آن توجّه شده است. اموال وقفی در طول تاریخ همواره مورد سوء استفاده و تعرض صاحبان قدرت و افراد سودجو قرار داشته‌اند و در این میان، انگشت سرزنش بزرگان ادبیات، بیشتر به سمت داعیان دروغین عرفان و مرشدان ناحق سیر و سلوک، نشانه رفته است.<br /> مسلماً این استفاده‌های نامناسب و فرصت‌طلبی‌های ناشایست، قلب و روح شاعران و نویسندگان را که منعکس کننده‌ی واقعیت‌های جامعه بودند می‌آزرد و آنان با توجه به آگاهی از وظیفه‌ی خود به عنوان راهنمایان و هدایت‌کنندگان حقیقی افکار و ذهنیات مردم، گاهی آشکارا و گاهی در لفافه‌ای از تلمیحات و کنایات درباره‌ی این پدیده‌ی ناهنجار سخن گفته‌اند و با روشنگری‌های خود سعی در برداشتن نقاب ظاهری و اغوا کننده‌ی افراد متقلّب نموده‌اند.<br /> حافظ در بیت زیر با لحنی طنزآمیز، این واقعیت تلخ را به سخره می‌گیرد:<br /> فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد که می حرام ولی به ز مال اوقاف است<br /> (دیوان حافظ، 1379: 28)<br /> نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که حافظ در این بیت به استفاده‌های ناروا و مزورانه‌ای که از موقوفات می‌شده، اعتراض کرده و با صرف عمل وقف مشکلی نداشته است. او در جامعه‌ی پیرامون خود شاهد کسانی بوده که با ادعاهای دروغین و فریبنده‌ی سیر و سلوک و ارشاد، بدون داشتن کمترین شایستگی برای استفاده از موقوفات، چنگال تعرض خود را بر این اموال گشوده بودند و از این رو فقیه و مرشد حافظ فتوا می‌دهد که می گرچه حرام است ولی از نظر قبح عمل و بدکرداری به پای سوء استفاده از اموال وقفی نمی‌رسد.<br /> در بیت زیر نیز بیان می‌کند که هر چند خرقه‌اش را که نمادی از شرع و دین‌داری است در میخانه گرو نهاده و این عمل به معنی اسیر بودن ایمان در برابر کفر و حرام کاری است، اما ارتکاب چنین عملی از دست درازی ناروا به اموال وقفی بهتر است. سپس افتخار می‌کند که حتّی یک درهم از مال وقفی استفاده‌ی نابجا نکرده است.<br /> بیا که خرقه‌ی من گرچه رهن میکده‌هاست ز مال وقف نبینی به نام من درمی<br /> (همان، 296)<br /> سعدی نیز در دو کتاب ماندگار خود، گلستان و بوستان، از این موضوع غافل نبوده و به بازتاب آن در آثار خود پرداخته است:<br /> «یکی از علمای راستین را پرسیدند: چه گویی در نان وقف؟ گفت: اگر نان از بهر جمعیت خاطر ستانند حلال است و اگر جمع از بهر نان می‌نشینند حرام.<br /> نان از برای گنج عبادت گرفته‌اند صاحبدلان، نه کنج عبادت برای نان.»<br /> (گلستان، 1387: 62)<br /> در جای دیگر می‌فرماید:<br /> آن را که سیرتی خوش و سرّی است با خدای بی‌نان وقف ولقمه‌ی دریوزه زاهداست<br /> (همان: 68)<br /> بنابراین زاهد حقیقی نزد سعدی که خود نمونه‌ی اعلای یک انسان اخلاق گرا است، کسی است که تا جایی که امکان دارد چشم طمع به مال وقفی نداشته باشد، هر چند واقعاً مستحق استفاده از آن باشد.<br /> عطار نیز با عنایت به نظر سعدی، متذکر می‌شود که جز در مواقع بسیار ضروری، استفاده از موقوفات، مانع رسیدن سالک به مقصود می‌شود:<br /> مخور جز بر ضرورت لقمه‌ی وقف صفا هرگز نیارد لقمه‌ی وقف<br /> (دیوان عطار، 1375: 245)<br /> او نیز مانند حافظ، از این جهت که هیچ‌گاه نگاه حرص‌آلود به اموال وقفی نینداخته و همیشه از حاصل دسترنج خود بهره برده است، بر خود می‌بالد:<br /> بود مردار مال وقف، پیشم بود این مرتبه آیین و کیشم<br /> (همان)<br /> شایان ذکر است که این سخن عطار نیز، مخالفت با فرهنگ وقف نیست و کنایه‌ی سخن شاعر به کسانی است که از موقوفات برای مطامع دنیوی خود و اغفال مریدان ساده دل استفاده می‌کرده‌اند.<br /> هم‌چنین در اسرار التوحید که شرح احوال و کرامات شیخ ابو سعید ابوالخیر است، حکایاتی در این زمینه یافت می‌شود:<br /> «آورده‌اند که در آن وقف که شیخ ما، قُدِّسَ اللهُ روحَهُ العَزیز، به نیشابور بود، استاد امام بلقاسم قشیری را، قُدِّسَ اللهُ روحَهُ العَزیز، پیغام داد که می‌شنویم در اوقاف تصرف می‌کنی، می‌باید که نیز تصرف نکنی. استاد امام جواب باز فرستاد که اوقاف در دست ماست، در دل ما نیست. شیخ ما جواب باز فرستاد که ما را می‌باید که دست شما چون دل شما باشد.» (اسرارالتوحید، 1354: 280)<br /> شیخ نجم‌الدین رازی، در کتاب مرصاد العباد، توصیه‌هایی ارزشمند خطاب به سلاطین روزگار خود مبنی بر استفاده‌ی درست از موقوفات و عواید آنها می‌کند و آنان را در رسیدن به یک راهکار درست در این زمینه‌ هدایت می‌نماید:<br /> «یکی از سعادت‌های ملوک آن است که در احیای خیرات و مبرات و میراث و اوقاف دیگران بکوشد که به مثقال ذره، سعی در تغییر و تبدیل آنها نشود و از رایزنان بد سیرت فاسد عقیدت تغییر این معنی قبول نکند... زینهار در حضرت پادشان اگر زاهدی یا جاهلی یا عالم فاسقی مداهنه کنند و رخصت دهد که مال خیرات و اوقاف در قسم دیگری صرف می‌ شاید کرد یا به لشکر توان داد یا به عمارت پلی یا رباطی یا ثغری یا سدی توان کرد، حاشا و کلاّ بدان مغرور نشود و این، هیچ روا نبود الاّ بر مصرفی که صاحبان خیرات و مبرات و اوقاف و میراث معین نموده‌اند ... و دیگر آنکه بر پادشاه واجب است بر اوقاف و میراث و خیرات و مبرات، امینی صاحب دیانت و مشفق منصف که اهل آن کار باشد بگمارد تا در عمارت اوقاف کوشد و دست ظالمان و مستألکه را از تعدی و تجاوز کوتاه نماید و حق به مستحق رساند.» (انزابی نژاد، 1385: 156)<br /> در رساله‌ی بدایت هدایت ابو حامد غزالی، نیز استفاده‌ی نابجا و ناحق از موقوفات اکیداً به فعل حرام نسبت داده شده و او انجام این کار را در شرع، جایز نمی‌داند:<br /> «از جمله‌ی آنچه حرام محض باشد، آن است که از اوقاف خورند نه بر وقف شرط واقف. پس آن کس که تفقّه اشتغال ندارد، آنچه از مدارس می‌گیرد حرام است و آن کس که مرتکب معصیتی می‌شود که بدان سبب شهادت وی را نپذیرند، آنچه را به اسم صوفیه ـ از وقف یا جز آن ـ ستانند، حرام است، و ما مداخل شبهات و حلال و حرام را در کتابی مفرد از کتب احیاء علوم الدین یاد کرده‌ایم؛ پس بر توست که آن را طلب کنی، چون معرفت حلال و طلب آن ـ مثل نمازهای پنچگانه ـ بر هر مسلمان فرض است.» (زرین کوب، 1377: 163)<br /> یکی دیگر از آفت‌هایی که بعضی مواقع پاکی و طهارت عمل نیکوکارانه‌ی وقف را آلوده می‌سازد، وقف اموال نامطلوب و غیرقابل استفاده است و این عادت نادرست برخی از مردم از دیرباز؛ با این سنت حسنه همراه شده و مانند هر پدیده‌ی اجتماعی دیگری در آثار شعرا و نویسندگان فارسی نمود پیدا کرده است. بسیاری از بزرگان ادبی، در نوشته‌های خود بارها به این موضوع که باید نهایت کرامت و بزرگ‌منشی را در وقف رعایت کرد، اشاره نموده‌اند.<br /> البته باید توجه داشت که در ریشه‌یابی این موضوع، عموماً یک حقیقت تلخ ظاهر می‌شود و آن هم فقر و ناتوانی مالی بسیاری از مردمی است که در گذشته و اکنون، علی‌رغم تمایل شدید خود به این کار خیر، از انجام هر چه بهتر آن عاجز بوده‌اند. بنابراین با وقف اموال و اشیاء ناچیز خود، تلاش می‌کرده‌اند تا به ثواب این عمل، هر چند ناچیز دست یابند.<br /> بیت زیر از اوحدی مراغه‌ای به خوبی این نیت را به تصویر می‌کشد:<br /> بر تربت تو وقف می‌کنم کاسه‌های چشم زیرا که کیسه‌ی زرم از سیم بی‌نواست<br /> (دیوان اوحدی، 1376: 35)<br /> زشتی وقف کردن اموال نامناسب نزد اکثریت جامعه، منجر به پیدایش ضرب‌المثلی شده است که حاکی از بی‌ارزشی این عمل نزد بیشتر مردم می‌باشد: «روغن چراغ ریخته را وقف امامزاده می‌کند.» از آنجایی که عموماً ضرب‌المثل‌ها به دلیل مقبولیت معنی نهفته در آنها، همواره مورد توجّه جامعه قرار می‌گیرند و بیشتر مردم برای رساندن مفاهیم ذهنی خود به آنها پناه می‌آورند، می‌توان ناشایستی این نوع وقف را نزد مردم فارسی زبان، از این ضرب‌المثل به خوبی دریافت.<br /> باید توجه داشت که مثال‌های ذکر شده تنها شواهد اندکی از آثار بی‌شمار و ارزشمند بزرگان نظم و نثر فارسی در مورد فرهنگ پسندیده‌ی وقف هستند و پرداختن همه جانبه‌ی شاعران و نویسندگان برجسته به این موضوع، بیانگر ارزش و جایگاه والای سنت وقف و مشارکت عمومی و همگانی مردم برای آبادانی و رونق اجتماع پیرامونشان است.<br /> <strong>نتیجه‌گیری</strong><br /> آثار منظوم و منثور بزرگان ادب فارسی به سبب عمومیت و جامعیت گسترده‌ای که در همه‌ی زمینه‌های فکری، اعتقادی و عملی دارد، سرشار از اشعار و متون برجسته‌ای است که در آنها آشکارا و یا در لفافه به فرهنگ وقف در جوامع و قرن‌های مختلف پرداخته شده و شعرا و نویسندگان، همواره با استفاده از درونمایه‌های مختلفی که از این سنت نیک استنباط کرده‌اند، مخاطبان خود را به جاری کردن این روحیه‌ی نیکوکارانه در تمام مناسبات زندگی خود اعم از مادّی و معنوی ترغیب نموده‌اند.<br /> آنان که وجدان‌های بیدار جامعه‌ی خود بوده‌اند، با استفاده از لحنی مستقیم و آگاه کننده و گاهی با بهره‌گیری از کنایت و تلمیحات، برای بیداری و هوشیاری مردم اجتماعشان نسبت به استفاده‌های نامناسب و بی‌رویه‌ی بعضی از فرصت‌طلبان و سودجویان که در پی انحراف افکار و اعتقادات اطرافیان خود بوده‌اند، تلاش‌های صادقانه‌ای کرده‌اند.<br /> بنابراین، می‌توان گفت ادبیات غنی ایران به مدد ذوق هنری و هوشیاری صاحبانش، نقش بزرگی در نهادینه شدن فرهنگ وقف و آسیب‌شناسی آن و آگاهی فارسی‌زبانان نسبت به آفت‌های مخربی که در بطن این حرکت خیر در جریان بوده و هست، ایفا نموده است.<br /> <strong>منابع:</strong><br /> 1. ابن منوّر، محمد (1354) اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، تصحیح ذبیح‌الله صفا، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم.<br /> 2. انزابی نژاد، رضا (1385) گزیده‌ی مرصاد العباد، تهران، دانشگاه پیام نور، چاپ نهم.<br /> 3. انوری، اوحد الدین علی بن محمد (1356) دیوان انوری، به کوشش سعید نفیسی، تهران، پیروز، چاپ دوم.<br /> 4. انوری، حسن (1383) فرهنگ روز سخن، تهران، سخن.<br /> 5. اوحدی مراغه‌ای (1376) دیوان اوحدی، تصحیح امیر احمد اشرفی، تهران، پیشرو، چاپ دوم.<br /> 6. بیهقی، ابوالفضل محمد بن حسین (1386) تاریخ بیهقی، جلد دوم، تهران، مهتاب، چاپ یازدهم.<br /> 7. تبریزی، صائب (1374) دیوان صائب، به اهتمام جهانگیر منصور، تهران، نگاه، چاپ اول.<br /> 8. حافظ، شمس‌الدین محمد (1379) دیوان حافظ، تهران، اقبال، چاپ شانزدهم.<br /> 9. خاقانی شروانی، افضل الدین بدیل بن علی (1382) دیوان خاقانی شروانی، تهران، زوّار، چاپ هفتم.<br /> 10. خواجوی کرمانی، محمود بن علی (1381) دیوان خواجو، به اهتمام کیومرث پارسای، تهران، دبیر.<br /> 11. دریایی، تورج (1383) شاهنشاهی ساسانی، تهران، ققفنوس، چاپ اول.<br /> 12. دهلوی، بیدل (1376) کلّیات بیدل، جلد 2، تصحیح اکبر بهداروند و پرویز عباسی داکانی، تهران، الهام، چاپ اول.<br /> 13. زرین کوب، عبدالحسین (1377) با کاروان اندیشه، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم.<br /> 14. سعدی، مصلح بن عبدالله (1354) غزلیات سعدی، تهران، اقبال.<br /> 15. سعدی، مصلح بن عبدالله (1384) بوستان، تهران، خوارزمی، چاپ هشتم.<br /> 16. سعدی، مصلح ابن عبدالله (1387) گلستان، تهران، کارآفرینان فرهنگ و هنر، چاپ سوم<br /> 17. سنایی، مجدود بن آدم (1361) دیوان سنایی، به اهتمام محمد تقی مدرس رضوی، تهران، سنایی، چاپ چهارم.<br /> 18. عطار، فریدالدین (1375) دیوان عطار، به اهتمام نقی تفضلی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم.<br /> 19. عطار، فریدالدین (1381) الهی نامه، تصحیح فؤاد روحانی، تهران، زوّار، چاپ ششم.<br /> 20. قبادیانی، ناصرخسرو (1356) سفرنامه‌ی ناصرخسرو، تهران، فرانکلین، چاپ سوم.<br /> 21. کسایی، نورالله (1374) مقاله‌ی گزارش یاقوت از کتابخانه‌های مرو، مجموعه‌ی ارج نامه‌ی ایرج، تهران، توس، شماره‌ی 5.<br /> 22. معدن کن، معصومه (1382) بزم دیرینه عروس، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ چهارم.<br /> 23. مولوی، جلال الدین محمد (1378) کلیات دیوان شمس تبریزی، جلید 2، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، تهران، سیمای دانش، چاپ پنجم.<br /> 24. نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر (1363) تاریخ بخارا، ترجمه‌ی ابونصر احمد بن محمد بن نصر القباوی، تهران، توس.<br /> 25. همدانی، رشیدالدین فضل الله (1351) جامع التواریخ، جلد 2، تصحیح محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، اقبال.</span></span></p> <p dir="RTL"> </p> </div></div></div><div class="field field-name-field-news-titr field-type-text field-label-hidden"><div class="field-items"><div class="field-item even">دکتر لیلا هاشمیان ـ رضوان صفایی صابر</div></div></div><div class="field field-name-field-news-cat field-type-taxonomy-term-reference field-label-above"><div class="field-label">دسته بندی:&nbsp;</div><div class="field-items"><div class="field-item even"><a href="/en/taxonomy/term/29" typeof="skos:Concept" property="rdfs:label skos:prefLabel" datatype="">مقالات وقف</a></div></div></div> Tue, 06 Mar 2018 07:17:31 +0000 dabir 247 at https://moghofat.abdulazim.com https://moghofat.abdulazim.com/en/node/247#comments