به نام خدا
مقدّمه
سنّت حسنهی وقف، یك پدیدهی دیرپای بشری است كه ریشه در عقل، منطق و طبیعت انسان دارد. وقف، در همهی ادیان الهی و حتّی آیینهای شبهدینی و تمدّنهای بشری به اشكال و صور مختلف و منطبق بر آیین و سنن و فرهنگ هر جامعه، وجود داشته و دارد، امّا آنچه مهم است اینكه؛ «گرچه ممكن است صورت ظاهری و نیز آیین مربوط به مسألهی وقف یا شبه وقف در كشورهای مختلف و بین اقوام مختلف متفاوت باشد، ولی در همهی جهان و ادیان یكی بیش نیست و آن عباتاست از: جاودانقرار دادن تمام یا قسمتی از ثروت خود در راه خدا به منظور بهرهگیری فرد یا افرادی از جامعهی بشری در درازمدّت از درآمد و منافع آن.»(دانشپور و ریاحی سامانی، 1388، ص20)
حال كه وقف یك سنّت حسنه و یكی ازافتخارات فرهنگ غنی اسلام و یكی از اهرمهای مؤثّر اعتقادی و فرهنگی برای جبران نارساییها و نیازمندیهای جامعه در ابعاد مختلف محسوب میشود، بنابراین ضرورت دارد برای ترویج این عمل پسندیده و ارزشمند در جامعه برنامهریزی و تلاشهای گستردهای صورت گیرد. باید با توسعهی موقوفات فضایی سرشار از معنویت ایجاد شود تا در آن فضا مشكلات فقرا و دردمندان برطرف گردد. كمبودها و نیازهای اجتماعی تأمین شود، زمینهی رشد و تعالی و سعادت و پیشرفت نوجوانان و جوانان فراهم گردد. خیرخواهی و غیرخواهی جایگزین سودجویی و خودخواهی شود، تكاثر و تفاخر از میان برود و صدقات جاریه و باقیاتالصّالحات به جای آن بنشیند. طبعاً چنین جامعهای به كمال و سعادت خواهد رسید و آیندهای روشن و درخشان در پیش رو خواهد داشت.
در این مقاله، برخی از راههای ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری و توسعهی موقوفات در جامعه مورد بررسی قرار گرفته است، امّا قبل از آن مفهوم و معنای وقف، بیان و اهمیت توسعهی آگاهی به عنوان پیششرط توسعه و ترویج فرهنگ وقف تبیین شده است.
نگاهی به مفهوم و تعاریف وقف
در فرهنگهای فارسی از «وقف» و «اوقاف» تعاریف گوناگونی شده است كه مشابهتهای زیادی با هم دارند.
در فرهنگ معین(ص1110 و 1183) وقف به معنای ایستادن، درنگكردن؛ تخصیص ملك یا مالی برای مصرفكردن در اموری كه وقفكننده تعیین كرده است؛ درنگكردن در بین كلام و دوباره حرفزدن. آمده است.
فرهنگ عمید(1363، ص2465) وقف را«چیزی میداند كه از ثروت خود جدا كند تا در كارهای عامالمنعه از آن استفاده كنند.» در فرهنگ الفباییـ قیاسی عنوان وقف به «زمین یا ملك یا مستغلّی داده شده است كه برای مقصود معینی در راه خدا اختصاص میدهند تا درآمد آن به مصرف امور خیریه و از پیش تعیینشده برسد و نیز انحصار چیزی به كسی یا چیزی.» و در تعریف اوقاف(جمع وقف) آمده است: «املاك و اموال و چیزهایی كه برای كمك به بینوایان و یا بر مزارها و مساجد و یا امور دیگر وقف كرده باشند.»(معراجی، 1385، ص92)
«وقف عبارت است از حبس مالی که انتفاع از آن با بقاء عین مال ممکن باشد و تصرّف در اصل مال ممنوع و مقطوع گردد و منافع رقبه به قصد قربت در کار «بِرّ» هزینه شود»
وقف به زبان سادهتر عبارت از این است که انسان تمام یا قسمتی از اصل ثروت منقول یا غیرمنقول خود را طبق شرایط خاصی از فروش و توارث و ... منع کند و جاودان نماید، اما بهره و درآمد آن ثروت را در راه خدا (خدمت به خلق خدا، شخص یا اشخاص معلوم، یا عموم مردم، دانشگاه، بیمارستان، مدرسه و ...) هزینه نماید.
این معنی در بین فقها و حقوقدانان و قانونگذاران به عبارتهای مختلف بیان شده است.
در صدر اسلام، در اخبار و احادیث و عرف جامعه و وقفنامههای به جای مانده از حضرت علی(ع) و سایر صحابه، به جای واژهی وقف، از واژهی صدقه، استفاده میشده است. از آنجایی که وقف با سایر صدقات فرق داشته، با پسوند «جاریه» وقف را از سایر صدقات متمایز کرده، از وقف به «صدقه جاریه» تعبیر میکردهاند.(دانشپور و ریاحی سامانی، 1388، ص152-153)
انواع وقف:
وقف به اعتبار موقوفٌ علیه دونوع است:
1- وقف عام 2- وقف خاص
وقف عام: اگر مصارف موقوفه مخصوص دسته یا طبقهی معین نباشد، آن را وقف عام گویند. مانند: وقف بر فقرا، مدارس و مساجد و وقف برای روضهخوانی امام حسین(ع) و ائمهی اطهار، موقوفاتی که به وسیلهی اقلیتهای دینی برای معابد وامور عامالمنفعه اختصاص یافته وقف عام تلقی میشود. وقف عام نیز خود به دو رویه عمل میشود:
وقف انتفاعی: یعنی اگر واقف نظرش از وقفی که نموده، تحصیل درآمد نباشد و استفادهی عامّه داشته باشد وقف انتفاعی است. مانند: وقف بر مساجد، مدارس، ساختن پل و غیره.
وقف منفعتی: یعنی منظور واقف از وقف مال یا اموال تحصیل درآمد باشد و عناوین عامه دارد. مثل: وقف به تعزیهداری امام حسین(ع)، اطعام، تهیهی دارو و درمان، کمک به فقرا، کمک دانشآموزان کمبضاعت وغیره که سازمان اوقاف وامور خیریه یا متولّیان محترم موقوفات وظیفه دارند برابر نیّات واقفان خیراندیش منافع و درآمد حاصل از موقوفات را به مصرف مقرّر وقفنامه برسانند.
وقف خاص: وقفی است که برای شخص یا اشخاص یا اولاد و احفاد وقف شده باشد، پس اگر مصرف وقف مختص گروهی معین باشد آن را وقف خاص میگویند مانند: وقف بر اولاد و افراد و گروه یا طبقهی مخصوص ازمردم.
توسعهی آگاهی پیششرط توسعهی فرهنگ وقف
پیششرط و مقدّمهی هدایت افكار و اندیشهی انسانها و جلب مشاركت آنان در هر زمینهای نیازمند افزایش آگاهی آنهاست. به عبارت دیگر، آگاهی به عنوان یكی از سرمایههای اجتماعی و از جمله پیششرطهای اساسی، اعتماد اجتماعی و نیز مشاركت، در بحث توسعه از اهّمیت ویژهای برخوردار است. آگاهی شهروندان و توجّه آنان به ضرورت توسعهی جامعه، روشها و ابعاد آن، حسّ مسؤولیتپذیری آنان را افزایش داده و مشاركت آنان را در توسعه تا حدّ قابل توجّهی تضمین میكند. توجّه و آگاهی به مسائل منطقهای و نیازهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و اطّلاع از وضعیت جامعه، همگی به عنوان بخشی از سرمایهی اجتماعی به حساب میآیند و میزان آگاهی شهروندان یك جامعه نسبت به امور عمومی و مورد نیاز، از جمله شاخصهای سرمایهی اجتماعی است. آگاهی مسیر را برای اعتمادورزیدن هموار میكند و به دنبال آن مشاركت و حضور در فعالیتهای اجتماعی تحقّق مییابد.(ناطقپور، 1382، ص131-132)
«آگاهنمودن برای ایجاد انگیزه، آگاهنمودن برای درك عمل، آگاهنمودن به منظور احترام و اعتنا به شخصیت افراد و ایجاد مسؤولیت در آنها بسیار اثرگذار است.»(پناهی و یزدانپناه، 1383، ص102 به نقل از نیكگهر، 1356، ص129)
بر این اساس، ترویج فرهنگ وقف و گسترش موقوفات كه نیازمند مشاركت وسیع اجتماعی افراد است بر بستر«آگاهی» شكل میگیرد. بنابراین، گسترش فعاّلیتهای اطّلاعرسانی و آگاهسازی در عرصهی وقف، از ضروریترین اموری است كه باید مدّنظر متولّیان امر قرار گیرد.
به منظور آگاهسازی آحاد جامعه نسبت به وقف دو نكتهی مهم و اساسی باید مدّنظر قرار گیرد:
1) تبیین جایگاه و اهّمیت وقف:
نخست مردم مسلمان و دینباور باید بر این اصل مهم آگاهی یابند كه سنّت حسنهی وقف از جملهی امور برای تقرّب به خدا و اطاعت از فرامین اوست.«بنا به فتوای بسیاری از فقهای مسلمان، مِلك و مال وقفشده پس از انجام صحیح تشریفات وقف، از حوزهی ملكیت و مالكیت واقف خارج شده و به حوزهی ملكیت و مالكیت خداوند درآمده است. فقط منافع مال، طبق نظر واقف مندرج در وقفنامه، مورد بهرهگیری موقوفعلیهم قرار میگیرد و بس.»(دانشپور و ریاحی سامانی، 1388، ص129)
افزایش آگاهی مردم از اهّمیت وقف و تأثیر آن در رفع نیازهای اجتماعی و همچنین پاداشهای معنوی مترتّب بر این اقدام پسندیده، در جلب مشاركت آنان در این عرصه تأثیر بسزایی دارد.
2) بهرهگیری از روش های مناسب و تأثیرگذار:
برای انتقال این ارزش و آگاهی باید از روشهای مناسبی بهره گرفت. روشهایی كه طیف وسیعی از آحاد جامعه را در بر بگیرد و به مرور زمینهی گسترش فرهنگ وقف را در جامعه فراهم آورد.
نكتهی مهمّی كه در این زمینه حائز اهّمیت است اینكه اقدامات فرهنگی نیاز به زمان و استمرار دارند. بنابراین هر حركتی در این راستا باید با دقّت، برنامهریزی و استمرار همراه باشد تا به نتیجهی مطلوب و موردنظر منتهی گردد.در این قسمت از مقاله به برخی از راهكارهای عملی در این زمینه اشاره میشود:
· معرّفی جلوههای زیبای وقف و موقوفات و تبیین آثار ماندگار آنها
در بررسی موقوفات به نمونههای بسیار زیبا و جالبی برمیخوریم كه نشان از روح لطیف انسانی و نگاه بلند واقفان باهمّت دارد. بیتردید، مصارف تعیینشده در برخی از وقفنامهها، بیانگر اندیشهی بلند، روح انساندوستانه، نیت خیرخواهانهی نیكوكارانی است كه در هر دوره با تشخیص نیازهای اجتماعی زمان خویش به وقف اموال و دارایی خویش اقدام كردهاند. هرچند شاید، امروز برخی از این مصارف، مصداق خویش را از دست داده باشند، اما همچنان تازگی و اهّمیت خود را حفظ كردهاند و الگویی ماندگار از انساندوستی، خیرخواهی و یاریگری برای بشریت به شمار میروند.
آشنایی با چنین نمونههایی برای مردم، بسیار انگیزهبخش است. در ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری، میتوان مواردی از این دست و آثار مترتّب بر آن را تبیین و تشریح كرد و از جریانات و داستانهای مرتبط با وقف بهره گرفت. به عنوان مثال:
واقفی قسمتی از اموال و املاک خود را وقف کرده است که عواید آن را برای هزینهی شکایت ستمدیدگان از عمال دیوان و مأموران دولت خرج کنند.
واقف دیگری مقرّر می دارد که از عواید موقوفه برای زوّار کفش و پاپوش تهیه کنند و دیگری شتران خود را وقف می کند تا زوّار در مسیر زیارتی خود از آنها استفاده کنند.(صادقی گلدار، 1385، ص55)
ابن بطویه مینویسد: روزی در یکی از کوچههای دمشق میگذشتم. غلام بچهای را دیدم که از دستش یک کاسهی چینی که در دمشق«صحن» نامیده میشود، افتاد و بشکست. مردم گرداگرد او جمع شدند. یکی از آنمیان گفت که غم نخور شکستههای کاسه را جمع کن، ببریم پیش رئیس اوقاف ظروف. غلام خردهها را جمع کرد و آن مرد همراه او پیش رئیس اوقاف مزبور رفت و پول ظروف را گرفت و به او داد.(همان، ص57)
در لبنان موقوفهای است که از عوایدآن باید دو نفر هر روزه در بیمارستانها بر بالین بیماران حاضر شوند، و در حالیکه با هم نجوا میکنند - به طوریکه مریض صدای آن دو را بشنود- این جملات را به صورت عادی رد و بدل کنند: «میبینیم که از روز گذشته خیلی بهتر است! چشمانش را ببین! قیافهاش را نگاه کن!» به نحوی که بیمار صدای آنها را بفهمد و با این تلقین معتقد شود که بیماری وی رو به بهبودی است و صحّت یافتن او حتمی خواهد بود... (همان، ص58)
صلاحالدین ایوبی در قلعهی دمشق مراکزی را برای امداد به زنان شیرده وقف کرده بود، بدانگونه که در آنجاها دو ناودان تعبیه کرده بودند، که هر هفته دو روز، از یکی شیر و از دیگری آمیزهای از آب و شکر میریخت، تا زنان شیردهی که با کمبود شیر روبه رو بودند، از آنها استفاده کنند و برای نوزادان خود ببرند.(همان، ص59)
فردی هم ملكی را وقف میكند كه از درآمد آن برای طعمهی سگهای كور و خرید خشت لحد فقرا و حفر قبر برای آنان استفاده شود!
خرید لباس عروس با زینت و زیورآلات تا فقرا به نوبت از آن استفاده کنند، تهیهی جهیزیه، ادای قرض بدهکاران آبرومند، راهسازی و نگهداری و سنگچینکردن راه، ساخت بیمارستان، مدرسه، دانشگاه، کتابخانه، حمام، کاروانسرا، حفر قنات، غرس اشجار و درختان میوه برای زیبایی شهر و استفادهی عابران، تأمین تجهیزات سربازان و مجاهدان، تهیهی بذر برای زارعان، وقف برای ارشاد و نصیحت مردم، صلهی ارحام، فرونشاندن خشمها، تأمین یخ سقّاخانه، وقف برای گُلكاری و ایجا فضای دلپذیر و امّیدبخش در بیمارستان جهت انبساط خاطر بیماران و دهها نمونهی دیگر از مواردی است كه در طول تاریخ وقف مورد توجّه واقفان بوده است.
همانطور كه می بینیم هركدام از این موارد جنبههای عامالمنفعهی انسانی و تربیتی داشته و به مقتضای زمان و نیازهای جامعه، باعث رفع مشكلات گروهی از مردم بوده است. این امر همچنین میتواند به تبیین نیازهای روزِ جامعه و ضرورت توجّه واقفان به این مهم كمك كند.
· معرّفی واقفان خیراندیش به جامعه
هرچند بسیاری از افراد خیر كه پا در مسیر وقف و توسعهی موقوفات گذاشتهاند، هیچ نیازی به معرّفی و تشویق ندارند و عموماً كمترین تمایلی به طرح اقدامات مفید و ارزشمند خود نشان نمیدهند، امّا این امر وظیفهای را از دوش مسؤولان و متولّیان برنمیدارد. معرّفی افراد خیر و نیكوكار و انعكاس اقدامات ارزشی و ماندگار آنان میتواند به صورتی كارآمد بر فضای معنوی جامعه تأثیر بگذارد. با معرّفی واقفان نیكاندیش كه با توان و سرمایهی خویش زمینهی رفع بخشی از مشكلات جامعه و خدمت به مردم را فراهم آوردهاند، بذر عاطفه و خیرخواهی در جامعه كشت میشود و عطر خوش معنویت، ایثار، اخلاص و دیگرخواهی در فضای جامعه پراكنده میگردد.
مجموعهای ازفعالیتهای اطّلاعرسانی و ترویجی در قالب برگزاری جشنوارهی تجلیل از واقفان در هر شهر و منطقه، معرّفی آنان به جامعه به وسیلهی رسانههای گروهی به ویژه روزنامه های محلی،ساخت فیلم، چاپ و انتشاریادنامهی واقفان و ... از جمله كارها و اقدامات ضروری است كه میتواند بر روند فرهنگ وقف و خیرخواهی در جامعه تأثیر مثبت بگذارد. اینگونه است كه میتوان از خیرخواهان و نیكوكاران الگوهای شایستهای برای دیگران ساخت.
· ایجاد فضای مناسب برای مشاركت بیشتر بانوان در عرصهی وقف
كنكاش و بررسی در تاریخ وقف نشان می دهد؛ زنان همواره نقشی مؤثّر و ارزشمند در این عرصهی مقدّس داشتهاند. برخی از بانوان متمكّن و توانمند با مشاركت در امور خیر و وقف اموال و دارایی خویش نقشی ماندگار از خود برجای گذاشتهاند. علاوه بر آن بسیاری از زنان، مشوّق همسران خویش برای انجام كارهای خیر و عامالمنفعه هستند كه البتّه تعداد آنان كم نیست.
به جرأت میتوان گفت؛ در این عرصه گاهی زنان گوی سبقت را از مردان ربوده و از آنان هم پیش افتادهاند.مطالعه در احوال این بانوان خیراندیش و ایثارگر بیانگر این واقعیت است كه برخی از آنان از تمام وجود و هستی خویش در این راه مایه گذاشتهاند:
«یكی از این بانوان خیر[1] كه با فروش خانهی مسكونی و تمام دارایی خود مدرسهای ساخته است و خودش در حسینیهای كه شوهرش بنا نهاده، زندگی میكند،وی در پاسخ به سؤال بعضی كه میگویند: چرا اینجا زندگی میكنی؟ میگوید: «خدا سفارش همسایهها را كرده است و من همسایهی خدا هستم.»
این زن میگوید: «خدا شاهد است كه هیچ چیزی ندارم. یك انگشتر هم ندارم. هرچه داشتم و نداشتم، فروختم و دادم برای مدرسه. انشاءالله به حقّ پنجتن، همهی بندههای خدا كه دارند، به دلشان بیفتد و كار خیر كنند.»
همچنین نمونههای زیادی وجود دارد كه مادران معظّم شهدا و یا زنان دیگر كه فرزندان خود را در حوادث مختلف از دست دادهاند، به یادبود آنان، نسبت به ساخت مدرسه، كتابخانه و ... اقدام كردهاند كه قطعاً كاری بسیار شایسته و ماندگار تلقّی میشود.»(سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس كشور، بیتا، ص142)
تبیین و تفسیر اهداف، انگیزهها و آثار اقدامات این بانوان، نمونه و الگوی مناسب و ارزشمندی برای سایر زنان كشور است و میتواند بستر مناسب و وسیعی برای توسعهی موقوفات در سراسر جامعه فراهم سازد.
توجه به اهمیت جایگاه آموزش و پرورش در ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری.
در پیام یونسكودر سالهای 92 و 96 چنین آمده:
«اگر قرار است پیشرفتی در جامعه حاصل شود باید از مدرسه شروع كرد و ... »(رؤوف، 1378، ص6)یعنی مدارس اساس و زیربنای هر حركت و تحوّل در جامعه هستند و میتوانند نقش بسیار مهم و ماندگاری ایفا نمایند.
الوین تافلر(ترجمه: كامرانی، 1372، ص411) میگوید: «امروزه، بیش از هر زمان دیگر، آیندهی انسان تقریباً به طور كامل در گرو آموزش و پرورش است.»
بنا به اعلام یونسكو در گزارش جهانی: «تقریباًَ از هر پنج انسانی كه امروز زندگی میكند، یك نفر یا شاگرد است یا در نظام آموزش رسمی به عنوان معلم خدمت میكند.»(صالحپور، 1383، ص191 به نقل از یونسكو1991)
امروز نظام آموزشی ما بیش از سیزده میلیون دانشآموز و بیش از یك میلیون نیروی آموزشی و اداری شاغل را در عرصهی تعلیم و تربیت در پوشش و مدیریت خود دارد. از این جهت، در بین سازمانها و نهادهای فرهنگی كشور، آموزش و پرورش بیش از همه در تكوین و شكلدهی رفتار و فرهنگ و اندیشهی نسل جدید سهیم است؛ زیرا اولاً؛ هیچ سازمان و یا نهاد فرهنگی به گستردگی وزارت آموزش و پرورش از نظر دسترسی رسمی، حضوری، مستمر و مؤثّر به نسل رشد یابنده نمیباشد. ثانیاً؛ آموزش و پرورش، حسّاسترین، مستعدترین و تأثیرپذیرترین مقطع سنّی نسل آینده را به طور قانونمند و هدفمند در سیطرهی اختیار خود دارد. ثالثاً؛ افزون بر دانشآموزان، اولیای آنان نیز به شكل مستقیم و غیر مستقیم در چرخهی فعالیتهای فرهنگی و تربیتی این نهاد قرار میگیرند.(كریمی، 1381، ص 9)
بر این اساس، با توجه به گستردگی حیطهی عملكرد و نفوذ آموزش و پرورش، این نهاد میتواند در راستای ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری و توسعهی موقوفات، به نحو مؤثّری عمل نماید. قطعاً ارتباط بین ادرات كلّ اوقاف و امور خیریه با ادارات كلّ آموزش و پرورش در مراكز استانها وهم چنین ادارات شهرستانها میتواند زمینهی اقدامات فرهنگی گستردهای را در مدارس به وجود آورد. ضمن اینكه باید جایگاه وقف و موقوفات در كتابها و متون درسی دانشآموزان و رشتههای مرتبط دانشگاهی تعیین و تبیین شود.
به طور كلّی میتوان گفت: مدیران و معلّمان مدارس از جهات مختلف میتوانند در جهت ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری نقش مؤثّری ایفا كنند.
الف) ایجادپیوند و ارتباط افراد خیر با مدرسه و دانشآموزان
یكی از اقدامات مؤثّری كه میتواند در مدارس انجام گیرد، تجلیل از نیكوكاران و خیران و معرّفی آنان به دانشآموزان است. به عنوان مثال؛ خیر و خیرانی كه در ساخت مدرسهی محل تحصیل دانشآموزان مشاركت داشتهاند، به مدرسه دعوت و طی مراسم ویژهای مورد تجلیل و احترام قرار گیرد. آنها میتوانند با بیان اهداف خود از وقف زمین یا ساخت مدرسه و یا هر بنای دیگر، به عنوان یك الگوی عملی مورد توجّه دانشآموزان قرار گیرند. علاوه بر آن میتوان شرایطی فراهم آورد كه دانشآموزان در گروههای پژوهشی درخصوص كارهای واقفان و افراد خیر محلّ خود تحقیق و بررسی و گزارش آن را در كلاس درس مربوط(مثلاً درس دین و زندگی، انشاء و ...) و یا در قالب روزنامهی دیواری ارائه نمایند.
به هر حال اگر هدف ما تربیت نسلی خیراندیش و نیكوكار است باید بستر و زمینهی آن را فراهم آوریم. این كار باید با ظرافت و رعایت شرایط سنّی دانشآموزان انجام گیرد.
ب) دادن اطّلاعات و آگاهیهای لازم به دانشآموزان در زمینهی وقف و نیكوكاری در فرصتهای مختلف از جمله هفتهی وقف.
ج) مدارس از جمله مراكز آموزشی هستند كه معمولاً برای رفع مشكلات عمرانی، تأمین تجهیزات آموزشی به طور مستقیم یا غیرمستقیم با افراد خیر و نیكوكار ارتباط دارند.
اعتماد جامعه به فرهنگیان و نفوذ اجتماعی آنان از یك سو و علاقهمندی افراد خیر و واقفان نیكوكار به توسعه و بهسازی فضاهای آموزشی از سوی دیگر زمینه و فرصت مناسبی برای شناسایی و ارتباط با این افرادوایجاد انگیزه بیشتر در آنان برای استمرار فعالیت های خیر خواهانه است.
استفاده از جایگاه و توان شوراهای اسلامی شهر و روستا.
در اصل یكصدم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:
برای پیشبرد سریع برنامههای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همكاری مردم با توجّه به مقتضیات محلّی، ادارهی امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت میگیرد كه اعضای آن را مردم همان محل انتخاب میكنند.(تیموری، 1383، ص210)
شوراهای اسلامی شهر و روستا به عنوان مهمترین نهادها و انجمنهای محلّی كه از پشتوانهی مردمی برخوردارند، نقش مهمّی را در آگاهسازی و اطّلاعرسانی به مردم و جلب مشاركت آنان ایفا میكنند.آنها از یكسو از پشتوانهی اعتماد اجتماعی برخوردارند و از سوی دیگر در چهارچوب قانون وظیفه دارند ضمن شناسایی كمبودها و نارساییهای جامعهای كه نمایندگی آن را برعهده گرفتهاند، زمینهی رفع مشكلات و كاستیها را فراهم آورند.
بند «ل» مادهی 68قانون شوراها وظایف و اختیارات شورای اسلامی روستا را اینگونه تعریف میكند:
فراهمنمودن زمینهی مشاركت و جلب همكاری مردم در جهت ایجاد و توسعهی نهادهای مدنی، كتابخانه و مراكز فرهنگی، بهبود و ارتقای فرهنگی اقشار مختلف به ویژه جوانان و بانوان و برنامهریزی در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، اموزشی، سوادآموزی و سایر امور با موافقت و هماهنگی مراجع ذیربط.(تیموری، 1383، ص231)
همچنین بندهای 5 و 6 و 7 مادهی 71 وظایف شوراهای اسلامی شهر را چنین مقرر مینماید:
بند5- برنامهریزی درخصوص مشاركت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی با موافقت دستگاههای ذیربط.
بند6- تشویق و ترغیب مردم درخصوص گسترش مراكز تفریحی، ورزشی و فرهنگی با هماهنگی دستگاههای ذیربط.
بند7- اقدام درخصوص تشكیل انجمنها و نهادهای اجتماعی، امدادی، ارشادی و تأسیس تعاونیهای تولید و توزیع و مصرف، نیز انجام آمارگیری، تحقیقات محلّی و توزیع ارزاق عمومی با توافق دستگاههای ذیربط.(همان، ص 235)
همانطور كه ملاحظه می شود شوراهای اسلامی به لحاظ علاقهمندی به پیشرفت، توسعه و آبادانی شهر یا روستای خود از یكسو و دارا بودن اختیارات قانونی ، میدان فعّالیت و نفوذ اجتماعی وهم چنین توان ارتباط مؤثّر با مردم از سوی دیگر، شرایط بسیار مناسبی برای ایجاد انگیزه در شهروندان و جلب مشاركت و همكاری آنان دارند. نمایندگان شوراها به دلیل آشنایی با شرایط و مقتضیات محل و تشخیص نیازها میتوانند هدایتگر مردم برای انجام اقدامات خیرخواهانه و گسترش فرهنگ وقف باشند.
بیتردید ارتباط مؤثّر و تنگاتنگ ادارات اوقاف و امور خیریه و تعامل سازندهی آنان با اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا میتواند بستر مناسبی برای ترویج و توسعهی فرهنگ وقف و نیكوكاری در جوامع محلّی فراهم سازد.
استفاده از جایگاه و توان سازمانهای مردمنهاد[2] و مؤسّسات خیریه.
در جهان امروز سازمانهای مردم نهاد و تشكّلهای غیردولتی(Non government organization) كه به اختصارNGO نامیده میشوند در توسعهی پایدار جوامع نقش مهم و اساسی ایفا میكنند.
از نظر بانك جهانی، انجمنهای خیریه كه بودجهی خصوصی را صرف توسعه، توزیع غذا و خدمات مشاورهای خانوادگی و ساماندهی نیازمندان مینمایند، تعاونیهای مستقل، انجمنهای اجتماعی، انجمنهای مذهبی، انجمنهای خدماتی و گروههای زنان شامل سازمانهای غیردولتی میگردند.
در یكی دیگر از تعاریف سازمانهای بینالمللی آمده است: «سازمان غیردولتی، تشكّل یا سازمانی از گروههای داوطلب مردمی است كه غیردولتی، غیرانتفاعی بوده و هدف آن رفع نیاز كُلّ جامعه یا گروههایی از جامعه میباشد. (بهاءالدینی، 1384، ص17)
در مجموع میتوان گفت: NGOها پدیدهای مؤثّر در عرصهی مدیریت و مشاركت اجتماعی هستند كه در جهت تحقّق اهداف انساندوستانه مانند افزایش و تقویت منافع تهیدستان و نیازمندان، كاهش فقر، رفع تبعیض، حفظ محیط زیست، كاهش آلام و دردهای بشری و ... به صورت تخصّصی فعالیت میكنند. این سازمانها كه ریشه در تاریخ گذشتهی بشر دارند، پس از دولت و بخش خصوصی به عنوان سومین محور توسعه قلمداد میشوند.(كاربخش راوری و تویسركانی راوری، 13881)
سازمانهای مردمنهاد، دارای مزایای گستردهای هستند که ناشی از نوع ساختار و ماهیّت داوطلبانهی آنهاست. به نظر سرنیا(1988) این سازمانها دارای مزایایی به شرح زیر هستند:
1. سازمانهای غیردولتی با بهرهگیری از نیروی انسانی داوطلب و جذب منابع مالی میتوانند با هزینهی بسیار پایین اهدافی را محقّق سازند که دیگر سازمانها توان تحقّق آنها را با این میزان از هزینه ندارند.
2. سازمانهای غیردولتی با دسترسی ساده و آسان به افراد فقیر و نیازمند، کمک در مناطق دور دست و متروک میتوانند اثربخشی بیشتری را از خود نشان دهند، در حالیکه واحدهای دولتی به علّت خصلت تمرکزگرایانهای که دارند، چنین قابلیتی را ندارند و مؤسسات بخش خصوصی نیز فاقد انگیزه برای ارائهی چنین کمکهایی هستند.
3. سازمانهای غیردولتی، به منزلهی واحدهای بسیجکنندهی محلّی، قدرت عمل بالایی در مقیاس محلّی را دارند. آنها میتوانند مشارکت مردمان محلّی را جلب و گروههای داوطلب را سازماندهی کنند که با همیاری هم اهداف توسعه را در مناطق، عملی سازند.
4. سازمانهای غیردولتی میتوانند موقعیّت و نیازهای منطقه را به درستی و از نزدیک تشخیص داده، خود را به آسانی به شرایط و نیازهای منطقهای تطبیق دهند. این مزیّت موجب میشود تا برنامههای توسعه با دقّت و سرعت بیشتری عملی گردند.
5. سازمانهای غیردولتی با استقرار در محلّهها و مناطق، موجب توسعه و رشد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مردمان محلّی میگردند. افراد منطقه با عضویّت در اینگونه سازمانها از شیوههای و روشهای جدید مشارکت آگاه میشوند.
6. سازمانهای غیردولتی با فعّالیّتهای آموزشی، ترویجی و ارشادی خود، موجبات توانمندسازی جامعهی پیرامون خود را فراهم میسازند.
7. سازمانهای غیردولتی با طرح مسایل تازه و مشخصساختن نیازهای محلّی در ذهن افراد پرسشهای جدیدی را مطرح میسازند که موجد بروز خلاّقیت و نوآوری در آنان میگردد. علاوه بر این کارکردهایی چون:
- اطّلاعرسانی و آگاهسازی عمومی
- بسیج مردم(جلب مشارکتهای مردمی)
- گسترش نظارت عمومی
- بسیج منابع(جلب سرمایه)(غفاری و نیازی، 1386، ص177-178) از ویژگیهای سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد است.
همانطور كه ملاحظه میشود سازمانهای مردمنهاد و مؤسّسات خیریه در بطن جوامع محلّی شكل گرفته و به خوبی امكان ارتباط با آحاد جامعه و جلب مشاركت آنان را دارند. بنابراین میتوان از این ظرفیت در جهت ترویج فرهنگ وقف و توسعهی موقوفات بهره گرفت. به تعبیر دیگر؛ این موسّسات بنا به ماهیت عملكردشان میتوانند محور توسعهی موقوفات قرار گیرند.
مؤسّسات خیریه و سازمانهای مردمنهاد در هر منطقه میتوانند در جهت ترغیب و تشویق افراد خیر و نیكوكار به وقف تمام یا بخشی از اموالشان برای تحقّق این اهداف اقدام نمایند.
تجربه ثابت كردهاست اگرمردم یك محل و افرادخیر اطمینانخاطر پیدا كنند كه اموال و دارایی آنان میتواند در راه رفع مشكلات اجتماعی و زدودن فقر و تباهی از چهرهی جامعه مفید و مؤثّر واقع شود و چون چشمهای جوشان همواره جاری و ساری باشد و سازمانها یا افرادی هستند كه میتوانند زمینةساز اجرای نیتهای خیرخواهانهی آنان باشند و علاوه بر آن شرایط و ضوابط خاصّی بر هزینهكرد سرمایهی آنان حاكم است، بیشتر تمایل نشان میدهند كه در این عرصهها گام بردارند.
بنابراین، مدیران و متولّیان این مؤسّسات و سازمانها باید ساز و كارهایی فراهم كنند تا این اطمینانخاطر در افراد متمكّن و توانمند ایجاد شود. قطعاً شناسایی این افراد و پیشنهاد وقف اموال و داراییهاـ با رعایت اصل وسعت دید و آیندهنگریـ میتواند هم به توسعه و ترویج فرهنگ وقف كمك كند و هم در پرتو آن بسیاری از مشكلات این مؤسّسات و درنتیجه معضلات و نابسامانیهای اجتماعی رفع شود.
مساجد و بقاع متبرّكه موقوفات وقفآفرین.
از دیرباز مساجد به عنوان مراكز و مكانهایی برای هرگونه حركت و جنبش سازنده و ارتقاء آگاهی و بیداری اقشار جامعه مورد استفاده بودهاند. این مراكز الهی و معنوی از عوامل مهم و مؤثّر در پیشبرد فرهنگ تحوّلات اجتماعی و فرهنگی به شمار میروند. مساجد كانون تجمّع انسانهای مؤمن و دینداری است كه از آموزههای دینی تأثیر میپذیرند.
از دیگرسو روحانیان به عنوان مبلّغان دین، كه هدایت معنوی مردم را در این مسیر برعهده دارند از نفوذ و توانایی زیادی برخوردار هستند. آنها میتوانند با روشهای جذّاب و انگیزهآفرین به خوبی مردم را با تبعات انفاق و نیكوكاری و ثمرات وقف آشنا سازند.
اگر شرایطی به وجود آید تا در تمام مساجد كشور كه دارای روحانی هستند و همچنین در ایام ماه مبارك رمضان، دههی اول محرّم و هفتهی وقف، یك حركت فراگیر در جهت ترویج فرهنگ وقف و آگاهیبخشی مردم در این عرصه صورت گیرد، آنوقت میتوان تصوّر كرد كه چه تحوّلات عظیمی اتّفاق خواهد افتاد. البتّه، ذكر این نكته، ضروری به نظر میرسد كه در حال حاضر نیز چنین اقداماتی دراكثر مناطق كشور در جریان است، امّا، قطعاً با یك برنامهریزی هدفمند و مستمر و هماهنگی با سازمان تبلیغات اسلامی و سایر دستگاههای متولّی و آموزش روحانیان میتوان به ثمرات و نتایج مطلوب و ارزشمندی دراین عرصه دست یافت.
علاوه بر مساجد، بقاع متبرّكه و امامزادگان نیز كانونهای معنوی و مراكز تربیت انسانی و تقرّب به ذات اقدس الهی به شمار میروند. بسیار دیده شده برخی انسانها در مواجهه با مشكلات، مصائب و ناگواریها زمانی كه از همهجا ناامید شدهاند، به عنوان آخرین نقطه و روزنهی امید به امامزادگان پناه آورده و با راز و نیاز و توسّل به خداوند، گره از مشكلات آنان گشوده، جان تازه و امید دوبارهای در وجودشان دمیده شده و با انگیزه و نیروی مضاعف زندگی را از سرگرفتهاند. بنابراین، این مكانها كاركردی وسیع و همهجانبه در تقویت دینداری و رشد و تعالی فرهنگی جامعه دارند.
«زمانی كه زائران در فضایی سرشار از نشاط معنوی و روحانیت قرار میگیرند، اندیشههایشان به سوی عالم معنی پر میگشاید، خود را در حضور حضرت حق میبینند و انگیزهی کار خیر و نیکوکاری در آنان افزایش مییابد. تجربه نشان میدهد «زائران در گذشته هرجا که گام مینهادند، اغلب مایهی خیرات و برکات بسیار بودند. استمرار سنّت وقف و موقوفات را به میزان زیاد مدیون زائران بودهایم.»(ملاّصالحی، شمارهی52، سال سیزدهم، 1384، ص70)
آموزش متولّیان و اعضای هیأت امنای بقاع متبرّكه و زیارتگاهها و ایجاد فضای آگاهیبخش و اعتمادآفرین میتواند زمینهی توسعهی وقف و موقوفات را فراهم آورد.
بهرهگیری از اجتماعات معنوی و جلسات مذهبی.
یكی از ویژگیهای جامعهی دینی ما تشكیل اجتماعات معنوی و برگزاری جلسات مذهبی است. این مراسم و جلسات میتواند به عنوان یك ظرفیت ارزشمند در جهت ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری مورد استفاده قرار گیرد. میتوان از جلسات دعا و روضهخوانی كه حتّی در دورافتادهترین مناطق و روستاها و معمولاً در فضای معنوی خاصّی شكل میگیرند، به عنوان محور این امر مقدّس استفاده كرد. در این میان نقش مدّاحان و روحانیان حائز اهمیت بسیار است. آنها میتوانند با شناسایی كمبودها و نارساییهایی كه در منطقه یا روستا وجود دارد و ضمن بهرهگیری از احادیث و روایات انسانساز ائمهی اطهار و پیامهای سازندهی بزرگان دین، آیات عظام و مراجع تقلید و تبیین اهمیت رفع هركدام از نیازهای موجود، انگیزهی لازم را در مردم ایجاد كنند. نكتهی مهم در این خصوص، جهتدهی نیات مردم به سوی انجام كارهایی است كه به رفع نیازهای اساسی جامعه منجر میشود. مثلاً مكرّر دیده میشود در یك روستای كوچك چندین مسجد و حسینیه احداث میشود در حالی كه ممكن است آن روستا فاقد یك مدرسهی مناسب یا خانهی بهداشت و یا زمین ورزشی باشد.
استفاده از فضای رسانهای.
عصر حاضر«عصر سلطهی ارتباطات» نام گرفته است. امروز رسانههای گروهی نقش بسیار مؤثّری در مقولهی اطّلاعرسانی، آگاهیبخشی و شكلدادن به افكار عمومی دارند. به تعبیر دیگر؛ رسانهها دارای كاركردهای متنوّعی هستند. نهادیكردن نظام ارزشی و باورهای اعتقادی، افزایش مشاركت و توسعهی فرهنگ از جمله این كاركردها به شمار میرود. این رسانهها باید اهّمیت، اهداف و مقاصد متنوّع وقف و نحوهی اجرای این سنّت حسنه را به عنوان یك وظیفهی ملّی و دینی، ترویج و زمینهی گسترش آن را در جامعه فراهم آورند.
رادیو و تلویزیون به عنوان مهمترین وسایل ارتباطجمعی از نفوذ زیادی در بین اقشار جامعه برخوردارند. بنابراین در این میان رسانهی ملّی و مراكز صدا و سیما در سطح استانها باید نقش مؤثّری را در این زمینه ایفا كنند. تهیهی گزارشها و فیلمهای مستند برای معرّفی واقفان و موقوفات، ارائهی مباحث كارشناسی به منظور تبیین ارزش و اهّمیت خیرخواهی و نیكوكاری و آثار مثبت و ماندگار وقفِ اموال و داراییها از جمله كارهای مهمّی است كه باید هموراه مدّنظر متولّیان و گردانندگان رسانهی ملّی باشد.
رسانههای گروهی و به ویژه نشریات محلّی، باید ضمن جمعآوری اطّلاعات لازم در باب وقف و موقوفات، جلوهای از جمال واقفان خیراندیش و خیراندیشان واقف را برای نسل امروز به نمایش بگذارند و زمینهی آشنایی آنان با وقف و موقوفات را فراهم آورند.
باید از لابهلای وقفنامهها، چهرهی نورانی انسانهای ریزبین و بلنداندیشی را جستوجو و به جامعه معرّفی كنند، كه روح عالی انسانی را برای همیشهی تاریخ به نمایش گذاردهاند. آنهایی كه با توجّه به نیازهای زمانهی خویش صدقات جاریهی ارزشمندی بر جای نهادهاند.
علاوه بر رسانهی ملّی و نشریات محلّی، فصلنامهی فرهنگی، تحقیقی، اجتماعی و تاریخی«وقف میراث جاویدان» نیز دارای رسالت بزرگی در این عرصه است. هرچند این نشریه دارای محتوای ارزشمندی است، ولی مطالب آن به گونهای است که امکان استفادهی عموم مردم وجود ندارد، علاوه بر آن شمارگان نشریه جوابگوی نیازهای جامعهی ما نیست، بنابراین پیشنهاد میشود همراه با هر شماره، ویژهنامهای در شمارگان وسیع برای یك استان منتشر گردد.
این ویژهنامه میتواند به مقتضای فرهنگ، شرایط و نیازهای هر استان طرّاحی شود. توزیع این نشریه در شمارگان وسیع در سطح ادارات، سازمانها، مدارس، دانشگاهها و ... بر ترویج فرهنگ وقف مؤثر است.
بهرهگیری از تجربههای دیگران.
یکی از راه های رشد و تعالی جوامع و پیشرفت بشر استفاده از تجربههای دیگران است. در آیین مقدّس اسلام و رهنمودهای پیشوایان دینی و سخنان حکیمان و اندیشمندان بر بهرهگیری از تجربههای دیگران تأکید فراوان شده است.
مولای متّقیان امام علی(ع) در اینباره میفرمایند:
«با مردان آزموده و صاحبتجربه همنشین باش، زیرا که اینان متاع پر ارج تجربههای خود را به گرانترین بها(یعنی فداکردن عمر خود) فراهم کردهاند و تو آن متاع گرانقدر را با ارزانترین قیمت(یعنی صرف چند دقیقه وقت) به دست میآوری.»(ابنابیالحدید، 1337، ج 20، ص 273)
استفاده از تجربههای دیگران به بسط و گسترش اندیشه، توانایی و مهارت ما میانجامد، روشهای جدیدی را به ما میآموزد و راههای تازهای برای رسیدن به اهداف بلند معنوی و انسانی فرا روی ما میگشاید.
هرچند در کشور ما وقف به عنوان یک سنّت حسنه و یکی از یادگارهای ارزشمند اسلام از سابقهی دیرینهای برخوردار است و با اتّکا به پشتوانهای دینی و اعتقادی از رشد فکری و فرهنگی مردم ایران حکایت میکند، امّا این امر به معنای بینیازبودن ما از تجربههای دیگران در این عرصه نمیباشد، چرا که وقف، ریشه در ادیان و ملل دیگر نیز به اشکال و عناوین مختلف وجود داشته و دارد.
به تعبیر دیگر خیرخواهی و نیکوکاری وجه اشتراک همهی ادیان آسمانی و تمدّنهای بشری محسوب میشود و تاریخ جهان، بیانگر این واقعیت است که همواره انسانهایی با نیّات خیرخواهانه و انساندوستانه به اختصاص بخش یا همهی اموال خود برای ساماندهی امور معنوی، رفع محرومیتها و توسعهی رفاه اجتماعی همّت گماشتهاند.
برخی از کشورهای دنیا موقوفهخیز بوده و دارای بنیادها و انجمنهایی هستند که در جهت منافع همگانی فعّال میباشد و اهداف سودجویانه و انتفاعی ندارند.
در بعضی از این کشورها وقفکردن، کاری محبوب و مورد علاقهی مردم است و عدّهای علاقه دارند بخشی از درآمدهای اقتصادی را در مسیر مقاصد عامالمنفعه صرف نمایند.
بنابراین در راستای ترویج فرهنگ وقف باید فرصتی فراهم شود تا علاقهمندان آگاهیهای لازم را دربارهی سوابق تاریخی و نحوهی نگاه و عملکرد دیگران به دست آورند.
آشنایی با تجربههای سایر ملل در عرصهی وقف دو پیامد مثبت و مهم دارد:
1- همانطور که بیان شد این تجربهها، راهها و روشهای تازهای را فراروی برنامهریزان و علاقهمندان قرار میدهد و زمینهی گسترش فرهنگ وقف را فراهم میآورد.
2- با توجه به فراگیربودن این فرهنگ در اقصی نقاط جهان، فرصتی برای افزایش آگاهی دستاندرکاران و علاقهمندان از اقدامات و فعّالیتهای وقفی در سایر کشورها فراهم میشود. این فرصت میتواند به تقویّت انگیزهی مخاطبان برای حرکت در این مسیر بیانجامد.
جهتدهی به نیات واقفان.
ترویج فرهنگ وقف نیازمند توجه به مسائل زیادی است. یکی از مهمترین مواردی که باید در این مسیر مدّنظر متولّیان امر قرار گیرد، جهتدادن نیّت واقفان ارجمند در مسیر نیازهای واقعی جامعهی امروز است.
بسیاری از نیازهای جامعه در هر عصر و مکان متفاوت است، هرچند در گذشته انسانهای شریف و بزرگواری با نیّات خیرخواهانه و با توجّه به شرایط محیطی و اجتماعی و نیازهای روز جامعه، مبادرت به وقف اموال خود برای مصارف خاص نمودهاند، امّا امروز پس از گذشت سالها و قرنها به دلیل تحوّلات سریع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، برخی از این مصارف مصداق خود را از دست دادهاند. هرچند که بر اساس ضوابط و شرایط خاص، درآمد این موقوفات در جهتی نزدیک و مرتبط به نیّت واقف هزینه میگردد، ولی میتوان از این تجربه استفاده کرد و ضمن ارائهی مشاوره و راهنمایی واقفان محترم آنها را تشویق کرد که اولاً؛ نیات خود را بر اساس نیازهای واقعی جامعه قرار دهند و ثانیاً؛ محدودهی نیّت خود را گسترش داده و شرایط آیندهی جامعه را نیز در نظر بگیرند، قطعاً، هرچه امکان بهرهبرداری از موقوفات در راستای گسترش علم و دانش، رفاه اجتماعی و خدمت به بندگان خدا در ابعاد مختلف بیشتر باشد، نتیجه و ثمرهی بیشتری نیز عاید واقفان خیراندیش و نیکوکار خواهد شد و آن ها از اجر معنوی بیشتری برخوردار میگردند.
به عنوان مثال شاید امروز به هر اندازه که وقف درآمدی بر برگزاری مجالس روضهی حضرت سیدالشهداء(ع) مؤثر و ارزشمند باشد- که در جای خود لازم است- به همان میزان ساخت یک فیلم مذهبی در ارتباط با حادثهی عظیم عاشورا، مفید و مؤثرّ واقع میشود، چرا که از این راه بهتر میتوان اقشار مختلف مردم به ویژه کودکان و نوجوانان را با حماسهی خونین و جاودان عاشورا و پیامدهای آن آشنا کرد.
برخی از نیازهای ضروری جامعهی امروز را میتوان به شرح زیر برشمرد:
1- مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی برای ارائهی خدمات ویژه به نوجوانان، جوانان، زوجهای جوان و ... به منظور ایجاد یک جامعهی پویا و سالم؛
2- مراکز درمانی بیماران خاص که هزینههای نگهداری آنان در شرایط عادّی از عهدهی بسیاری از خانوادهها خارج است؛
3- مراکز علمی و آموزشی برای آموزش مهارتهای زندگی و راه و روش خوبزیستن در دنیای پر فتنه و آشوب امروز به ویژه بر اساس آموزههای دینی و قرآنی؛
4- مراکز نگهداری، درمان و بازتوانی آسیبدیدگان اجتماعی و ایجاد زمینهی برگشت آنان به دامن خانواده و جامعه؛
5- مراکز نگهداری و آموزش معلولان، بیماران روانی و ...؛
6- مراکز شبانهروزی نگهداری و آموزش ایتام و کودکان و نوجوانان بیسرپرست و یا فاقد سرپرست مؤثر و توانمند؛
7- توسعه و تجهیز مراکز موجود به ابزار و امکانات مورد نیاز؛
8- فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی در زمینههای مختلف؛
9- مدرسه، كتابخانه و مراكز بهداشتی در برخی مناطق شهری و روستایی؛
10- مراكز حمایت از ازدواج آسان برای جوانان؛
11- اماكن ورزشی به منظور غنیسازی اوقات فراغت كودكان و نوجوانان و رشد وتعالی آنان.
نتیجهگیری، جمعبندی و پیشنهادها
وقف به عنوان سنّت حسنهی نبوی(ص) در طول قرنها، تأثیر شگرفی در رشد و اعتلای علمی، فرهنگی و اجتماعی داشته است.
بسیاری از مسلمانان در طول تاریخ براساس احساس وظیفه و انگیزههای مقدّس و خیرخواهانه آثار ماندگار زیادی از خود بر جای گذاشتهاند. آثاری كه به عنوان باقیاتالصّالحات گرهگشای بسیاری از مشكلات مردم و رفع كمبودها و نارساییهای اجتماعی شده است.
تأسیس هزاران مركز علمی، آموزشی، فرهنگی، رفاهی، درمانی و عبادی و ... از آن جمله است. نیازهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین ضرورت حفظ روحیهی خیرخواهی، ایثار و نوعدوستی ایجاب میكند، این سنّت حسنه تقویت و روز به روز گسترش یابد، تا امكان رشد و اعتلای جامعه بیش از پیش فراهم آید.
بنابراین وقف این چشمهی زلال عشق و خیراندیشی باید همچنان جوشان بماند و بر كرانهی كویر زندگی جاری باشد، تا دردمندان و نیازمندان از بركت آن بهرهمند شوند و آسایش و آرامش را تجربه كنند. بیپناهان به پناهگاهی امن دست یابند و علم و دانش، توسعه یابد و زمینهی رفع مشكلات جامعه فراهم گردد.
یكی از مهمترین پیششرطها و اساسیترین نیازها در این حوزه، افزایش آگاهی و اطّلاعات مردم از مقولهی وقف و موقوفات است كه باید با استفاده از روشها و ابزارهای مناسب و مؤثّر در این جهت گام برداشت.
هرچند در این مقاله سعی شد راهكارهای عملی ترویج فرهنگ وقف و نیكوكاری و توسعهی موقوفات كه بر افزایش سطح آگاهی جامعه اثرگذار است، تبیین گردد، امّا در جمعبندی نیز فهرستوار بر مواردی كه میتواند به تحقّق اهداف مربوط به توسعه و ترویج فرهنگ وقف كمك كند، تأكید میشود:
1. برگزاری همایشی با عنوان«نقش شوراهای اسلامی در ترویج و توسعهی فرهنگ وقف» به منظور دادن اطّلاعات و آگاهیهای لازم به اعضای شوراها و تقویت پُل ارتباطی بین نهاد وقف و مردم شهرها و روستاهای هر استان.
2. برگزاری همایش«نقش سازمانهای مردمنهاد و تشكّلهای غیردولتی در ترویج و توسعهی فرهنگ و سنّت حسنهی وقف» با دعوت از همهی اعضای هیأت مدیره و مسؤولان همهی مؤسّسات خیریه و سازمانهای مردمنهاد مربوطه.
3. برنامهریزی برای معرّفی واقفان و تبیین آثار مثبت وقف و موقوفات هر منطقه در نشریات محلّی هر استان و شهر.
4. تشویق و ترغیب دانشجویان برای انجام پایاننامههای دورهی كارشناسی و كارشناسی ارشد در حوزهی وقف.
5. تشویق دانشآموزان و دانشجویان به ویژه رشتههای علوم اجتماعی برای انجام كارهای پژوهشی در حوزهی وقف.
6. برگزاری سالیانهی جشنوارهی وقف و تقویت فعالیتهای علمی، فرهنگی و هنری در این عرصه با استفاده از ابزارهای هنری، فیلم، تآتر، داستان، سرود و ... .
7. ایجاد زمینهی بازدید دانشآموزان و دانشجویان از مراكز درمانی، علمی، فرهنگی و آموزشی موقوفه به منظور آشناساختن آنها با اهّمیت وقف در رفع مشكلات و توسعهی رفاه اجتماعی.
8. چاپ و انتشار زندگینامهی واقفان خیراندیش به شكلی زیبا و تأثیرگذار از نظر محتوا، نوع نگارش و ... به منظور قدردانی از آنان و ایجاد انگیزهی در جامعه.
9. برگزاری مراسم بزرگداشت واقفان در مراكز آموزشی(مدارس و دانشگاهها و ... ) و مراكز درمانی به صورت سالیانه.(در مدارس میتوان از همكاری انجمن اولیاء و مربیان و در دانشگاهها از انجمنهای دانشجویی كمك گرفت.)
10. انجام فعالیتهای گستردهی تبلیغی از طریق نصب تابلوهای مناسب با جذابیت و زیبایی خاص در سطح شهرها.
11. نصب تابلوی معرّفی واقفان در مراكز و اماكن درمانی، علمی و آموزشی كه از راه وقف و تأسیس و اداره میشوند و اشارهی فهرستوار به اهمیت هركدام از این مراكز در افزایش سطح رفاه اجتماعی و خدمت به مردم
پینوشتها:
[1] . خانم شمس سلامت.
[2] . تشکل غیردولتی یا سازمانهای مردمنهاد عبارت است از نهادی مستقل، بدون وابستگی به دولت، که به دست افرادی خیرخواه و بشردوست اداره میشود. آنها برای انجام هدفی مشترک و معین، گرد هم آمدهاند تا خدمات مشخّصی را به صورت داوطلبانه و غیرانتفاعی انجام دهند و نسبت به مردمی که برای خدمت به آنان اعلام موجودیت نمودهاند، احساس مسؤولیت میکنند. در مجموع ویژگیهایی چون غیرانتفاعیبودن، مردمی بوده، وابستهنبودن به دولت، عضویت داوطلبانه، پاسخگویی به جامعه و غیرسیاسیبودن از ویژگیهای اصلی سازمانها و تشکّلهای غیردولتی محسوب میشوند.(غفاری و نیازی، 1386، ص173)
منابع و مآخذ
1. ابن ابیالحدید(1337): شرح نهجالبلاغه، چاپ اول، ج2، قم، كتابخانهی عمومی آیتالله مرعشی نجفی.
2. بهاءالدینی، محسن(1384): تشكلهای غیردولتی استان كرمان، كرمان، سازمان مدیریت و برنامهریزی استان كرمان.
3. تافلر، الوین(1372): شوك آینده، ترجمه: حشمتالله كامرانی، تهران.
4. تیموری، كاوه(1383):آشنایی با شوراهای اسلامی، تهران، انتشارات نوآوران علم.
5. دانشپور، علی و نادر ریاحی سامانی(1388): چرا و چگونه وقف کنیم؟، چاپ اول، تهران، سازمان چاپ و انتشارات.
6. رؤوف، علی(1378): یاددادن برای یادگرفتن، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، تهران
7. سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس كشور(بیتا): جلوههای عشق(یادنامهی خیرین مدرسهساز)، تهران، سازمان نوسازی، تجهیز مدارس، كشور.
8. صادقی گلدار، احمد(1385): مقدمه ای بر فرهنگ وقف، چاپ دوم، تهران، کومه.
9. عمید(1363): فرهنگ فارسی عمید، چاپ اول، تهران، چاپ سپهر.
10. غفاری، غلامرضا و محسن نیازی(1386): جامعهشناسی مشاركتی، تهران، نشر نزدیك.
11. كاربخش راوری، ماشاءالله و فاطمه تویسركانی راوری(1388): نقش و جایگاه آموزش در توانمندسازی سازمانهای مردمنهاد با تأكید بر روشهای خلاّق(مجموعه مقالات همایش سازمانهای مردمنهاد)، كرمان، ادارهكل امور اجتماعی استانداری كرمان.
12. كریمی، عبدالعظیم(1381): آموزش به مثابه پرورش، پژوهشكدهی تعلیم و تربیت، تهران.
13. معراجی، سعید(1385): وقف سنّت ماندگار، تهران،بنیاد پژوهش و توسعهی فرهنگ وقف.
14. معین، محمد(1381): فرهنگ معین، چاپ اول، تهران، انتشارات امیركبیر.
15. ناطقپور، محمدجواد(1382): آموزش شورای اسلامی گامی در افزایش مشاركت و توسعه(مجموعه مقالات و سخنرانیهای همایش شوراهای اسلامی) ، تهران، انتشارات پژواك جامعه.
فصلنامهها:
1. پناهی، محمدحسین و لیلا یزدانپناه: اثر ویژگیهای فردی بر مشاركت اجتماعی، فصلنامهی علوم اجتماعی، شمارهی 26، تابستان 1383.
2. صالحپور، معصومه: بررسی رضایت شغلی دبیران دبیرستانها با تعهد سازمانی آنان در آموزش و پرورش نواحی 4، 6، و 7 مشهد در سال تحصیلی82-81، فصلنامهی مدیریت در آموزش و پرورش، شمارههای37-38-39-40، دورهی دهم، بهار، تابستان، پاییز، زمستان 1383.
3. ملاصالحی، حکمت الله: زیارت و دیانت یا جهانگردی و سیاحت، فصل نامه وقف میرات جاویدان، شماره 52 ، سال سیزدهم، زمستان 1384.