امین فرجی ملائی - دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری - آزاده عظیمی - کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تربیت معلم تهران. دکتر احمد پوراحمد - استاد دانشکده جغرافیا - دانشگاه تهران



چکیده:
بررسی یکی از مهم ترین تاسیسات حقوقی، حقوق بخش خصوصی کشور یعنی عقد وقف و لواحق آن است و آن را از چند جهت مورد امعان نظر و بررسی قرار میدهیم.
در ابتدا پس از تعریف وقف واینکه طرفین وقف را چه کسانی را تشکیل می دهندبه اموالی میپردازیم که می توان آنها را مورد وقف قرار داد وطریقه ی صحیح تشکیل عقد وقف وعقود ساده و عینی رامورد پژوهش قرارداده وسپس به اداره وقف ،موقوفات عامه و شخصیت حقوقی ایشان پراداخته و نتایج و آثار وقف ،نقش و تأثیر وقف در شهرها ،نقش وقف در شهر اصفهان ،تبریزوچگونگی ثاثیروقف در محیط زیست و برنامه ریزی و آبادی شهرها نیز اینکه بنیادهای وقفی در سایر کشورها به چه نحوی مورد توجه قرار دارد میپردازیم.
کلمات کلیدی : تاسیس وقف، حقوق مدنی ، برنامه ریزی و آبادی شهرها،
مقدمه:
گرچه وقف در ادیان دیگری نیز نظایری دارد، اما در جهان بینی اسلامی، از قوه‏های محرکه ایجاد، حفظ و نشر معارف اسلامی، بزرگداشت مراسم مذهبی و برآورنده نیازهای متنوع مادی انسان، و موجب رستگاری او در جهان عقبی است. (1)
بدین ترتیب امت اسلام در پدید آوردن نوعی از فرهنگ معنوی و مادی نظیر سکونت گاه‏ها و چهره پردازی محیط طبیعی زیست، باید دارای ویژگی‏های ممتاز از سایر فرهنگ ها باشند بدین معنی که همه چیز در آن باید رنگ و بوی فرهنگ وحی دهد.(2)
در میان آثار برجسته اسلام شناسان و تاریخ شناسان سرزمین‏های اسلامی‏می‏توان به مطالعات دانشمندانی چون گابه و ویرث درباره حلب و اصفهان، اینالچیک درباره امپراتوری عثمانی و استانبول و مانتران درباره استانبول و یا بررسی‏های رایموند درباره قاهره و حلب، مؤمنی درباره ملایر، مؤمنی و اهلرس درباره تفت، شفقی درباره اصفهان، که همواره خصلت شهر آفرینی موقوفات را نشان داده‏اند، اشاره کرد.
یکی از مهم ترین تاسیسات حقوقی حقوق بخش خصوصی کشور یعنی عقد وقف و لواحق آن پرداخته و آن را از چند جهت مختصر مورد امعان نظر و بررسی قرار داده ایم. لذا نتیجه کار را به هیچ رو خالی از عیوب تحقیق و بی نقص نمی بینیم هم از آن رو که چنین موضوعی (وقف و الخ..) بنا به سوابق شرعی و نفوذی که در اعتقادات و باورهای مذهبی در این ملک در زمان وضع قانون مدنی مدرن و مدون به صورت کنونی (طی سالهای 1307-1309-1311)داشته بدان راه پیدا کرده و بخشی از جلد نخست قانون مدنی را به خود اختصاص داده است و این مهم گستردگی دامنه و حساسیت و ایضاً اهمیت این کابین و عقد معین حقوقی را که دست برقضا کاربرد بسیار زیادی نزد ایرانیان و روابط حقوقی شان داشته و دارد نشان می دهد.
جلد نخست قانون مدنی ایران (Iranian Civil Law) که به تصویب مجلس شورای ملی رسید و شامل مباحث اموال و نحوه تملک آنها (اعم از منقول و غیر منقول) الخ می باشد. از ماده 55 (مبحث دوم؛ در وقف) الی ماده 91 این قانون اختصاص به عقد وقف و مسایل مربوط به آن یافته است که این قانون عمومی و مادر به وسیله قانون خاص تشکیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه مصوب 2/10/1363، تخصیص خورده است. مفهوم این جملات دررایج نزد حقوقدانان اینست که آن 37 ماده مصرح در باب نخست قانون مدنی به وسیله این قانون موخر التصویب دچار اخراج حکمی گشته است (به این معنای ساده و همه فهم تر که پاره ای از مصادیق قانون عام (ق.م) به توسط قانون اوقاف از احکام اصلی خود خروج پیدا کرده اند) لیکن بنا به اهمیت موضوع وقف ما به همان 37 ماده اصلی و مرجع واقعی می پردازیم تا نخست به تکمیل و بررسی داشته ها و فایل های اصلی و دسته بندی آنها رسیده باشیم و آنگاه جزئیات را مورد لحاظ واقع خواهیم کرد.
تعریف وقف:
در ماده 55 از ق.مدنی قانونگذار چنین مقرر کرده است، وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.(3)
در خصوص این ماده استاد دکتر جعفری لنگرودی در کتاب مبسوط ترمینولوژیشان در صفحه 752، ذیل فقره شماره 6056، چنین فرموده اند: وقف عقدی است که به موجب آن مالک عین مال معینی از اموال خود را از نقل و انتقال مصون کرده (حبس) می کند و منافع آن را در اختیار شخص یا اشخاص یا مصرف معین می گذارد(4).
ملاحظه می شود و از تعریف مندرج در قانون نیز برمی آید که وقف، عقد محسوب می شود و نه ایقاع زیرا به اراده ی دو شخص (آنهم حقیقی نه حقوقی) که قصد انشا و و انجام عمل وقف را دارند ایجاد می شود نه به صرف اراده واحد و آن ها که در وقف اراده شان عامل اصلی است شخص واقف (کسی که اقدام به وقف می نماید) و موقوف علیهم (کسانی که قرار است از وقف بهره مند شوند) می باشند که ممکن است عام باشند یا خاص و بین این دو فرق است.
تاریخچه وقف:
رسول خدا نظام وقف را در شهر مدینه برقرار کرد. پس از این واقعه به پیروی از سنتی که از رسول اکرم (ص) باقی مانده بود، وقف نقش بسزایی در عمران و آبادی شهرهای اسلامی‏ایفا کرد (5)
بدین ترتیب وقف در جهان اسلام و همزمان با رسالت پیامبر گرامی‏اسلام تحقق پیدا نمود و متعاقب آن حضرت علی (ع) با عمران و آبادانی اراضی بایر و حفر چاه و ایجاد نخلستان، تمامی ثمرات و منافع این اراضی را تحت عنوان وقف در جهت استفاده افراد مستمند قرار دادند و این روش و سیره پسندیده از طرف ائمه اطهار (ع) علما، صالحین، افراد خیر و نیکوکار ادامه یافت.
در ادیان الهی، مساله وقف و صدقه جاریه جایگاه خاصی داشته و در طول تاریخ ایران روند ویژه‏ای را طی کرده است. در دوران حکومت‏های ایران در قبل از ظهور اسلام هم به مسأله‏ی وقف و نذر توجه می‏شد و به معابد و آتشکده‏ها از جمله آذر گشسب به عنوان نیاز و به صورت اموال و اشیا هدیه می‏شده است. (6)
آریایی‏های ساکن ایران از دوره باستان، به تبیعت از آیین خود، به انجام دادن کارهای نیک و بویژه رسیدگی به وضع بینوایان جامعه، توجه کرده و برای نگهداری آتشکده‏های خود نذورات و موقوفاتی داشته‏اند. (7).
وقف در میان اقوام آریایی بر سه صورت بوده است که هنوز هم کم و بیش در میان زرتشتیان رایج است: نخست آشوداد. «آشو» به معنای در راه دین و «داد» از فعل دادن و به معنای بخشیدن است و کلا معنی بخشش ملک، جامه و غذا در راه خدا می‏دهد. دوم «نیاز» که عبارت است از خریداری و تقدیم وسایل و لوازم به معابد و آتشکده‏ها مانند فرش، چراغ و.. دیگر «گهنبار» که عبارت است از جشن‏هایی که پس از مراسم دینی برگزار می‏شده و در طی آن خوردنی و پوشیدنی میان نیازمندان تقسیم می‏شده است. (8).
شواهدی متقن در دست است که می‏توان نتیجه گرفت که موقوفات در ایران باستان فقط متعلق به معابد و پرستشگاه‏ها بوده و مصارف دینی و مذهبی داشته است. همچنین از منابع قدیمی‏چنین استنباط می‏شود که وقف اموال به صورت ساختمان از دوران آل بویه و سلجوقیان بیشتر متداول شده است.
در عصر سلاجقه (711 – 429) به ویژه دردروان حکومت ملک شاه (485 – 465 ه ق) که اصفهان را به عنوان مقر حکومت انتخاب شده بود، شهر اصفهان توسعه یافت و وزیر دانشمند او، یعنی خواجه نظام الملک: بناهای زیادی را احداث و وقف امور خیریه نمود. از بناهای مهم آن عصر، مسجد جامع فعلی شهر و مدرسه نظامیه است. موقوفات هر عصری با ثروت انسان‏های هر دوران ارتباط داشته است شهر تاریخی اصفهان که در عصر ملک شاه پایتخت امپراتوری سلاجقه بود بدون شک در آن دوران یکی از بزرگ‏ترین و ثروتمندترین شهرهای جهان به شمار می‏آمد، زیرا مالیات سرزمین‏های پهناور سلجوقیان به این شهر سرازیر و در این شهر جمع آوری و خرج می‏شده و تردیدی نیست که موقوفات شهر نیز سهمی‏از آن را به خود اختصاص می‏داده است. (9).
در ادوار بعدی تاریخ ایران مانند دوره‏ی تیمور هم به مسأله‏ی وقف توجه می‏شد و به ویژه از موقوفات تیموری در خراسان بزرگ باید نام برد. غازان خان در شهرها و نقاط گوناگون تحت سلطه خود در ایران، اماکن مذهبی و عمومی فراوانی ساخت و برای همه آنها و حتی برای بیت المقدس و مشهد وقف کرد. غازان خان محله‏ای در نزدیکی تبریز، موسوم به «شنب غازان» احداث کرد و موقوفاتی برای آن قرار داد. (10)
رشیدالدین در عمران و آبادانی ولایات، اعم از روستا و شهرها همت وافر مبذول داشته و عمر او در آبادانی و وقف گذاشته است. وی بناها و مجموعه‏های بسیاری در شهرهای کشور احداث کرد و برای هر کدام موقوفاتی به مقدار کافی معین کرد. احداث «ربع رشیدی» مهم‏ترین اقدامی بود که او در زمینه عمران شهرها انجام داد. بنابر مطالب و مندرجات مکاتبات رشیدی، ربع رشیدی که محله‏ای در تبریز بود، دارای سی هزار خانه، هزار و پانصد دکان، بیست و چهار کاروانسرا، تعدادی مسجد، مدرسه، حمام، باغ و چند کارخانه شعر بافی، کاغذ سازی، رنگ رزخانه و دار الضرب و غیره بود. (11)
ربع رشیدی ممتازترین مؤسسه موقوفه و بزرگ‏ترین مرکز علمی و فرهنگی و مدنی عصر ایلخانیان است، که به دست رشیدالدین فضل الله وزیر فرزانه ایلخانیان (مغول) در تبریز در قرن هشتم هجری قمری احداث شد، و پس از قتل او توسط آخرین پادشاه ایلخانی (ابوسعید بهادر) و سپس در دوره های بعدی با خاک یکسان گردید. امروز جز مخروبه آن در نزدیک شهر تبریز که توسط محله‏های جدید اشغال گردیده، چیزی از آن باقی نمانده است. (12)
رشد و بالندگی شهرها در قلمرو عثمانی و صفوی از قرن شانزدهم تا قرن هجدهم میلادی تقریبا بدون نهاد وقف غیر قابل تصور است. (13)
در دوره عثمانی، ساختن مجموعه‏های شهری منطبق با سنت وقف رایج می‏شود. این مجموعه‏های عام المنفعه شهری به دور هسته‏ی مسجد یا مدرسه و حمام و سرا و میدان و خان، مراکز فعال شهری را در مفصل‏های مهم بازارها تشکیل می‏دادند. موقوفاتی که برای این مجموعه ها در نظر گرفته می‏شد. همزمان با فعالیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی خود مجموعه عامل مهم در تضمین تحرک و پویایی و شکوفایی شهرها بودند. نمونه این مجموعه‏های شهری از دوران صفویه و قاجار در ایران هنوز پا برجا و قابل توجه هستند. (14)
در عصر صفوی توجه به امور موقوفات بیشتر شد. در این دوره به ویژه شاهان صفوی، خود امور موقوفه را تقویت می‏کردند و املاک و اموال زیادی را به اماکن مورد احترام مانند آستانه مبارکه مشهد، قم و نیز اردبیل که آرامگاه شیخ صفی‏الدین اردبیلی است، وقف کردند. در عصر صفوی بزرگان و شاهان خود مشوق امور خیریه و وقف بودند و مقدار زیادی از اموال خود را وقف نمودند. دو بنای موقوفه در اصفهان وجود دارد که در زمان شاه عباس در کنار بازار شهر وقف شد. این دو عمارت یکی دار الشفاء و دیگری کاروانسرای مسگران است. (15)
بدین ترتیب خاندان صفویه در طول تاریخ ایران به عنوان پرچمدار وقف شناخته شده‏اند. شاهان صفوی به موقوفات کشور توجه خاص داشتند و پیوسته نظارت عالیه بر آنها را نیز برعهده داشتند. قرن دهم و یازدهم هجری قمری، دوران شکوفایی و توسعه موقوفات شهر اصفهان بوده است. در عصر صفویه، علاوه بر موقوفاتی که از سابق باقی مانده بود، وقف، رشد چشمگیری یافت و خصوصا از سلطنت شاه عباس به بعد، جهش خاصی برای توسعه موقوفات صورت گرفت. اغلب اعیان و مالکان اموال خود را وقف کردند. در رأس همه آنها شاه عباس قرار داشت که سرمشق بزرگان بود و در سال 1016 ه ق کل املاک خاصه خود، از خانات و قیصریه و چهار بازار و حمامات و غیره را به چهارده تقسیم بر چهارده معصوم وقف کرد. در عصر صفویه، به ویژه دوران شاه عباس اول، کاروان سراهای متعدد ساخته شد که تعداد آنها را در ایران 999 باب نوشته‏اند، تاورنیه سیاح فرانسوی آنها را «مهمان خانه‏های مشرق زمین» می‏نامد.
هرج و مرج و نابسامانی‏های سیاسی، اداری و اقتصادی دوره خلفای عباسی از یک سو و گسترش بیداد و تجاوز حکام به مالکیت‏های اشخاص، از دیگر سو باعث شد که نهضت وقف بر مراکز عام المنفعه در میان مالکان و ثروتمندان به راه افتد و تقویت شود؛ زیرا ایشان وقف املاک خود بر اماکن خیریه عمومی را تنها راه نگهداری مال از تعدی حکومت می‏دانستند که از طرفی ثواب اخروی را نیز به خاطر دعای خیر مردم به همراه داشت. (16).
بنابراین دوره حکومت صفوی را، که اوج پایگیری تفکر مذهب و شیعه در سرتاسر ایران بوده است، باید نقطه عطفی در فرهنگ وقف در ایران و اوج اعتلای این سنت حسنه دانست. شاهان صفوی که خود از پیشگامان وقف در ایران بوده‏اند، آن چنان فرهنگ وقف را در میان مردم رایج ساختند که دیگر وقف مختص مالکان بزرگ و ثروتمندان نبود بلکه بیشتر مردم نیز بنا به وضع مال خود، در این امر خیر شرکت می‏کردند. (17)
اما از دوران صفویه به بعد، یعنی پس از نفوذ فرهنگ بیگانه و رواج شیوه‏های تفکر غربی در نظام اداری و فرهنگی کشور، بینش وقف، سازندگی، کارایی، تحرک و مدیریت قبلی خود را در حد وسیعی از از دست داده است، اما به سبب جهان بینی و اعتقاد مردم به دین مبین اسلام، ریشه این اندیشه خیر به کلی خشک نشده و افراد نیکوکار و خیر و معتقد به وقف دارایی‏های خود، قدم‏های مؤثری در عمران و آبادانی شهرها و شهر اصفهان به ویژه مکان‏های مذهبی و عام المنفعه برداشته‏اند.
میزان موقوفات حکایت از اعتقادات مذهبی و شرایط اقتصادی مردم دارد. یکی از علل کاهش اشتیاق به وقف را، بخصوص در محله‏های جدید و اعیان نشین، می‏توان اعتقادات مذهبی گروه‏های از مردم دانست. البته در این میان مسأله امنیت را نیز نباید فراموش کرد. اگر صاحب ملکی از سیاست دولت پروا داشت، برای حفظ ملک خود آن را وقف می‏کرد، ولی در تصرف خود نگه می‏داشت. بنابراین به مرور مردم کمتر به عملکرد مستبدانه دولت توجه می‏کردند و یا شاید مالکیت آنها در محله‏های جدیدتر بر پایه و اساسی محکم‏تر قرار می‏گرفت که نیازی به وقف کردن املاک خود نمی‏دیدند. (18)
بی تردید وقف در دوره قاجاریه، که دوران تشکیل هسته اولیه تهران کنونی به شمار می‏آید، نقش اساسی و غیر قابل انکار داشته است. در نظام سنتی قاجار اغلب نهادهای مدنی، حتی اگر دست اندرکاران حکومت بانیان آن بوده‏اند، در قالب وقف و متکی به نظام استوار وقف عمل می‏کرده است. نظامی که از یک سو به صورت غیر دولتی، و از سوی دیگر پس از اجرای صیغه وقف به صورت غیر خصوصی عهده دار فعالیت‏هایی بوده است که اکنون در حیطه کار وزارتخانه‏ها و سازمان‏هایی چون آموزش و پرورش و آموزش عالی (مکاتب و مدارس) – بهداشت و درمان (دارالشفاها، بیمارستان‏ها و درمانگاه‏ها) بهزیستی و تأمین اجتماعی (ایتام و مستمندان عجزه و ارامل)، راه و ترابری (پل‏ها و جاده‏ها)، نیرو (قنوات و آب انبارها و یخچال‏ها) اقتصاد (بازارها و دکاکین)، جهاد سازندگی و کشاورزی (زمین‏های زراعی و باغات)، وزارت ارشاد، و تبلیغات اسلامی(نشر کتب و تبلغ دین)، حج و زیارت و حتی سازمان میراث فرهنگی (حفظ و احیای آثار و بناهای مذهبی و عام المنفعه) است.
در دوره قاجار، ثروتمندان برای رفع نیازهای مردم از طریق وقف اقدام می‏کردند؛ مانند عیسی بیگلربیگی. در دوره پهلوی ثروتمندان کمتر از طریق وقف به کمک نیازمندان می‏شتافتند. در دوره پهلوی واقفان برای اجرای نیات خود رقباتی را که بتواند بیشترین درآمد داشته باشد وقف می‏کردند و نوع رقابت هر دوه متناسب با شرایط اقتصادی حاکم بر آن دوره بوده است. در دوره پهلوی چشم اندازها و نقاط فرهنگی ناشی از وقف که در قالب‏های مکان‏های مذهبی، آموزشی، درمانی، تجاری، مسکونی و غیره تجلی می‏کند، بیشتر در سراسر شهر توزیع شده‏اند و در دوره قاجار، رقابت بیشتر در محدوده بازار و اطراف آن متمرکز بوده‏اند. در دوره پهلوی شکل دیگری از وقف که تشکیل نهادها و بنیادهای خیریه است، به وجود می‏آید. (19).
آن گونه که تاریخ شهادت می‏دهد، موقوفات پیوسته متناسب با نیازهای اجتماعی به وجود آمده‏اند. در مناطق خشک و نیمه خشک، احداث آب انبارها و تأمین آب آشامیدنی مردم؛ در مسیر کاروان‏ها ساخت کاروانسراها، در محیطهای مناسب علمی‏احداث مدارس و در مناطق نیازمند و بیماری زا تأسیس درمانگاه‏ها و بیمارستان‏های موقوفه، از جمله اقدامات واقفان مسلمان است. بدین ترتیب واقف با توجه به مقتضیات هر زمان عمل به وقف کرده است؛ مثلا در دوره قاجار پیش از تأسیس مدرسه دارالفنون، برای حفظ و نشر مذهب از طریق ایجاد مدارس علمیه عمل به وقف می‏شد. اهمیتی که واقفان این دوره به این مدارس می‏دادند را می‏توان در سبک‏های معماری و تزئینات این مدارس و حجم موقوفاتی که برای آنها قرار می‏دادند، دید. پس از تأسیس مدرسه دارالفنون و آشنایی با دانش جدید، مدارسی به سبک جدید احداث و وقف می‏شد. این روند در حکومت پهلوی و به دنبال آن در جمهوری اسلامی با ایجاد مؤسسات و بنیادهای خیریه وقفی ابعاد وسیع تری یافت و بر تعداد نقاط فرهنگی ناشی از وقف در کشورافزود؛ مانند موسسه فرهنگی لیستر یا بنیاد فرهنگی البرز. (20).
بنیادهای وقفی در سایر کشورها:
وقف، خاص اسلام و جوامع اسلامی نبوده و این حرکت خیر خواهانه در بیشتر کشورها وجود داشته است. در کشورهای غربی و حتی نقاط دور افتاده استرالیا و آفریقا و در میان سرخپوستان آمریکای جنوبی سنت وقف وجود داشته است که موقوفاتی را برای پرستشگاه‏ها و کلیساها اختصاص می‏داده‏اند. در عصر باستان، یونان، چین، ژاپن، روم، و فلسطین قبل از اسلام موقوفاتی بوده است که از درآمد آنها برای جریان کار معابد، صومعه‏ها، پرستشگاه‏ها و بازسازی آنها و نیز گذران زندگی اسقف‏ها، برهمن‏ها و کاهن‏ها ارائه خدمات لازم به برخی از دانش آموزان مدارس بهره می‏گرفتند، در کشورهای غربی اداراتی برای نظارت بر حسن اجرای موقوفات وجود دارد که مدیران آنها مانند شهرداری‏ها از سوی خود مردم انتخاب می‏شوند. اینان در واقع هیئت امنایی هستند که کاربری‏های وقفی را سرپرستی می‏کنند.
موقوفات خصوصی و بنیادهای وقفی کشورهای اروپایی و بخصوص آمریکای شمالی از ابزارهای رشد، توسعه و تحول فرهنگی جوامع این کشورهاست. یکی از کشورهای موقوفه خیز و بانی بنیادهای جهان کشور آلمان است. دیدگاه سنتی وقف در آلمان عبارت از این بود که سرمایه‏ای در اختیار قرار می‏گرفت که می‏باید سود و یا عواید آن برای انجام دادن مقصود و یا مقاصد واقف کفایت کند. در آلمان وقف ابزاری است که به کمک آن گرایش‏های کاملا معین و تثبیت یافته فرهنگی در مقابل تحولات روز می‏تواند پشتیبانی شوند. مثلا بنیادهای وقفی و یا تک موقوفه‏هایی وجود دارند که پس از حل مسایل آموزشی، به حل مسایل زیست محیطی پرداخته‏اند. از این رو افزایش تعداد بنیادها، تأسیس دانشگاه‏ها، ایجادمدارس فنی مهندسی و راه اندازی آزمایشگاه‏های تحقیقاتی و برپایی محافل و کانون‏های علمی‏برای بحث و چاره جویی در زمینه مسایل اجتماعی، اقتصادی، آموزشی در چهار چوب‏های محلی، منطقه‏ای، کشوری و بین المللی با کمک کارشناسان زبده و امکانات مالی چشمگیر است.
نقش موقوفات و بنیادهای وقفی کنونی جهان سرمایه داری تشخیص و شناخت مسائل، چاره جویی و سرمایه گذاری برای حل آنها و نیز گسترش کمی‏و کیفی، ترویج دانش، بخصوص در آموزش عالی، پژوهش و فن و اشاعه آنهاست. این کار به طور مستقیم و غیر مستقیم به سود جامعه و گسترش رفاه و سرمایه به قشرهای مختلف جامعه می‏باشد. (38)
اندیشه وقف در طول قرن‏ها به عنوان ابزاری فراگیر در عمران نواحی هم تأمین کننده اعتبار مورد نیاز عمران، هم تأمین کننده هدف عمران و حتی گاه به منزله برنامه ریز و طراح ناحیه عمرانی، نقش مؤثری در تشکیل پدیده‏های جغرافایی سرزمین‏های اسلام، چه درون شهری و چه برون شهری، ایفا کرده است. و هنوز هم به رغم نفوذ فرهنگ اروپایی در سرزمین اسلامی از کارایی نسبی باز نایستاده است. اگر دولت‏ها و دولتمردان سرزمین‏های اسلامی به واقفان معتقد مسلمان اطمینان دهند که به نیات آنها ارج نهاده می‏شود، نهاد وقف به منزله اهرمی مردمی، به صورت داوطلبانه و خود جوش در خدمت عمران منطقه قرار می‏گیرد و بستر زایش پدیده‏های جغرافیایی بدیعی خواهد بود. (39)
ایجاد نوعی کنترل و نظارت بر ساخت و ساز اماکنی که شامل وقف می‏گردند و پیگیری مسائل مرتبط با مبانی شهرسازی آنها از حیث جانمایی مناسب در شهر، تعاریف دقیق کاربردی، سازگاری با محیط، جذابیت‏ها معماری، می‏تواند به قوت بخشیدن و استحکام جایگاه موقوفات در مجموعه شهر کمک بسزایی نماید.
تحت تأثیر قرار نگرفتن موقوفات از اثرات ساخت و سازی آنها با تغییر و تحولات شهر سازی و نیز بالا بردن توان انطباق آنها با سیمای آتی شهرها از زمره مسائلی است که در حفظ جایگاه اماکن موقوفه در متن شهرها تأثیر بسزایی خواهد داشت. انتخاب محل مناسب برای استقرار اماکن وقفی در شهرها باید در چارچوب اصول حاکم بر شهر سازی و الگواهای جدید معماری باشد و به منظور حفظ اعتبار و ارزش این سنت خداپسندانه مسأله مکان یابی آنها در مجموعه شهرها باید با دقت و حساسیت خاصی دنبال شود. دور کردن موقوفات از هسته مرکزی شهرها از تأثیرات فزاینده آنها خواهد کاست و از سویی دیگر نزدیکی زیاد آنها به محل تجمع و تراکم جمعیت باعث خواهد شد که جایگاه ارزشمند آنها در زندگی پرتکاپو، تکراری و پر ازدحام مردم شهرها گم شود.
اگر شهر سازان و متولیان امر شهرسازی، جایگاه موقوفات را از قبل در کالبد شهرها پیش بینی و در دستور کار خود قرار داده باشند، عملا مشکلی برای مکان یابی و یا بحث همسازی و انطباق آنها با نظام مدون شهرها وجود نخواهد داشت و در نتیجه با اختصاص دادن بخش‏هایی از شهر به موقوفات و مصوب گشتن آن در چارچوب طرح‏های جامع تفصیلی شهرسازی، خواهیم توانست به روالی قانونی و کاملا منطقی در این ارتباط دست یابیم. آنچه مسلم است شهرت و اعتبار یک شهر همواره در گرو وجود فضاهای ویژه، سمبل‏هایی منحصر به فرد و اماکنی مخصوص است که موقوفات بخش عمده‏ای از آن را تشکیل می‏دهد. لازمه حفظ و استمرار این پدیده کاملا ریشه دار و اصیل در میزان التفات مسئولان امر به ماهیت موقوفات و اهتمام ویژه ایشان در لحاظ کردن پیامدهایی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنها در جامعه نهفته است.
اماکن وقفی که از دیرباز و قدیم الایام در اختیار ماست، به نوعی به پیشینه کهن معماری و ساختار قوی سنتی آراسته هستند که به آنها جنبه‏ای برجسته و پویا بخشیده و آنها را عملا به گنجینه‏هایی فرهنگی و تاریخی در شهرها مبدل کرده است. موقوفات، طیف وسیعی از فضاهای شهری را شامل می‏گردد، هر چند استفاده از خدمات وقف مختص به قشر خاصی از مردم ساکن در یک شهر آسیب پذیر، مستضعف و نیازمند جامعه خواهد بود. همین امر باعث پیدایش نوعی تمرکز و تجمع موقوفات در مناطق خاصی از شهرها گشته است که از نقطه نظر شهر سازی زیاد مطلوب نبوده و سیمای شهر را دگرگون خواهد کرد پراکندگی و گستردگی موقوفات در پهنه شهر یکی از عوامل کم جلوه بودن و پنهان گشتن قداست و حرمت آنها در جامعه است.
مهم این است که در عصر حاضر، با کاربرد صحیح وقف، نقش این نهاد مدنی در توسعه فرهنگی و اقتصادی کشورها ممتازتر و با بهره گیری بهینه به صورت ابزاری مؤثر در جهت مبارزه با آسیب‏های اجتماعی به کار گرفته شود. وقف و ایثار مالی، تأسیس بنیادهای خیریه در قالب وقف توسط نیکوکاران و خیراندیشان به صورت جامع و فراگیر و فعالیت این نهادها در حوزه فقر زدایی، دانش پژوهی و ترویج فرهنگ و علوم اسلامی و جلب مشارکت مردم در حل معضلات اجتماعی و ارائه مشورت‏های مفید به جوانان در حل بحران‏های روحی و فکری، راهی استوار برای سامان بخشی جوامع است.
اجرای علنی و شفات نیات واقفان توسط متولیان موقوفات و ادارات اوقاف و تجلیل مستمر از نیکوکاران و تشویق ثروتمندان و متمکنان برای انفاق مال و تبیین برکات وقف برای مردم از جمله راه‏هایی هستند که زمینه رشد این نهاد را فراهم می‏کنند.
لازم است برای درخشان‏تر کردن جایگاه بلند وقف، تأکید بیشتر بر آن شود. فراگیر ساختن چنین امر خیری در میان مردم ما از سرمایه داران، صاحبان صنایع و حرف، بازرگانان، عالمان، فرهنگیان و کلیه قشرهای آسیب پذیر جامعه ضروری است. به شرط آنکه تشویق‏های دینی، دولتی و مردمی‏و تسهیلات مالیاتی انجام گیرد. بر رسانه‏های گروهی است که تعریف، مقاصد متنوع،فواید و نحوه اجرای وقف را در زمره واجبات ملی - دینی دانسته و مبانی گسترش آن را توسط افراد خیر فراهم آورند.
وزاری کشورهای اسلامی می‏توانند با تبادل نظر بیشتر و جست و جوی راه‏های جدید برای رشد موقوفات، و ایجاد موقوفات جدید و کشف و شناسایی و احیای موقوفات قدیم و سرمایه گذاری در زمینه عمران و توسعه موقوفات، گام‏های بلندی در راستای توسعه کشور و ایجاد اشتغال و مبارزه با فقر و گسترش علم و تربیت استادان در زمینه‏های گوناگون بردارند. وقف در کشورهای اسلامی‏باید به عنوان منبعی مطمئن برای حل معضلات جامعه در جایگاه ویژه و ممتاز خود مطرح و مد نظر مسئولان کشور قرار گیرد.
طرفین وقف:
همانطور که اشاره شد، وقف عقد است و از آنجا که عقد بنا به صراحت ماده 183 عبارتست از آنکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد، لذا جهت آنکه در وهله اول ارکان آن محقق گردند (که شامل قصد انشا به علاوه عملی است که مبین آن قصد در مریی و منظر بیرونی باشد) و آنگاه صحبت آن مورد یقین طرفین و ثالثین واقع گرددبایستی آن را از شمار ایقاعات و وقایع حقوقی که شامل رخدادهایی با منشاء های غیر قراردادی است (موسوم به الزامات خارج از قرار داد) خارج نمود و در زیر عقود شمارش آورد. و از همین رهگذر اقدام کننده به عقد وقف را در اصطلاح قانونی، واقف و آن افراد و کسانی را که بهره مند و متمتع از منافع و خاصیت عقد شوند را موقوف علیهم می نامند که خود شامل 2 دسته اند؛ موقوف علیهم عام و موقوف علیهم خاص، آنچه را که مورد بهره برداری واقع گردد موقوفه و شخصی را که از جانب واقف به سمت اداره مال موقوفه معین و منصوب می گردد متولی می نامند.(21)
وقف عقود ساده و عینی:
در حقوق مدنی، ذیل عنوان عقود و قراردادها چندین شاخه و دسته بندی مختلف و متفاوت وجود دارد که لزومی به برشمردن همه آنها در اینجا نیست لیکن از جهت روشن نمودن ذهن در مواجهه با عنوان این گفتار 2 مورد بسیار مهم را موشکافی می نماییم که شامل عقود معوض و مجانی و دوم عقود ساده و عینی می گردد.
الف) تقسیم نخست که شامل عقد معوض و مجانی می شود را با تفکیک اینگونه تعریف کرده اند و در توضیح عقد معوض فرموده اند: عقدی که انتقال مال از طرفین یا قبول تعهد از طرفین باشد در ازای رد و بدل گشتن وجه یا مال دیگر. مصداق بارز عقود معین عقد بیع است اعم از اینکه راجع به عین معین باشد یا کلی، خواه از اموال مثلی باشد یا قیمی. لذا با این تعریف مشخص می گردد عقد مجانی است عقدیست که مبنای آن بر؟ است و مجانی و بدون رد وبدل گشتن ثمن و مثمن انتقال و تغییر مالکیت صورت می پذیرد، نظیر هبه ی غیر معوض (مجانی) که در شماره مهمترین عطایا به شمار می رود. با این تفکیک پی می بریم وقف بنا به توضیحات ارایه گشته در فوق عقدیست مجانی که در آن غرض اصلی واقف واگذاری و متمتع گرداندن موقوف علیهم مد نظرش از منافع مال موقوفه است خواه عده ای محصور و معین را شامل گردد (موقوف علیهم خاص) و خواه برعکس (عام)
ب) عقود ساده و عینی:
تفکیک اقسام عقود از لحاظ ماهیتی کاری بسیار دشوار و بس سخت و طولانی است و به همین دلیل در این بررسی مختصر که مجال بررسی ریز و موشکافی بسیار عمیق وجود ندارد با بسنده به کلیات روزگار می گذرانیم. موضوع عقود ساده همانطور که از نامشان هویداست تشکیل و وقوع یک عقد با استفاده از مبانی ساده تشکیل تعهدات و قراردادهاست یعنی توالی عرفی بین ایجاب و قبول و آنگاه انجام فعلی که دایر بر قصد انشاءمورد پذیرش طرفین عقد بوده، لیکن در عقود عینی رکنی دیگر نیز به آن عقود ساده افزوده می شود که موسوم است به قبض مورد معامله. بدین معنا که در پاره ای عقود که موسوم به عقود عینی اند به صرف ایجاب و قبول عقد محقق نمی شود بلکه باید شخصی که اعلام کننده قبول بوده است یا نمایندگان قانونی وی (اعم از وکیل وی، قائم مقام قانونی وی و الخ ) اقدام به قبض مورد عقد ( در اینجا عین موقوفه ) نمایند تا عقد کامل واقع گردد و چنانچه این اتفاق نیفتد عقد به نحو صحیح و کامل وقوع نیافته است و چنانچه واقف پیش از به قبض دادن موقوفه مثلاً فوت نماید، عقد خود به خود محکوم به بطلان است هر چند اگر موقوف علیهم آن را پذیرفته باشند این مهم را ماده 59 قانون مدنی اینگونه توضیح می دهد: اگر واقف عین موقوفه را به تصرف وقف ندهد وقف محقق نمی شود و هر وقت به قبض داد وقف تحقق پیدا می کند.(22)
اداره وقف با کیست؟
در تقسیم بندی مال موقوفه با عناوینی برخورد کردیم که اینک دیگر نامشان معمای پیچیده و مجهولی برای ما نیست؛ نظیر واقف، موقوف علیهم متولی، عین موقوفه و قس علی هذا. در این بین نقش واقف و موقوف علیهم کما بیش بر ما روشن گشته است لیکن متولی را هنوز شاید به درستی نشناسیم. در این قسمت به بررسی شخصیت متولی و اعمال وی در قبال مال موقوفه می پردازیم.
متولی آن فردی است منتسب از سوی واقف که سمتش وی را مسئول نگهداری و اداره مال موقوفه می نماید. تولیت را می توان برای احد از موقوف علیهم، شخص ثالث یا حتی خود واقف قرار داد و این منافاتی ندارد با آنکه از جانب واقفی، تولیت برای خودش قرار داده شده باشد و تولیت را باید بدواً پذیرفت یا رد کرد. لذا در صورت قبول دیگر مجال برای رد کردن وجود ندارد و اگر آن را نپذیرفت مانند آنست که از اساس وی متولی واقع نگردیده است.(23)
(مستنبط از مواد 75+76 قانون مدنی).
تولیت ممکن است که به نحو انفرادی باشد یا اجتماعی. مراد از تولیت اجتماعی آنست که واقف دو نفر یا بیشتر را به این منظور معین نموده باشد. و لذا چنانچه مال موقوفه دارای متولیان متعدد باشد که هیچ یک مستقلاً دارای رای نیستند جهت اداره نمودن مال موقوفه بایستی دسته جمعی اقدام نمایند زیرا که اثری در تصمیم گیری فردی و مستقل هیچ یک از ایشان نیست، لذا چنانچه یکی از متولیان موقوفه ای دار فانی را وداع گوید حاکم امینی به آن شخص دیگر که هنوز در قید حیات است ضمیمه می نماید تا دست اتفاق و بار دیگر به طریق اجتماع و نه استقلال مال موقوفه را اداره نمایند و این امر مبین این است که تولیت از بین نمی رود و قابلیت عزل ندارد مگر در صورت شرط شدن صفت خاصی از سوی واقف در متولی که چنانچه وی فاقد آن صفت گردد خود به خود منعزل می گردد و این استثنایی است بر اصلی که پیشتر ذکرش رفت.
موقوفات عامه و شخصیت حقوقی ایشان:
هر چند پیشتر ذکر این نکته را به میان آوردیم که وقف، عقد محسوب می شود و عقود بنا به نتیجه ای که از وقوعشان حاصل می گردد مفید انتقال مالکیت، انتقال منفعت و یا اباحه انتفاع می گردند و از این طریق دچار تغییر و تحولاتی نظیر انتقال مالکیت و النهایه تغییر عنوان مالک (اعم از مالک منفعت یا عین ) می گردد، لیکن در حقوق هیچ اصل ثابتی نیست که استثنایی نخورده باشد و این امر در مورد وقف به شکل بارزی به عنوان استثنایی در میان عقود دیگر خودنمایی می کند. و از این حیث یک وجهه ممتاز را در میان الباقی عقود و تعهدات اعم از عقود معین و نامعین، مجانی یا معوض، ساده یا تشریفاتی و الخ دارد و آن اینست که شخصیت مال موقوفه را شخصیتی مستقل می دانند که نه تنها از آن هیچ کس نیست (نه واقف، نه متولی و نه حتی موقوف علیهم ) بلکه به هیچ روی نیز قابل نقل و انتقال نیست الا در یک مورد و آن نیز زمانی است که میان موقوف علیهم مال موقوفه بر سر نحوه تمتع و بهره مندی از منافع چنان نزاع درگیرد که بیم خونریزی برود. لذا دست به دست گرداندن مال موقوفه از طرفی نظیر بیع، اجاره و حتی معاوضه به قطع از جانب قانونگذار هم در قانون مادر و عام یعنی قانون مدنی و هم در قانون مربوط به سازمان اوقاف (1363) ممنوع گردیده است و اعلام شده به جهت شخصیت مستقل حقوقی مال موقوفه حتی در صورتی که موقوفه از اموال غیر منقول باشد و در شرف خرابی باشد به نحوی که دیگر راهی برای بهره برداری از آن وجود نداشته باشد و لذا جبراً مورد بیع (فروش) واقع شده باشد با ثمن ناشی از فروش آن باید به اقرب به غرض واقف عمل نمود و این نیز از دیگر نتایج مسلم اصل استقلال شخصیت حقوقی مال موقوفه است. (24)
نتایج و آثار وقف:
وقف را باید از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جزء مظاهر خاص پیشرفت و رفاه جامعه بدانیم. طبق موازین دینی به کمک وقف، معمولا ثروت‏ها بعد از چند سالی از خانواده‏ای به خانواده دیگر و از طبقه‏ای به طبقه دیگر انتقال می‏یابد و نوعی تعدیل و تقسیم ثروت پیش می‏آید. این امر در حقیقت نوعی بیمه اجتماعی است. فقر زدایی یکی دیگر از اهداف مهم وقف است. احکامی برای حمایت از مستمندان، کمک به نابینایان، زمین گیران، از پاافتادگان، آوارگان، بچه‏های بی سرپرست، ایتام، اسیران، بیماران، سالخوردگان، کمک به مقروضان، دور افتادگان از وطن، خون بهای مقتول، قتل‏های غیر عمد، ضیافت، شرکت در برداشت، محصول، امدادهای اجتماعی و غیره صادر شده است. (25)
نتیجه طبیعی وقف رامی‏توان در سه فرآیند ذکر کرد: تعدیل ثروت، توازن اجتماعی و همکاری جامعه که همه این‏ها در اصل زیربنای عدالت اجتماعی و اقتصادی جامعه هستند. وقف آثار و برکات بسیاری دارد، ولی به طور کلی دارای دو اثر درونی و بیرونی است. اثر درونی متوجه شخص واقف است که با این عمل به تزکیه نفس خویش پرداخته و روحیه دنیا طلبی و مال اندوزی را از خود دور کرده است و اثر بیرونی آن در جامعه نمود پیدا می‏کند که می‏تواند در محور فقر و محرومیت و فاصله شدید طبقاتی تأثیر بسزایی بگذارد. این اثر بیرونی چنان نقش مهمی ایفا می‏کند که حتی در اداره یک جامعه می‏توان از آن کمک گرفت. (26)
یکی از پدیده‏های جالب و با اهمیت در شهرهای اسلامی، تداوم املاک از طریق قوانین اسلامی وقف و ارث بود. براساس نوشته‏های گویتن، وقف به واقف اجازه می‏دهد که املاکش را برای استفاده دائمی بهره‏برداران، اهدافش را نسبت به انتقال منافع، تعیین بهره برداران و دیگر موضوعات مربوطه با اطمینان از این که به مثابه قانون رعایت و مورد احترام قرار می‏گیرد، ماندگار سازد. (27)
وقف علاوه بر آثار مذهبی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی، آثار جغرافیایی مهمی‏به همراه دارد. در برخی مناطق که پدیده وقف گسترش یافته است چهره جغرافیایی آن مناطق دگرگون شده است. همچنین وقف در سیما و چشم انداز جغرافیای شهرها مؤثربوده است.
نقش و تأثیر وقف در شهرها:
اوقاف نقش بسیار مهمی در زندگی شهرها بر عهده داشت و چنان گسترش یافت که دیوان مخصوصی برای آن تأسیس شد که به «دیوان احباس» و یا «دیوان اوقاف» معروف است. در زمان رسول خدا (ص) نیز وقف به عنوان یک نظام شناخته می‏شد. ولی تأثیر آن در پیشرفت و آبادانی شهرهای اسلامی در آغاز قرن ششم هجری آشکار شد و از آن پس نیز به عنوان یک عامل مؤثری در عمران و آبادانی شهرهای اسلامی‏به شمار رفت. (28)
از دیرباز اندیشه وقف کردن مال و ملک و مصرف درآمد آن در یک کار عمرانی و نیکوکارانه، امری شناخته شده بوده است. با سعه صدری که در بینش اسلامی‏از جهات گوناگون نهفته است، وقف به منزله یکی از وجوه فقهی، سرچشمه و زمینه ساز و علت وجودی بسیاری از مظاهر جغرافیایی چون مساجد، تکایا، دانشگاه‏ها، بیمارستان‏ها، رصدخانه‏ها، خانقاه‏ها، زاویه‏ها، رباطها، کاروانسراها حمام‏ها، آب انبارها، قنات‏ها، پل‏ها و سایر مؤسسات خیریه اجتماعی در سراسر کشورهای اسلامی شده است. در طول تاریخ اسلام در سراسر سرزمین‏های اسلامی، از پیرنه تا ماوراء شبه قاره هند، بسیاری از مناظر و مظاهر جغرافیایی دست پروده انسان، در پیوند با اندیشه وقف پدیدار شده است. در واقع نهاد و اندیشه وقف هم به تأمین اعتبار و سرمایه لازم برای احداث مظهری جغرافیایی، چه خرد و محدود چون پل یا آب انبار، چه کلان و گسترده چون شهرکی نظیر ربع رشیدی یا شنب غازان خان و رصد خانه مراغه، و هم طراحی کلی و به عبارتی دیگر، برنامه ریزی اشراف داشته است. (29)
هدف اصلی در وقف تحقق خیر است هر چند در بسیاری موارد درآمدهای موقوفات خرج زندگی خانواده خود واقف شود. احکام وقف ایجاب می‏کرد که متولیان نسبت به عمرن و آبادانی موقوفات اقدام کرده و از طریق ساختن بناها و توسعه املاک وقفی و افزایش درآمد، آن را گسترش دهند. چنین معنا و برداشتی از وقف، مستلزم پیدایش یک حرکت عمرانی گسترده در مناطق مسکونی و بویژه شهرها خواهد بود. اسلام اصول اولیه وقف و کلیات وقف را وضع کرد و فقهای اسلام، احکام مربوط به وقف را بیان کرده، انواع آن را مشخص نموده، شرایط آن را در یک چارچوب معین، تعیین کرده‏اند. و بدین ترتیب با عنایت به جنبه کاربردی، تأثیر وقف در عمران و آبادانی شهرها آشکار می‏شود. با تغییر و تکامل زندگی اجتماعی جوامع اسلامی، اهمیت وقف ازعصری به عصر دیگر سیر تکاملی به خود گرفت و اوقاف در هر عصری به تناسب مقتضیات زمان و مکان کمابیش نقش مهمی را در مسایل عمرانی برعهده می‏گرفتند. علاوه بر ابعاد اجتماعی وقف که شامل تأمین زندگی کودکان بی سرپرست، تأسیس دارالایتام، بیمارستان‏ها، کمک به ادای فریضه حج، آزادسازی اسرا، مسافران گرفتار (ابن السبیل)می‏شد، نظارت بر وضع جاده‏ها و هموار کردن و محافظت از آنها یکی دیگر از فعالیت‏های اوقاف به شمار می‏رفت. شکی نیست که حمایت از مؤسسات وقفی و تشویق و ترویج آن و توجه به املاک و مستغلاتی که بر آنها واقف شده و اداره همه موقوفات به صورتی مطلوب که منجر به تحقق اهداف واقف شود، بیانگر اهمیت وقف و تأثیر آن بر عمران شهرهای اسلامی‏است. (30).
یکی از موارد وقف، تأسیسات خدمات عمومی‏بود. تأسیسات خدمات عمومی درصد بالایی از بافت معماری شهرهای اسلامی را به خود اختصاص می‏دادند و با تأسیس آنها جاذبه‏های برای مهاجرت مردم به شهر به وجود می‏آمد که نتیجه آن توسعه عمران شهرها بود. غالبا انگیزه بنای چنین تأسیساتی از خیرخواهی و نیکوکاری طبقه حاکمه از سلاطین گرفته تا امرا وثروتمندان سرچشمه گرفت و برای آنها موقوفاتی تعیین می‏کردند تا به ارائه خدمات آنها استمرار ببخشند. به طور کلی سیاست وقف، نقش بارزی در عمران شهرهای اسلامی بر عهده داشت؛ زیرا نظام وقف از جهتی تشویقی برای تأسیس بناهای دینی موقوفه با همراه داشتن مفهوم سیاسی و کاربردهای مذهبی به شمار می‏رفت و از جهتی دیگر موجب می‏شد تا برای نگهداری و توسعه و تأسیس موقوفاتی از قبیل وکاله‏ها، قیصریه‏ها، سراها، حمام‏ها: خانه‏ها، دکان‏ها و دیگر بناهای که برای عایدی بیشتر مدام در حال بازسازی و نوسازی وتوسعه بودند، اهمیت بسیار زیادی قایل شوند و از این طریق بودجه تأسیسات را تأمین کنند. اثرات علاوه بر بناهای دینی مسایل اجتماعی و آموزشی را نیز در برگرفت. (31)
از وقف در داخل بازار، اماکن مذهبی و فعالیت‏های دینی حمایت می‏شد و از طرفی عملکردها و ساختارهای موجود در دیگر نواحی شهری خود تحت تأثیر وقف بوده و حتی مقادیری از اموال و املاک موقوفه که در مناطق اطراف و در حوزه شهرها واقع‏اند، فضاهای اطراف را تحت تأثیر قرار می‏دهند. وقف یک بخش عمده و اساسی در اقتصاد سنتی شهرها و نهادهای اجتماعی وابسته به آن را تشکیل داده و می‏دهد.
وقف به عنوان یکی از الزامات، نهادها و رسوم قانون اسلامی، در هر حال تأثیر مهمی در شهرهای سنتی خاورمیانه داشته است و این خود عاملی برای حمایت از اماکن مذهبی و عملکردهای آنها و دیگر امکانات بوده است. (32)
نقش وقف در شهر اصفهان:
در این شهر موقوفات مهم چون مسجد، کاروانسرا، مدرسه، حمام و بازارچه به صورت مجتمع در کنار هم و اغلب در بخش تجاری قرار گرفته‏اند که معرف اندیشه‏های منطقی، اقتصادی و اصولی ساخت شهر در گذشته بوده است. بسیاری از بناهای عام المنفعه و اجتماعی بزرگ شهر اصفهان، جزء موقوفات است. بنا به روایت تاریخ، عصر صفویه، به ویژه دوران زندگی شاه عباس اول، از دوران طلایی وقف در ایران به ویژه اصفهان بوده است.
از آثار مهم وقف، حفظ بناها و تعمیر مستمر آنهاست که محققان را با مصالح ساختمانی و سبک‏های معماری هر عصر آشنا می‏سازد و کارایی و عملکرد بناهای موقوفه چون مساجد، مدارس، دارالشفاها برای ما روشن می‏گرداند و حتی ابتکار منطقی و عقلایی بانیان و سازندگان آنها را به جامعه امروز معرفی می‏کند. در وقف نامه‏ها تعمیر بنا به منظور حفظ و پایداری آن، پیوسته در نظر گرفته شده و با صراحت در آن قید شده است که تا موقعی که مخارج احیای بنا وجود دارد، دیناری در جای دیگر خرج نشود. این عمل موجب پایداری بناهای موقوفه در شهر اصفهان شده است. به گونه‏ای که بقای آثار باستانی فعلی، هویت خاصی به شهر بخشیده است آن را که مدیون وقف می‏دانیم. اغلب آثار باستانی در شهر اصفهان، موقوفه‏اند. بافت‏های قدیمی شهر دارای موقوفات بیشتری هستند؛ یعنی به نسبت قدمت محلات بر تعداد موقوفات افزوده می‏شود همچنین، بخش بازار اصفهان دارای تراکم موقوفات بیشتری است که اغلب آنها را مراکز مذهبی مانند مساجد، مدارس، امامزاده‏ها، مقبره‏ها و تکایا تشکیل می‏دهند.
شهرهایی که دارای موقوفات بیشتری هستند، مانند شهر اصفهان، در آن نوعی تعادل اجتماعی و اقتصادی وجود داشته و دارد. پراکندگی جغرافیایی بناهای وقفی از یک نظام عقلایی و اقتصادی کاملا تکامل یافته تبعیت می‏کند، به طوری که یک موقوفه با چند رقبه، مانند مسجد، مدرسه، کاروانسرا، بازار و حمام در جوار هم قرار دارند. مکان یابی آنها چنان نظم کالبدی و فضایی ارزنده‏ای را به فضاهای جغرافیایی می‏بخشد که توجه معماران و شهرسازی قرن بیستم را به خود جلب نموده است. موقوفات اصفهان در شکل پذیری این شهر بسیار مؤثر بوده است. مطالعه نقشه محلات شهر اصفهان نشانگر این واقعیت است که حدود 20 محله چند وقفی داشته است. بانیان این محلات به توسعه و شکل پذیری فیزیکی شهر کمک شایانی نموده‏اند. شواهدی در دست است که گسترش و توسعه شهر اصفهان در دوران تاریخی با موقوفات اصفهان ارتباط تنگاتنگی داشته است. (33)
نقش وقف در شهر تبریز:
در طول تاریخ، یکی از بزرگ‏ترین موقوفات جهان اسلام در قرن هفتم هجری متعلق به شهر تبریز بوده که نظام عقلایی «ربع رشیدی» را در عصر ایلخانان به وجود آورد تبریز آن عصر، یکی از عظیم‏ترین موقوفات دنیای اسلام را داشته است. توان مالی مردم، شرط اصلی ایجاد چنین مجتمع‏های اقتصادی، آموزشی و مسکونی بوده است و نظم و هماهنگی و کاربری این نوع موقوفات شهری، بیانگر شکوفایی اقتصادی و اعتقادات مذهبی و منطق= شهر سازی هر دوره تاریخی بوده است.
ربع رشیدی نهادی است وقفی با عملکردهای فرهنگی، مذهبی و آموزشی، که سازمان فضایی آن مناسب با این عملکردهای مختلف، ساماندهی شده است. به طور کلی ربع رشیدی از دو بخش تشکیل می‏گردد: یکی فضای روضه، با عملکرد مذهبی، آموزشی که اصل مجموعه ربع را فرا می‏گرفته، و بخش دوم شامل مؤسسات مختلف درمانی، آموزشی، اداری، پذیرایی و اقامتی است که در ارتباط با ربع رشیدی فعالیت می‏کردند. ربع رشیدی عملکردهای مختلفی داشت و برای هر فعالیت محلی مناسب پیش بینی شده بود. محل اقامت کارگزاران و معلمین و متعلمین آن نیز در حجره‏های معین تعیین شده بود. (34).
کیفیت و تربیت و تدبیر شهرستان رشیدی که ضمنا یاد آور مواریث فرهنگی شارستان و ربض گذشته و دوران اسلامی و تکامل آن به دست خواجه رشیدالدین است، از شاهکارهای تفکیک فضاهای شهری بر حسب کارکردها و مضامین زندگی در دوران مغول اسلامی است و کلا وقف است. رقبات فراوان موقوفه داخل شهرستان رشیدی و پراکنده در سراسر قلمرو ایلخانی آن زمان، برای نگهدای خود شهرستان و محتوای اقتصادی فرهنگی آن در نظر گرفته شده است. (35)
تأثیر وقف بر برنامه ریزی شهری :
در شکل گیری فضاهای شهرهای اسلامی و ساخت مورفولوژیکی آنها ، عوامل چندی موثر بوده اند.یکی از این عوامل مهم ، عامل وقف می باشد. وقف به عنوان یکی از ارزشهای برجسته انسانی به جای مانده از تعالیم اسلامی و سنت نبوی ، علاوه بر داشتن کارکردهای اجتماعی و اقتصادی در شهرهای اسلامی و به ویژه شهرهای ایرانی ، ایفاگر نقش بسیار مهمی در شکل گیری ساخت فضایی آنها بوده است. به گونه ای که بسیاری از فضاهای عمومی و عام المنفعه که به عنوان عامل اصلی و پیوند دهنده مجموعه عناصر تشکیل دهنده شهر به شمار می روند ، دارای مالکیتی وقفی می باشند و این فرهنگ متعالی ، علت ماندگاری و مقاومت آنها در طول تاریخ بوده است.
از جمله عناصر کالبدی مهم در ساخت فضایی شهرهای ایرانی ، بازارها می باشند که سنت وقف در شکل گیری مجموعه آنها نقش اساسی داشته است. بازار به عنوان کانون بخش مرکزی و قلب تپنده واقتصادی شهر ، جایی است که نقش مهمی در حیات شهرهای ایرانی- اسلامی داشته و در طی تاریخ کهن شهرهای ایرانی ، با تکیه بر سنت وقف ، استوار در مرکز تبادلات اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی شهرها باقی مانده است
از جمله عوامل موثر بر خلق و تکوین فضاها و چشم اندازهای جغرافیایی به ویژه در شهرهای ایرانی- اسلامی جهان بینی دینی است. از دین و ایدوئولوژی به عنوان زیر ساز و زیربنای هر جهان بینی یاد می شود. دین به عنوان اولین عامل موثر بر جهان بینی دینی نیز مطرح است و "اصطلاحا به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان و دستور های عملی متناسب با این عقاید می باشد
از بین عوامل موثر در ساخت مورفولوژیکی شهرهای ایرانی- اسلامی "عوامل مذهبی، عوامل اقلیمی، عوامل اقتصادی، عوامل ارتباطی، عوامل دولتی، عوامل بهداشتی، عامل وقف"(9)دو عامل مذهب و دین دقیقا منتج از جهان بینی دینی بوده و در ساخت شهر اسلامی تاثیر اساسی داشته اند.
میزان تاثیرگذاری وقف در شهرهای ایرانی- اسلامی به اندازه ای است که علاوه بر تاثیرات اجتماعی و اقتصادی آن در فضاهای شهری، از نظر کالبدی در شکل گیری و تولید فضاهای عمومی شهری اهمیت فوق العاده ای داشته است. به طوری که علاوه بر انسجام بخشی از نظر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به شهر ها، عامل پیوستگی و وحدت کالبدی – فضایی بین مناطق و محلات مختلف شهر بوده است.
سنت وقف علاوه بر تاثیر گذاری در شکل گیری فضاهای کالبدی پیوسته در مقیاس های مختلف شهری، از مقیاس یک مرکز محله یا محله تا مقیاس مرکز شهر و یا شهر، به علت ارتباط و پیوند معنوی و نزدیک موقوفات با امور دینی و مذهبی، سبب ماندگاری و پایداری فضاهای شهری موقوفه در طی زمان شده است. " در واقع وقف به مثابه یک هیات تالیفی توانمند است که میان اجزاء ان همسازی و الفت خاصی برقرار است. در مجموع اجزاء هدفمند این هیات، نه تنها ضامن بقای مالکیت موقوفه به نفع عموم می شدند، بلکه در ضمن ارائه ی خدمات رایگان به افراد جامعه به طور مرتب و به مرور زمان، خود را مرمت و حفاظت کرده و در نهایت آباد، پا برجا و استوار باقی مانده اند.(36)
بازار شهر زنجان:
هر فضای جغرافیایی ، مولود جهان بینی خاص خود می باشد . جهان بینی منتج از دین یا جهان بینی دینی نیز در شکل دهی به فضاهای دینی تاثیری انکار ناپذیر داشته است . قرارگیری عناصر اصلی تشکیل دهنده ی شهر یعنی مسجد جامع ، بازار و مقر حکومتی در یک ارتباط فضایی، از ویژگیهای اساسی شهرهای اسلامی است که در شهر زنجان علیرغم وجود مقر حکومتی ، این همجواری انسجام دهنده ی بخش مرکزی آن بوده است .
قرار گیری مساجد جامع، چهل ستون، حجه ابن الحسن، سید فتح اله، میرزایی و... در بافت کالبدی بازار زنجان، و ادامه ی حیات آنها در طول تاریخ خود، بدون تکیه بر سنت جاودانه ی وقف امکان پذیر نبوده و این سنت نبوی، حیات بخش و ضامن بقاء هر دو عنصر (بازار و مسجد) در کنار هم بوده است.
مساجد واقع در بافت کالبدی بازار، علاوه بر حفظ عملکرد خود به عنوان فضاهای مذهبی، عهده دار فضاهای آموزشی نیز بوده و برای حفظ این فضاها، رقبات موقوفه با کارکرد تجاری در پیرامون انها شکل گرفته است. بنابراین دین و جهان بینی در قالب کالبد، تجلی ادامه حیات خود را از کارکرد اقتصادی، طلب و عناصر دینی و ارزش های آن در عدم تغییر فضاهای اقتصادی موثر بوده اند. در واقع برای تداوم حیات فضاهای منتج از جهان بینی دینی، نیاز به یک عامل تغذیه کننده ی اقتصادی بوده است. وقف قسمت عمده ای از واحدهای تجاری بازار، به مساجد و مدارس موجود در محدوده ی فضایی بازار ، پایداری کالبدی بافت را ایجاد نموده است. بنابراین هر دو کالبد اقتصادی و مذهبی در طول زمان، پایدار و استوار باقی مانده اند.(37)
نتیجه گیری:
هرچند استفاده از خدمات وقف مختص به قشر خاصی از مردم ساكن در یك شهر نیست ولی به جرأت می توان گفت كه بهره برداران اصلی از موقوفات اقشار آسیب پذیر مستضعف و نیازمند جامعه خواهند بود
در مبانی معماری و شهرسازی، نشانه ها عواملی هستند كه به وسیله آنها قسمت های مختلف یك شهر قابل تشخیص باشند. معمولاً اشیایی كه ظاهری مشخص دارند همچون ساختمان ها، علائم، فروشگاه ها یا حتی یك كوه می تواند معرف نشانه ای باشد. نشانه باید چنان باشد كه بتوان آن را از میان سایر عوامل، شناسایی كرد. از آنجایی كه نشانه ها نمایانگر عمق باورها و شمایی از اصول حاكم بر تفكر ملت هاست، لذا با نشانه قرار دادن جایگاه وقف و موقوفات در شهرها عملاً پایه های این سنت پسندیده در جامعه تحكیم یافته تر و اشتیاق افراد برای ربودن گوی سبقت در این عمل خداپسندانه مضاعف تر خواهد شد. در همین ارتباط بخش قابل توجهی از موقوفات كه دارای ارزش و اعتبار معنوی در جامعه هستند و از جایگاهی ویژه نزد افكار عموم مردم برخوردارند را می توان به عنوان نشانه یا نماد مطرح كرد و با برجسته كردن آنها در كالبد شهرها، نظرها و توجه ها را بدان ها معطوف كرد. بدیهی است كه لازمه رسیدن به این هدف، اندیشیدن تدابیری خاص در حوزه معماری و شهرسازی است كه هم اكنون جزو تكنیك های منحصربه فرد و مدرن این فن درآمده است. این تكنیك در شهرهایی كه از سیستم شعاعی یا تركیبی تبعیت می نمایند بسیار مطلوب به نظر می رسد.
انتخاب محل مناسب برای استقرار اماكن وقفی در شهرها باید در چارچوب اصول حاكم بر شهرسازی و الگوهای جدید معماری باشد و به منظور حفظ اعتبار و ارزش این سنت خداپسندانه، مسئله مكان یابی آنها در مجموعه شهرها می بایست با دقت و حساسیت خاصی دنبال شود. دور كردن موقوفات از هسته مركزی شهرها از تأثیرات فزاینده آنها خواهد كاست و از سویی دیگر نزدیكی زیاد آنها به محل تجمع و تراكم جمعیت باعث خواهد شد كه جایگاه ارزشمند آنها در زندگی پرتكاپو، تكراری و پرازدحام مردم شهرها گم شود.
ابنیه ای كه توسط افراد خیر جامعه وقف می گردند، غالباً دارای یكسری ویژگی های منحصربه فرد (چه از نظر كمی و چه از نظر كیفی) در خود هستند كه آنها را از سایر موارد مشابه متمایز می نماید. این تمایز، در جنبه های معنوی و ارزشی چشمگیرتر و محسوس تر خواهد بود.
موقوفات طیف وسیعی از فضاهای شهری را شامل می گردد. اماكن مذهبی، آموزشی و درمانی نمونه هایی مشخص از اماكنی است كه به نیت قربت و به قصد استفاده عموم مردم از مزایا و ثمرات آنها توسط افراد خیر وقف می گردند. اگر كابری موقوفات را از حالت انحصاری و نسبتاً محدود كنونی خارج نماییم و زمینه های تجلی و حضور آنها را بنا به مقتضیات، نیازها و شرایط اجتماعی فرهنگی جامعه به تمامی عرصه های فعال شهرها بسط و گسترش دهیم، خواهیم توانست در خصوص اشاعه و فراگیر كردن این سنت پسندیده در جامعه و فراهم كردن زمینه استفاده فراوان تر عموم مردم از خدمات متنوع موقوفات، اقدام شایسته تر و جدی تری به عمل آوریم.
هرچند استفاده از خدمات وقف مختص به قشر خاصی از مردم ساكن در یك شهر نیست، ولی به جرأت می توان گفت كه بهره برداران اصلی از موقوفات اقشار آسیب پذیر، مستضعف و نیازمند جامعه خواهند بود. همین امر باعث پیدایش نوعی تمركز و تجمع موقوفات در مناطق خاصی از شهرها گشته است كه از نقطه نظر شهرسازی زیاد مطلوب نبوده و سیمای شهر را دگرگون خواهد كرد. امروزه شاهد شكل گیری و احداث محله ها و شهرك های مسكونی متعدد با نام های مختلف در دل شهرها و یا در حاشیه قابل توسعه آنها هستیم. این شهرك ها تحت عناوین مختلف و به دلایل فراوان وظیفه اسكان سرریز جمعیتی شهرهای پرجمعیت را به خود اختصاص داده و یا كانون و مركزیت تجمع طیف خاصی از اقشار مردم (همانند كارمندان و كارگران یك صنعت خاص) واقع خواهند شد. شهرك های وقف نیز می تواند پیشنهادی جدید برای برجسته كردن و گسترده كردن نقش وقف در شكل دهی فضاهای شهری باشد. تمایز این شهرك با سایر شهرك های مشابه در این خواهد بود كه كلیه اماكن خدماتی، تجاری، دولتی و حتی فضای سبز آن، (به استثنای فضاهای مسكونی) می توانند جزو موقوفات باشند.
پراكندگی و گستردگی موقوفات در پهنه شهر، یكی از عوامل كم جلوه بودن و پنهان گشتن قداست و حرمت آنها در جامعه است و این در حالی است كه برخی از شهروندان از ماهیت وقف بودن برخی از اماكن پیرامون خود بی اطلاعند. با احداث شهرك های وقف نه تنها نوعی تمركز منطقی و هدفمند برای موقوفات به وجود آورده ایم، بلكه زمینه بهره برداری مستقیم و روان بخش وسیعی از ساكنین و شهروندان را در قالب یك شهرك مهیا كرده ایم. شهرك های وقف خواهند توانست فرهنگ و نام سراسر ارزش و معنویت وقف را در كالبد یك شهر، زنده و مستدام نگه دارند.
ایجاد نوعی كنترل و نظارت بر ساخت وساز اماكنی كه شامل وقف می گردند و پیگیری مسائل مرتبط با مبانی شهرسازی آنها از حیث جا نمایی مناسب در شهر، تعاریف دقیق كاربری، سازگاری با محیط، جذابیت های معماری و... می تواند به قوت بخشیدن و استحكام جایگاه موقوفات در مجموعه شهر كمك بسزایی نماید.
اماكن و ابنیه هایی كه وقف می گردند می بایست از حیث زیبایی، كیفیت و نوع مصالح، جذابیت ها و جلوه های ویژه معماری و مطابقت با استانداردها و آیین نامه های ارشادی در امر احداث ابنیه، سرآمد سایر اماكن دیگر با كاربری یكسان باشند و این مهم محقق نخواهد شد مگر آنكه كادری قوی، دلسوز، كارآمد و متخصص متولی و سكان دار این امر باشند. تحت الشعاع قرار نگرفتن موقوفات از اثرات ساخت وسازهای جدید، افزایش ضریب همسازی آنها با تغییر و تحولات شهرسازی و نیز بالا بردن توان انطباق آنها با سیمای آتی شهرها از زمره مسائلی است كه در حفظ جایگاه اماكن موقوفی در متن شهرها تأثیر بسزایی خواهد داشت. این مهم در خصوص اماكنی كه قرار است به تازگی وقف گردند مصداق عینی تری خواهد داشت و لازمه تحقق آن نیز كسب آگاهی ها و اطلاعات لازم از چگونگی و كم و كیف اماكنی است كه مقرر است در زمره موقوفات قرار گیرند.
ایجاد ارتباطی مستمر و مستقیم با كلیه سازمان ها و ارگان هایی كه وظیفه ارائه خدمات شهری به مردم را در شهرها به عهده دارند خواهد توانست به ایجاد نوعی هماهنگی، نظام یافتگی و محقق گشتن اصل انطباق كاربری موقوفات با نیازهای اساسی و واقعی مردم ساكن در یك شهر، و همچنین استقرار مستدل تر و موجه تر آنها در قالب شهرها كمك شایانی نماید.
استخوان بندی و شیوه آرایش فضاهای درون شهری، اصولاً در قالب طرح های مصوب جامع و تفضیلی ارائه می گردد. طرح های جامع بیانگر سیمای كلی یك شهر به انضمام توسعه منطقی و قابل انتظار آن در آینده بود و طرح های تفضیلی نمایانگر جزئیات كاربری ها و مشخصات اختصاصی فضاها در یك مجموعه نظام مند شهری است. اگر شهرسازان و متولیان امر شهرسازی جایگاه موقوفات را از قبل در كالبد شهرها پیش بینی و در دستور كار خود قرار داده باشند، عملاً مشكلی برای مكان یابی و یا بحث همسازی و انطباق آنها با نظام مدون شهرها وجود نخواهد داشت و نتیجتاً اینكه با اختصاص دادن بخش هایی از شهر به موقوفات و مصوب گشتن آن در چارچوب طرح های جامع و تفضیلی شهرسازی، خواهیم توانست به روالی قانونی و كاملاً منطقی در این ارتباط دست یابیم. بدیهی است كه برای تحقق این منظور برقراری ارتباطی نزدیك و كارشناسانه میان مدیران برنامه ریزی شهری و سازمان اوقاف اجتناب ناپذیر خواهد بود.
اماكن وقفی كه از دیرباز و قدیم الایام در اختیار ماست به نوعی به پیشینه كهن معماری و ساختار قوی سنتی آراسته هستند كه به آنها جنبه ای برجسته و پویابخشیده و آنها را عملاً به گنجینه هایی فرهنگی و تاریخی در شهرها مبدل كرده است. حفظ اعتبار فرهنگی این بناها در گرو مرمت و اصلاح به موقع خرابی های آنها كه عموماً ناشی از فرسودگی و فرسایش مصالح و زائل شدن مقاومت عناصر و المان های سازه ای آنها در گذر زمان است، خواهد بود.
آنچه مسلم است شهرت و اعتبار یك شهر همواره در گرو وجود فضاهایی ویژه، سمبل هایی منحصربه فرد و اماكنی مخصوص است كه موقوفات بخش عمده ای از آنان را تشكیل می دهد. لازمه حفظ و استمرار این پدیده كاملاً ریشه دار و اصیل در میزان التفات مسئولین امر به ماهیت موقوفات و اهتمام ویژه ایشان در لحاظ كردن پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنها در جامعه نهفته است.
منابع وماخذ:
1-موقوفات در اقتصاد و سازمان فضایی جامعه (در شهر نفت)
2-مومنی، مصطفی (1365)، «ردیابی فرهنگ وحی در ساختارشناسی فرهنگی، اقتصادی و کالبدی دوره آغازین شهر دولت آباد ملایر». فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، سال اول، شماره 2.
3-ماده 55 از قانون مدنی.
4-کتاب مبسوط ترمینولوژی، دکتر جعفری لنگرودی، صفحه 752، ذیل فقره شماره 6056،
5- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، 1376، ص 82.
6- میراحمدی، مریم، «پژوهشی درموقوفات عصر صفوی»، مشهد، آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 25 ص 48 - 29. .
7- سلیمی‏فر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی اجتماعی آن، بنیاد پژوهشهای اسلامی‏آستان قدس رضوی، ص 52.
8- شهابی، علی اکبر، تاریخچه وقف در اسلام، اداره کل اوقاف تهران، ص 22 - 21.
9- مفضل بن سعد بن حسین مافروخی (1328)، محاسن اصفهان، ترجمه حسین بن محمد بن ابی الرضاء، ص 144.
10- دونالدن ویلبر (1346)، معماری ایران در دوره ایلخانان، ترجمه عبدالله فریار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
11- رشیدالدین فضل الله، وقف نامه ربع رشیدی، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، انجمن آثار ملی، ص 125.
12- سعید نیا، احمد پژوهشی در موقوفات عصر صفوی، آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، مشهد، شماره 32، ص 67 - 27. .
13- موسی مصطفی و ضیاء توانا محمد حسین، «شهر شرق اسلامی: مدل و واقعیت»، فصلنامه تحقیقات جغرافیای مشهد شماره 32، ص 76 - 27.
14- اعتضادی، لادن (1377)،«نقش مسجد در ساختار شهرهای مسلمان نشین»، صفه، دانشکده معماری و شهر سازی دانشکده شهید بهشتی، شماره 26، ص 20 - 9. .
15- میراحمدی، مریم «پژوهشی در موقوفات عصر صفوی» مشهد آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 25، ص 48 - 29. .
16- طبسی، محسن، «مرمت مسجد ضرورت بازنگری در اندیشه‏ها و روشها» مجموعه مقالات دومین همایش معماری مسجد، دانشگاه هنر، ص 202 - 191.
17- راوندی، مرتضی تاریخ اجتماعی ایران، انتشارت امیرکبیر: ج 4، ص 779 - 774. .
18- اتخادیه، منصوره، «موقوفات تهران و تحول شهر 1320 - 1269 ه ق» فصلنامه میراث جاویدان، سال هفتم، شماره 4، ص 16 - 7. .
19- شاه حسینی، پروانه، «وقف شناسی جغرافیایی شهر تهران در دوره قاجار و پهلوی». فصلنامه تحقیقات جغرافیای شماره 42، ص 134 - 117.
20- شاه حسینی، پروانه (1377)، «ردیابی وقف در ساختار فرهنگی شهر تهران از دوره قاجاریه تا جمهوری اسلامی» فصلنامه تحقیقات جغرافیایی شماره 48، ص 120 - 110.
21- رسالات اساتید دکتر ناصر کاتوزیان
22- حقوق ثبت اسناد و املاک غلامرضا شهری
23- موقوفات در اقتصاد و سازمان فضایی جامعه
24- کاشی پور محمدی، نقش وقف در توسعه اقتصادی اجتماعی.شاه حسینی، پروانه
25- باستانی پاریزی، محمدابراهیم، سیاست و اقتصاد عصر صفویه، ص 73. .
26- کاشی پور محمدی، نقش وقف در توسعه اقتصادی اجتماعی.
27- تاریخچه وقف در اسلام، اداره کل اوقاف تهران،
28- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، 1376، ص 82 - 63. .
29- دانش پژوه و ایرج افشار، جامع الخیرات، یا وقفنامه سید رکن‏الدین یزدی، ص 41. .
30- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، 1376، ص 86 - 81.
31- همان، 237. .
32- شفقی سیروس، «تحلیلی فضایی - کالبدی بازار اصفهان» فصلنامه شماره‏ی 60، ص 51 - 22. .
33- شفقی، سیروس، «وقف در اصفهان؛ پراکندگی جغرافیای موقوفات و آثار اقتصادی فرهنگی، اجتماعی آن در اصفهان»، میراث جاویدان، پائیز و زمستان 1376، ص 58 - 47. .
34- سعید نیا، احمد (1379)، «پژوهشی در ربع رشیدی»، مجله‏های هنرهای زیبا، شماره 7، ص 58 - 47.
35- مومنی، مصطفی، «جغرافیای جهان بینی وقفنامه رشیدی خواجه رشیدالدین فضل الله بانی مجتمع‏های وقفی» میراث جاویدان، سال اول، شماره 3، ص 60 - 52. .
36- فصلنامه تحقیقات جغرافیای
37- وقف شناسی جغرافیایی شهر تهران در دوره قاجار و پهلوی
38- مومنی، مصطفی، «بنیادهای وقفی در آلمان فدرال»، فصلنامه میراث جاویدان، شماره 4، ص 104 -
39- سعیدی رضوانی، عباس، (1368)، بینش اسلامی و پدیده‏های جغرافیایی، مقدمه‏ای بر جغرافیای سرزمین‏های اسلامی، مشهد آستان قدس رضوی، 1367، ص 148. .

دسته بندی: